مجسمه به عموم فرقى كه در توحيد به تجسّم خداوند معتقدند اطلاق می گردد.

پیشینه تشبیه

اصل اعتقاد به تشبيه از طرف افرادی چون يحيى بن معين، احمد بن حنبل، سفيان ثورى، اسحاق بن راهويه، داوود اصفهانى و هشام بن الحكم مطرح شد.

افسانه مجسمه

در برخی از منابع [۱] ضمن بیان مقالات مربوط به مجسمه و مشبهه آمده است که مشبهه می گویند: روز قيامت حضرت فاطمه (س) در حالی که پیراهن خون آلود امام حسین(ع) را بر دوش خود حمل می کند نزد خدا آمده دادخواهی می کند و وقتی خداوند او را می بیند، به یزید می گوید که برو زیر عرش مخفی شو تا فاطمه(س) تو را نبیند. يزيد زير عرش پنهان مى ‏شود. چون فاطمه حاضر می شود فریاد دادخواهی سر می دهد. در این هنگام خداوند پاى خود را برهنه کرده دستارچه بر روی خود می بندد و خطاب به فاطمه(س) می گوید که ای فاطمه(س) اینک پای من از تیر نمرود مجروح است آن گاه که تیر را به سوی من انداخت و من نمرود را عفو کردم و تو نیز یزید را عفو کن در این هنگام فاطمه (س) يزيد را عفو می كند.

عقاید مجسمه

خداوند شبیه خلق است و جا و مکان دارد

تمامی مجسمه و مشبهه خداوند را به خلق تشبیه می کنند و معتقدند که خداوند جا و مکان دارد عرش مکان اوست و پاهایش را بر کرسی عرش قرار داده است سر و دست و سایر اعضا را دارد، بنا بر این نمی توان موجودی را تصور کرد که جا و مکان نداشته باشد.

خداوند خود را شبیه آدم آفرید

مجسمه و مشبهه معتقدند که هنگامی که خداوند خواست تا آدم را بیافریند، آئينه ای پيش روى خود نهاد و آدم را به صورت خود بيافريد. از يكى از بزرگان «حشويه» پرسيدند كه خداى متعال اعضا دارد؟ گفت: آرى همان اعضایی که ما داریم او نیز دارد. ابو المهزام از ابو هريره روايت می كند كه از رسول (ص) خدا پرسيدند خداوند از چيست؟ گفت: از آب و ليكن نه از آب زمين و نه از آب آسمان، لكن او اسب را بيافريد و بدوانيد تا عرق كرد پس خود را از آن عرق بيافريد.

خداوند شبیه حضرت علی(ع) است

«سبائيه» حضرت على (ع) را به خداوند تشبيه كردند و گفتند: او خدا است.

خداوند دارای اعضا و صورت

«مغيريه» كه پيروان مغيرة بن سعيد عجلى بودند گفتند كه: پروردگارشان داراى اعضايى به صورت حروف هجا است.

خداوند جسم است نه مثل دیگر اجسام

برخى از مجسّمه گفتند: خداى تعالى جسم است ولى مانند ديگر اجسام نيست و شي‏ء است و مانند و مثل ديگر اشياء نيست و نفس است و مانند ديگر نفس ها نيست و عالم است و مانند ديگر عالمان نيست.

آفرینش ملائک از موی سینه و دست خدا

عروه از عبد اللّه بن عمرو بن عاص روايت می کند كه گفت: خداى متعال ملائكه را از موى سينه و دست هاى خود بيافريد.

سلام خدا بر اهل بهشت

قرطى از عمر بن عبد العزيز روايت كند كه چون خداوند در قیامت از حساب خلق فارغ شود، با جماعتى از ملائكه برود و بر اهل بهشت سلام كند و می گویند که اين سلام همان سلامی است که خداوند در قرآن فرمود: «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ.» سوره ياسين، آيه 58. ابو هريره از رسول خدا روايت می کند که: چون پيغمبر (ص) قرآن مى‏خواند و به آيه «أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ» مى‏رسيد دست ها بر چشم و گوش ها مى‏ نهاد.

تقسیم بندی مشبهه(مجسمه) در امور کلامی و فقهی

مشبهه در امور اعتقادی، هم رای و در یک فرقه هستند، ولی در امور شرعی(فقهی) به هفت فرقه تقسیم می شوند. 1. طایفه ای از فرقه کرّامیان هستند که در فروع شرع پیرو مذهب ابو حنيفه می باشند. 2. برخی از اصحاب مالك هستند. 3. برخی از اصحاب از اصحاب شافعى هستند. 4. تمامی اصحاب سفيان ثورى هستند. 5. تمامی اصحاب اسحاق بن راهويه هستند.

6. تمامی اصحاب احمد بن حنبل هستند.

7. بیشتر كراميّان هستند که در اصول در فروع پیرو مذهب ابوعبد الله کرام اند.

تقسیم بندی دیگر

بغدادى مى‏ نويسد: مشبهه بر دو دسته‏ اند: دسته ‏اى كه ذات خداوند را به ذاتى جز او مانند كنند و گروهى ديگر كه صفات او را به صفات غير او تشبيه كنند.

[۲]ح[۳] [۴][۵] [۶]

پانویس

  1. تبصرة العوام، ص 75- 86.
  2. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 390 با ویرایش و اصلاح و جابجایی گسترده عبارات.
  3. سنی رازی سید مرتضی، تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام، با اهتمام عباس اقبال آشتيانى، تهران، سال 1313 هجری شمسی، ص 75- 86.
  4. بغدادی عبدالقاهر، الفرق بين الفرق، با اهتمام محمد زاهد بن حسن الكوثرى، قاهره، سال 1948 میلادی، ص 138- 140.
  5. اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، مصر، مجلد اول 1950، مجلد دوم 1954، ص 257.
  6. عراقی ابو محمد عثمان بن عبدالله، الفرق المفترقة بين اهل الزيغ و الزندقة، تحقيق يشار قوتلو آى، آنكارا، سال 1961 میلادی، ص 76.