دهریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۲۹۷ بایت اضافه‌شده ،  ۱۵ فوریه
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
دهريه‏ گروهى از فيلسوف مسلكان مادى بودند كه معتقد به «سرمدى بودن» دهر يا روزگارند و آنان منسوب به دهرند.
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان =دهریه
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =دهریه
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری =
| قرن شکل گیری =
| مبدأ شکل گیری =
| موسس =
| عقیده =1. انکار ربوبیت خداوند. 2. مادی‌گرایی. 3.  حقانیت معاد در نظر دهری، منوط به زنده شدن پدران آنان در برابر دیدگان‌شان.
}}


==معنای لغوی دهر==
'''دهریه‏''' گروهی از فیلسوف مسلکان مادی‌گرای منسوب به دهر که معتقد به سرمدیت آن بودند.
«دهر» در لغت به معنای زمان بى ‏پايان است و می گویند که زمان چيزى است كه مى‏ گذرد و منقضى و سپرى مى ‏شود امّا «دهر» سرمدى و دائم است.
جرجانى در «تعريفات» مى ‏نويسد: «دهر» زمان دائمى است كه امتداد حضور الهى مى ‏باشد و آن باطن زمان است و به توسط آن «ازل» به «ابد» مى ‏پيوندد و «سرمدى» مى‏ شود<ref>.محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم،ص 196</ref>


==تارریخچه==
== معنای لغوی دهر ==
دهريه نام خود را از اين آيه قرآن: «وَ قالُوا ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْرُ ...» جاثيه/ 23.
دهر از نظر لغوی؛ در معانی متعددی به کار رفته است؛ مدت طولانی، مدت ابدی، عمر، روزگار، همیشگی و به معنی اسماء الحسنی نیز آمده است. و به معنی هزار سال هم آمده است و بعضی گفته‌اند دهر زمان نامتناهی است ازلا و ابدا و بر زمان به طور مطلق هم اطلاق شده است. <ref>سجادی، سید جعفر، فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش، اول، ص۳۳۰.</ref> <ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب حوزه، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۲۹۲-۲۹۳.</ref> و باز نوشته‌اند: «دهر» در لغت به معنای زمان بی ‏پایان است و می‌گویند که زمان چیزی است که می‏ گذرد و منقضی و سپری می‌‏شود امّا «دهر» سرمدی و دائم است. جرجانی در «تعریفات» می‌‏نویسد: «دهر» زمان دائمی است که امتداد حضور الهی می‌‏باشد و آن باطن زمان است و به توسط آن «ازل» به «ابد» می‌‏پیوندد و «سرمدی» می‏‌شود<ref>.محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 196</ref>  
گرفته ‏اند. بنابراين آيه اصطلاح دهر بر كسانى اطلاق مى‏ شود كه اعتقاد به خدا ندارند و منكر آفرينش عالم و عنايت الهى شدند.آنچه را كه در اديان حقه و شرايع آسمانى از رستاخيز و وعد و وعيد آمده دهريه قبول ندارند.می گويند مادّه فانى نشود و آنچه را كه در عالم «حادث» مى‏شود بر اساس قوانين طبيعى است و قايل به «قدم» و ديرينگى زمان هستند. شهرستانى می گويد دهريه منكر «معقولات» شدند و جز به «محسوسات» اعتراف نكردند به قول جاحظ: آنان منكر شياطين و جن و ملائكه هستند. غزّالى در «المنقذ من الضلال» بين دهريه و طبيعيون فرق گذاشته و می گويد:اينان منكر جوهريت نفسند.
سيد جمال الدين افغانى رساله ‏اى در ردّ دهريه به نام «نيچريه» نگاشته است. عبد اللّه علاء الدين بغدادى دهلوى رساله‏اى به نام «الدرة السنية فى الرد على المادية و اثبات النواميس الشرعية بالادلة العقلية» در ردّ آن گروه نوشته است.مذهب دهريه به جهت انكار خداوند و اصالت ماده مورد ردّ علماى اهل كتاب قرار گرفته چنان كه سعيد فيومى از علماى يهود در ردّ ايشان كتابى به تحرير در آورده است. بعضى از دانشمندان مانند زكرياى رازى از پيروان اين مذهب بوده‏اند و از اين جهت ابو حاتم رازى كتاب «اعلام النبوه» را در ردّ او نوشته است.محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم،ص 196</ref>


== معنای اصطلاحی دهریه ==
دهری، منسوب به دهر (روزگار) به کسی گفته می‌شود که می‌پندارد عالم، قدیم و پیوسته بر یک حالت بوده و پدید‌آورنده و مدبّری ندارد و حیات، محدود به حیات دنیایی است و پس از [[مرگ]]، برانگیختگی و حیاتی وجود ندارد؛<ref>خویی ابوالقاسم، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۳۹۰.</ref> <ref>علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۹۳، ص۳۷.</ref> چنان که در [[قرآن|قرآن کریم]] بدان اشاره شده است. <ref>جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۴.</ref> اما در اصطلاح؛ دهریه به گروهی از فیلسوف مسلکان مادی گفته می‌شود که معتقد به سرمدی بودن دهر یا روزگارند و آنان منسوب به دهرند<ref>مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش، سوم، ص۱۹۵.</ref>. غزالی نیز ضمن تقسیم فلاسفه به دهریون، طبیعیون و الاهیون، در تعریف دهریون می‌نویسد: «آنها گروهی از متقدمین هستند که آفریدگار مدبر عالم قادر را انکار و گمان کرده‌اند که عالم به خودی خود و بدون آفریننده همیشه موجود بوده و همواره حیوان از نطفه و نطفه از حیوان پدید آمده است و چنین بوده و تا ابد نیز چنین خواهد بود»<ref>غزالی، ابو‌حامد محمد، المنقذ من الضلال، تصحیح محمد محمد جابر، بیروت، المکتبة الثقافیة، بی‌تا، ص۱۲۸.</ref>. در تعریفی عام‌تر و صحیح‌تر؛ «دهری» به کسی می‌گویند که منکر مبدا و معاد است و تمامی حوادث را به دهر نسبت می‌دهد. <ref>علامه طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۸۴ش، بیستم، ج۱۸، ص۲۶۵.</ref>یعنی آنچه که امروزه مادی‌گرا و یا [[ماتریالیسم]] خوانده می‌شود. حال چه فیلسوف باشد یا غیر آن. در موارد بسیاری، به دهریه همانند اصناف دیگر کفار و مشرکین زندیق نیز گفته می‌شود. <ref>منتظری، سعید رضا، زندیق و زنادیق، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۹ش، اول، ص۵۰.</ref>


==پانویس==  
== تاریخچه ==
[[دهریه|دهریه]] نام خود را از آیه 23 سوره جاثیه گرفته‌اند: «وَ قالُوا ما هِیَ إِلَّا حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما یُهْلِکُنا إِلَّا الدَّهْرُ . . .». بنابراین آیه؛ اصطلاح دهر بر کسانی اطلاق می‏ شود که اعتقاد به خدا ندارند و منکر آفرینش عالم و عنایت الهی‌اند. آنچه را که در ادیان حقه و شرایع آسمانی از [[قیامت|رستاخیز]] و [[وعد]] و [[وعید|وعید]] آمده دهریه قبول ندارند. می‌گویند مادّه فانی نمی‌شود و آن چه را که در عالم «حادث» می‌‏شود، بر اساس قوانین طبیعی است آنها قایل به «قدم» و دیرینگی زمان هستند. عبدالکریم شهرستانی می‌گوید دهریه منکر «معقولات» هستند و جز به «محسوسات» اعتراف نمی‌کنند به قول جاحظ: آنان منکر شیاطین و جن و ملائکه هستند. غزّالی در «المنقذ من الضلال» بین دهریه و طبیعیون فرق گذاشته و می‌گوید:اینان منکر جوهریت نفس اند. [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمال‌الدین افغانی]] رساله‌‏ای در ردّ دهریه به نام «نیچریه» نگاشته است. عبداللّه علاءالدین بغدادی دهلوی رساله ‏ای به نام «الدرة السنیة فی الرد علی المادیة و اثبات النوامیس الشرعیة بالادلة العقلیة» در ردّ آن گروه نوشته است. مذهب دهریه به جهت انکار خداوند و اصالت ماده مورد ردّ علمای اهل کتاب قرار گرفته چنان که [[سعید فیومی|سعید فیومی]] از علمای یهود در ردّ ایشان کتابی به تحریردر‌آورده است. بعضی از دانشمندان مانند زکریای رازی از پیروان این مذهب بوده‌‏اند و از این جهت [[ابو حاتم رازی|ابو‌حاتم رازی]] کتاب «اعلام النبوه» را در ردّ او نوشته است.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 196</ref>


[[رده: کلام اسلامی]]
== اعتقادات ==
[[رده: فرقه های دینی ]]
۱- محدود شمردن زندگی به مجال دنیا، از جمله اعتقادات دهری «وقالوا ما هی الا حیاتنا الدنیا. . .».
۲- انتساب مرگ به دهر و اعتقاد به بی تاثیری اراده الهی، در زندگی و مرگ «نموت ونحیا وما یهلکنا الاالدهر. . .».
۳- انکار ربوبیت خداوند «وقالوا ما هی الا حیاتنا الدنیا نموت ونحیا وما یهلکنا الاالدهر. . .».
۴- اعتقاد به دهر، پنداری غیر متکی به علم «. . . وما یهلکنا الاالدهر وما لهم بذلک من علم ان هم الا یظنون».
۵- حقانیت معاد در نظر دهری، منوط به زنده شدن پدران آنان در برابر دیدگانشان: «و اذا تتلی علیهم ءایـتنا بینـت ما کان حجتهم الا ان قالوا ائتوا بـابائنا ان کنتم صـادقین». <ref>https://wikifeqh.ir/%D8%AF%D9%87%D8%B1%DB%8C</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
{{فرق و مذاهب}}
 
[[رده:فرق و مذاهب]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۵

ویرایش