زارگیریه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''زارگیریه‏''' طایفه‏ اى از [[شیعه]] هستند كه در [[بندر عباس]] و اطراف آن سكنى دارند.
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان =زارگیریه
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =زارگیریه
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری =
| قرن شکل گیری =
| مبدأ شکل گیری =آفریقا و سواحل آن
| موسس =
| عقیده = بهره‌گیری از ابزار  جادو‌گری برای رسیدن به اهداف.
}}


==تاریخچه==
'''زارگیریه‏''' طایفه‌ای از [[شیعه]] هستند که در بندر عباس و اطراف آن ساکن‌اند.
اصالت زارگیریه به  آفریقا و سواحل آن باز می گرددد و هنوز عده ‏اى از آنان به زبان سواحلى سخن مى ‏گویند.


==آداب و رسوم==
== تاریخچه ==
اعمال زارگیران به نوعی به جادوگری شباهت دارد.آن ها به شیخ خود «بابا» مى‏ گویند. بابا با چند تن از همراهان خود، ارواح خبیثه را با «زار» گرفتن از تن شخص مجنون خارج مى‏ كند. زارگیران گرد هم جمع می شوند و با نواختن دُهُلى به نام «لایبا» و زدن خیزران بر بدن شخص جن زده، شیطان یا جن یا روح خبیث را از تن او بیرون مى ‏كنند. حین انجام مراسم، شخص بابا از خود بیخود مى ‏شود و در ضمن این اعمال، گیاهان مخصوصى در كنار شخص جن‏ زده دود مى شود تا بوى آن به مشام وى برسد. ممكن است كسى كه «زار» در تن او جاى گرفته، توسط آن روح به وى وحى شود و به غیب گویى بپردازد. گاهى زنى جادوگر متصدى بیرون آوردن «زار» از تن بیمار مى‏ شود. از جمله مراسم بیرون آوردن «زار»، قربانى كردن مرغ است.
اصالت زارگیریه به [[آفریقا]] و سواحل آن باز می‌گردد و هنوز عده‌‏ای از آنان، به زبان سواحلی سخن می‌گویند.


==پراکندگی جغرافیایی==
== پراکندگی جغرافیایی ==
زارگیران در بلاد آفریقا فراوان اند و البته در كشور عمان نیز حضور دارند و جمع كلمه زار در زبان ایشان «زران» است كه در زبان سومالى این كلمه تبدیل به سار شده است.
زارگیران در بلاد آفریقا فراوان‌اند و البته در کشور عمان نیز حضور دارند و جمع کلمه زار در زبان ایشان «زران» است که در زبان سومالی این کلمه تبدیل به سار شده است.


==آثار مربوطه==
== آداب و رسوم ==
درباره این طایفه، كتابى به نام «اهل هوى» به زبان فارسى منتشر شده است. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 209 با ویرایش و اصلاحات در عبارات.</ref> <ref>دائرة المعارف الاسلاميه، ج 10، ص 329- 331.
اعمال زارگیران به نوعی به جادوگری شباهت دارد. آنها به شیخ خود «بابا» می‏‌گویند. بابا با چند تن از همراهان خود، ارواح خبیثه را با «زار» گرفتن از تن شخص مجنون خارج می‌کند. زارگیران گرد هم جمع می‌شوند و با نواختن دُهُلی به نام «لایبا» و زدن خیزران بر بدن شخص جن‌زده، شیطان یا جن یا روح خبیث را از تن او بیرون می‌‏کنند. حین انجام مراسم، شخص بابا از خود بیخود می‌‏شود و در ضمن این اعمال، گیاهان مخصوصی در کنار شخص جن‏‌زده دود می‌شود تا بوی آن به مشام وی برسد. ممکن است کسی که «زار» در تن او جای گرفته، توسط آن روح به وی وحی شود و به غیب‌گویی بپردازد. گاهی زنی جادوگر متصدی بیرون آوردن «زار» از تن بیمار می‏‌شود. از جمله مراسم بیرون آوردن «زار»، قربانی کردن مرغ است.
 
== آثار مربوطه ==
درباره این طایفه، کتابی به نام «اهل هوی» به زبان فارسی منتشر شده است. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 209 با ویرایش و اصلاحات در عبارات.</ref> <ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج 10، ص 329- 331.
</ref>
</ref>
==پانویس==
زعفرانيه‏ از فرق نجّاريه و پيروان شخصی به نام زعفرانی بودند.
   
   
==شرح حال==
== پانویس ==
بنا بر نقل برخی از منابع، زعفرانی ظاهرا از مردم ری بوده که در قرن سوم هجری قمری زندگی می کرد. وی معاصر حسین بن نجار بود. سمعانی در کتاب انساب نام وی را می آورد، اما فرقه ای را به او نسبت نمی دهد. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 210 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>
{{پانویس}}
 
== خصوصیات اخلاقی==
زعفرانی بنده شهرت بود و میل داشت که در تمام دنیا مشهور شود به همین جهت شخصی را به مزدوری گرفت و به مکه فرستاد تا در موسم حج او را دشنام دهد و لعنت کند تا از این راه حواس حاجیان را به خود جلب کرده و به شهرت برسد.
برخی از پیروان زعفرانیه خوردن انگور و کشمش را برای خود منع و حرام کردند و مى‏ گفتند: چون زعفرانى انگور بسيار دوست مى ‏داشت، از اين رو چيزى را كه او خيلى دوست داشت بر خود روا نمى‏ داريم. م<ref>شکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 210 با ویرایش و اصلاح و جابجای عبارات.</ref>
             
==اعتقادات==
عبد القاهر بغدادی در باره این شخص می گوید که وی همواره سخنان متناقضی بیان می کرد. می گفت که کلام خداى متعال غير اوست و هر چيزى كه غير خداى متعال باشد مخلوق است. اما در موضعی دیگر می گفت که سگ شرف دارد بر کسی که بگوید سخن خدا مخلوق است.
عزّ الدين ابن اثير، در كتاب «اللباب فى تهذيب الانساب» آورده است  که زعفرانى معتقد بود که  قرآن «محدث» و كلام او غير از اوست  و هر چيزی كه غير از او باشد، «مخلوق» است. اما  در نقلی دیگر مى‏ گفت: هركسی قائل به خلق قرآن باشد، كافر است و اين دو سخن متناقض است.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 210 با ویرایش و اصلاح و جابجایی عبارات</ref> <ref>بغدادی عبد القاهر، الفرق بين الفرق،  به اهتمام محمد زاهد بن حسن الكوثرى، قاهره،  سال 1948 میلادی، ص 126- 127</ref> <ref>بغدادی ابو منصور بن طاهر، الملل و النحل، تحقيق دکتر نادر البيرنصرى، بيروت،  سال 1970میلادی، ص 143</ref>
<ref>حسنی رازی مرتضی، تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام، به اهتمام عباس اقبال آشتيانى، تهران،  سال 1313هجری شمسی، ص 62</ref>
             
==پانویس==


[[رده: کلام ]]
{{فرق و مذاهب}}
[[رده: مذاهب کلامی ]]


<references />
[[رده:فرق و مذاهب]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش