عبدالله بن سبا

از ویکی‌وحدت

!نام !عبدالله بن سبا |- |نام کامل |عبدالله بن وهب بن سبا |- |نام های دیگر |ابن سوده • ابن حرب • ابن وهب |- |محل تولد |یمن • صنعا |- |اسلام آوردن |حکومت عثمان |- |دلیل شهرت |اتهام برخی به وی به‌عنوان مؤسس تشیع یا غالی‌بودن |- |خصوصیت |مکار • حیله گر • کذّاب |- |فرقه |سبئيه |- |}

عبدالله بن سبأ به نام‌های دیگر ابن سوده، ابن حرب، ابن وهب که نام فرقه سبائیه از نام وی گرفته شده‌است.اهل سنت او را از یهودیان به ظاهر مسلمان‌شده می‌دانند که نقش اصلی را در در تکوین مذهب شیعه داشت. اما گروهی از شیعیان او را از افراطیون (غالیان) می‌دانند که نقشی در ایجاد و گسترش شیعه واقعی نداشته‌است. برخی از شیعیان نیز شخصیت عبدالله بن سبا را افسانه و ساخته و پرداخته سیف می‌دانند.

عبدالله بن وهب بن سبا معروف به ابن سوداء بود زیرا مادرش سیاه‌پوست بود که رفته رفته اتباع او به نام (سبإیه) أو أهل مدینه بود و در زمان عثمان إسلام آورد و مهم‌ترین نقش را در شورش علیه عثمان ابن عفان و ترور او داشت و پس از آن در شورش و فتنه علیه علی بن ابی طالب و خدا خواندن او نقش‌آفرینی کرد.

طبری از طریق اسنادهای مورد قبول مورخین روایت می‌کند:عبدالله بن سبا یهودی و اهل مدینه و مادرش سیاه‌پوست بود در زمان عثمان اسلام آورد.

زندگی نامه عبدالله بن سبأ

بین صاحب نظران تاریخ، پیرامون اصل وجود یا عدم وجود شخصی به نام «عبدالله بن سبأ»، اختلاف دیدگاه های زیادی مشاهده می شود. با توجه به این مطلب، پس از تتبع و جست وجوی قابل توجه از منابع تاریخی شیعه و اهل سنت، تنها چیزی که در مورد زندگی نامه، محل تولد و پدر و مادر او یافت شد، مطالبی است که طبری در کتاب تاریخ خود بیان می کند که باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

طبری می گوید: «يزيد فقعسى می گويد: عبد الله بن سبأ فردی يهودى از مردم صنعا (یمن)، و مادرش كنيزى سياه بود. وى به روزگار عثمان مسلمان شده بود. آن گاه در ولايات مسلمانان سفر كرده و قصد گمراه كردن آنها را داشت. او از حجاز آغاز كرد، آن گاه به بصره رفت، سپس به كوفه و پس از آن به شام رهسپار شد، اما نزد کسی از مردم شام نتوانست منظور خويش را به انجام برساند. در نتیجه وى را از شام بيرون كردند. بعد از آن به سوى مصر رفت و در آن جا اقامت گزید …». [۱]

نکته قابل ذکر این است که با نگاهی به منابع و کتب تاریخی و رجالی مختلف از نویسندگان شیعه و اهل سنت دریافت می شود که هیچگونه گزارشی در مورد خانواده، همسر و فرزندان احتمالی او، همچنین تحصیل و تجارب، فرازهای زندگی و مرگ او در این کتاب ها، ثبت نشده است.

نسب و خاندان عبدالله بن سبأ

درباره نسب و خاندان عبدالله بن سبأ تنها مطلب موجود نیز همان چیزی است که طبری در کتاب تاریخ خود بیان کرده است. وی درباره مادر او چنین گزارش می دهد که مادر عبدالله بن سبأ، كنيزى سياه بود، ولی درباره پدر، اجداد و خاندان او مطلبی مشاهده نمی شود. [۲]

ویژگی ‌های شخصیتی عبدالله بن سبأ

منظور از ویژگی ‌های شخصیتی هر فرد، خصوصیات نسبتاً پایدار او است که معرف اصلی او نیز به شمار می آید. هر فردی دارای ویژگی ها و اخلاق خاص خود است و شخصیت عبدالله بن سبأ نیز از این قاعده استثناء پذیر نیست، ولی اطلاعات تاریخی درباره شخصیت و ویژگی های اخلاقی عبدالله بن سبأ -بنا بر نظر کسانی که قائل به وجود او هستند-، بسیار ضعیف و کم است.

اخلاق و صفات عبدالله بن سبأ

در مورد ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی عبدالله بن سبأ باید گفت: طبری در کتاب خود، او را فردی فریب کار که دیگران؛ اعم از خواص و عوام را فریب داده و به خود جذب نموده، معرفی می کند. همچنین او را شخصی شورشی که بر علیه خلیفه وقت (عثمان)، قیام نموده و موجب قتل او شده، می داند. [۳] برخی دیگر وی را انسانی کذّاب، ملعون، غالی و افتراء زننده که در مورد امیرالمؤمنین (ع) غلوّ نموده و او را تا حدّ خدایی بالا برده است، دانسته و می گویند: علی (ع) او را به دلیل همین غلوّ در آتش افکنده و سوزانید. [۴] البته این مطلب در برخی از روایات شیعه نیز وارد شده است. [۵]

عبدالله بن سبأ در روایات شیعه

عبدالله بن سبأ در روایات شیعه، به عنوان فردی مطرود، کذّاب، ملعون و غالی معرفی شده است. مرحوم کَشّی در رجال خود، چند حدیث در این زمینه نقل کرده که به آنها اشاره می شود:

ابان بن عثمان می گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمود: «خداوند عبد اللَّه بن سبا را لعنت كند، او مدعى ربوبیت امیرالمؤمنین (ع) بود، با این كه امیرالمؤمنین (ع) بنده مطیع خدا بود. واى بر كسى كه به ما افتراء زند. گروهى در باره ما اعتقاداتی دارند كه ما خود درباره خویش آن اعتقاد را نداریم. ما بیزاریم از چنین مردمى، بیزاریم». [۶]

ابو حمزه ثمالى می گوید: امام زین العابدین (ع) فرمود: «خدا لعنت كند كسى را كه به ما دروغ ببندد. من وقتى به یاد عبداللَّه بن سبأ مى افتم، تمام موهاى بدنم راست مى شود. او ادعاى بس بزرگى كرد، خدا او را لعنت كند. علی (ع) بنده ‏اى صالح براى خدا و برادر پیامبر اكرم (ص) بود و به این مقام نرسید، مگر به واسطه فرمانبردارى از خدا و پیامبرش. پیامبر (ص) به واسطه فرمانبردارى از خدا به این مقام رسید». [۷]

امام صادق (ع) فرمود: ما خاندانى صدیق و راستگو هستیم، ولى از افتراء زنندگان در امان نیستیم. به واسطه دروغى كه بر ما مى‏بندند، راستگویى ما در نظر مردم از بین می رود. پیامبر اكرم (ص) راستگوترین مردم و از تمام جهانیان صادق‏تر بود، ولى «مسیلمه» [۸] بر او دروغ مى‏ بست. امیرالمؤمنین (ع) نیز راستگوترین افراد بعد از پیامبر اكرم (ص) بود. كسى كه به او دروغ مى ‏بست و با دروغ خود در راستگوئى او خدشه وارد می كرد و افترا بر خدا مى ‏بست؛ عبداللَّه بن سبأ بود. [۹]

عبداللَّه بن سنان از پدر خود از امام باقر (ع) نقل می كند که ایشان فرمود: «عبد اللَّه بن سبأ مدعى نبوت بود و می گفت: اميرالمؤمنين (ع) خدا است (منزه است خدا از چنين گفتارى). وقتی اين سخن به گوش امير المؤمنين (ع) رسيد، او را احضار فرمود و در باره اعتقادش سؤال كرد. او اعتراف نمود و گفت: تو همان خدائى و مدعى شد كه به دلم چنين افتاده كه تو خدائى و من پيامبر هستم.

امير المؤمنين (ع) فرمود: واى بر تو! شيطان بر تو مسلط شده، از اين عقيده برگرد، مادرت به سوگ تو بنشيند، توبه كن. عبد اللَّه بن سبا امتناع ورزيد. امام دستور فرمود او را زندانى كنند. سه روز پشت سرهم او را به توبه واداشت، اما عبد اللَّه توبه نكرد. آن گاه علی (ع) او را در آتش افكند و فرمود: شيطان او را فريب داده و در دل او چنين القا مى نمود». [۱۰]

عبدالله بن سبأ در روایات اهل سنت

در تتبع و جست وجوی نسبتا مفصلی که از آثار و کتب اهل سنت به عمل آمد، معلوم شد آن چه را که آنها نسبت به شخصیت عبد الله بن سبأ معتقد هستند، تنها برخاسته از همان گفته طبری در کتاب تاریخ طبری [۱۱] است و هیچ گونه روایتی در این زمینه ذکر نکرده اند.

عبدالله بن سبأ افسانه یا واقعیت

عبدالله بن سبأ از جمله شخصیت هایی است که هم انديشمندان شيعه و هم اندیشمندان اهل سنت، درباره او اختلاف نظر داشته و او را از زوايای گوناگون مورد نقد و بررسی قرار داده اند. در مجموع، بین عالمان شیعی و سنی، سه دیدگاه درباره او وجود دارد:

الف. کسانی که عبد الله بن سبأ را شخصی حقیقی دانسته و قائل به وجود او هستند. از این دسته؛ به عنوان نمونه می توان:

ب. کسانی که در وجود خارجی عبد الله بن سبأ تشکیک کرده و با شک و تردید با این شخصیت و یا اعمالی که او انجام داده است، برخورد کرده اند. برخی از افراد این گروه عبارتند از:

ناگفته نماند دیدگاه های اندیشمندان شیعه در اثبات و نفی عبدالله بن سبأ منحصر است و هیچ یک از آنان در وجود وی تشکیک نکرده اند.

ج. برخی دیگر از اندیشمندان، اصل وجود عبدالله بن سبأ را انکار کرده، او را افسانه ای بيش ندانسته اند، که در نتیجه، نزد آنان قضیه و نقش و موقعیت او نیز مردود است. [۱۹] اینک به اسامی بعضی از آنها اشاره می شود:

لیست اقدامات تاریخی عبدالله بن سبأ

به صورت کلی اقدامات عبد الله بن سبأ را می توان در مواردی که در ذیل بیان می شود، خلاصه کرد:

  • مخالفت با عثمان و پیشتازی در شوراندن مردم علیه او. [۲۴]
  • برانگیختن چهره ‌های شاخصی؛ همچون ابوذر و عمار، علیه عثمان و همراه ساختن آنها با خود. [۲۵]
  • سفرهای طولانی به گوشه و کنار جهان اسلام. [۲۶]
  • مطرح ساختن مسئلۀ برتری علی (ع) برای خلافت. [۲۷]
  • مطرح ساختن الوهیت و خدایی امام علی (ع). [۲۸]
  • انکار شهادت امیرالمؤمنین علی (ع)، ادعای زنده بودن او و اعلام بازگشت او به زمین.
  • مطرح کردن اندیشه ‌های یهودیت در لوای اسلام. [۲۹]
  • مطرح کردن مسئلۀ وصایت امیرالمؤمنین (ع). [۳۰]
  • وضع کردن تعالیمی برای نابودی اسلام. [۳۱]
  • ایجاد تشکیلات سرّی برای گسترش آموزه ‌های خود. [۳۲]
  • مطرح کردن مسئلۀ رجعت. [۳۳]
  • علاوه بر اینها، یکی از مهمترین اقدامات او، تأسیس مکتب شیعه، به زعم برخی از کسانی که قائل به وجود ابن سبأ هستند، می باشد.‏

شاگردان و یاران عبدالله بن سبأ

در گذر تاریخ همواره در کنار شخصیت های تأثیر گذار، افراد دیگری در کنار آنها بوده اند که از آنها درس گرفته و به عنوان شاگرد تحت تعلیم آنها قرار می گرفته اند. همچنین اشخاص دیگری به عنوان یاران ایشان، آنها را همراهی می کرده اند که در موفقیت آنها تأثیر داشته و ایشان را برای رسیدن به اهداف صحیح یا غلطی که داشته اند، یاری می کرده اند.

شخصیت عبد الله بن سبأ نیز -در صورتی که وجود خارجی او پذیرفته شود-، از این قاعده مستثنی نیست، اما این که او یاران و شاگردانی داشته یا نه، جای بحث است.

با توجه به ابهامات فراوانی که در مورد شخص عبدالله بن سبأ وجود دارد، تا آن جا که تحقیق شده است، هیچ خبری از نام یاران و شاگردان احتمالی او در دست نیست. البته برخی از مورخان که قائل به وجود او هستند، پیروان فرقه سبائیه و بعضی از صحابه پیامبر اکرم (ص) و یاران امیرالمؤمنین (ع) را جزو یاران و شاگردان او به حساب آورده اند؛ به عنوان مثال؛ افراد بزرگ و اصحاب برجسته ای؛ همچون، ابوذر، عمار، محمد بن ابی بکر و … از طرفداران ابن سبأ و از اعضای فرقه سبائیه شمرده شده اند. [۳۴]

میراث عبدالله بن سبأ

در اصطلاح فقه، به اموال و حقوق قابل انتقال به ديگرى (مانند حقّ خيار، حقّ شفعه و حقّ قصاص) كه شخص پس از مرگ خويش بر جاى مى‌گذارد «تَرَكه یا میراث» گفته مى‌شود. [۳۵]

ولی در این جا بحث از میراث معنوی به جا مانده از شخصیت مبهم عبدالله بن سبأ – چه در زمان حیاتش و چه بعد از مرگش – است. در این مورد باید به صورت اختصار گفت: براساس نظر کسانی که معتقد به وجود چنین شخصیتی هستند، میراث عبدالله بن سبأ، فتنه انگیزی، رواج دروغگویی، غلو (الوهیت حضرت علی علیه السلام) و ایجاد فرقه سبائیه است. برخی نیز با تهمت زدن به پیروان مذهب شیعه، این مذهب را از جمله میراث او می دانند. همچنین این گروه قائل شدن به رجعت پیامبر اسلام (ص) و خاتم الأوصیا بودن امیر المؤمنین (ع) را از میراث او و به وی نسبت می دهند. [۳۶]

مبع

برگرفته از سایت افسانه عبدالله بن سبأ - مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهاتhttps://www.pasokh.org

پانویس

  1. طبري، محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوک، تحقيق: ابراهيم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
  2. . ر.ک: طبري، محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوک، تحقيق: ابراهيم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
  3. طبري، محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوک، تحقيق: ابراهيم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
  4. مقدسى، مطهر بن طاهر، البدء و التاريخ، ج 5، ص 125
  5. كشى، محمد بن عمر، إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسى، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 107 و 108
  6. كشى، محمد بن عمر، إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسی، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 107
  7. همان‏، ص 107 و 108
  8. مسیلمة بن حبیب حنفی، معروف به مسیلمه کذاب از طایفه بنی حنیفه و از مردم یمامه و یکی از مدّعیان دروغین نبوت بود. در زمان حیات رسول خدا (صلی‌ الله ‌علیه ‌و آله)، در سال نهم هجرت، همراه بزرگان طایفه خود از یمامه به مدینه آمد و اظهار اسلام کرد؛ اما پس از بازگشت به وطن در اندیشه نبوت فرو رفت و مرتد شد. وی در همان زمان رسول خدا (صلی‌ الله ‌علیه ‌و آله)، ادعای نبوت خود را آشکار ساخت و طی نامه‌ ای به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نوشت که من در کار نبوت با تو شریک شدم. نیمی از زمین از آن ما است و نیمی از آن قریش. رسول خدا (صلی‌ الله ‌علیه ‌و آله) نامه ای در پاسخ وی نوشت و هلاک وی را از خدا خواست. این نامه نگاری در سال یازدهم هجرت صورت گرفت که اندکی بعد، رسول خدا (صلی‌ الله ‌علیه ‌و آله) دار فانی را وداع گفت. پس از رحلت رسول خدا (صلی‌ الله ‌علیه ‌و آله) زمینه بیشتری برای مسیلمه فراهم آمد تا جایی که توانست عده زیادی را در اطراف خویش فراهم آورد. او به تقلید از قرآن، کلماتی با نثر مسجع می ساخت و بر مردم عرضه می کرد. مسیلمه با سجاح دختر حارث تمیمی که او نیز ادعای نبوت کرده بود آشنا شد و با او ازدواج کرد و مهر او را بخشودگی نماز صبح و عشاء برای پیروانشان قرار داد! در سال دوازدهم هجرت سپاهی مجهز – که تعداد زیادی از بزرگان صحابه همچون عمار بن یاسر نیز در میان آنان بودند – به فرماندهی خالد بن ولید راهی یمامه شد و پس از جنگی سخت – که در تاریخ به «جنگ یمامه» مشهور است – سپاه مسیلمه را در هم کوبیدند و مسیلمه نیز کشته شد. ر.ک: ابن هشام‏، عبد الملک، السيرة النبوية، تحقيق: السقا، مصطفى و الأبيارى، ابراهيم و شلبى، عبد الحفيظ، ج 2، ص 576.
  9. إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسی، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 108‏
  10. همان، ص 106 و 107؛ طوسى‏، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی‏، ج 1، ص 75
  11. طبري، محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوک، تحقيق: ابراهيم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
  12. حسن، ابراهیم حسن، تاریخ الإسلام السیاسی و الدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج 1، ص 358
  13. مصری، أحمد أمین، فجر الإسلام، ترجمه: خليلى، عباس، ص 269
  14. حلى، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، ص 237
  15. طوسى‏، محمد بن حسن، رجال الشيخ الطوسي‏، ص 75
  16. همان، ص 134
  17. سایت اندیشه قم
  18. همان
  19. ر. ک. عسكری، سید مرتضی، عبدالله بن سبأ و أساطیر أخری، ج 1، ص 102؛ سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 6، ص 123 – 140
  20. ر.ک: شعبان، محمد عبد الحیّ، صدر الأسلام و الدولة الإسلامیة
  21. جعیّط، هشام، الفتنة (جدلیّة الدین و السیاسة فی الإسلام المبَکر)، ص 75
  22. عبد الله بن سبأ و أساطیر أخری، ج 1، ص 1 – 427
  23. طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ج 9، ص 260
  24. طبري، محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوک، تحقيق: ابراهيم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
  25. همان
  26. همان
  27. همان
  28. إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسی، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 106 و 107؛ طوسى‏، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی‏، ج 1، ص 75
  29. ابن كثير، اسماعيل بن عمر، البداية و النهاية، ج 7، ص 167؛ ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، ديوان المبتدأ و الخبر … (تاريخ ابن خلدون)، تحقيق: شحادة، خليل، بيروت، ج 2، ص 587؛ طباطبایی، سید محمد حسین، مکتب تشیع، ص 198 – 200
  30. طبري، محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوک، تحقيق: ابراهيم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
  31. همان
  32. همان
  33. همان
  34. طبرى آملى (كبير)، محمد بن جرير،‏ المسترشد في إمامة عليّ بن أبي طالب (عليه السلام‏)، محقق و مصحح: محمودى، احمد، ص 657‏؛ صدوق، محمد بن على‏، معاني الأخبار، محقق و مصحح: غفارى، على اكبر، ص 35
  35. ر.ک: جمعى از پژوهشگران زیر نظر هاشمى شاهرودى، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، محقق: محققان مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى‌، ج 2، ص 453
  36. سایت اندیشه قم