احمد بن ادریس فاسی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۴۰ توسط Mahdipor (بحث | مشارکت‌ها)
احمد بن ادریس.jpg
نام شخصیت احمد بن ادریس فاسی
نام‎های دیگر ابوالعباس
تاریخ تولد 1172 قمری

1759 میلادی

محل تولد مغرب (مراکش)
تاریخ وفات 1253 قمری

1837 میلادی

موسس فرقه ادریسیه


زندگی نامه

احمد بن‌ ادریس‌ حسنی ‌ابوالعباس‌ (۱۱۷۲-۱۲۵۳ق‌/ ۱۷۵۹- ۱۸۳۷م‌)، مفسّر، محدّث‌، عارف ‌ و صوفی ‌ فاسی‌، رئیس‌ طریقه ادریسّیه است‌. او از سادات‌ حسنی ‌ است‌ و نسب‌ وی‌ از طریق‌ ادریس‌ بن‌ عبدالله‌ بن‌ حسن‌ (عبدالله‌ محض‌) به‌ امام‌ حسن‌ (علیه‌السلام) می‌رسد.

زادگاه

احمد در آبادی‌ میسور، در نزدیکی‌ فاس‌ واقع‌ در مغرب ‌ ( مراکش ‌) زاده‌ شد.[۱] و پس‌ از فراگیری‌ علوم‌ مقدماتی‌ به‌ فاس‌ سفر کرد و در آن‌جا به‌ آموختن‌ علوم‌ متداول‌ِ آن‌ روزگار پرداخت‌. در آن‌جا با علاّمه‌ مُجَیدری‌، یکی‌ از عالمان‌ شنقیط، آشنا شد و از وی‌ دانش ‌ فراگرفت‌ و با وساطت‌ او به‌ دیدار عبدالوهّاب‌ تازی‌، از پیشوایان‌ تصوف ‌ مغرب‌ رفت‌ و از او و ابوالقاسم‌ غازی‌ طریقه تصوف‌ شاذلی‌ را آموخت‌. پس‌ از آن‌ ابن‌ ادریس‌ مجلس‌ درسی‌ تشکیل‌ داد که‌ گاه‌ استادش‌ عبدالوهّاب‌ از روی‌ احترام‌ در درس‌ وی‌ حاضر می‌شد. [۲]

پیروی از مکتب غازی

ا اینکه‌ احمد به‌ شدت‌ تحت‌ تأثیر اندیشه‌های‌ عبدالوهّاب‌ بود، پس‌ از مرگ‌ استادش‌ از یکی‌ دیگر از مشایخ‌ تصوف‌ به‌ نام‌ ابوالقاسم‌ وزیر غازی‌ پیروی‌ کرد. گفته‌اند که‌ پس‌ از مرگ‌ آخرین‌ پیشوایش‌ از خدا خواست‌ تا شخص‌ دیگری‌ را به‌ عنوان‌ قطب‌ و پیشوا به‌ او بشناساند، اما به‌ او الهام ‌ شد که‌ دیگر در پهنه زمین‌ کسی‌ نیست‌ تا وی‌ از او چیزی‌ فراگیرد، مگر قرآن ‌ که‌ می‌تواند راهنمای‌ او باشد. چنانکه‌ خود گوید، پس‌ از آن‌ فقط با قرآن‌ انس‌ گرفت‌ و تا مرگ ‌ از او جدا نشد، از این‌ رو سخنان‌ و آموزشهای‌ او عمدتاً صبغه قرآنی‌ یافت‌.

سفر به مکه و یمن

بن‌ ادریس‌ به‌ مکه ‌ سفر کرد و مدت‌ ۱۴ سال ‌ در آن‌جا اقامت‌ گزید و با عالمان‌ مذاهب ‌ مختلف‌ اسلامی ‌ آشنا شد و با آنان‌ به‌ بحث‌ و تبادل‌ نظر پرداخت‌ و بر اساس‌ بینش‌ وحدت‌ گرایانه صوفیانه‌اش‌ کوشید تا اختلاف‌ نظرهای‌ فرقه‌ای‌ میان‌ عالمان‌ و پیروان‌ مذاهب‌ موجود اسلامی‌ را کاهش‌ دهد.سید احمد سنوسی‌، از پیشوایان‌ فرقه‌ « شاذلیه ‌» و از عالمان ‌ مغرب‌، در مکه ‌ با ابن‌ ادریس‌ دیدار کرد و از وی‌ دانش‌ آموخت‌. پس‌ از آن‌، ابن‌ ادریس‌ به‌ دعوت‌ سید احمد سنوسی‌ به‌ مغرب‌ بازگشت‌ و آنگاه‌ به‌ دعوت‌ محمد مجذوبی‌ سواکنی‌، از عالمان‌ سودان‌، به‌ آن‌ دیار سفر کرد و مدتی‌ در آن‌جا ماند.[۳]

نفوذ در میان اهل تصوف

چنانکه‌ از منابع‌ احوال‌ و افکار ابن‌ ادریس‌ بر می‌آید، او در روزگار خود در مغرب‌ و یمن‌، و در میان‌ اهل‌ تصوف‌ و عرفان ‌ از شهرت‌ و نفوذ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ برخوردار بود. با اینکه‌ طریقه اصلی‌ او «شاذلیه‌» بود، خود طریقه‌ای‌ را پایه‌گذاری‌ کرد که‌ به‌ «احمدیه‌» یا «ادریسیه‌» شهرت‌ یافت‌. برخی‌ از صوفیان‌ِ بنام‌ مغرب‌ و یمن‌ در سده ۱۳ق‌/۱۹م‌، از آرای‌ او بسیار تأثیر پذیرفتند و بر اساس‌ تعلیمات‌ او طریقه‌هایی‌ را در سیر و سلوک‌ صوفیانه‌ بنیاد نهادند. احمد سنوسی‌ با اینکه‌ خود پیرو فرقه شاذلیه‌ بود، تحت‌ تأثیر افکار ابن‌ ادریس‌ قرار گفت‌ و فرقه خاصی‌ به‌ نام‌ «سنوسیه‌» منسوب‌ به‌ او بنیاد پذیرفت‌. از این‌ رو این‌ فرقه‌ از حیث‌ تعالیم‌ و اندیشه‌ها، طریقه‌ای‌ است‌ بین‌ شاذلیه‌ و ادریسیه‌. عبدالرحمان‌ بن‌ سلیمان‌ اهدل‌، با اینکه‌ خود از عالمان‌ و فقیهان‌ بزرگ‌ بود، از مریدان‌ و پیروان‌ ابن‌ ادریس‌ به‌ شمار می‌رفت‌. شیخ‌ محمد مجذوبی‌ سواکنی‌ سودانی‌ نیز از شاگردان‌ و پیروان‌ وی‌ بود. شیخ‌ ابراهیم‌ رشید، مؤسس‌ طریقه رشیدیه‌، شیخ‌ احمد مرغنی‌، مؤسس‌ مرغنیه‌ که‌ در یمن‌ و سودان ‌ پیروانی‌ دارد و نیز شیخ‌ محمد عابد سندی‌ عالم‌ و مفتی‌ مدینه‌، محمد بن‌ علی‌ سنوسی‌، محمد حسن‌ ظافر مدنی‌ و عثمان‌ مرغنی‌ از شاگردان‌ ابن‌ ادریس‌ بوده‌ و از شخصیت‌ و افکار او تأثیر پذیرفته‌اند. سلسله ادریسیه‌ هم‌ اکنون‌ نیز در سومالی‌، جیبوتی‌ و اریتره‌ طرفدارانی‌ دارد.

  1. احمد ابن‌ ادریس‌، العقد النفیس‌ فی‌ نظم‌ جواهر التدریس‌، بولاق‌، ۱۳۱۵ق‌.
  2. اسماعیل‌ بغدادی‌، ایضاح‌ المکنون‌، استانبول‌، ۱۹۵۱م‌.
  3. خیرالدین زرکلی‌، ‌الاعلام‌، بیروت‌، ۱۹۸۶م‌.