خداشیه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۰ اوت ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'ك' به 'ک'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
خط ۱: خط ۱:
خداشيه‏ از شاخه «[[راونديه]]» و قايل به [[نبوت]] مردى به نام عمار (عمارة بن بديل) ملقب به «خداش» بودند كه در [[خراسان]] قيام كرده و به دست اسد بن عبد الله برادر خالد بن عبد الله القسرى به [[قتل]] رسيد.
خداشيه‏ از شاخه «[[راونديه]]» و قايل به [[نبوت]] مردى به نام عمار (عمارة بن بديل) ملقب به «خداش» بودند که در [[خراسان]] قيام کرده و به دست اسد بن عبد الله برادر خالد بن عبد الله القسرى به [[قتل]] رسيد.


==تاریخچه==
==تاریخچه==
گويا «خداش» لقب زشتى است كه مخالفان به او داده اند و به قول ايشان چون وى به [[دين اسلام]] خدشه وارد می کرد، او را خداش مى ‏خواندند.
گويا «خداش» لقب زشتى است که مخالفان به او داده اند و به قول ايشان چون وى به [[دين اسلام]] خدشه وارد می کرد، او را خداش مى ‏خواندند.
وى در آغاز از پيروان شخصی به نام كثير بود كه از داعيان [[آل عباس]] به شمار مى‏ رفت. چون كثير بى ‏سواد بود، خداش در او نفوذ کرد. طبرى و ابن اثير مى ‏نويسند كه «خداش» در آغاز [[نصرانى]] بود و در [[كوفه]] مسلمان شد و سپس برای تبلیغ مرام خود به [[خراسان]] آمد.<ref>نهروانی، أبوالفرج معافی بن زکریا، الجلیس الصالح والأنیس الناصح، ج۱، ص۵۶۴، بیروت، بی‌نا، بی‌تا.     
وى در آغاز از پيروان شخصی به نام کثير بود که از داعيان [[آل عباس]] به شمار مى‏ رفت. چون کثير بى ‏سواد بود، خداش در او نفوذ کرد. طبرى و ابن اثير مى ‏نويسند که «خداش» در آغاز [[نصرانى]] بود و در [[کوفه]] مسلمان شد و سپس برای تبلیغ مرام خود به [[خراسان]] آمد.<ref>نهروانی، أبوالفرج معافی بن زکریا، الجلیس الصالح والأنیس الناصح، ج۱، ص۵۶۴، بیروت، بی‌نا، بی‌تا.     
</ref> وی در آغاز خود را مانند پيشوايش كثير از داعيان عباسى معرفى ‏ كرد. مطهر بن طاهر مقدسى مى ‏نويسد: چيزى نگذشت كه «خداش» موضوع دعوت را تغيير داد و راه «اباحه» پيش گرفت و زنان مردم را بر يكديگر جايز شمرد و نخستين كسى بود كه [[مذهب باطنيه]] را آشكار کرد و چنين وانمود مى‏ كرد كه همه اين امور را به دستور امام محمد بن على بن عبد الله بن عباس مى‏ كند و اين اعتقاد و روش دينى اوست.  گويند چون [[محمد بن على بن عبد الله]] از دعاوى باطل «خداش» آگاه شد، سخت برآشفت و [[بكير بن ماهان]] را با نامه ‏هايى براى شيعيانش به خراسان روانه كرد و از خداش و پيروان او بيزارى جست. محققان معاصر نوشته‏ اند كه خداش در لفافه دعوت عباسى؛ به تبليغ [[افكار مزدكى]] و شيوعى مى ‏پرداخت. فن فلوتن خاورشناس هلندى احتمال داده است كه خداش از راونديان باشد و مى ‏گويداين فرقه مى ‏كوشيدند تا در زير پرده شعائر دينى مردم را به اسلام بى ‏اعتقاد كنند.<ref>ر ک فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد مشکور، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، ص 178
</ref> وی در آغاز خود را مانند پيشوايش کثير از داعيان عباسى معرفى ‏ کرد. مطهر بن طاهر مقدسى مى ‏نويسد: چيزى نگذشت که «خداش» موضوع دعوت را تغيير داد و راه «اباحه» پيش گرفت و زنان مردم را بر يکديگر جايز شمرد و نخستين کسى بود که [[مذهب باطنيه]] را آشکار کرد و چنين وانمود مى‏ کرد که همه اين امور را به دستور امام محمد بن على بن عبد الله بن عباس مى‏ کند و اين اعتقاد و روش دينى اوست.  گويند چون [[محمد بن على بن عبد الله]] از دعاوى باطل «خداش» آگاه شد، سخت برآشفت و [[بکير بن ماهان]] را با نامه ‏هايى براى شيعيانش به خراسان روانه کرد و از خداش و پيروان او بيزارى جست. محققان معاصر نوشته‏ اند که خداش در لفافه دعوت عباسى؛ به تبليغ [[افکار مزدکى]] و شيوعى مى ‏پرداخت. فن فلوتن خاورشناس هلندى احتمال داده است که خداش از راونديان باشد و مى ‏گويداين فرقه مى ‏کوشيدند تا در زير پرده شعائر دينى مردم را به اسلام بى ‏اعتقاد کنند.<ref>ر ک فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد مشکور، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، ص 178
</ref>
</ref>


خط ۱۵: خط ۱۵:


==سر انجام==
==سر انجام==
طبرى مى ‏نويسد كه خداش مردى دروغ‏ پرداز بود و مردم را به [[آيين خرميه]] دعوت مى‏ كرد و به پيروان خود مى‏ گفت كه مراد از «روزه» خوددارى از ذكر نام امام و تأويل «نماز» دعا براى او و «حج»، قصد رفتن به سوى اوست.او مى ‏گفت اين سخنان را از محمد بن على بن عبد الله بن عباس شنيده است. اسد بن عبد الله عامل خراسان چون از دعوت او آگاه شد او را دستگير كرده دستور داد وى را مثله کرده و سپس کشتند.<ref>ر ک فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد مشکور، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، ص 178</ref>در نقل دیگری هم آمده است که خداشیه باعث اختلافاتی در مرو خراسان شدند که موجب شد اسد بن عبدالله برادر خالد بن عبدالله القسری به آن ها حمله کند و و تعدادی از آن ها را بکشد و نیز خداش را مثله کرده کشتند. <ref>الشیبانی، أبوالحسن علی بن أبی‌الکرم محمد بن محمد بن عبدالکریم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۲۰، تحقیق:عبدالله القاضی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ه، چاپ دوم.</ref> <ref>النویری، شهاب‌الدین أحمد بن عبدالوهاب، نهایه الأرب فی فنون الأدب، ج۲۲، ص۱۴، تحقیق مفید قمحیه وجماعه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۴ه، چاپ اول.</ref>  و این گونه شد که قائله خداشیه به پایان رسید.
طبرى مى ‏نويسد که خداش مردى دروغ‏ پرداز بود و مردم را به [[آيين خرميه]] دعوت مى‏ کرد و به پيروان خود مى‏ گفت که مراد از «روزه» خوددارى از ذکر نام امام و تأويل «نماز» دعا براى او و «حج»، قصد رفتن به سوى اوست.او مى ‏گفت اين سخنان را از محمد بن على بن عبد الله بن عباس شنيده است. اسد بن عبد الله عامل خراسان چون از دعوت او آگاه شد او را دستگير کرده دستور داد وى را مثله کرده و سپس کشتند.<ref>ر ک فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد مشکور، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، ص 178</ref>در نقل دیگری هم آمده است که خداشیه باعث اختلافاتی در مرو خراسان شدند که موجب شد اسد بن عبدالله برادر خالد بن عبدالله القسری به آن ها حمله کند و و تعدادی از آن ها را بکشد و نیز خداش را مثله کرده کشتند. <ref>الشیبانی، أبوالحسن علی بن أبی‌الکرم محمد بن محمد بن عبدالکریم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۲۰، تحقیق:عبدالله القاضی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ه، چاپ دوم.</ref> <ref>النویری، شهاب‌الدین أحمد بن عبدالوهاب، نهایه الأرب فی فنون الأدب، ج۲۲، ص۱۴، تحقیق مفید قمحیه وجماعه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۴ه، چاپ اول.</ref>  و این گونه شد که قائله خداشیه به پایان رسید.


==پانویس==  
==پانویس==  
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش