انتقاد متفکران صوفیه به برخی صوفیان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در این باره' به 'در‌این‌باره'
جز (جایگزینی متن - 'جلال الدین' به 'جلال‌الدین')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'در‌این‌باره')
خط ۵۷: خط ۵۷:


==نظربازی==
==نظربازی==
گسترش خانقاه‌ها و حضور طبقات گوناگون بویژه جوانان و نوجوانان در آن‌ها، تهی‌دستی صوفیان و گاه ممانعت مشایخ از ازدواج مریدان و پدید آمدن اعتقاداتی در توجیه عشق مجازی، سبب شد که برخی مشایخ درباره شاهدبازی و گرایش به ساده رویان ( اَمْرَدان ) هشدارهای تند و جدّی بدهند و در این باره قول سفیان ثوری که «با هر زنی یک دیو است و با هر امردی هژده دیو» <ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۲۲۵ـ۲۲۶، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> بسیار معروف است.
گسترش خانقاه‌ها و حضور طبقات گوناگون بویژه جوانان و نوجوانان در آن‌ها، تهی‌دستی صوفیان و گاه ممانعت مشایخ از ازدواج مریدان و پدید آمدن اعتقاداتی در توجیه عشق مجازی، سبب شد که برخی مشایخ درباره شاهدبازی و گرایش به ساده رویان ( اَمْرَدان ) هشدارهای تند و جدّی بدهند و در‌این‌باره قول سفیان ثوری که «با هر زنی یک دیو است و با هر امردی هژده دیو» <ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۲۲۵ـ۲۲۶، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> بسیار معروف است.
قشیری <ref>عبدالکریم بن هوازن قشیری، ترجمه رسالة قشیریه، ج۱، ص۷۴۱ـ۷۴۲، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۴۵ ش.</ref> بزرگ‌ترین آفت تصوف را صحبت اَحداث (جوانان) و مجالست با کم‌سالان دانسته و به اجماعِ پیران، نظر در شاهدان را مایه خواری و خذلان و دوری از خداوند شمرده و سالکان را از خُرد پنداشتن گناه نظربازی بر حذر داشته است.
قشیری <ref>عبدالکریم بن هوازن قشیری، ترجمه رسالة قشیریه، ج۱، ص۷۴۱ـ۷۴۲، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۴۵ ش.</ref> بزرگ‌ترین آفت تصوف را صحبت اَحداث (جوانان) و مجالست با کم‌سالان دانسته و به اجماعِ پیران، نظر در شاهدان را مایه خواری و خذلان و دوری از خداوند شمرده و سالکان را از خُرد پنداشتن گناه نظربازی بر حذر داشته است.
هجویری <ref>علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۵۴۲، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۷۱ ش.</ref> نیز در نقدی مشابه، تجویز نظر در احداث را کفر خوانده است.
هجویری <ref>علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۵۴۲، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۷۱ ش.</ref> نیز در نقدی مشابه، تجویز نظر در احداث را کفر خوانده است.
حتی صوفیانی چون روزبهان بَقْلی، <ref>روزبهان بقلی، کتاب عبهرالعاشقین، ج۱، ص۹۵ـ۹۶، چاپ هانری کور بن و محمد معین، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> که خود بر طریق عشق بوده‌اند، درباره انحراف در عاشقی و افتادن در دام شهوت هشدار داده‌اند.
حتی صوفیانی چون روزبهان بَقْلی، <ref>روزبهان بقلی، کتاب عبهرالعاشقین، ج۱، ص۹۵ـ۹۶، چاپ هانری کور بن و محمد معین، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> که خود بر طریق عشق بوده‌اند، درباره انحراف در عاشقی و افتادن در دام شهوت هشدار داده‌اند.
در این زمینه نقد تند شمس تبریزی بر اوحدالدین کرمانی (متوفی ۶۳۵) معروف است. <ref>احمد بن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۶۱۶، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.</ref><ref>احمد بن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۶۳۰ـ۶۳۱، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.</ref>
در این زمینه نقد تند شمس تبریزی بر اوحدالدین کرمانی (متوفی ۶۳۵) معروف است. <ref>احمد بن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۶۱۶، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.</ref><ref>احمد بن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۶۳۰ـ۶۳۱، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.</ref>
شهاب‌الدین سهروردی، <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۸۷ ـ ۵۸۸، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> ابوالمفاخر باخَرزی <ref>یحیی بن احمد باخرزی، اورادالاحباب و فصوص الا´داب، ج۲، ص۱۱۴ـ ۱۱۶، ج ۲: فصول الا´داب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۵ ش.</ref> و عزالدین کاشانی <ref>محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۳، چاپ جلال‌الدین همائی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> نیز در این باره انتقادهایی کرده‌اند.
شهاب‌الدین سهروردی، <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۸۷ ـ ۵۸۸، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> ابوالمفاخر باخَرزی <ref>یحیی بن احمد باخرزی، اورادالاحباب و فصوص الا´داب، ج۲، ص۱۱۴ـ ۱۱۶، ج ۲: فصول الا´داب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۵ ش.</ref> و عزالدین کاشانی <ref>محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۳، چاپ جلال‌الدین همائی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> نیز در‌این‌باره انتقادهایی کرده‌اند.


==ولایت==
==ولایت==
خط ۶۹: خط ۶۹:


==کرامات==
==کرامات==
صوفیه امکان وقوع کرامات را پذیرفته بوده‌اند، <ref>ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۳۱۵، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴.</ref><ref>ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۳۳۲، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴.</ref><ref>علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۲۷۶، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۷۱ ش.</ref> ولی بسیاری از مشایخ در این باره سخت هشدار داده و التفات به کرامات را برای اولیاء اللّه شایسته ندانسته‌اند و تصریح کرده‌اند که حقیقت، کرامات نیست. <ref>عبداللّه بن محمد انصاری، طبقات الصوفیّة، ج۱، ص۴۷۲، چاپ محمد سرور مولائی، تهران ۱۳۶۲ ش.</ref>
صوفیه امکان وقوع کرامات را پذیرفته بوده‌اند، <ref>ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۳۱۵، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴.</ref><ref>ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۳۳۲، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴.</ref><ref>علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۲۷۶، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۷۱ ش.</ref> ولی بسیاری از مشایخ در‌این‌باره سخت هشدار داده و التفات به کرامات را برای اولیاء اللّه شایسته ندانسته‌اند و تصریح کرده‌اند که حقیقت، کرامات نیست. <ref>عبداللّه بن محمد انصاری، طبقات الصوفیّة، ج۱، ص۴۷۲، چاپ محمد سرور مولائی، تهران ۱۳۶۲ ش.</ref>
به گفته ابوسعید ابوالخیر (متوفی ۴۴۰) اولیا مأمور به کتمان کرامات‌اند. <ref>محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۵۴، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ ش.</ref><ref>محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۱۹۹، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ ش.</ref>
به گفته ابوسعید ابوالخیر (متوفی ۴۴۰) اولیا مأمور به کتمان کرامات‌اند. <ref>محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۵۴، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ ش.</ref><ref>محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۱۹۹، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ ش.</ref>
برخی نویسندگان صوفیه تقسیم‌بندی‌هایی از انواع کرامات عرضه کرده‌اند و از جمله احمد جام <ref>احمد بن ابوالحسن ژنده پیل، انس التائبین، ج۱، ص۱۲۴ـ۱۲۶، چاپ علی فاضل، تهران ۱۳۶۸ ش.</ref> گونه‌ای از آن‌ها را کرامتِ مکر و غرور نامیده است، زیرا بدون اخلاص و برای خودنمایی در برابر خلق و حصول تحسین آنان و دنیاطلبی انجام می‌گیرد.
برخی نویسندگان صوفیه تقسیم‌بندی‌هایی از انواع کرامات عرضه کرده‌اند و از جمله احمد جام <ref>احمد بن ابوالحسن ژنده پیل، انس التائبین، ج۱، ص۱۲۴ـ۱۲۶، چاپ علی فاضل، تهران ۱۳۶۸ ش.</ref> گونه‌ای از آن‌ها را کرامتِ مکر و غرور نامیده است، زیرا بدون اخلاص و برای خودنمایی در برابر خلق و حصول تحسین آنان و دنیاطلبی انجام می‌گیرد.
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
خرقه‌پوشی در نظر بعضی صوفیان، رسمی مقدس بود، اما به نظر برخی مشایخ این کار نشان ناسپاسی در برابر نعمت‌های الاهی یا مبیّن زهدفروشی بود. <ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۴۲۲، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref><ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۶۶۸، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref>
خرقه‌پوشی در نظر بعضی صوفیان، رسمی مقدس بود، اما به نظر برخی مشایخ این کار نشان ناسپاسی در برابر نعمت‌های الاهی یا مبیّن زهدفروشی بود. <ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۴۲۲، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref><ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۶۶۸، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref>
غزالی <ref>محمد بن محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج۲، ص۳۰۸، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۴ ش.</ref><ref>محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۴، ص۸۶ ـ۸۷، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.</ref> بشدت از صوفی نمایانی که با پوشیدن خرقه و آراستنِ ظاهر می‌کوشند تا خود را صوفی حقیقی بنمایانند، انتقاد کرده است.
غزالی <ref>محمد بن محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج۲، ص۳۰۸، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۴ ش.</ref><ref>محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۴، ص۸۶ ـ۸۷، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.</ref> بشدت از صوفی نمایانی که با پوشیدن خرقه و آراستنِ ظاهر می‌کوشند تا خود را صوفی حقیقی بنمایانند، انتقاد کرده است.
سنایی <ref>مجدود بن آدم سنایی، مثنویهای حکیم سنائی، ج۱، ص۱۱۸، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> و مولوی <ref>جلال‌الدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج ۳، دفتر ۵، بیت ۳۶۲ـ ۳۶۴، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی، (بی تا).</ref> نیز در این باره مطالبی دارند.
سنایی <ref>مجدود بن آدم سنایی، مثنویهای حکیم سنائی، ج۱، ص۱۱۸، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> و مولوی <ref>جلال‌الدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج ۳، دفتر ۵، بیت ۳۶۲ـ ۳۶۴، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی، (بی تا).</ref> نیز در‌این‌باره مطالبی دارند.


==زهدفروشی==
==زهدفروشی==
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:


==توکل==
==توکل==
صوفیان در باب توکل سخن فراوان گفته و در این باره با یکدیگر مباحثات متعددی داشته‌اند. <ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۱۷۳ـ۱۷۴، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref><ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۲۹۸، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref><ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref>
صوفیان در باب توکل سخن فراوان گفته و در‌این‌باره با یکدیگر مباحثات متعددی داشته‌اند. <ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۱۷۳ـ۱۷۴، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref><ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۲۹۸، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref><ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref>


===معنای توکل===
===معنای توکل===
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۷۵۱

ویرایش