روشنیه یا روشنیان‏ پیروان ابو یزید (بایزید انصارى) هستند.

شرح حال

بایزید انصاری در افغانستان مى ‏زیست و او را پیر روشن مى‏ خواندند. وی موسس جنبش دینی و ملی در میان افغان ها بود.

مذهب

مذهب وى تلفیقى از اسلام و مسیحیت بود، و صاحب امالى یعنى مجالس است كه آنها را در كتابى به نام «خیر البیان» گرد آورده‌‏اند. ظاهرا این كتاب قدیمى ‏ترین اثر به زبان پشتو است. پیر روشن خود را مسیح مى ‏خواند و در جامعه به اصلاحات مى ‏پرداخت در كتاب «دبستان المذاهب» آمده است: حضرت میان با یزید انصارى خلف شیخ عبداللّه است كه به هفت پشت به شیخ سراج الدین انصارى مى‌‏رسد و در ایام اواخر حكومت افغان در شهر (جلندهر) پنجاب متولد گشت، چون به رشد رسید به ریاضت پرداخت و جمعى از ارادت او منفعت دیدند. سپس خود را مهدى و مسیح خواند. [۱]

اعتقادات

عقاید اصلی بایزید را می‌توان به اختصار چنین بیان کرد. [۲] معرفتِ ‌حق، فرضِ عین (واجب عینی) است و این معرفت که بدون آن طاعات و عبادات و خیرات و مبرّات مقبول خداوند نخواهد شد، جز از طریق «پیرِ کامل» حاصل نمی‌شود و او کسی است که اهل شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت باشد و به مقام قربت و وصلت و وحدت و سکونت (سکینه) رسیده باشد. او مُظهرِ حقایق اسرار الهی و تجسّم «تَخَلَّقوا بأَخلاقِ اللّه» است، یعنی روحش متّصف به اوصاف الهی است. [۳] طلب او و اطاعت از او بر همگان فرض است. اطاعت او اطاعت رسول‌اللّه، صلی اللّه علیه وآله وسلّم و به تبعِ آن، اطاعت خداست. چنین مرشدِ کاملی خودِ بایزید است. این معنی را هم در خواب و هم در بیداری به او گفته‌اند. آنان که به اخلاص اطاعت او کنند، به ارشاد او مقامات مذکور را تا مرحله «توحید» خواهند پیمود.[۴]همچنین بایزید مردم را به ریاضت امر مى‏ كرد و در نماز جهت را تعیین نمى ‏نمود، یعنى رو به قبله نمى ‏ایستاد و مى‏ گفت که قرآن فرموده: «... فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ...» سوره، بقره، آیه 115، هركجا كه رو كنید، همان جا روى خداست. معتقد بود که در غسل نیازی به شستشو با آب نیست، زیرا همین كه باد با بدن برخورد کند، بدن پاک می شود. زیرا باد یکی از چهار عنصر و از مطهرات است. او مى‏ گفت هر كسی که خدا را و خود را نشناسد، آدم نیست و مانند گاو و گوسفند مى ‏باشد. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» سوره اعراف، آیه 179 و كشتن او جایز است، بنابراین مخالفان خود را از بین می برد. معتقد بود هر کسی خود را نشناسد، خبر از زندگى جاوید و حیات ابدى ندارد و مرده است، و مال آنان كه وارثان این چنین مرده باشند، به زندگان می رسد. او و فرزندانش مدت ها راهزنى مى‏‌كردند و اموال مسلمانان و غیره مسلمانان را می ستاندند و چون احتیاج شان بر طرف می شد، بقیه را بر اهل استحقاق قسمت می کردند. [۵]

آثار

وى دارای تصانیف بسیاری به عربی، فارسی، هندی و افغانی بود و كتاب «خیر البیان» را به چهار زبان گفته و آن به عربى و پارسى و هندى و پشتو یعنى لغت افغان نگاشته است. این کتاب را خطابى از حق تعالى بر حضرت بایزید دانند و صحیفه امر الهى شمرند. وى كتابى دیگر دارد به نام «حال نامه» كه در آن جا احوال خود را شرح داده است.

سر انجام

پیر روشن از معاصران همایون پادشاه گوركانى هند بود. مذهب او در سال 949 هجرى رواج یافت و سرانجام خروج كرد و در سال 994 هجری به دار آویخته شد. قبر او «بهتپور» از كوهستان افغانان در پشتونستان است. [۶] [۷] [۸]

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح اندک عبارات.
  2. بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور، سال ۱۹۵۲ میلادی، ج ۱
  3. بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور سال ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۵،
  4. بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۴ به بعد
  5. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح عبارات
  6. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 206
  7. دبستان المذاهب، به اهتمام رضازاده ملک، تهران، ج 1، ص 279، 281.
  8. كیهان فرهنگى، نجیب مایل هروى، سال دوم، شماره 8، ص 29- 31.