دین حنیف: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== حنیف در اصطلاح عام و خاص ==
== حنیف در اصطلاح عام و خاص ==
حنیف در اصطلاح عام صفت تمام ادیان الهی است که هیچ انحرافی در آن نیست و از خطا و نیز مخلوط شدن با سایر آیین‌های غیر الهی دور است و در اصطلاح خاص، توصیفی برای حضرت ابراهیم و دین او می‌باشد.  
حنیف در اصطلاح عام، صفت تمام ادیان الهی است که هیچ انحرافی در آن نیست و از خطا و نیز مخلوط شدن با سایر آیین‌های غیر الهی دور است. و در اصطلاح خاص، توصیفی برای حضرت ابراهیم و دین او می‌باشد.  


== معنای لغوی حنیف ==
== معنای لغوی حنیف ==
خط ۹: خط ۹:


== معنای اصطلاحی حنیف ==
== معنای اصطلاحی حنیف ==
حنیف در اصطلاح به معنای کسی است که از آیین‌ها و روش‌های منحرف چشم می‌پوشد و متوجه آیین حقیقی می‌شود. حضرت [[امام باقر علیه‌ السلام]] می‌فرماید: «حنیف کلمه جامعی است که هیچ چیز را باقی نمی گذارد، حتی کوتاه کردن شارب و گرفتن ناخن و...».
حنیف در اصطلاح به معنای کسی است که از آیین‌ها و روش‌های منحرف چشم می‌پوشد و متوجه آیین حقیقی می‌شود. حضرت [[امام باقر علیه‌ السلام]] می‌فرماید: «حنیف کلمه جامعی است که هیچ چیز را باقی نمی‌گذارد، حتی کوتاه کردن شارب و گرفتن ناخن و...».<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۱۷.</ref>
<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۱۷.</ref>
   
   
== پیشینه ==
== پیشینه ==
پیروان دین حنیف قبل از [[بعثت پیامبر]](صلی الله علیه و آله) در [[جزیرة العرب]] دارای جایگاه دینی ممتازی بودند که به توحید و دوری از اموری همانند شرک و بت‌پرستی و انجام آدابی چون حج شهرت داشتند. در آن زمان، بت‌پرستی و پرستش خدایان چندگانه رواج فراوانی داشت و پای‌بندی به توحید و دوری از شرک اندک بود. گرچه ادیان یهود و مسیحیت نیز که پرچم‌دار توحید بودند، در آن جامعه حضوری آشکار داشتند و پیروان آن خود را از بت‌پرستی دور می‌دانستند، اما یکی دیگر از ادیان مطرح، دین حنیف بود که در [[مکه]] و برخی مناطق دیگر پیروانی داشت.
پیروان دین حنیف قبل از [[بعثت پیامبر]](صلی الله علیه و آله) در [[جزیرة العرب]] دارای جایگاه دینی ممتازی بودند و به توحیدگرایی و دوری از اموری همانند شرک و بت‌پرستی و انجام آدابی چون حج شهرت داشتند. در آن زمان، بت‌پرستی و پرستش خدایان چندگانه رواج فراوانی داشت و پای‌بندی به توحید و دوری از شرک اندک بود. گرچه ادیان یهود و مسیحیت نیز که پرچم‌دار توحید بودند، در آن جامعه نمود آشکار داشتند و پیروان‌شان خود را از بت‌پرستی دور می‌دانستند، با این‌حال دین حنیف از ادیان مطرح بوده و در [[مکه]] و دیگر مناطق، پیروانی داشت.
[[امام علی]] علیه السلام، وضعیت اعتقادی و فرهنگی مردم جزیرة العرب پیش از [[اسلام]] را چنین ترسیم کردند: پدران رفتند و پسران جای آنان را گرفتند تا آن که خداوند، [[محمد(صلی الله علیه و آله)]] را مبعوث کرد و با وجود او، سلسله رسالت را به پایان رساند و وعده حق را محقق کرد. طومار نبوت او به مهر پیامبران ممهور و نشانه‌های او در کتاب آنان مذکور و آمدنش بر همه مبارک و موجب سرور گردید؛ درحالی که مردم هر دسته به کیشی گردن نهاده و هر گروه پی خواهشی افتاده و در خدمت آیینی ایستاده، یا خدای را همانند آفریدگان دانسته، یا صفتی که سزای او نیست بدو بسته، یا به بتی پیوسته و از خدای گسسته بودند. پروردگار، آنان را از گمراهی به رستگاری کشاند و از تاریکی نادانی رهانید. <ref>نهج‌البلاغه،  ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی،خطبه اول، ص6.</ref> و این هنگامی بود که مردم به بلاها گرفتار بودند و رشته دین سست و نا استوار و پایه‌های [[ایمان]] ناپایدار، چراغ هدایت بی نور، دیده‌های حقیقت‌بین کور، همگی به خدا نافرمان، فرمان‌بر و یاور شیطان، از ایمان رو گردان، پایه‌های دین ویران، شریعت بی نام و نشان، راه‌هایش پوشیده و نا آبادان؛ دیو را فرمان بردند و به راه او رفتند و چون گله که به آبشخور رود، پی او گرفتند.  
[[امام علی]] علیه السلام، وضعیت اعتقادی و فرهنگی مردم جزیرة العرب پیش از [[اسلام]] را چنین ترسیم کردند: پدران رفتند و پسران جای آنان را گرفتند تا آن که خداوند، [[محمد(صلی الله علیه و آله)]] را مبعوث کرد و با وجود او، سلسله رسالت را به پایان رساند و وعده حق را محقق کرد. طومار نبوت او به مهر پیامبران ممهور و نشانه‌های او در کتاب آنان مذکور و آمدنش بر همه مبارک و موجب سرور گردید؛ درحالی که مردم هر دسته به کیشی گردن نهاده و هر گروه پی خواهشی افتاده و در خدمت آیینی ایستاده، یا خدای را همانند آفریدگان دانسته، یا صفتی که سزای او نیست بدو بسته، یا به بتی پیوسته و از خدای گسسته بودند. پروردگار، آنان را از گمراهی به رستگاری کشاند و از تاریکی نادانی رهانید. <ref>نهج‌البلاغه،  ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی،خطبه اول، ص6.</ref> و این هنگامی بود که مردم به بلاها گرفتار بودند و رشته دین سست و نا استوار و پایه‌های [[ایمان]] ناپایدار، چراغ هدایت بی نور، دیده‌های حقیقت‌بین کور، همگی به خدا نافرمان، فرمان‌بر و یاور شیطان، از ایمان رو گردان، پایه‌های دین ویران، شریعت بی نام و نشان، راه‌هایش پوشیده و نا آبادان؛ دیو را فرمان بردند و به راه او رفتند و چون گله که به آبشخور رود، پی او گرفتند.  
<ref>نهج‌البلاغه، خطبه اول، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، خطبه2، ص8.</ref>  
<ref>نهج‌البلاغه، خطبه اول، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، خطبه2، ص8.</ref>  
confirmed
۵٬۷۴۷

ویرایش