آیین یهودیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۳۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
به گفته [[تورات]] پدر حضرت [[ابراهیم]] علیه السلام که "تارح" نامیده می‌شد، پسر خود [[ابراهیم]] علیه السلام و همسر وی ساره و نوه خویش حضرت [[لوط]] علیه السلام را برداشت و به سرزمین کنعان در غرب [[فلسطین]] عزیمت کرد. آنان در بین راه از ادامه سفر منصرف شدند و در شهر حران سکونت گزیدند. این شهر در جنوب [[ترکیه]] فعلی و در مرز [[سوریه]] قرار دارد.
به گفته [[تورات]] پدر حضرت [[ابراهیم]] علیه السلام که "تارح" نامیده می‌شد، پسر خود [[ابراهیم]] علیه السلام و همسر وی ساره و نوه خویش حضرت [[لوط]] علیه السلام را برداشت و به سرزمین کنعان در غرب [[فلسطین]] عزیمت کرد. آنان در بین راه از ادامه سفر منصرف شدند و در شهر حران سکونت گزیدند. این شهر در جنوب [[ترکیه]] فعلی و در مرز [[سوریه]] قرار دارد.


پدر حضرت [[ابراهیم]] علیه السلام در [[تورات]] تارح خوانده می‌شود، ولی [[قرآن]] مجید وی را آزر بت پرستی معرفی کرده است (انعام: 74). پدر حضرت [[ابراهیم]] علیه السلام در سلسله اجداد حضرت [[رسول اکرم]] (ص) قرار می‌گیرد.
پدر حضرت [[ابراهیم]] علیه السلام در [[تورات]] تارح خوانده می‌شود، ولی [[قرآن]] مجید وی را آزر بت پرستی معرفی کرده است <ref>انعام: 74</ref>. پدر حضرت [[ابراهیم]] علیه السلام در سلسله اجداد حضرت [[رسول اکرم]] (ص) قرار می‌گیرد.


علمای شیعه معتقدند همه پدران آن حضرت تا حضرت [[آدم]] علیه السلام یکتا پرست بوده‌اند، و به همین دلیل گفته‌اند آزر عموی آن حضرت بوده و استعمال “آب “به جای “عم “در زبان عربی صحیح است، از آن جمله در [[قرآن]] کریم <ref>بقره: 133</ref> چنین چیزی دیده می‌شود.
علمای شیعه معتقدند همه پدران آن حضرت تا حضرت [[آدم]] علیه السلام یکتا پرست بوده‌اند، و به همین دلیل گفته‌اند آزر عموی آن حضرت بوده و استعمال “آب “به جای “عم “در زبان عربی صحیح است، از آن جمله در [[قرآن]] کریم <ref>بقره: 133</ref> چنین چیزی دیده می‌شود.
خط ۴۸: خط ۴۸:
دو موضوع بسیار مهم در تاریخ حضرت [[ابراهیم]] علیه السلام وجود دارد که در [[تورات]] کنونی اشاره‌ای به آنها نشده است: یکی جریان بت شکنی و به آتش افکندن وی و دیگری داستان بنای کعبه.
دو موضوع بسیار مهم در تاریخ حضرت [[ابراهیم]] علیه السلام وجود دارد که در [[تورات]] کنونی اشاره‌ای به آنها نشده است: یکی جریان بت شکنی و به آتش افکندن وی و دیگری داستان بنای کعبه.


[[قرآن]] مجید (در سوره‌های انبیا و صافات) داستان بت شکنی و به آتش افکندن او را آورده است.
[[قرآن]] مجید <ref>در سوره‌های انبیا و صافات</ref> داستان بت شکنی و به آتش افکندن او را آورده است.


همچنین [[قرآن]] کریم از بنای کعبه به دست آن حضرت و به کمک حضرت [[اسماعیل]] علیه السلام سخن می‌گوید (بقره: 127). از آنجا که این فرزند در پیری به او عطا شد (ابراهیم: 39)، بنای کعبه در اواخر عمر شریف وی صورت گرفته باشد.
همچنین [[قرآن]] کریم از بنای کعبه به دست آن حضرت و به کمک حضرت [[اسماعیل]] علیه السلام سخن می‌گوید <ref>بقره: 127</ref>. از آنجا که این فرزند در پیری به او عطا شد <ref>ابراهیم: 39</ref>، بنای کعبه در اواخر عمر شریف وی صورت گرفته باشد.


[[تورات]] داستان ذبح فرزند را می‌آورد و می‌گوید حضرت [[ابراهیم]] علیه السلام مأموریت یافت حضرت [[اسحاق]] علیه السلام را قربانی کند، ولی این مسأله را با وی در میان نگذاشت و به او گفت: “می‌خواهم گوسفندی قربانی کنم و آن گوسفند را خداوند برایم خواهد فرستاد.))... اما در [[قرآن]] مجید آمده است:
[[تورات]] داستان ذبح فرزند را می‌آورد و می‌گوید حضرت [[ابراهیم]] علیه السلام مأموریت یافت حضرت [[اسحاق]] علیه السلام را قربانی کند، ولی این مسأله را با وی در میان نگذاشت و به او گفت: “می‌خواهم گوسفندی قربانی کنم و آن گوسفند را خداوند برایم خواهد فرستاد.))... اما در [[قرآن]] مجید آمده است:


“فلما بلغ معه السعی قال یا بنیانی آری فی المنام انی اذبحک فانظر ماذا تری قال یا ابت افعل ما تؤ مر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین “(صافات: 102). همان طور که می دانیم فرزند از مرگ نجات یافت و [[خداوند]] قوچی را فدیه او قرار داد...
“فلما بلغ معه السعی قال یا بنیانی آری فی المنام انی اذبحک فانظر ماذا تری قال یا ابت افعل ما تؤ مر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین “<ref>صافات: 10</ref>. همان طور که می دانیم فرزند از مرگ نجات یافت و [[خداوند]] قوچی را فدیه او قرار داد...


=اسماعیل و اسحاق علیهما السلام=
=اسماعیل و اسحاق علیهما السلام=
خط ۷۹: خط ۷۹:
=اسرائیل=
=اسرائیل=


حضرت [[یعقوب]] علیه السلام دوازده پسر داشت و به [[اسرائیل]] ملقب بود. اهل کتاب این اسم مرکب را چنین معنا می‌کنند: کسی که بر [[خدا]] مظفر شد، ولی اصل معنای آن در عبری چنین است: کسی که بر قهرمان پیروز شد. به گفته تورات، کشتی گرفتن حضرت [[یعقوب]] علیه السلام با [[خدا]] که به پیروزی او بر [[خدا]] انجامید، علت ملقب شدن وی به [[اسرائیل]] است (پیدایش 32: 24-32). اهل کتاب از زمانهای قدیم گفته‌اند که مقصود از [[خدا]] در این داستان، یکی از فرشتگان خداست (رک.: هوشع 12:3-4).
حضرت [[یعقوب]] علیه السلام دوازده پسر داشت و به [[اسرائیل]] ملقب بود. اهل کتاب این اسم مرکب را چنین معنا می‌کنند: کسی که بر [[خدا]] مظفر شد، ولی اصل معنای آن در عبری چنین است: کسی که بر قهرمان پیروز شد. به گفته تورات، کشتی گرفتن حضرت [[یعقوب]] علیه السلام با [[خدا]] که به پیروزی او بر [[خدا]] انجامید، علت ملقب شدن وی به [[اسرائیل]] است <ref>پیدایش 32: 24-32</ref>. اهل کتاب از زمانهای قدیم گفته‌اند که مقصود از [[خدا]] در این داستان، یکی از فرشتگان خداست رک.: <ref>هوشع 12:3-4</ref><ref></ref>.


پس از چندی حادثه مفقود شدن حضرت [[یوسف]] علیه السلام پیش آمد و سرانجام این موضوع موجب شده که [[بنی اسرائیل]] در [[مصر]] اقامت کنند. مطالب سفر پیدایش [[تورات]] به اینجا خاتمه می‌یابد.
پس از چندی حادثه مفقود شدن حضرت [[یوسف]] علیه السلام پیش آمد و سرانجام این موضوع موجب شده که [[بنی اسرائیل]] در [[مصر]] اقامت کنند. مطالب سفر پیدایش [[تورات]] به اینجا خاتمه می‌یابد.


در آغاز سفر خروج [[تورات]] می‌خوانیم که دوازده پسر حضرت [[یعقوب]] علیه السلام در [[مصر]] زندگانی خوبی داشتند و نسل ایشان در آن سرزمین منتشر شد. مدت توقف آنان در [[مصر]] چهارصد و سی سال بود (خروج 12: 40).
در آغاز سفر خروج [[تورات]] می‌خوانیم که دوازده پسر حضرت [[یعقوب]] علیه السلام در [[مصر]] زندگانی خوبی داشتند و نسل ایشان در آن سرزمین منتشر شد. مدت توقف آنان در [[مصر]] چهارصد و سی سال بود <ref>خروج 12: 40</ref>.
دوازده قبیله [[بنی اسرائیل]] که در اصطلاح "بسیط" نامیده می‌شوند، در علوم و فنون پیشرفت کردند و همین امر موجب حسادت مصریان شد. علاوه بر این، مصریان می‌ترسیدند [[بنی اسرائیل]] با نیروی خود زمام امور را به دست گیرند؛ از این رو، به استضعاف آنان اقدام کردند و کارهایی دشوار و جانکاه به عهده ایشان گذاشتند. همچنین مقرر شد که قابله‌های مصری نوزادان پسر [[بنی اسرائیل]] را برای کشتن معرفی کنند و فقط داشتن دختر برای آنان مجاز باشد.
دوازده قبیله [[بنی اسرائیل]] که در اصطلاح "بسیط" نامیده می‌شوند، در علوم و فنون پیشرفت کردند و همین امر موجب حسادت مصریان شد. علاوه بر این، مصریان می‌ترسیدند [[بنی اسرائیل]] با نیروی خود زمام امور را به دست گیرند؛ از این رو، به استضعاف آنان اقدام کردند و کارهایی دشوار و جانکاه به عهده ایشان گذاشتند. همچنین مقرر شد که قابله‌های مصری نوزادان پسر [[بنی اسرائیل]] را برای کشتن معرفی کنند و فقط داشتن دختر برای آنان مجاز باشد.


خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
=حضرت موسی علیه السلام=
=حضرت موسی علیه السلام=


در باب دوم سفر خروج تورات می‌خوانیم که یک تن از [[بنی اسرائیل]] <ref>نام وی در احادیث اسلامی، عمران و در تورات عمرام بن قهات بن لاوی بن یعقوب است (خروج 6: 14-20).</ref> با یکی از دختران قبیله خود ازدواج کرد و دارای پسری شد. مادر نوزاد به منظور نجات وی از چنگال مأموران [[فرعون]] او را مدت سه ماه پنهان کرد.
در باب دوم سفر خروج تورات می‌خوانیم که یک تن از [[بنی اسرائیل]] <ref>نام وی در احادیث اسلامی، عمران و در تورات عمرام بن قهات بن لاوی بن یعقوب است <ref>خروج 6: 14-20</ref>.</ref> با یکی از دختران قبیله خود ازدواج کرد و دارای پسری شد. مادر نوزاد به منظور نجات وی از چنگال مأموران [[فرعون]] او را مدت سه ماه پنهان کرد.


از آنجا که مخفی نگه داشتن کودک برای همیشه ممکن نبود، مادرش صندوقی تهیه کرد و منافذ آن را با قیر اندود و کودک زا در آن نهاد و در میان نیزارهای [[رود نیل]] رها کرد. خواهر وی در آن حوالی ایستاد تا ببیند چه بر سر او خواهد آمد.
از آنجا که مخفی نگه داشتن کودک برای همیشه ممکن نبود، مادرش صندوقی تهیه کرد و منافذ آن را با قیر اندود و کودک زا در آن نهاد و در میان نیزارهای [[رود نیل]] رها کرد. خواهر وی در آن حوالی ایستاد تا ببیند چه بر سر او خواهد آمد.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
اندکی پس از آن، دختر [[فرعون]] که برای شستشو به سوی نیل آمده بود، صندوق را مشاهده کرد و یک تن از کنیزان خود را به دنبال صندوق فرستاد. هنگامی که صندوق را برای وی آوردند، آن را گشود و دید کودکی در آن گریه می‌کند. دل او بر آن کودک سوخت و گفت معلوم می‌شود این کودک از [[بنی اسرائیل]] است. در آن حال خواهر کودک جلو آمد و پیشنهاد کرد زنی را برای شیر دادن وی بیاورد.
اندکی پس از آن، دختر [[فرعون]] که برای شستشو به سوی نیل آمده بود، صندوق را مشاهده کرد و یک تن از کنیزان خود را به دنبال صندوق فرستاد. هنگامی که صندوق را برای وی آوردند، آن را گشود و دید کودکی در آن گریه می‌کند. دل او بر آن کودک سوخت و گفت معلوم می‌شود این کودک از [[بنی اسرائیل]] است. در آن حال خواهر کودک جلو آمد و پیشنهاد کرد زنی را برای شیر دادن وی بیاورد.


دختر [[فرعون]] پذیرفت و خواهر کودک مادر خود را نزد آنان آورد. دختر [[فرعون]] به او گفت این کودک را با خود ببر و شیر بده، من نیز مزد تو را خواهم داد. پس از چند سال وقتی کودک بزرگ شد مادرش او را نزد دختر [[فرعون]] برد. دختر [[فرعون]] او را به پسری پذیرفت و نام [[موسی]] (موشه در عبری یعنی: از آب کشیده شده) را بر او نهاد. این داستان با آنچه [[خداوند]] متعال در سوره قصص فرموده است، بسیار نزدیک است. بر اساس برخی محاسبات تاریخی، این حادثه در حدود 1250 ق.م. رخ داده است.
دختر [[فرعون]] پذیرفت و خواهر کودک مادر خود را نزد آنان آورد. دختر [[فرعون]] به او گفت این کودک را با خود ببر و شیر بده، من نیز مزد تو را خواهم داد. پس از چند سال وقتی کودک بزرگ شد مادرش او را نزد دختر [[فرعون]] برد. دختر [[فرعون]] او را به پسری پذیرفت و نام [[موسی]] <ref>موشه در عبری یعنی: از آب کشیده شده</ref> را بر او نهاد. این داستان با آنچه [[خداوند]] متعال در سوره قصص فرموده است، بسیار نزدیک است. بر اساس برخی محاسبات تاریخی، این حادثه در حدود 1250 ق.م. رخ داده است.


به هر حال حضرت [[موسی]] علیه السلام امور قوم خود را سامان داد و آنان را برای مبارزه با کافران آماده کرد و احکام [[خدا]] را به آنان تعلیم داد. وی قوم [[بنی اسرائیل]] را برکت داد و در صد و بیست سالگی در مکانی به نام موآب، حوالی دریای میت، درگذشت و [[بنی اسرائیل]] برای او سی روز عزاداری کردند. این جریان در آخر سفر تثنیه یافت می‌شود و تورات بدان پایان می‌یابد:
به هر حال حضرت [[موسی]] علیه السلام امور قوم خود را سامان داد و آنان را برای مبارزه با کافران آماده کرد و احکام [[خدا]] را به آنان تعلیم داد. وی قوم [[بنی اسرائیل]] را برکت داد و در صد و بیست سالگی در مکانی به نام موآب، حوالی دریای میت، درگذشت و [[بنی اسرائیل]] برای او سی روز عزاداری کردند. این جریان در آخر سفر تثنیه یافت می‌شود و تورات بدان پایان می‌یابد:


(5) پس [[موسی]] بنده [[خداوند]] در آنجا به زمین موآب برحسب قول [[خداوند]] مرد (6) و او را در زمین موآب در مقابل بیت فعور در دره دفن کرد <ref>دفن کننده معلوم نیست و برخی می گویند مقصود خداوند است.</ref> و احدی قبر او را تا امروز ندانسته است (7) و [[موسی]] چون وفات یافت، صد و بیست سال داشت و نه چشمش تار و نه قوتش کم شده بود (8) و [[بنی اسرائیل]] برای [[موسی]] در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند. پس روزهای ماتم و نوحه گری برای [[موسی]] سپری گشت (9) و یوشع بن نون از روح حکمت مملو بود، چون که [[موسی]] دستهای خود را بر او نهاده بود و [[بنی اسرائیل]] او را اطاعت نمودند و بر حسب آنچه [[خداوند]] به [[موسی]] امر فرموده بود عمل کردند (10) و نبیی مثل [[موسی]] تا به حال در اسرائیل برنخاسته است که [[خداوند]] او را روبرو شناخته باشد (11) در جمیع آیات و معجزاتی که [[خداوند]] او را فرستاد تا آنها را در زمین [[مصر]] به [[فرعون]] و جمیع بندگانش و تمامی زمینش بنماید (12) و در تمامی دست قوی و جمیع آن هیبت عظیم که [[موسی]] در نظر همه [[اسرائیل]] نمود (تثنیه 34: 5 - 12).
(5) پس [[موسی]] بنده [[خداوند]] در آنجا به زمین موآب برحسب قول [[خداوند]] مرد (6) و او را در زمین موآب در مقابل بیت فعور در دره دفن کرد <ref>دفن کننده معلوم نیست و برخی می گویند مقصود خداوند است.</ref> و احدی قبر او را تا امروز ندانسته است (7) و [[موسی]] چون وفات یافت، صد و بیست سال داشت و نه چشمش تار و نه قوتش کم شده بود (8) و [[بنی اسرائیل]] برای [[موسی]] در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند. پس روزهای ماتم و نوحه گری برای [[موسی]] سپری گشت (9) و یوشع بن نون از روح حکمت مملو بود، چون که [[موسی]] دستهای خود را بر او نهاده بود و [[بنی اسرائیل]] او را اطاعت نمودند و بر حسب آنچه [[خداوند]] به [[موسی]] امر فرموده بود عمل کردند (10) و نبیی مثل [[موسی]] تا به حال در اسرائیل برنخاسته است که [[خداوند]] او را روبرو شناخته باشد (11) در جمیع آیات و معجزاتی که [[خداوند]] او را فرستاد تا آنها را در زمین [[مصر]] به [[فرعون]] و جمیع بندگانش و تمامی زمینش بنماید (12) و در تمامی دست قوی و جمیع آن هیبت عظیم که [[موسی]] در نظر همه [[اسرائیل]] نمود <ref>تثنیه 34: 5 - 12</ref>.


=تأسیس یهودیت=
=تأسیس یهودیت=
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
در [[قرآن]] مجید نخستین سخن [[خداوند]] از درختی در بیابان طوی چنین آمده است:
در [[قرآن]] مجید نخستین سخن [[خداوند]] از درختی در بیابان طوی چنین آمده است:


فلما اتاها نودی یا [[موسی]]. انی انا ربک فاخلع نعلیک آنک بالواد المقدس طوی. و انا اخترتک فاستمع لما یوحی. اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکری. ان الساعة آتیه اکاد اخفیها لتجزی کل نفس بما تسعی. فلا یصدنک عنها من لا یومن بها و اتبع هواه فتردی (طه: 11 - 16).
فلما اتاها نودی یا [[موسی]]. انی انا ربک فاخلع نعلیک آنک بالواد المقدس طوی. و انا اخترتک فاستمع لما یوحی. اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکری. ان الساعة آتیه اکاد اخفیها لتجزی کل نفس بما تسعی. فلا یصدنک عنها من لا یومن بها و اتبع هواه فتردی <ref>طه: 11 - 16</ref>.


تورات می‌گوید [[خداوند]] به حضرت [[موسی]] علیه السلام وعده داد [[بنی اسرائیل]] را از دست مصریان نجات دهد و سرزمین کنعان و حدود آن را که اماکن پر برکتی بودند، به ایشان عطا کند. از این رو، حضرت [[موسی]] علیه السلام رسالت یافت نزد [[فرعون]] برود و از او بخواهد که [[بنی اسرائیل]] را رها کند. وی با معجزاتی عازم [[مصر]] شد و مقرر گردید حضرت هارون علیه السلام به وی کمک کند.
تورات می‌گوید [[خداوند]] به حضرت [[موسی]] علیه السلام وعده داد [[بنی اسرائیل]] را از دست مصریان نجات دهد و سرزمین کنعان و حدود آن را که اماکن پر برکتی بودند، به ایشان عطا کند. از این رو، حضرت [[موسی]] علیه السلام رسالت یافت نزد [[فرعون]] برود و از او بخواهد که [[بنی اسرائیل]] را رها کند. وی با معجزاتی عازم [[مصر]] شد و مقرر گردید حضرت هارون علیه السلام به وی کمک کند.
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
10. هلاک شدن نخست زادگان انسان و حیوان همه مصریان حتی نخست زاده خود [[فرعون]].
10. هلاک شدن نخست زادگان انسان و حیوان همه مصریان حتی نخست زاده خود [[فرعون]].


[[قرآن]] مجید نشانه‌های حضرت [[موسی]] علیه السلام را نه عدد می‌داند (اسراء: 101) و ظاهراً مقصود تنها نشانه‌هایی است که برای [[فرعون]] آورده بوده و گرنه به صریح [[قرآن]] کریم و تورات معجزات آن حضرت بیش از این عدد بوده است. برخی از این عذابها در [[قرآن]] مجید به گونه‌ای مذکور است (اعراف: 130 و 133).
[[قرآن]] مجید نشانه‌های حضرت [[موسی]] علیه السلام را نه عدد می‌داند <ref>اسراء: 101</ref> و ظاهراً مقصود تنها نشانه‌هایی است که برای [[فرعون]] آورده بوده و گرنه به صریح [[قرآن]] کریم و تورات معجزات آن حضرت بیش از این عدد بوده است. برخی از این عذابها در [[قرآن]] مجید به گونه‌ای مذکور است <ref>اعراف: 130 و 133</ref>.


به گفته تورات، [[فرعون]] سرانجام تسلیم شد و حضرت [[موسی]] علیه السلام و هارون علیه السلام را شبانه طلبید و به آنان گفت با [[بنی اسرائیل]] به هر جا که می‌خواهید بروید. پس آنان به سوی [[دریای سرخ]] در شرق [[مصر]] کوچ کردند و آنجا اردو زدند.
به گفته تورات، [[فرعون]] سرانجام تسلیم شد و حضرت [[موسی]] علیه السلام و هارون علیه السلام را شبانه طلبید و به آنان گفت با [[بنی اسرائیل]] به هر جا که می‌خواهید بروید. پس آنان به سوی [[دریای سرخ]] در شرق [[مصر]] کوچ کردند و آنجا اردو زدند.
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
قوم [[موسی]] از دور آمدن فرعونیان را مشاهده کردند. در آن هنگام حضرت [[موسی]] علیه السلام دست خود را به طرف دریا دراز کرد و دریا شکافته شد و خشک گردید و [[بنی اسرائیل]] به آسانی از آن عبور کردند. <ref>از نظر اهل کتاب دریایی که بنی اسرائیل از آن عبور کردند دریای سرخ بود که در مرز مصر قرار داشت. جمعی از مسلمانان این دریا را رود نیل دانسته‌اند.</ref> آنگاه لشکریان [[فرعون]] وارد شدند و حضرت [[موسی]] علیه السلام به امر [[خداوند]] با اشاره دست، آنان را غرق کرد. تورات درباره غرق شدن شخص [[فرعون]] چیزی نگفته است.
قوم [[موسی]] از دور آمدن فرعونیان را مشاهده کردند. در آن هنگام حضرت [[موسی]] علیه السلام دست خود را به طرف دریا دراز کرد و دریا شکافته شد و خشک گردید و [[بنی اسرائیل]] به آسانی از آن عبور کردند. <ref>از نظر اهل کتاب دریایی که بنی اسرائیل از آن عبور کردند دریای سرخ بود که در مرز مصر قرار داشت. جمعی از مسلمانان این دریا را رود نیل دانسته‌اند.</ref> آنگاه لشکریان [[فرعون]] وارد شدند و حضرت [[موسی]] علیه السلام به امر [[خداوند]] با اشاره دست، آنان را غرق کرد. تورات درباره غرق شدن شخص [[فرعون]] چیزی نگفته است.


از [[قرآن]] مجید و [[احادیث اسلامی]] بر می‌آید که [[بنی اسرائیل]] به امر خدا از [[مصر]] خارج شدند، نه به اذن [[فرعون]] (شعراء:52). همچنین به صریح [[قرآن]] کریم، حضرت [[موسی]] علیه السلام به فرمان الهی عصای خود را به دریا زد، نه اینکه دستش را به سوی دریا دراز کند.
از [[قرآن]] مجید و [[احادیث اسلامی]] بر می‌آید که [[بنی اسرائیل]] به امر خدا از [[مصر]] خارج شدند، نه به اذن [[فرعون]] <ref>شعراء:52</ref>. همچنین به صریح [[قرآن]] کریم، حضرت [[موسی]] علیه السلام به فرمان الهی عصای خود را به دریا زد، نه اینکه دستش را به سوی دریا دراز کند.


[[بنی اسرائیل]] در حوالی شبه جزیره سینا توقف کردند و در آنجا برای آنان از آسمان چیزی مانند شبنم و نیز مرغ بلدرچین که به عربی سلوی نامیده می‌شود، فرود می‌آمد و آنان آنها را می‌خوردند.
[[بنی اسرائیل]] در حوالی شبه جزیره سینا توقف کردند و در آنجا برای آنان از آسمان چیزی مانند شبنم و نیز مرغ بلدرچین که به عربی سلوی نامیده می‌شود، فرود می‌آمد و آنان آنها را می‌خوردند.
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:


=الواح و ده فرمان=
=الواح و ده فرمان=
هنگامی که سه ماه از خروج [[بنی اسرائیل]] از [[مصر]] گذشته بود، حضرت [[موسی]] علیه السلام مأموریت یافت برای گفتگو با [[خداوند]] به بالای [[طور سینا]] (یعنی [[کوه سینا]]) برود. وی در آنجا دو لوح دریافت کرد که فرمانهای [[خداوند]] بر آنها نقش بسته بود. [[قرآن]] کریم از “ابواح “به صیغه جمع نام می‌برد، (اعراف: 145). از جمله آن فرمانها ده حکم بسیار مهم است که به ده فرمان معروف شده است:
هنگامی که سه ماه از خروج [[بنی اسرائیل]] از [[مصر]] گذشته بود، حضرت [[موسی]] علیه السلام مأموریت یافت برای گفتگو با [[خداوند]] به بالای [[طور سینا]] (یعنی [[کوه سینا]]) برود. وی در آنجا دو لوح دریافت کرد که فرمانهای [[خداوند]] بر آنها نقش بسته بود. [[قرآن]] کریم از “ابواح “به صیغه جمع نام می‌برد، <ref>اعراف: 145</ref>. از جمله آن فرمانها ده حکم بسیار مهم است که به ده فرمان معروف شده است:


1. برای خود خدایی جز من نگیرد؛
1. برای خود خدایی جز من نگیرد؛
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
حضرت [[موسی]] علیه السلام آن دو لوح را برداشت و به سوی [[بنی اسرائیل]] آمد. هنگامی که وی کار زشت آنان را مشاهده کرد، لوح‌ها را بر زمین زد و به مؤ اخذه برادرش پرداخت و گوساله را سوزاند و خرد کرد و آن را در آب ریخت و به [[بنی اسرائیل]] نوشاندو سپس امر کرد شمشیرهای خود را بردارند و به مدت نصف روز یکدیگر را بکشند.
حضرت [[موسی]] علیه السلام آن دو لوح را برداشت و به سوی [[بنی اسرائیل]] آمد. هنگامی که وی کار زشت آنان را مشاهده کرد، لوح‌ها را بر زمین زد و به مؤ اخذه برادرش پرداخت و گوساله را سوزاند و خرد کرد و آن را در آب ریخت و به [[بنی اسرائیل]] نوشاندو سپس امر کرد شمشیرهای خود را بردارند و به مدت نصف روز یکدیگر را بکشند.


[[قرآن]] مجید داستان مذکور را تقریباً به همین وضع در موارد مختلف نقل کرده است، جز اینکه ساحت مقدس حضرت هارون علیه السلام را از چنین کار ناروایی پاک دانسته است (طه: 90). سازنده گوساله در [[قرآن]] کریم فردی به نام سامری است.
[[قرآن]] مجید داستان مذکور را تقریباً به همین وضع در موارد مختلف نقل کرده است، جز اینکه ساحت مقدس حضرت هارون علیه السلام را از چنین کار ناروایی پاک دانسته است <ref>طه: 90</ref>. سازنده گوساله در [[قرآن]] کریم فردی به نام سامری است.


اهل کتاب به کلمه “سامری “در [[قرآن]] کریم اعتراض کرده و گفته‌اند چنین کسی وجود نداشته است؛ زیرا سامری به شهر سامره در [[فلسطین]] منسوب است و آن شهر را پادشاهی به نام عمری که سالها پس از حضرت [[موسی]] علیه السلام می‌زیسته، ساخته است (کتاب اول پادشاهان 16:24).
اهل کتاب به کلمه “سامری “در [[قرآن]] کریم اعتراض کرده و گفته‌اند چنین کسی وجود نداشته است؛ زیرا سامری به شهر سامره در [[فلسطین]] منسوب است و آن شهر را پادشاهی به نام عمری که سالها پس از حضرت [[موسی]] علیه السلام می‌زیسته، ساخته است <ref>کتاب اول پادشاهان 16:24</ref>.


مرحوم علامه بلاغی پاسخ داده است که در [[بنی اسرائیل]] فردی به نام شمرون بن یساکار بن [[یعقوب]] وجود داشته که خاندان وی شمرونی نامیده می‌شود (پیدایش 46:13 و 26:24). شمرونی در تلفظ عربی سامری شده است.<ref> البلاغی، محمد جواد، الهدی الی دین المصطفی، صیدا: مطبعة العرفان، 1331 ه.ق.، ج 1، صص 98 - 99.</ref>
مرحوم علامه بلاغی پاسخ داده است که در [[بنی اسرائیل]] فردی به نام شمرون بن یساکار بن [[یعقوب]] وجود داشته که خاندان وی شمرونی نامیده می‌شود <ref>پیدایش 46:13 و 26:24</ref>. شمرونی در تلفظ عربی سامری شده است.<ref> البلاغی، محمد جواد، الهدی الی دین المصطفی، صیدا: مطبعة العرفان، 1331 ه.ق.، ج 1، صص 98 - 99.</ref>


تورات می‌گوید [[خداوند]] به حضرت [[موسی]] علیه السلام دستور داد وی دو لوح سنگی مانند لوحهای خرد شده بتراشد تا [[خداوند]] وصایای مذکور را بر آنها بنویسد. [[قرآن]] کریم نیز به این مطلب اشاره کرده است (اعراف: 154).
تورات می‌گوید [[خداوند]] به حضرت [[موسی]] علیه السلام دستور داد وی دو لوح سنگی مانند لوحهای خرد شده بتراشد تا [[خداوند]] وصایای مذکور را بر آنها بنویسد. [[قرآن]] کریم نیز به این مطلب اشاره کرده است <ref>اعراف: 154</ref>.


==تورات==
==تورات==
خط ۴۰۰: خط ۴۰۰:
از 26 پیامبر مذکور در [[قرآن]] کریم 20 تن به اهل کتاب مربوط می‌شوند: [[آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[لوط]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[یوسف]]، [[موسی]]، [[هارون]]، [[داود]]، [[سلیمان]]، [[الیاس]]، [[الیسع]]، [[عزیز]] (عزرا)، [[ایوب [[، [[یونس]]، [[زکریا]]، [[یحیی]] و [[عیسی]].
از 26 پیامبر مذکور در [[قرآن]] کریم 20 تن به اهل کتاب مربوط می‌شوند: [[آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[لوط]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[یوسف]]، [[موسی]]، [[هارون]]، [[داود]]، [[سلیمان]]، [[الیاس]]، [[الیسع]]، [[عزیز]] (عزرا)، [[ایوب [[، [[یونس]]، [[زکریا]]، [[یحیی]] و [[عیسی]].


از آن انبیا 6 تن به اهل کتاب ربطی ندارند: ادریس (مگر به نام اخنوخ در سفر پیدایش 5:24)، شعیب (مگر به نام رعوئیل در سفر خروج 2:18 یا به نام یترون در سفر خروج 3:1)، ذوالکفل، هود، صالح و محمد.
از آن انبیا 6 تن به اهل کتاب ربطی ندارند: ادریس <ref>مگر به نام اخنوخ در سفر پیدایش 5:24</ref>، شعیب (مگر به نام رعوئیل در سفر خروج 2:18 یا به نام یترون در سفر خروج 3:1)، ذوالکفل، هود، صالح و محمد.


=حکومت بنی اسرائیل=
=حکومت بنی اسرائیل=
خط ۴۱۰: خط ۴۱۰:
آخرین داور [[بنی اسرائیل]] حضرت سموئیل علیه السلام دو پسر داشت که شایستگی رهبری قوم را نداشتند. از این رو، مردم از آن حضرت درخواست کردند که پادشاهی برای آنان برگزیند. در واقع [[بنی اسرائیل]] در آن زمان پادشاهی نداشتند. سموئیل پس از اصرار زیاد مردم، از طرف [[خدا]] جوانی را به پادشاهی آنان نصب کرد.
آخرین داور [[بنی اسرائیل]] حضرت سموئیل علیه السلام دو پسر داشت که شایستگی رهبری قوم را نداشتند. از این رو، مردم از آن حضرت درخواست کردند که پادشاهی برای آنان برگزیند. در واقع [[بنی اسرائیل]] در آن زمان پادشاهی نداشتند. سموئیل پس از اصرار زیاد مردم، از طرف [[خدا]] جوانی را به پادشاهی آنان نصب کرد.


نخستین پادشاه [[بنی اسرائیل]] حدود 1030 سال قبل از میلاد انتخاب شد. نام این پادشاه در [[عهد عتیق]] (کتاب اول سموئیل، باب 9 به بعد) شائول و در [[قرآن]] کریم طالوت است (بقره: 247).
نخستین پادشاه [[بنی اسرائیل]] حدود 1030 سال قبل از میلاد انتخاب شد. نام این پادشاه در [[عهد عتیق]] <ref>کتاب اول سموئیل، باب 9</ref> به بعد) شائول و در [[قرآن]] کریم طالوت است <ref>بقره: 247</ref>.


پس از انتخاب نخستین پادشاه، جنگ مهمی میان [[بنی اسرائیل]] و فلسطینیان آن زمان رخ داد و پیروزی نصیب [[بنی اسرائیل]] گردید. مهم‌ترین قهرمان این قوم جلیات بود که در [[قرآن]] کریم جالوت نامیده شده است. وی به دست حضرت [[داود]] علیه السلام کشته شد و لشکر وی گریخت.
پس از انتخاب نخستین پادشاه، جنگ مهمی میان [[بنی اسرائیل]] و فلسطینیان آن زمان رخ داد و پیروزی نصیب [[بنی اسرائیل]] گردید. مهم‌ترین قهرمان این قوم جلیات بود که در [[قرآن]] کریم جالوت نامیده شده است. وی به دست حضرت [[داود]] علیه السلام کشته شد و لشکر وی گریخت.
خط ۴۳۴: خط ۴۳۴:
باید توجه داشت که انحصار طلبی و خود بزرگ بینی خوی و خصلت جدانشدنی قوم کوچک یهود است و سایر اقوام جهان در واکنش به این صفات، با [[یهودیان]] از در دشمنی و ستیز در آمده و به تحقیر آنان پرداخته‌اند. شاید نخستین ویرانی شهر قدس و گرفتار شدن [[بنی اسرائیل]] به دست بابلیان در حدود شش قرن قبل از میلاد نیز به همین علت بوده است.
باید توجه داشت که انحصار طلبی و خود بزرگ بینی خوی و خصلت جدانشدنی قوم کوچک یهود است و سایر اقوام جهان در واکنش به این صفات، با [[یهودیان]] از در دشمنی و ستیز در آمده و به تحقیر آنان پرداخته‌اند. شاید نخستین ویرانی شهر قدس و گرفتار شدن [[بنی اسرائیل]] به دست بابلیان در حدود شش قرن قبل از میلاد نیز به همین علت بوده است.


ارمی‌ای نبی از جانب خدای متعال پیام آورده بود که [[بنی اسرائیل]] نباید در برابر آن دشمن مقاومت کنند. ایشان این پیام را به چیزی نگرفتند و آن پیامبر را زندانی کردند. پس از سقوط شهر قدس، ارمیا آزاد شد (ارمیا 39:14).
ارمی‌ای نبی از جانب خدای متعال پیام آورده بود که [[بنی اسرائیل]] نباید در برابر آن دشمن مقاومت کنند. ایشان این پیام را به چیزی نگرفتند و آن پیامبر را زندانی کردند. پس از سقوط شهر قدس، ارمیا آزاد شد <ref>ارمیا 39:14</ref>.


= تجدید معبد=
= تجدید معبد=
خط ۴۵۰: خط ۴۵۰:
آنان روزی سه بار نماز می‌خوانند: نماز صبح، نماز عصر و نماز مغرب. در صورتی که دست کم ده مرد در کنیسه وجود داشته باشد نماز برگزار می‌شود و در این حال یک نفر که معمولاً پیرتر از سایرین است و عبری را خوب می‌داند، جلو می‌ایستد و قسمتهایی از تورات یا دعاهایی به عبری می‌خواند و در مواردی رکوع می‌کنند.
آنان روزی سه بار نماز می‌خوانند: نماز صبح، نماز عصر و نماز مغرب. در صورتی که دست کم ده مرد در کنیسه وجود داشته باشد نماز برگزار می‌شود و در این حال یک نفر که معمولاً پیرتر از سایرین است و عبری را خوب می‌داند، جلو می‌ایستد و قسمتهایی از تورات یا دعاهایی به عبری می‌خواند و در مواردی رکوع می‌کنند.
معروف‌ترین عبارتی که خوانده می‌شود، شمع (یعنی بشنو) نام دارد که از تورات گرفته شده است:
معروف‌ترین عبارتی که خوانده می‌شود، شمع (یعنی بشنو) نام دارد که از تورات گرفته شده است:
(4) ای [[اسرائیل]] بشنو یهوه خدای ما یهوه واحد است (5) پس یهوه خدای خود را به تمامی جان و تمامی قوت خود محبت نما (تثنیه 6:4-5).
(4) ای [[اسرائیل]] بشنو یهوه خدای ما یهوه واحد است (5) پس یهوه خدای خود را به تمامی جان و تمامی قوت خود محبت نما <ref>تثنیه 6:4-5</ref>.


= تأثیر عقاید مزدیسنی و فرهنگ پارسی=
= تأثیر عقاید مزدیسنی و فرهنگ پارسی=
خط ۴۵۸: خط ۴۵۸:
این داستان به داستان پر- نپیشتیم (napishtim-Per) که روی الواح میخی حک شده است و علاوه بر شرک صریح، خدایانی خودخواه، ستیزه جو، احساساتی و حسود را مطرح می‌کند، چندان شباهتی ندارد. این تمایز در سایر داستانها و قوانین و باورهایی که گفته می‌شود یهود از اقوام دیگر اقتباس کرده‌اند، نیز مشهود است.
این داستان به داستان پر- نپیشتیم (napishtim-Per) که روی الواح میخی حک شده است و علاوه بر شرک صریح، خدایانی خودخواه، ستیزه جو، احساساتی و حسود را مطرح می‌کند، چندان شباهتی ندارد. این تمایز در سایر داستانها و قوانین و باورهایی که گفته می‌شود یهود از اقوام دیگر اقتباس کرده‌اند، نیز مشهود است.


در تورات تقریباً ذکری از قیامت نیست (مگر یکی دو اشاره مبهم، مثلاً تثنیه 8:16). از نظرات تورات (لاویان باب 26 و تثنیه باب 28) دینداری و بی دینی در جلب نعمتهای این جهان و سلب آنها تأثیر مستقیم و قطعی دارند. از سوی دیگر، کتاب [[تلمود]] از قیامت بسیار سخن گفته است.
در تورات تقریباً ذکری از قیامت نیست (مگر یکی دو اشاره مبهم، مثلاً تثنیه 8:16). از نظرات تورات <ref>لاویان باب 26 و تثنیه باب 28</ref> دینداری و بی دینی در جلب نعمتهای این جهان و سلب آنها تأثیر مستقیم و قطعی دارند. از سوی دیگر، کتاب [[تلمود]] از قیامت بسیار سخن گفته است.


یکی از باورهای اصیل یهودیت که به تصور پژوهشگران، از بیگانگان گرفته شده، اعتقاد به رستاخیز مردگان است. این اعتقاد با آرمان مسیحایی گره خورده و چیزی مانند اعتقاد به رجعت را پدید آورده است. ایرانیان باستان می‌گفتند در زمان آینده، پس از آنکه آهورمزدا بر هماورد خود انگرو مئنیو پیروز شود و او را نابود کند، مردگان برخواهند خاست، ولی شکل عالی و معنوی این آموزه دستاورد اصیل الهامات یهود است و با اعتقاد خشک و بی روح مغان ایران زمین شباهتی ندارد. به گفته پژوهشگران، اعتقاد به جاودانگی روح از قدیم میان [[بنی اسرائیل]] وجود داشته و در چندین مورد از [[کتاب مقدس]] بدان اشاره شده است، ولی آن باور پس از بازگشت از بابل، با عقیده به جاودانگی قوم و قیام [[مسیحا]] پیوند خورد و اعتقاد به رستاخیز مردگان را پدید آورد. این نظریه با [[قرآن]] مجید تعارض دارد؛ زیرا از داستان برانگیخته شدن حضرت [[موسی]] علیه السلام در اوایل سوره طه بروشنی می‌فهمیم که اعتقاد به رستاخیز در نخستین پیام او وجود داشته است.
یکی از باورهای اصیل یهودیت که به تصور پژوهشگران، از بیگانگان گرفته شده، اعتقاد به رستاخیز مردگان است. این اعتقاد با آرمان مسیحایی گره خورده و چیزی مانند اعتقاد به رجعت را پدید آورده است. ایرانیان باستان می‌گفتند در زمان آینده، پس از آنکه آهورمزدا بر هماورد خود انگرو مئنیو پیروز شود و او را نابود کند، مردگان برخواهند خاست، ولی شکل عالی و معنوی این آموزه دستاورد اصیل الهامات یهود است و با اعتقاد خشک و بی روح مغان ایران زمین شباهتی ندارد. به گفته پژوهشگران، اعتقاد به جاودانگی روح از قدیم میان [[بنی اسرائیل]] وجود داشته و در چندین مورد از [[کتاب مقدس]] بدان اشاره شده است، ولی آن باور پس از بازگشت از بابل، با عقیده به جاودانگی قوم و قیام [[مسیحا]] پیوند خورد و اعتقاد به رستاخیز مردگان را پدید آورد. این نظریه با [[قرآن]] مجید تعارض دارد؛ زیرا از داستان برانگیخته شدن حضرت [[موسی]] علیه السلام در اوایل سوره طه بروشنی می‌فهمیم که اعتقاد به رستاخیز در نخستین پیام او وجود داشته است.
خط ۴۶۵: خط ۴۶۵:


عیدهای یهود دارند از این قرار:
عیدهای یهود دارند از این قرار:
1. '''روز شنبه:''' در این روز افراد خانواده دسته جمعی غذا می‌خورند و طی آن، بزرگ خانواده جام شرابی بر دست می‌گیرد و با خواندن دعا، آن را تبرک می‌کند و افراد خانواده از آن شراب می‌خورند. تعطیل شنبه یکی از ده فرمان است (خروج 20:8-11). <ref>شنبه را به عبری شبات می گویند و ریشه آن به معنای استراحت کردن و دست از کار کشیدن است، مانند کلمه “سبت “در عربی، واژه فارسی “شنبه “از شبات گرفته شده است.</ref>
1. '''روز شنبه:''' در این روز افراد خانواده دسته جمعی غذا می‌خورند و طی آن، بزرگ خانواده جام شرابی بر دست می‌گیرد و با خواندن دعا، آن را تبرک می‌کند و افراد خانواده از آن شراب می‌خورند. تعطیل شنبه یکی از ده فرمان است <ref>خروج 20:8-11</ref>. <ref>شنبه را به عبری شبات می گویند و ریشه آن به معنای استراحت کردن و دست از کار کشیدن است، مانند کلمه “سبت “در عربی، واژه فارسی “شنبه “از شبات گرفته شده است.</ref>


2. '''عید اول ماه:''' به عبری به آن "روش حودش" می گویند که به معنای آغاز ماه است.
2. '''عید اول ماه:''' به عبری به آن "روش حودش" می گویند که به معنای آغاز ماه است.


3. '''سال هفتم یا سال انفکاک:''' طبق تورات هر هفت سال یک بار باید وامها را بخشید و کارهایی انسانی از قبیل: آزاد کردن بردگان اسرائیلی و مانند آن انجام داد (تثنیه 15). نام عبری این سال "شمیطا" به معنای رها کردن است.
3. '''سال هفتم یا سال انفکاک:''' طبق تورات هر هفت سال یک بار باید وامها را بخشید و کارهایی انسانی از قبیل: آزاد کردن بردگان اسرائیلی و مانند آن انجام داد <ref>تثنیه 15</ref>. نام عبری این سال "شمیطا" به معنای رها کردن است.


4. '''سال یوبیل:''' این عید هر پنجاه سال یک بار می‌آید که اعمال انسانی و اخلاقی بسیاری در آن انجام می‌شود. (لاویان باب 25).
4. '''سال یوبیل:''' این عید هر پنجاه سال یک بار می‌آید که اعمال انسانی و اخلاقی بسیاری در آن انجام می‌شود. <ref>لاویان باب 25</ref>.


5. '''عید فصح:''' در لغت به معنای چشم پوشی کردن است که به مناسبت چشم پوشی [[خداوند]] از قتل نخست زادگان [[بنی اسرائیل]] در حین نزول این بلا به فرعونیان چنین نامی به آن داده شده است). این عید هفت روز طول می‌کشد و آغاز آن چهاردهم ماه نیسان در فصل بهار است و مراسم آن در تورات (خروج باب 12) آمده است. این عید مهمترین عید است و [[مسیحیان]] نیز به خاطر تقارن آن با خاک سپاری حضرت عیسی علیه السلام آن را گرامی می‌دارند. از دو سه قرن پیش تاکنون گاهی [[یهودیان]] متهم شده‌اند که یک کودک یا بزرگسال مسیحی را کشته و از خون آنان در مراسم عید فصح استفاده کرده‌اند. کتاب‌هایی نیز در این باب نوشته شده است.
5. '''عید فصح:''' در لغت به معنای چشم پوشی کردن است که به مناسبت چشم پوشی [[خداوند]] از قتل نخست زادگان [[بنی اسرائیل]] در حین نزول این بلا به فرعونیان چنین نامی به آن داده شده است). این عید هفت روز طول می‌کشد و آغاز آن چهاردهم ماه نیسان در فصل بهار است و مراسم آن در تورات <ref>خروج باب 12</ref> آمده است. این عید مهمترین عید است و [[مسیحیان]] نیز به خاطر تقارن آن با خاک سپاری حضرت عیسی علیه السلام آن را گرامی می‌دارند. از دو سه قرن پیش تاکنون گاهی [[یهودیان]] متهم شده‌اند که یک کودک یا بزرگسال مسیحی را کشته و از خون آنان در مراسم عید فصح استفاده کرده‌اند. کتاب‌هایی نیز در این باب نوشته شده است.


6. '''عید هفته‌ها:''' این عید پنجاه روز پس از عید فصح به مناسبت گذشتن هفت هفته و آماده شدن محصول برگزار می‌شود. نام عبری آن شاووعوت یعنی هفته‌هاست.
6. '''عید هفته‌ها:''' این عید پنجاه روز پس از عید فصح به مناسبت گذشتن هفت هفته و آماده شدن محصول برگزار می‌شود. نام عبری آن شاووعوت یعنی هفته‌هاست.
خط ۵۱۵: خط ۵۱۵:
==صدوقیان==
==صدوقیان==


نام این فرقه به صادوق بن اخیطوب که از طرف حضرت [[داود]] علیه السلام به کهانت منصوب شده بود، مربوط می‌شود (کتاب دوم سموئیل 8:17 و 15:24). این منصب در عصر حضرت سلیمان علیه السلام نیز برای صادوق باقی ماند (کتاب اول پادشاهان 2:34). کاهنان بنی صادوق در کتاب حزقیال مورد تعریف و تمجید قرار گرفته‌اند و امانت داری آنان ستوده شده است (حزقیال 44:15).
نام این فرقه به صادوق بن اخیطوب که از طرف حضرت [[داود]] علیه السلام به کهانت منصوب شده بود، مربوط می‌شود <ref>کتاب دوم سموئیل 8:17 و 15:24</ref>. این منصب در عصر حضرت سلیمان علیه السلام نیز برای صادوق باقی ماند <ref>کتاب اول پادشاهان 2:34</ref>. کاهنان بنی صادوق در کتاب حزقیال مورد تعریف و تمجید قرار گرفته‌اند و امانت داری آنان ستوده شده است <ref>حزقیال 44:15</ref>.


صدوقیان به جای نماز، برای قربانی اهمیت ویژه‌ای قائل بودند. بسیاری از کاهنان هیکل سلیمان و حاخامهای سنهدرین از این فرقه برخاستند. روابط آنان با والیان رومی نیز خوب بود.
صدوقیان به جای نماز، برای قربانی اهمیت ویژه‌ای قائل بودند. بسیاری از کاهنان هیکل سلیمان و حاخامهای سنهدرین از این فرقه برخاستند. روابط آنان با والیان رومی نیز خوب بود.
خط ۵۷۲: خط ۵۷۲:


نام فرقه دونمه به ترکی استانبولی به معنای مبدل شده است و در بعضی اوقات به آنان شبتین می گویند که به شبتای صبی مؤ سس گروهشان نسبت داده می‌شود.
نام فرقه دونمه به ترکی استانبولی به معنای مبدل شده است و در بعضی اوقات به آنان شبتین می گویند که به شبتای صبی مؤ سس گروهشان نسبت داده می‌شود.
نامبرده به سال 1626 در شهر ازمیر (غرب ترکیه) به دنیا آمد و پس از مطالعه و بررسی الهیات و عرفان [[یهودی]] کم کم مدعی شد که مسیحای [[یهود]] است و برای نجات آنان آمده است.
نامبرده به سال 1626 در شهر ازمیر (غرب [[ترکیه]]) به دنیا آمد و پس از مطالعه و بررسی الهیات و عرفان [[یهودی]] کم کم مدعی شد که مسیحای [[یهود]] است و برای نجات آنان آمده است.
برخی [[یهودیان]] اروپا و ترکیه و خاورمیانه دعوتش را پذیرفتند و گروه بی شماری نزد او گرد آمدند.
برخی [[یهودیان]] اروپا و ترکیه و خاورمیانه دعوتش را پذیرفتند و گروه بی شماری نزد او گرد آمدند.


خط ۵۹۵: خط ۵۹۵:
[[یهودیان]] نیز به عنوان قومی دیندار و معتقد به اینکه جهان را موجودی خوب و کامل آفریده است، کمال را در آغاز آفرینش قرار می‌دادند و می‌گفتند نخستین انسان که مستقیماً به دست [[خدا]] آفریده شده است، لزوماً باید کامل و کامروا باشد.
[[یهودیان]] نیز به عنوان قومی دیندار و معتقد به اینکه جهان را موجودی خوب و کامل آفریده است، کمال را در آغاز آفرینش قرار می‌دادند و می‌گفتند نخستین انسان که مستقیماً به دست [[خدا]] آفریده شده است، لزوماً باید کامل و کامروا باشد.


با این وصف، [[یهودیان]] کامیابی و فضیلت را نه در دوران طلایی گذشته، بلکه در آینده و واپسین روز می‌جویند. این عبارت [[کتاب مقدس]] میان [[یهودیان]] رایج بود: “اگر چه ابتدایت صغیر بود، عاقبت تو بسیار رفیع می‌گردد))(ایوب 8:7).
با این وصف، [[یهودیان]] کامیابی و فضیلت را نه در دوران طلایی گذشته، بلکه در آینده و واپسین روز می‌جویند. این عبارت [[کتاب مقدس]] میان [[یهودیان]] رایج بود: “اگر چه ابتدایت صغیر بود، عاقبت تو بسیار رفیع می‌گردد))<ref>ایوب 8:7</ref>.


[[یهودیان]] پس از نخستین ویرانی شهر [[قدس]]، همواره در انتظار یک رهبر الهی فاتح بوده‌اند که اقتدار و شکوه قوم [[خدا]] را به عصر درخشان [[داود]] و سلیمان برگرداند.
[[یهودیان]] پس از نخستین ویرانی شهر [[قدس]]، همواره در انتظار یک رهبر الهی فاتح بوده‌اند که اقتدار و شکوه قوم [[خدا]] را به عصر درخشان [[داود]] و سلیمان برگرداند.
خط ۶۰۶: خط ۶۰۶:
مهم‌ترین مژده مسیحایی در کتاب اشعیای نبی آمده است:
مهم‌ترین مژده مسیحایی در کتاب اشعیای نبی آمده است:


(1) نهالی از تنه یسّی (پدر [[داود]]) بیرون آمده، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شکفت (2) و روح [[خداوند]] بر او قرار خواهد گرفت، یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس از [[خداوند]] (3) خوشی او در ترس [[خداوند]] خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود (4) بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود. جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخه لبهای خود خواهد کشت (5) کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت (6) گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پرواری با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند (7) گاو با خرس خواهد چرید و بچه‌های آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد (8) و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفل از شیر باز داشته شده دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت (9) و در تمامی کوه مقدس من ضرر و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان از معرفت [[خداوند]] پر خواهد بود، مثل آبهایی که دریا را می‌پوشاند (اشعیا 11:1-9).
(1) نهالی از تنه یسّی (پدر [[داود]]) بیرون آمده، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شکفت (2) و روح [[خداوند]] بر او قرار خواهد گرفت، یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس از [[خداوند]] (3) خوشی او در ترس [[خداوند]] خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود (4) بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود. جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخه لبهای خود خواهد کشت (5) کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت (6) گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پرواری با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند (7) گاو با خرس خواهد چرید و بچه‌های آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد (8) و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفل از شیر باز داشته شده دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت (9) و در تمامی کوه مقدس من ضرر و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان از معرفت [[خداوند]] پر خواهد بود، مثل آبهایی که دریا را می‌پوشاند <ref>اشعیا 11:1-9</ref>.


شور و التهاب انتظار موعود در تاریخ پر نشیب و فراز یهودیت و [[مسیحیت]] موج می زند. [[یهودیان]] در سراسر تاریخ محنت بار خود هر گونه خواری و شکنجه را به این امید بر خود هموار کرده‌اند که روزی [[مسیحا]] بیاید و آنان را از گرداب ذلت و درد و رنج رهاند و فرمانروای جهان گرداند.
شور و التهاب انتظار موعود در تاریخ پر نشیب و فراز یهودیت و [[مسیحیت]] موج می زند. [[یهودیان]] در سراسر تاریخ محنت بار خود هر گونه خواری و شکنجه را به این امید بر خود هموار کرده‌اند که روزی [[مسیحا]] بیاید و آنان را از گرداب ذلت و درد و رنج رهاند و فرمانروای جهان گرداند.
خط ۶۱۲: خط ۶۱۲:
در سراسر تاریخ [[بنی اسرائیل]] کسانی به عنوان موعود [[یهود]] برخاستند و با گرد آوردن برخی افراد ساده لوح بر مشکلات آنان افزودند. در این میان حضرت عیسی بن مریم علیه السلام ظهور کرد و با داشتن شخصیتی بس والا و روحی الهی، دین بزرگی را بنیاد نهاد و گروه بی شماری را به ملکوت آسمان رهنمون شد، ولی بیشتر [[یهودیان]] او را رد کردند.
در سراسر تاریخ [[بنی اسرائیل]] کسانی به عنوان موعود [[یهود]] برخاستند و با گرد آوردن برخی افراد ساده لوح بر مشکلات آنان افزودند. در این میان حضرت عیسی بن مریم علیه السلام ظهور کرد و با داشتن شخصیتی بس والا و روحی الهی، دین بزرگی را بنیاد نهاد و گروه بی شماری را به ملکوت آسمان رهنمون شد، ولی بیشتر [[یهودیان]] او را رد کردند.


در عصر ما نیز که [[یهودیان]] [[صهیونیست]] بر پای خاسته و با اشغال [[فلسطین]]، در صدد بر آمده‌اند حقارت همیشگی قوم [[یهود]] را بر افکنند، چیزی از تب و تاب انتظار موعود کاسته نشده است. درست است که اقلیتی ناچیز از [[یهودیان]] بر اثر دلبستگی شدید به امیدهای قدیم، تشکیل دولت صهیونیستی را مخالف آرمان مسیحایی شمرده و پیوسته با آن مخالفت کرده‌اند، ولی سواد اعظم یهودیت آن را از جان و دل پذیرفته و آن را رهگشای عصر [[مسیحا]] دانسته‌اند. هم اکنون صهیونیستهای اشغالگر [[فلسطین]]، علاوه بر دعاهای مسیحایی روزانه، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذاری رژیم [[اسرائیل]] غاصب (پنجم ماه ایّار عبری)، پس از دمیدن در شیپور عبادت، این گونه دعا می‌کنند:
در عصر ما نیز که [[یهودیان]] [[صهیونیست]] بر پای خاسته و با اشغال [[فلسطین]]، در صدد بر آمده‌اند حقارت همیشگی قوم [[یهود]] را بر افکنند، چیزی از تب و تاب انتظار موعود کاسته نشده است. درست است که اقلیتی ناچیز از [[یهودیان]] بر اثر دلبستگی شدید به امیدهای قدیم، تشکیل دولت صهیونیستی را مخالف آرمان مسیحایی شمرده و پیوسته با آن مخالفت کرده‌اند، ولی سواد اعظم یهودیت آن را از جان و دل پذیرفته و آن را رهگشای عصر [[مسیحا]] دانسته‌اند. هم اکنون صهیونیستهای اشغالگر [[فلسطین]]، علاوه بر دعاهای مسیحایی روزانه، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذاری رژیم [[اسرائیل]] غاصب <ref>پنجم ماه ایّار عبری</ref>، پس از دمیدن در شیپور عبادت، این گونه دعا می‌کنند:


اراده [[خداوند]]، خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد.
اراده [[خداوند]]، خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد.
خط ۶۸۷: خط ۶۸۷:


اکنون چند نسخه خطی از [[تلمود]] بابلی در کتابخانه‌های جهان یافت می‌شود و تنها نسخه کتابخانه شهر مونیخ در آلمان کامل است.
اکنون چند نسخه خطی از [[تلمود]] بابلی در کتابخانه‌های جهان یافت می‌شود و تنها نسخه کتابخانه شهر مونیخ در آلمان کامل است.
اولین و معروفترین چاپ متن عبری [[تلمود]] به دست فردی به نام دانیال بومبرگ در شهر ونیز (ایتالیا) صورت گرفت ([[تلمود]] بابلی در سالهای 3- 1520 و [[تلمود]] فلسطینی در سالهای 4- 1523). تعداد صفحات [[تلمود]] بابلی در این چاپ 5894 صفحه است که در چاپهای مختلف رعایت می‌شود تا برای ارجاع به آن کتاب عظیم مورد استفاده قرار گیرد.
اولین و معروفترین چاپ متن عبری [[تلمود]] به دست فردی به نام دانیال بومبرگ در شهر ونیز ایتالیا صورت گرفت ([[تلمود]] بابلی در سالهای 3- 1520 و [[تلمود]] فلسطینی در سالهای 4- 1523). تعداد صفحات [[تلمود]] بابلی در این چاپ 5894 صفحه است که در چاپهای مختلف رعایت می‌شود تا برای ارجاع به آن کتاب عظیم مورد استفاده قرار گیرد.


[[تلمود]] به برخی زبانهای اروپایی ترجمه و منتشر شده و ترجمه انگلیسی آن در 18 جلد بزرگ در لندن به چاپ رسیده است. خلاصه‌ای از آن کتاب نیز به زبان فارسی، به نام گنجینه‌ای از [[تلمود]] در سال 1350 ه.ش. در تهران انتشار یافته است.
[[تلمود]] به برخی زبانهای اروپایی ترجمه و منتشر شده و ترجمه انگلیسی آن در 18 جلد بزرگ در لندن به چاپ رسیده است. خلاصه‌ای از آن کتاب نیز به زبان فارسی، به نام گنجینه‌ای از [[تلمود]] در سال 1350 ه.ش. در تهران انتشار یافته است.
۸۷۱

ویرایش