ابن قتیبه دینوری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:


ابن قتیبه در مقدمه کتاب، انگیزه تألیف آن‌را این گونه بیان می‌کند:
ابن قتیبه در مقدمه کتاب، انگیزه تألیف آن‌را این گونه بیان می‌کند:
«دیدم بسیاری از اشراف از نسبشان بی‌اطلاع‌اند و گذشتگان خود را نمی‌شناسند؛ از [[قریش]] کسانی بودند که نمی‌دانستند چه نسبتی با [[پیامبر]] دارند، یا از فرزندان پادشاهان عجم که حال پدران و زمانشان را نمی‌شناختند؛ و دیدم افرادی که خود را به اشخاصی که نسلشان منقرض شده بود، منتسب می‌کردند، مانند مردی که خود را از نسل [[ابوذر]] می‌دانست، درحالی‌که نسل او منقرض شده بود».[5]
«دیدم بسیاری از اشراف از نسبشان بی‌اطلاع‌اند و گذشتگان خود را نمی‌شناسند؛ از [[قریش]] کسانی بودند که نمی‌دانستند چه نسبتی با [[پیامبر]] دارند، یا از فرزندان پادشاهان عجم که حال پدران و زمانشان را نمی‌شناختند؛ و دیدم افرادی که خود را به اشخاصی که نسلشان منقرض شده بود، منتسب می‌کردند، مانند مردی که خود را از نسل [[ابوذر]] می‌دانست، درحالی‌که نسل او منقرض شده بود»<ref>المعارف، ص 2.</ref>.
بدین‌گونه او به‌سان سایر مؤلفین أخبار، به بحث در مورد ابتدای خلقت پرداخته و طبعاً برای ورود به بحث از [[تورات]] استفاده نموده و از داستان [[آدم]] و فرزندان او آغاز و از پیامبرانی؛ مانند [[ادریس]]، [[نوح]] و [[عیسی(ع)]] یاد کرده است.
بدین‌گونه او به‌سان سایر مؤلفین أخبار، به بحث در مورد ابتدای خلقت پرداخته و طبعاً برای ورود به بحث از [[تورات]] استفاده نموده و از داستان [[آدم]] و فرزندان او آغاز و از پیامبرانی؛ مانند [[ادریس]]، [[نوح]] و [[عیسی(ع)]] یاد کرده است.
آن‌گاه از انساب عرب و از تیره عدنان، قبیله قریش و سپس از قبایل یمنی (حمیر و کهلان) یاد کرده، به دنبال آن به بحث درباره [[حضرت محمد(ص)]] پرداخته است و سپس از [[اصحاب]] و [[تابعین]] و پادشاهان و موارد زیادی دیگری درباره اعراب جاهلی و [[دین]] و آئین آنها.
آن‌گاه از انساب عرب و از تیره عدنان، قبیله قریش و سپس از قبایل یمنی (حمیر و کهلان) یاد کرده، به دنبال آن به بحث درباره [[حضرت محمد(ص)]] پرداخته است و سپس از [[اصحاب]] و [[تابعین]] و پادشاهان و موارد زیادی دیگری درباره اعراب جاهلی و [[دین]] و آئین آنها.

نسخهٔ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۰۳

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج3، ص 804.



آخرین مرتبه این صفحه در

ابن قتیبه
نام ابن قتیبه دینوری
القاب و سایر نام‌ها ابن‌قتیبه الدینوری • عبدالله بن مسلم بن قتیبه • دینوری • ابومحمد عبدالله بن مسلم
زاده 213 ق/828 م • بغداد یا کوفه
درگذشت 276 ‌‎ق یا 889 م
استادان ابوحاتم سجستانى • رياشى (د 257ق / 871م) • ابن راهویه • ابوعبدالله حمدانى • عبدالرحمان بن قريب
شاگردان ابو القاسم ابراهیم بن محمد بن ایوب بن بشیر نافع • قاسم بن اصبغ اندلسى • ابو محمد عبید الله بن عبد الرحمن شکرى • ابو عبد الله بن ابى الأسود
آثار الإختلاف في اللفظ و الرد علی الجهمیة و المشبهة • الأنواء في مواسم العرب • الشعر و الشعراء • عیون الاخبار
دین و مذهب اسلام • اهل تسنن
فعالیت‌ها سیاست • تاریخ • تفسیر قرآن • حدیث • علم کلام • ادبیات عربی

ابومحمد عبدﷲ بن مسلم دینِوَری مروزی یا ابی‌محمد جبلی شناخته‌شده به ابن قتیبهٔ دینوریاز نویسندگان، تاریخ‌نگار و دانشمندان بزرگ عصر عباسی است که کتاب‌های متعددی تألیف کرده است. وی در سال ۲۷۰ یا ۲۷۶ قمری از دنیا رفت. اگرچه وی معاصر با محدثان بزرگی از اهل سنت بود، ولی شهرتش مدیون روایت‌گری و حدیث‌نگاری نیست؛ بلکه بیش‌تر شهرت او به خاطر کتاب‌های فراوانی است که در علوم مختلف نوشته است.

ابن قتیبه دینوری کیست

ابومحمد عبدﷲ بن مسلم دینِوَری مروزی (213 - 276ق) یا ابی‌محمد جبلی مشهور به ابن قُتیبه دینوری، نویسنده و دانشمند بزرگ عصر عباسى است. از زندگى وى، به رغم شهرت عظیمى که از زمان حیات کسب کرده بود، اطلاعات بسیار اندکى در دست است و منابع در این باب به گفتارى مختصر و گاه ضد و نقیض بسنده کرده‌اند. برخی از نویسندگان، محل ولادتش را شهر کوفه و برخی نیز وی را متولد بغداد دانسته‌اند.

اساتید

ابن قتیبه در بغداد از اسحاق بن راهویه سماع حدیث داشت و علوم لغت و زبان را از ابو حاتم سجستانی فرا گرفت[۱].

شاگردان

از شاگردان وی می‌توان به فرزندش قاضی أحمد بن عبدالله، عبیدالله سکّری، عبیدالله بن أحمد بن بکر و عبدالله بن جعفر بن رستویه نحوی، اشاره کرد[۲].

آثار

اگرچه وی معاصر با محدّثان بزرگی از اهل سنت بود، ولی شهرتش مدیون روایتگری و حدیث‌نگاری نیست، بلکه بیشتر شهرت او به خاطر کتاب‌های فراوانی است که در علوم مختلف نگاشته که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود:

کتاب الوزراء.

  1. کتاب صناعة الکتابة
  2. کتاب الوحش
  3. کتاب الصیام
  4. کتاب غریب الحدیث
  5. کتاب معانی القرآن
  6. کتاب القراءات
  7. کتاب المعارف
  8. کتاب عیون الأخبار
  9. کتاب دلائل النبوة
  10. کتاب جامع الفقه
  11. کتاب الفقیه
  12. کتاب تقویم اللسان
  13. کتاب التسویة بین العرب و العجم
  14. کتاب القلم
  15. تاریخ ابن قتیبة
  16. کتاب معانی القرآن
  17. الإمامة و السیاسة[۳].

در این بین چند مورد از مهم‌ترین کتاب‌های وی به طور اجمالی معرفی می‌شود.

المعارف

این کتاب در واقع یک دائرة المعارف تاریخی در عصر خود محسوب می‌شود و در آن از سرگذشت رجال قرن اول تا نیمه اول قرن سوم هجری، که هر کدام به نحوی در حیات سیاسی و علمی آن ایام مؤثّر بوده‌اند، سخن رفته است. در این کتاب از پیامبر اکرم(ص) و اصحابش و از خلفا، اشراف، فرماندهان بزرگ، رهبران قیام‌ها، تابعان، محدثان، فقها، راویان اشعار و... یاد شده است.

ابن قتیبه در مقدمه کتاب، انگیزه تألیف آن‌را این گونه بیان می‌کند: «دیدم بسیاری از اشراف از نسبشان بی‌اطلاع‌اند و گذشتگان خود را نمی‌شناسند؛ از قریش کسانی بودند که نمی‌دانستند چه نسبتی با پیامبر دارند، یا از فرزندان پادشاهان عجم که حال پدران و زمانشان را نمی‌شناختند؛ و دیدم افرادی که خود را به اشخاصی که نسلشان منقرض شده بود، منتسب می‌کردند، مانند مردی که خود را از نسل ابوذر می‌دانست، درحالی‌که نسل او منقرض شده بود»[۴]. بدین‌گونه او به‌سان سایر مؤلفین أخبار، به بحث در مورد ابتدای خلقت پرداخته و طبعاً برای ورود به بحث از تورات استفاده نموده و از داستان آدم و فرزندان او آغاز و از پیامبرانی؛ مانند ادریس، نوح و عیسی(ع) یاد کرده است. آن‌گاه از انساب عرب و از تیره عدنان، قبیله قریش و سپس از قبایل یمنی (حمیر و کهلان) یاد کرده، به دنبال آن به بحث درباره حضرت محمد(ص) پرداخته است و سپس از اصحاب و تابعین و پادشاهان و موارد زیادی دیگری درباره اعراب جاهلی و دین و آئین آنها. تمام موارد فوق هر چند به اختصار آمده، اما با توجه به شخصیت نویسنده و قدمت اثر، این تألیف، کتابی ارزشمند به شمار می‌آید.

درگذشت

در سال وفات وی نیز اختلافاتی به چشم می‌خورد؛ برخی سال و ماه وفات او را ماه رجب سال 276 دانسته و برخی دیگر، ماه ذی القعده سال 270. ولی با توجه به برخی نشانه‌ها، سال 276 صحیح‌تر به نظر می‌آید[۵].

پانویس

  1. ابن کثیر، اسماعیل بن عمرو بن کثیر، البدایه و النهایه، ج 11، ص 48، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
  2. عکری حنبلی، ابن عماد شهاب الدین، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب‏، تحقیق، الأرناؤوط، ج 1، ص 25، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق.
  3. دینوری، عبد الله بن مسلم ابن قتیبه، الامامه و السیاسة، تحقیق، شیری، علی، ج ‏1، ص 13، بیروت، دار الاضواء، 1410ق.
  4. المعارف، ص 2.
  5. دینوری، ابن قتیبه، المعارف، مقدمه، تحقیق، ثروت عکاشة، ص 56، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب‏، 1992م.