تمدن اسلامی

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

تمدن اسلامی
نام تمدن اسلامی

تمدن اسلامی با اساس نگرش توحیدی، تمدنی است ایدئولوژیک با مجموعه‌ای از ساخته‌ها و ‌اندوخته‌های معنوی و مادی جامعه اسلامی که انسان را به سوی کمال معنوی و مادی سوق می‌دهد؛ البته باید توجه داشت؛ مراد از تمدن حداقل در نگاه ما، وجود ساختمان‌ها و بناهای بزرگ و مجلل نیست. امروزه عموم تمدن‌های گذشته را با بناهای آن می‌شناسند و ساختمان‌هایی مانند مسجد اموی و... را یادبود تمدن اسلامی برمی‌شمارند. در این تمدن نقش شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت (مانند بسیاری از گروه‌های دیگر) نقشی مهم و اثرگذار بوده است که در پاسخ تفصیلی به قسمت‌های کوچکی از آن اشاره کرده‌ایم.

تمدن اسلامی

در تعریف تمدن اسلامی باید گفت که این تمدن نوع خاصی از زندگی است که تابع داشته‌ها و دستاوردهای معطوف به نیازهای انسانی است که در سایه آموزه‌های اسلامی درگذر زمان در جامعه مسلمانان نهادینه شده است؛ بنابراین تمدن اسلامی لزوماً برآمده از دیانت اسلامی یا برساخته مسلمانان نیست، بلکه محصولی است که ذیل چتر اسلام در جامعه مسلمانی شکل‌گرفته است. بی‌تردید اگر اسلام نبود و مسلمانان کنش‌های خود را با آن منطبق نمی‌ساختند، چنین تمدنی هرگز سر برنمی‌آورد.

ژوزف بورلو، در کتاب تمدن اسلامی می‌گوید: در اوایل قرن اول هجری دین جدیدی در عربستان ظاهر شد که تاریخ جهان را متحول کرد. این دین که بر پیامبر، حضرت محمد(ص) نازل شد، بر اعتقاد راسخ به خدای واحد متکی است. پیروان دین اسلام به‌سرعت کشورهای خاورمیانه را فتح کردند و اسلام و زبان عربی را در این منطقه که دارای تمدن‌های قدیمی بود گسترش و رواج دادند. از تلاقی این دین و میراث یونان و ایران، تمدن جدیدی حاصل شد.

اسلام بنا به نوشته لوتروپ استودارد، تاریخ‌نگار آمریکایی در کتاب «امروز با مسلمین یا عالم نو اسلام»، از تمدن‌های مشهوری است که تاریخ عمومی دنیا با آن زینت یافته و با آثار درخشان خود تا ابد تاریخ را پر کرده است.

استودارد می‌گوید تمدن برخاسته از اسلام چیزی نیست که انکارپذیر باشد؛ اگر اسلام تمدن حقیقی و عالی به رنگ و بویی مخصوص، مبنی بر کتاب و سنت اسلام نداشت، هرگز علمای تمدن غرب، حتی آن‌ها که به حمله و هجوم به اسلام معروف‌اند، مکرر نام اسلام را نمی‌بردند و تاریخ آن را شرح نمی‌دادند و آن را با سایر تمدن‌های عالم نمی‌سنجیدند.

استاد شهید مرتضی مطهری نیز در کتاب «اسلام و تمدن جدید» این‌گونه می‌گوید که جامعه‌شناسان تأکیددارند چند تمدن اصیل در دنیا وجود دارد. آرنولد توین بی، استاد برجسته فلسفه تاریخ تمدن‌ها را به 32 دسته تقسیم کرد که یکی از آن‌ها تمدن اسلامی بود، سپس مهم‌ترین آن‌ها را در 10 تمدن دسته‌بندی کرد که بازهم اسلام یکی از آن‌ها بود و درنهایت 3 تا 5 تمدن را برگزید که یکی از آن‌ها تمدن اسلامی بود.

آیین اسلام اولین قوه محرکه تمدن اسلامی بود و هنوز هم یکی از عوامل اساسی این تمدن است و به آن شالوده‌ای بخشیده که دست‌کم تا عصر جدید لایتغیر باقی مانده است.

آندره میکل و هانری لوران در کتاب «اسلام و تمدن اسلامی» گفته‌اند، تمدن اسلامی مانند هر تمدن دیگری به تکیه‌گاه مادی احتیاج دارد و نمی‌تواند تحت تأثیر عوامل مادی قرار نگیرد. این تأثیر می‌تواند تا اساسی‌ترین شالوده‌های آن نفوذ کند و حتی شامل خود آیین اسلام نیز بشود، اما اگر چنین عملکردی را بپذیریم، باید متذکر شویم که این تأثیر در اسلام نسبت به جوامع دیگر به‌مراتب نفوذ کمتری خواهد داشت. اسلام تحت نظام‌های اجتماعی گوناگون و در زیر آسمان‌های متفاوت و همچنین از خلال مکان‌ها و زمان‌های متغیر، همیشه توانایی فوق‌العاده‌ای در اشاعه و انتقال اصول تغییرناپذیری به‌عنوان شاخصه‌های اسلامی ارائه کرده است.

تمدن اسلامی علاوه بر دین به‌عنوان عنصر محوری، از مؤلفه‌های دیگری نظیر اخلاق، علم، عدالت، قوانین و مقررات و … بهره‌مند بوده است.

عبدالحسین زرین‌کوب، تاریخ‌نگار و ادیب برجسته در کتاب «کارنامه اسلام» می‌گوید که تمدن اسلامی که لااقل از پایان فتوح مسلمین تا ظهور قلمرو اسلام را ازلحاظ نظم و انضباط اخلاقی، برتری سطح زندگی، سعه‌صدر و اجتناب نسبی از تعصب، توسعه و ترقی علم و ادب طی قرن‌های دراز پیش‌آهنگ تمام دنیای متمدن و برای فرهنگ عالم انسانیت قرارداد، بی‌شک یک دوره درخشان از تمدن انسانی است و آنچه فرهنگ و تمدن جهان امروز به آن مدیون است، اگر از دِینی که به یونان دارد، بیشتر نباشد، کمتر نیست با این تفاوت که فرهنگ اسلامی هنوز در دنیای حاضر تأثیر معنوی دارد و به جذبه و معنویت آن نقضان راه ندارد.

بیش از 500 سال سروری دانشمندان اسلامی بر تولید علم در تاریک‌ترین دوره تاریخ اروپا نشانگر قابلیت اسلام در تأسیس تمدن است. موتور دانش بشری از طریق فلاسفه و دانشمندان اسلامی دوباره به حرکت افتاد و میراث غنی معرفت یونانی به دست پدران عقل‌گرای جدید و پیشگامان تحقیق علمی رسید. مسلمانان با کمک ابزار مهم تجربه و آزمایش در مسیر پیشرفت و ارتقاء قدم گذاشتند و از این طریق نقش حلقه واسط را میان موفقیت‌های علمی یونان و عصر جدید ایفا کردند.

تمدن اسلامی به‌عنوان یک پدیده تاریخی با حیاتی به طول چند قرن از دوران شکوفایی، اوج و عناصر سازنده، ارکان و شاخصه‌ها و اصول و پشتوانه‌هایی برخوردار بوده است.

عناصر سازنده تمدن اسلامی

علی‌اکبر ولایتی در کتاب «فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» عناصر سازنده تمدن اسلامی را بهره‌مندی از فضای امن، ایجاد روحیه همبستگی، ترویج روحیه تعاون و همکاری، گسترش اخلاقیات، تسامح و بردباری، وحدت اسلامی، بهره‌مندی از رفاه نسبی، جدال با فشار اقتصادی و درنهایت خود دین اسلام با همه خصوصیات و ویژگی‌هایش برمی‌شمارد.

محمدمهدی احمدی، نویسنده کتاب «تاریخ تمدن و فرهنگ اسلامی» نیز تسامح در رفتار مسلمانان، کسب دانش و فن، اندیشیدن و تفکر، کار، هجرت، رعایت حال مستضعفان و ایمان به‌عنوان پایه اساسی تمدن را از عناصر سازنده تمدن اسلامی می‌داند.

منبع