ابوایوب انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۵: خط ۳۵:


== ابوایوب انصاری؛ خدمت‌کار ==
== ابوایوب انصاری؛ خدمت‌کار ==
از آن هنگام که پیامبر خدا به منزل ابوایوب وارد شدند، وی با همه وجود به خدمت حضرت کمر بست. ابوایوب، تنها بزغاله‌اش را سر ذبح نمود و با اندکی جو که در خانه داشت، نان تهیه کرد. به این ترتیب، غذایی برای [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه)]] و همراهان ایشان آماده ساخت و از ایشان پذیرایی کرد. در تمام مدت اقامت پیامبر، ابوایوب همچون خدمتکاری فداکار در خدمت حضرت بود. وی از چاه‌های أنس و مالک بن نضر برای حضرت آب آشامیدنی می‌آورد. او همواره غذایی مناسب تهیه می‌کرد و با دقت فراوان می‌کوشید غذایی فراهم کند که پیامبر دوست داشته باشند. تا [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا(صلی الله علیه)]] غذا نمی‌خوردند، او و مادرش به غذا دست نمی‌زدند.
از آن هنگام که پیامبر خدا به منزل ابوایوب وارد شدند، وی با همه وجود به خدمت حضرت کمر بست. ابوایوب، تنها بزغاله‌اش را سر ذبح نمود و با اندکی جو که در خانه داشت، نان تهیه کرد. به این ترتیب، غذایی برای [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه)]] و همراهان ایشان آماده ساخت و از ایشان پذیرایی کرد. در تمام مدت اقامت پیامبر، ابوایوب هم‌چون خدمتکاری فداکار در خدمت حضرت بود. وی از چاه‌های أنس و مالک بن نضر برای حضرت آب آشامیدنی می‌آورد. او همواره غذایی مناسب تهیه می‌کرد و با دقت فراوان می‌کوشید غذایی فراهم کند که پیامبر دوست داشته باشند. تا [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا(صلی الله علیه)]] غذا نمی‌خوردند، او و مادرش به غذا دست نمی‌زدند.


ابوایوب می‌گوید: "شبی غذایی آماده کردیم که در آن پیاز و سیر بود. پیامبر از آن غذا نخورند. نزد ایشان رفتم و گفتم: پدر و مادرم به فدایت چرا چیزی میل نکردید؟ حضرت فرمودند: غذای امروز سیر داشت و من چون با مردم دیدار می‌کنم، از خوردن این غذا معذورم، ولی خوردن آن برای شما اشکالی ندارد. از آن پس همواره غذایی آماده می‌کردیم که پیامبر خدا بپسندند". <ref>ابن هشام، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقاءو... ، ج2، ص 144</ref>
ابوایوب می‌گوید: "شبی غذایی آماده کردیم که در آن پیاز و سیر بود. پیامبر از آن غذا نخورند. نزد ایشان رفتم و گفتم: پدر و مادرم به فدایت چرا چیزی میل نکردید؟ حضرت فرمودند: غذای امروز سیر داشت و من چون با مردم دیدار می‌کنم، از خوردن این غذا معذورم، ولی خوردن آن برای شما اشکالی ندارد. از آن پس همواره غذایی آماده می‌کردیم که پیامبر خدا بپسندند<ref>ابن هشام، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقاءو... ، ج2، ص 144</ref>".


ابوایوب و مادر بزرگوارش، در طول میزبانی از رسول خدا(صلی الله علیه) با دقت، ادب و احترام کامل از آن حضرت پذیرایی می‌کردند و همواره مراقب بودند کاری برخلاف آداب اسلامی انجام ندهند. روزی ابوایوب با خود اندیشید، مبادا راه رفتن او و مادرش در طبقه بالا، رسول خدا(صلی الله علیه) را در طبقه پایین آزار دهد. این بود که نزد پیامبر آمد و در‌این‌باره پرس و جو کرد. حضرت فرمودند: "من در طبقه پایین راحت ترم". با این همه، ابوایوب در رفت و آمدها و انجام کارهای مربوط به نظافت خانه، پخت و پز و... بسیار دقت می‌کرد تا مبادا موجب برهم خوردن آسایش پیامبر اکرم(صلی الله علیه) گردد.
ابوایوب و مادر بزرگوارش، در طول میزبانی از رسول خدا(صلی الله علیه) با دقت، ادب و احترام کامل از آن حضرت پذیرایی می‌کردند و همواره مراقب بودند کاری برخلاف آداب اسلامی انجام ندهند. روزی ابوایوب با خود اندیشید، مبادا راه رفتن او و مادرش در طبقه بالا، رسول خدا(صلی الله علیه) را در طبقه پایین آزار دهد. این بود که نزد پیامبر آمد و در‌این‌باره پرس و جو کرد. حضرت فرمودند: "من در طبقه پایین راحت ترم". با این همه، ابوایوب در رفت و آمدها و انجام کارهای مربوط به نظافت خانه، پخت و پز و... بسیار دقت می‌کرد تا مبادا موجب برهم خوردن آسایش پیامبر اکرم(صلی الله علیه) گردد.
confirmed، مدیران
۳۲٬۹۱۵

ویرایش