حمزه: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
پس از سخنرانی ابوجهل در میان قبیله قریش، آنها تصمیم به کشتن پیامبر گرفتند.
پس از سخنرانی ابوجهل در میان قبیله قریش، آنها تصمیم به کشتن پیامبر گرفتند.
روزی ابوجهل، رسول خدا را در [[صفا]] دید و به او ناسزا گفت. پیامبر بدون اعتنا به او راهی منزل شد. کنیز [[عبدالله بن جدعان]] که این جریان را مشاهده کرده بود، همان روز ناسزاگویی ابوجهل را به حمزه اطلاع داد. سخنان او تأثیر عجیبی بر حمزه گذاشت. از این رو، بدون تأمل در عواقب کارش تصمیم گرفت انتقام برادرزاده‌اش را بگیرد. به همین دلیل، از همان راه که آمده بود برگشت و ابوجهل را دید که در میان اجتماع قریش نشسته است. او بدون اینکه با کسی حرف بزند، به طرف ابوجهل رفت و با کمان شکاری خود محکم بر سر او کوبید. سر ابوجهل شکست. سپس حمزه گفت:"به [[پیامبر]] ناسزا می‌گویی؟! من به او ایمان آورده‌ام و به راهی که او رفته است، می‌روم. اگر قدرت داری با من ستیزه کن". ابوجهل رو به اجتماع قریش کرد و گفت:" من در حق [[محمد]] بد رفتاری کردم. حمزه حق دارد ناراحت شود". <ref>فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص 114</ref>
روزی ابوجهل، رسول خدا را در [[صفا]] دید و به او ناسزا گفت. پیامبر بدون اعتنا به او راهی منزل شد. کنیز [[عبدالله بن جدعان]] که این جریان را مشاهده کرده بود، همان روز ناسزاگویی ابوجهل را به حمزه اطلاع داد. سخنان او تأثیر عجیبی بر حمزه گذاشت. از این رو، بدون تأمل در عواقب کارش تصمیم گرفت انتقام برادرزاده‌اش را بگیرد. به همین دلیل، از همان راه که آمده بود برگشت و ابوجهل را دید که در میان اجتماع قریش نشسته است. او بدون اینکه با کسی حرف بزند، به طرف ابوجهل رفت و با کمان شکاری خود محکم بر سر او کوبید. سر ابوجهل شکست. سپس حمزه گفت:"به [[پیامبر]] ناسزا می‌گویی؟! من به او ایمان آورده‌ام و به راهی که او رفته است، می‌روم. اگر قدرت داری با من ستیزه کن". ابوجهل رو به اجتماع قریش کرد و گفت:" من در حق [[محمد]] بد رفتاری کردم. حمزه حق دارد ناراحت شود". <ref>فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص 114</ref>
=حضرت حمزه از سروران [[بهشت]]=
[[شیخ صدوق]] همچنین از [[انس بن مالک]] نقل می‌‌کند که: [[رسول خدا(ص)]] فرمود: ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشتیم. رسول الله، [[حمزه سیدالشهدا]]، [[جعفر ذوالجناحین]]، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]]، [[حسین]] و [[مهدی]] (ع). <ref> «نحن بنو عبدالمطلب سادة أهل الجنة، رسول اللّه و حمزة سیدالشهداء...». امالی صدوق، مجلس هفتاد و دوم</ref>


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۳٬۳۲۷

ویرایش