خرّمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'ابو جعفر' به 'ابوجعفر'
جز (جایگزینی متن - 'می دانند' به 'می‌دانند')
جز (جایگزینی متن - 'ابو جعفر' به 'ابوجعفر')
خط ۱۰: خط ۱۰:
==عقاید==
==عقاید==
به طورى که از منابع مختلف بر مى ‏آید، عقاید ایشان آمیخته‏ اى از عقاید دینى ایرانى پیش از [[اسلام]] و اعتقادات [[غلاة (فرقه)|غلاة شیعه]] بوده است.
به طورى که از منابع مختلف بر مى ‏آید، عقاید ایشان آمیخته‏ اى از عقاید دینى ایرانى پیش از [[اسلام]] و اعتقادات [[غلاة (فرقه)|غلاة شیعه]] بوده است.
نوبختى در کتاب «فرق الشیعة»، کیسانیه، عباسیه، حارثیه و خرم دینیه را در یک ردیف آورده و همه آنان را از غلاة شیعه شمرده و می گوید: این ها همه معتقد به «تناسخ» و قائل به دور و گردش روان ها در بدن ها شدند و گفتند: سرائى جز این گیتى نیست و معنى قیامت و رستاخیز، بیرون شدن روان از تن و اندر آمدن در بدن دیگر است، اگر نیکوکار باشند نیکى بینند و اگر بدکار باشند به رنج و بدى افتند و در بدن هاى پست‏تر از خود، چون سگان و بوزینگان و ماران اندر آیند. همه ایشان در این سخن هم داستان اند که روان شان دیگر باره به این جهان بازگردد و آن نوعى از «تناسخ» است که آن را رجعت گویند. شهرستانى مى‏گوید: عقاید اصولى ایشان نخست «تناسخ»، یعنى حلول ارواح در ابدان انسان و حیوان و دیگر «انتقال روح» از یک پیکر به پیکر دیگر و سوم «رجعت» یا بازگشت به این جهان بوده است. این اعتقادات را مقدسى نیز تأیید مى‌کند و می گوید که خرم دینان معتقدند که وحى و پیامبری هیچ ‏گاه منقطع نمى ‏شود و هر صاحب دینى در عقیده خود مصیب است. زیرا او امید به ثواب داشته و از عقاب مى‏ترسد. ایشان از خونریزى مى‏ پرهیزند، مگر آن که در مقابل دشمنان خود قرار گیرند. ابومسلم خراسانى را محترم مى ‏شمارند و ابو جعفر منصور را که قاتل او بوده است، لعن می‌کنند. بر مهدى بن فیروز که فرزند فاطمه دخت ابومسلم است درود مى ‏فرستند، ایشان پیامبران خود را (فریشتگان) یعنى فرستادگان مى ‏خوانند و قایل به دو اصل نور و ظلمت اند. یکى از پیامبران آنان، شروین بن سرخاب از شاخه «کیوسیه» از آل باوند است که ملک الجبال نام داشت. [[عبدالقاهر بغدادى]] در کتاب «الفرق بین الفرق» مى ‏نویسد: بابکیه پیروان بابک خرم دین هستند که بنیاد دین خود را به شروین نامى که در جاهلیت پادشاه آنان بود متصل می‌کنند و شروین را برتر از محمد (ص) و دیگران می‌دانند.به قول نظام الملک، آنان رنج عبادت را از تن خود برداشته‏اند و نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند و حج نمی روند و غسل جنابت به جاى نمی  آورند. مذهب ایشان با باطنیان و مزدکیان یکى است و خویشتن را به محبت اهل بیت پیوند می زنند تا مردم را بدین وسیله به دام بیندازند و جذب خود کنند.
نوبختى در کتاب «فرق الشیعة»، کیسانیه، عباسیه، حارثیه و خرم دینیه را در یک ردیف آورده و همه آنان را از غلاة شیعه شمرده و می گوید: این ها همه معتقد به «تناسخ» و قائل به دور و گردش روان ها در بدن ها شدند و گفتند: سرائى جز این گیتى نیست و معنى قیامت و رستاخیز، بیرون شدن روان از تن و اندر آمدن در بدن دیگر است، اگر نیکوکار باشند نیکى بینند و اگر بدکار باشند به رنج و بدى افتند و در بدن هاى پست‏تر از خود، چون سگان و بوزینگان و ماران اندر آیند. همه ایشان در این سخن هم داستان اند که روان شان دیگر باره به این جهان بازگردد و آن نوعى از «تناسخ» است که آن را رجعت گویند. شهرستانى مى‏گوید: عقاید اصولى ایشان نخست «تناسخ»، یعنى حلول ارواح در ابدان انسان و حیوان و دیگر «انتقال روح» از یک پیکر به پیکر دیگر و سوم «رجعت» یا بازگشت به این جهان بوده است. این اعتقادات را مقدسى نیز تأیید مى‌کند و می گوید که خرم دینان معتقدند که وحى و پیامبری هیچ ‏گاه منقطع نمى ‏شود و هر صاحب دینى در عقیده خود مصیب است. زیرا او امید به ثواب داشته و از عقاب مى‏ترسد. ایشان از خونریزى مى‏ پرهیزند، مگر آن که در مقابل دشمنان خود قرار گیرند. ابومسلم خراسانى را محترم مى ‏شمارند و ابوجعفر منصور را که قاتل او بوده است، لعن می‌کنند. بر مهدى بن فیروز که فرزند فاطمه دخت ابومسلم است درود مى ‏فرستند، ایشان پیامبران خود را (فریشتگان) یعنى فرستادگان مى ‏خوانند و قایل به دو اصل نور و ظلمت اند. یکى از پیامبران آنان، شروین بن سرخاب از شاخه «کیوسیه» از آل باوند است که ملک الجبال نام داشت. [[عبدالقاهر بغدادى]] در کتاب «الفرق بین الفرق» مى ‏نویسد: بابکیه پیروان بابک خرم دین هستند که بنیاد دین خود را به شروین نامى که در جاهلیت پادشاه آنان بود متصل می‌کنند و شروین را برتر از محمد (ص) و دیگران می‌دانند.به قول نظام الملک، آنان رنج عبادت را از تن خود برداشته‏اند و نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند و حج نمی روند و غسل جنابت به جاى نمی  آورند. مذهب ایشان با باطنیان و مزدکیان یکى است و خویشتن را به محبت اهل بیت پیوند می زنند تا مردم را بدین وسیله به دام بیندازند و جذب خود کنند.
ابوالمظفر اسفراینى در کتاب «التبصیر فى الدین» می گوید: بابکیان در کوهستان هاى خود در شبی گرد هم می آیند و هر گناهی را مرتکب می شوند  و مردان و زنان دور هم جمع شده و سپس چراغ ها را خاموش می‌کنند و هر یک از ایشان با زنى که پیش آمده است نزدیکى مى ‏کنند.
ابوالمظفر اسفراینى در کتاب «التبصیر فى الدین» می گوید: بابکیان در کوهستان هاى خود در شبی گرد هم می آیند و هر گناهی را مرتکب می شوند  و مردان و زنان دور هم جمع شده و سپس چراغ ها را خاموش می‌کنند و هر یک از ایشان با زنى که پیش آمده است نزدیکى مى ‏کنند.


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش