جارودیه

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۳ توسط Salehi.m (بحث | مشارکت‌ها)

«جاروديه» يا «سرحوبيه» از فرق «زيديه» اند كه پيروان «ابو الجارود» يا ابو النجم زياد بن منذر عبدى بودند.ابو الجارود خود از علماى «زيديه» بود.

تاریخچه

كشّى مى‏ نويسد ابو عبد اللّه امام جعفر صادق (ع)، زياد بن المنذر اعمى ابو الجارود را ملقب به سرحوب كرد (- سرحوبيه) و او را از دروغگويان دانست.نجاشى مى ‏نويسد كه زياد بن منذر ابو الجارود همدانى الخارقى اعمى كوفى كه كور مادرزاد بود از اصحاب ابى جعفر امام محمد باقر (ع) است.مامقانى مى‏ نويسد كه زياد بن منذر ابو الجارود از مردم خراسان بوده و حضرت امام جعفر صادق (ع) او را لعنت كرد و فرمود: «انه اعمى القلب و اعمى البصر» یعنی او هم از ظاهر و هم از باطن کور است و او را موثق ندانسته و به سختى‏ نكوهش کرده است.[۱]

اعتقادات

جارودیه معتقدند که پيامبر اسلام، امام على را به وصف امامت منصوص كرده است.آنان پس از امامت «زيد بن على بن الحسين» قايل به امامت محمد بن عبد اللّه بن حسن بن حسن شدند و بعضى از جارودیه معتقدند که او نمرده یا كشته نشده است، بلکه خروج خواهد كرد. بعضى ديگر، «قاسم علوى» صاحب طالقان و رى و برخى «يحيى بن عمر» صاحب كوفه را امام مى ‏شمردند. بیشتر جارودیه مانند ديگر «زيديه» معقتدند که هر فاطمى كه شمشير بركشد و قيام کند و سپس مردم را به دين و تقوا دعوت نماید، او امام است.پیشتر گفته شد که يكى از ائمه «جاروديه» محمد بن عبد اللّه بن حسن بن حسن بود و می گويند ابو حنيفه با وى بيعت كرد. چون اين خبر به منصور خليفه عباسى رسيد وى را به زندان انداخت تا از دنیا رفت.بعد از مرگ محمد بن عبد الله بن حسن بن حسن، «جاروديه» به امامت محمد بن قاسم بن على بن الحسين بن على صاحب طالقان و رى يقين كردند. وى در ايام معتصم خليفه عباسى گرفتار زندان شد و از دنیا رفت. پس از وى گروهى از «جاروديه» امامت «يحيى بن عمر» صاحب كوفه را پذیرفتند. او نيز در زمان مستعين خليفه عباسى كشته شد و سر او را نزد محمد بن عبد اللّه بن طاهر بردند.[۲]

دیدگاه جارودیه در باره مهدویت

ابوعیسی وراق دیدگاه‌های جارودیه را در بارۀ مهدویت به سه دسته تقسیم کرده است:1.کسانی که به مهدویت و رجعت محمدبن عبداللّه نفس زکیه (متوفی ۱۴۵) اعتقاد داشته‌اند. 2. کسانی که به مهدودیت محمدبن قاسم طالقانی (متوفی ۲۱۹) معتقد بودند 3. کسانی که یحیی بن عمر را قائم می‌دانستند و منتظر رجعت وی بودند.دیگر نویسندگان ملل و نحل چون عبدالقاهر بغدادی، مولف ( الملل و النحل) جمال الدین محمد بن حسین بن حسن رازی، (مؤلف تبصرة العوام) و عبد الکریم شهرستانی،( مولف الملل و النحل) با تفاوت‌ هایی این مطالب را نقل کرده‌اند.علی بن حسین مسعودی نیز به نقل از ابوعیسی وراق، در بارۀ جارودیه و عقیدۀ آنان در این موضوع که امامت محدود به فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام است،مطالب مختصری آورده است.[۳]


پانویس

  1. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.
  2. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.
  3. https://fa.wikishia.net/view/%D8%AC%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%AF%DB%8C%D9%87