خلق افعال عباد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
این نظریه در بیان این نکته است که اولا منشا صدور افعال عباد چیست و ثانیا تکلیف بندگان  در باره افعالی که از آن ها صادر می‌شود، چگونه است. متکلمان مذاهب اسلامی هر کدام در این باره به تفصیل مطالبی را بیان کرده و به نظریه ای رسیده اند. متکلمان امامیه مطابق با تعالیم اهل بیت علیهم السلام امر بین الامرین و متکلمان اشعری و ماتریدی  کسب و اهل حدیث خلق افعال عباد را انتخاب کردند تا نشان دهند که انسان نسبت به افعالش مجبور نیست، بلکه در حالتی میان جبر و اختیار قرار دارد. با این بیان  که در صدور فعل نه به طور مطلق مختار است و تنها فاعلیت خود را درک می کند، آن گونه که معتزله به این موضوع اعتقاد دارند و نه به طور کامل مجبور است با این بیان که فقط خدا را فاعل افعال خود می داند، پس نسبت به افعالش پاسخگو نیست آن گونه که افرادی چون جهم بن صفوان و پیروانش چنین اعقتادی را دارند. و اما چهار مذهب دیگر یعنی امامیه، اشاعره، ماتریدیه و اهل حدیث معتقدند که انسان در افعالش نه به طور کامل مختار و نه به طور کامل مجبور است، بلکه افعالی که از وی سر می زند تلفیقی از جبر و اختیار است و متکلمان مذاهب یاد شده فهم خود را با ارایه نظریه های امر بین الامرین، کسب و خلق افعال عباد تبیین کردند.
این نظریه در بیان این نکته است که اولا منشا صدور افعال عباد چیست و ثانیا تکلیف بندگان  در باره افعالی که از آن ها صادر می‌شود، چگونه است. متکلمان مذاهب اسلامی هر کدام در این باره به تفصیل مطالبی را بیان کرده و به نظریه ای رسیده اند. متکلمان امامیه مطابق با تعالیم اهل بیت علیهم السلام امر بین الامرین و متکلمان اشعری و ماتریدی  کسب و اهل حدیث خلق افعال عباد را انتخاب کردند تا نشان دهند که انسان نسبت به افعالش مجبور نیست، بلکه در حالتی میان جبر و اختیار قرار دارد. با این بیان  که در صدور فعل نه به طور مطلق مختار است و تنها فاعلیت خود را درک می کند، آن گونه که معتزله به این موضوع اعتقاد دارند و نه به طور کامل مجبور است با این بیان که فقط خدا را فاعل افعال خود می داند، پس نسبت به افعالش پاسخگو نیست آن گونه که افرادی چون جهم بن صفوان و پیروانش چنین اعقتادی را دارند. و اما چهار مذهب دیگر یعنی امامیه، اشاعره، ماتریدیه و اهل حدیث معتقدند که انسان در افعالش نه به طور کامل مختار و نه به طور کامل مجبور است، بلکه افعالی که از وی سر می زند تلفیقی از جبر و اختیار است و متکلمان مذاهب یاد شده فهم خود را با ارایه نظریه های امر بین الامرین، کسب و خلق افعال عباد تبیین کردند.


اما به مناسبت عنوان بحث به آرای متکلمان شاخص اهل حدیث در تفسیر خلق افعال عباد می پردازیم.
اکنون به مناسبت عنوان بحث، به آرای متکلمان شاخص اهل حدیث در تفسیر خلق افعال عباد می پردازیم.


== تفسیرمحمد بخاری در خلق افعال عباد ==
== تفسیرمحمد بخاری در خلق افعال عباد ==
محمد بخاری(194-256 ق) از پیشگامان و بزرگان اهل حدیث است. وی در آثار، خود استناد حقیقی افعال به عباد را ثابت می کند. <ref>ر، ک، بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 293</ref> از نگاه وی، خلق افعال از طرف عباد نمی تواند صرفا یک اتفاق باشد، بلکه خلق افعال عباد، یک استناد حقیقی میان عبد و افعالش می باشد، با این توضیح که خدا خالق افعالی است که بندگان با جوارح و جوانح خود انجام می دهند، اما اعمال مربوط به بندگان مثل نماز که ترکیبی از  قرائت، رکوع، سجود، ایمان، اسلام، شهادت و احسان است، به طور حقیقی فعل عباد به شمار می رود.<ref>بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 300</ref>
محمد بخاری(194-256 ق) از پیشگامان و بزرگان اهل حدیث است. وی در آثار خود، استناد حقیقی افعال به عباد را ثابت می کند. <ref>ر، ک، بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 293</ref> بخاری این نکته را در قالب قیاسی منطقی بیان می کند و می گوید:
بخاری این نکته را در قالب قیاسی منطقی بیان می کند و می گوید:
اگر انسان فاعل افعال خویش نباشد، پس مستحق جزا نیز نخواهد نبود، ولی چون مستحق جزا است، پس معلوم می شود که فاعل واقعی فعل خویش است و  فعل به طور واقعی از او  صادر می شود.
اگر انسان فاعل افعال خویش نباشد، مستحق جزا نیز نخواهد نبود، ولی چون مستحق جزا است، پس معلوم می شود که فاعل واقعی فعل خویش است و  فعل به طور واقعی از او  صادر می شود. این متکلم اهل حدیث به روایتی از پیامبر صلوات الله علیه اشاره می کند که فرمود من نماز را به دو قسمت تقسیم کردم. یک قسمت آن برای من و قسمت دیگرش برای بنده من است نسبت به آن چیزی که مسئلت می کند. عبد می گوید سپاس برای پروردگار دو عالم است، خدا می گوید که بنده ام در حال سپاس من است. عبد می گوید خدا بخشنده مهربان است، خدا می گوید که بنده ام در حال ثناگویی من است. عبد می گوید خدا مالک روز جزا است، خدا می گوید که بنده ام در حال تمجید من است. عبد می گوید فقط تو را می پرستم و از تو کمک می گیرم، خدا می گوید این ارتباط میان من و بنده ام می باشد. عبد می گوید خدایا مرا به راه راست هدایت کن، خدا پاسخ می دهد که این آیه برای بنده ام می باشد به آن چه که از من مسئلت می کند. با توجه به جملات بالا، نتیجه می گیریم که این نوع پرسش و پاسخ میان عبد و خالق، ثابت می کند که عبد نسبت به افعالش مختار است. بنا بر این افعالی را که انجام می دهد به طور واقعی به او منسوب است. در نتیجه، عبد با اختیارش نماز می خواند در حالی که به تمام ارکان آن توجه کامل دارد و فقط خدا را می پرستد و فقط از او  کمک می خواهد و این تنها مسیری است که در آن ارتباط میان خالق و مخلوق شکل می گیرد و سر انجام آن، دعای عبد است که از خدا می خواهد تا هدایتش کند. <ref>بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج 2، ص 74</ref>
 
بنابر این، از نگاه وی خلق افعال از طرف عباد نمی تواند صرفا یک اتفاق باشد، بلکه خلق افعال عباد یک استناد حقیقی میان عبد و افعالش می باشد. با این توضیح که خدا خالق افعالی است که بندگان با جوارح و جوانح خود انجام می دهند. اما اعمال مربوط به بندگان مثل نماز که ترکیبی از  قرائت، رکوع، سجود، ایمان، اسلام، شهادت و احسان است، به طور حقیقی فعل عباد به شمار می‌رود.<ref>بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 300</ref>
این متکلم اهل حدیث به روایتی از پیامبر صلوات الله علیه اشاره می کند که فرمود من نماز را به دو قسمت تقسیم کردم. یک قسمت آن برای من و قسمت دیگرش برای بنده من است نسبت به آن چیزی که مسئلت می‌کند. عبد می گوید سپاس برای پروردگار دو عالم است، خدا می‌گوید که بنده ام در حال سپاس من است. عبد می گوید خدا بخشنده مهربان است، خدا می گوید که بنده ام در حال ثناگویی من است. عبد می گوید خدا مالک روز جزا است، خدا می‌گوید که بنده ام در حال تمجید من است. عبد می‌گوید فقط تو را می پرستم و از تو کمک می گیرم، خدا می گوید این ارتباط میان من و بنده‌ام می باشد. عبد می‌گوید خدایا مرا به راه راست هدایت کن، خدا پاسخ می دهد که این آیه برای بنده ام می باشد به آن چه که از من مسئلت می کند. با توجه به جملات بالا، نتیجه می گیریم که این نوع پرسش و پاسخ میان عبد و خالق، ثابت می کند که عبد نسبت به افعالش مختار است. بنا بر این افعالی را که انجام می دهد به طور واقعی به او منسوب است. در نتیجه، عبد با اختیارش نماز می خواند در حالی که به تمام ارکان آن توجه کامل دارد و فقط خدا را می پرستد و فقط از او  کمک می خواهد و این تنها مسیری است که در آن ارتباط میان خالق و مخلوق شکل می گیرد و سر انجام آن، دعای عبد است که از خدا می خواهد تا هدایتش کند. <ref>بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج 2، ص 74</ref>
باید بیان کرد عباداتی که بندگان در قالب نماز یا دیگر  قالب ها انجام می دهند به معنای ابداع و خلق نیست تا مورد اشکال قرار گیرد، بلکه این گونه قالب ها صورتی از حقیقت نماز است. حقیقت را خدا خلق می کند و قالب را انسان شکل می دهد. پس یک جهت مخلوق است و جهت دیگر مفعول که البته فعل عبد می بایستی همراه با قصد قربت و در حال اختیار  انجام شود تا استنادش به فاعل حقیقی و برای ثواب و عذاب محاسبه شود.
باید بیان کرد عباداتی که بندگان در قالب نماز یا دیگر  قالب ها انجام می دهند به معنای ابداع و خلق نیست تا مورد اشکال قرار گیرد، بلکه این گونه قالب ها صورتی از حقیقت نماز است. حقیقت را خدا خلق می کند و قالب را انسان شکل می دهد. پس یک جهت مخلوق است و جهت دیگر مفعول که البته فعل عبد می بایستی همراه با قصد قربت و در حال اختیار  انجام شود تا استنادش به فاعل حقیقی و برای ثواب و عذاب محاسبه شود.


confirmed
۵٬۷۴۷

ویرایش