زید بن ثابت: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۰۰۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۳: خط ۶۳:


زید از بزرگان صحابه و کاتب وحی بود<ref>ابن عساکر، پیشین، ج‌4، ص324 و جعفریان، رسول؛ تاریخ سیاسی اسلام، پیشین، ص230.</ref> و در امور قضایی و فتوی و قرائت و فرائض سرآمد بود<ref>رامیار، محمود؛ تاریخ قرآن، تهران، امیرکبیر، 1380، ص318 و ذکاوتى قراگزلو، علیرضا؛ نظام ادارى مسلمانان در صدراسلام، قم، سمت، 1384 ش، چاپ اول، ص45.</ref>. تا جایی که وی را یکی از شش نفر اصحاب فتوا<ref> الذهبی، سیر أعلام النبلاء، پیشین، ج2، ص438.</ref> و از داناترین افراد امت به فرائض دینی<ref>همان، ص431 و الزرکلى، خیر الدین؛ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دار العلم للملایین، ط الثامنة، 1989، ج‌3، ص57.</ref> و هم‌چنین یکی از چهار نفری که قرآن را در زمان رسول خدا جمع کرده است دانسته‌اند<ref> ابن سعد، پیشین، ج2، ص340.</ref>. وی یکی از شش قاضی زمان پیغمبر است<ref>ذکاوتى قراگزلو، علیرضا؛ پیشین، ص127.</ref> محمد بن عبد اللّه اسدىّ از سفیان، از خالد حذّاء، از ابو قلابة، از انس بن مالک نقل مى‌کند که مى‌گفته است پیامبر(ص) فرمود: داناترین امّت من در مسائل میراث زید بن ثابت‌ است<ref>ابن اثیر، أسد الغابة، پیشین، ج2، ص127 و الذهبی، سیر أعلام النبلاء، پیشین، ج2، ص432 و ابن سعد، پیشین، ص343 و أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر(م 463)؛ الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، مصحح على محمد البجاوى، بیروت، دار الجیل، ط الأولى، 1412/1992، ج‌2، ص539 و الحاکم النیسابوری، المستدرک، ج4، ص335.</ref>. زید بنا به خواست پیغمبر مأمور یادگیری زبان و خط یهودی(عبرانی و سریانی هم گفته‌اند) شد و آن را در مدت نه یا یازده یا پانزده روز فرا گرفت<ref> ابن اثیر، پیشین، ج2، ص127 و الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج2، ص 428 و أبو عمر، یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر؛ پیشین، ج‌2، ص539 و الزرکلى، خیر الدین؛ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دار العلم للملایین، ط الثامنة، 1989، ج‌3، ص57 و رامیار، پیشین، ص319.</ref> از عمر بن خطاب نقل شده است که: هر کس می‌خواهد در مسائل میراث سوال کند، باید به نزد زید برود<ref>ابن سعد، پیشین، ج2، ص343.</ref>. هم‌چنین بنا بر نقل منابع ابن عباس با وجود جایگاه بزرگی که در دانش داشت برای کسب علم به خانۀ زید می‌رفت و می‌گفت: «به نزد علم باید رفت چه علم به نزد کس نمی‌آید». یک بار ابن عباس رکاب اسب زید را گرفت تا او سوار شود زید گفت: اى پسر عموى رسول خدا، این کار را نکن و ابن عباس گفت: «این چنین به ما امر شده است که با دانشمندان خود این‌گونه رفتار کنیم» و زید دست او را بوسید و گفت: «این چنین به ما امر شده است که با آل بیت پیغمبرمان رفتار کنیم<ref>همان، ج2، ص344 و الزرکلى، خیر الدین؛ الأعلام، ج‌3، ص57.</ref>.»
زید از بزرگان صحابه و کاتب وحی بود<ref>ابن عساکر، پیشین، ج‌4، ص324 و جعفریان، رسول؛ تاریخ سیاسی اسلام، پیشین، ص230.</ref> و در امور قضایی و فتوی و قرائت و فرائض سرآمد بود<ref>رامیار، محمود؛ تاریخ قرآن، تهران، امیرکبیر، 1380، ص318 و ذکاوتى قراگزلو، علیرضا؛ نظام ادارى مسلمانان در صدراسلام، قم، سمت، 1384 ش، چاپ اول، ص45.</ref>. تا جایی که وی را یکی از شش نفر اصحاب فتوا<ref> الذهبی، سیر أعلام النبلاء، پیشین، ج2، ص438.</ref> و از داناترین افراد امت به فرائض دینی<ref>همان، ص431 و الزرکلى، خیر الدین؛ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دار العلم للملایین، ط الثامنة، 1989، ج‌3، ص57.</ref> و هم‌چنین یکی از چهار نفری که قرآن را در زمان رسول خدا جمع کرده است دانسته‌اند<ref> ابن سعد، پیشین، ج2، ص340.</ref>. وی یکی از شش قاضی زمان پیغمبر است<ref>ذکاوتى قراگزلو، علیرضا؛ پیشین، ص127.</ref> محمد بن عبد اللّه اسدىّ از سفیان، از خالد حذّاء، از ابو قلابة، از انس بن مالک نقل مى‌کند که مى‌گفته است پیامبر(ص) فرمود: داناترین امّت من در مسائل میراث زید بن ثابت‌ است<ref>ابن اثیر، أسد الغابة، پیشین، ج2، ص127 و الذهبی، سیر أعلام النبلاء، پیشین، ج2، ص432 و ابن سعد، پیشین، ص343 و أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر(م 463)؛ الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، مصحح على محمد البجاوى، بیروت، دار الجیل، ط الأولى، 1412/1992، ج‌2، ص539 و الحاکم النیسابوری، المستدرک، ج4، ص335.</ref>. زید بنا به خواست پیغمبر مأمور یادگیری زبان و خط یهودی(عبرانی و سریانی هم گفته‌اند) شد و آن را در مدت نه یا یازده یا پانزده روز فرا گرفت<ref> ابن اثیر، پیشین، ج2، ص127 و الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج2، ص 428 و أبو عمر، یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر؛ پیشین، ج‌2، ص539 و الزرکلى، خیر الدین؛ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دار العلم للملایین، ط الثامنة، 1989، ج‌3، ص57 و رامیار، پیشین، ص319.</ref> از عمر بن خطاب نقل شده است که: هر کس می‌خواهد در مسائل میراث سوال کند، باید به نزد زید برود<ref>ابن سعد، پیشین، ج2، ص343.</ref>. هم‌چنین بنا بر نقل منابع ابن عباس با وجود جایگاه بزرگی که در دانش داشت برای کسب علم به خانۀ زید می‌رفت و می‌گفت: «به نزد علم باید رفت چه علم به نزد کس نمی‌آید». یک بار ابن عباس رکاب اسب زید را گرفت تا او سوار شود زید گفت: اى پسر عموى رسول خدا، این کار را نکن و ابن عباس گفت: «این چنین به ما امر شده است که با دانشمندان خود این‌گونه رفتار کنیم» و زید دست او را بوسید و گفت: «این چنین به ما امر شده است که با آل بیت پیغمبرمان رفتار کنیم<ref>همان، ج2، ص344 و الزرکلى، خیر الدین؛ الأعلام، ج‌3، ص57.</ref>.»
=نقش زید در کتابت و جمع آوری قرآن=
زید از نویسندگان وحی و از حافظان قرآن بود. او خود گفته است: «...من همسایه رسول خدا بودم و چون [[وحی]] براو [[نازل]] می‌شد، می‌فرستاد پی من و من وحی را می نوشتم ....»<ref> رامیار، محمود؛ تاریخ قرآن، پیشین، ص318 و مهدوى دامغانى، محمود؛ ترجمه دلائل النبوة، تهران، علمى و فرهنگى‌، 1361 ش، چاپ اول، ج‌1، ص157.</ref> بدین ترتیب این جوان خوشبخت به عنوان یکی از [[کاتبان وحی]] شناخته شد. بلاذری می‌نویسد: «اولین کاتب رسول خدا ابی بن کعب انصاری بود، و زمانی که او حضور نداشت، زید وحی را برای رسول خدا می‌نوشت<ref>البلاذرى، أحمد بن یحیى بن جابر؛ جمل من انساب الأشراف، مصصح سهیل زکار و ریاض زرکلى، بیروت، دار الفکر، ط الأولى، 1417/1996، ج‌1، ص531 و چاپ‌زکار، ج‌2، ص191.</ref>.» آن‌چه که محققان سیره نویس برآنند این است که وحى را على(ع) و زید بن ثابت و [[زید بن ارقم]] مى‌نوشته‌اند و [[حنظلة بن ربیع تیمى]] و [[معاویة بن ابى‌سفیان]] نامه‌هاى آن حضرت را براى پادشاهان و رؤساى قبایل و برخى امور دیگر و صورت اموال [[صدقات]] و چگونگى تقسیم آن را میان افراد مى‌نوشته‌اند<ref>ابن ابى الحدید، عزالدین ابو حامد؛ جلوه ‌تاریخ‌ در شرح‌ نهج‌البلاغه ابن ‌ابى‌ الحدید‌، مترجم محمود مهدوى ‌دامغانى، تهران، نشرنى، 1375، چاپ دوم، ج1، ص‌171.</ref> و [[ابن اثیر]] معتقد است که زید وحی و غیر وحی را برای پیامبر می‌نوشت<ref> ابن اثیر، أسد الغابة، پیشین، ج‌2، ص127.</ref>. از زید بن ثابت نقل شده است که وی برای کاری نزد [[ابوبکر]] رفته بود، در حالی که [[عمر]] نیز در آن مجلس حضور داشت و عمر می‌گوید: در [[جنگ یمامه]] بسیارى از حافظان قرآن کشته شدند و مى‌ترسم که بقیه نیز در جنگ‌های دیگر کشته شوند و آیات قرآن از بین برود، به نظر من که باید قرآن را هم اکنون گردآوری کرد و زید به عمر می گوید: چگونه کارى را که رسول خدا انجام نداد را من انجام بدهم. اما پس از آن جلسه زید شروع به جمع‌آوری قرآن نمود.
بنا به گفته‌ی زید جمع آوری قرآن کاری سخت بود، چرا که وی باید تمام نسخه‌ها را جمع‌آوری می‌کرد به طوری که به گفته‌ی او [[سوره توبه]] را از (لقد جائکم رسول) تا آخر آن تنها نزد ابى‌خزیمه انصارى یافتم و هیچ ‌کس جز او در دست کس دیگر نبود است. این مصحفی که زید تدوین کرده بود تا زمان مرگ ابوبکر نزد وی بود و پس از آن به عمر سپرده شد و پس از عمر نزد حفصه دختر عمر بود، سپس عثمان بحفصه پیام داد که صحف را بمن بفرست تا از آن نسخه برداری کنم، پس از آن عثمان سایر نسخه‌ها را سوزاند و این واقعه در سال سى هجرت اتفاق افتاد. در روایت [[اهل بیت]] است که عثمان تمام مصاحف را با مصحف [[فاطمه(س)]] که به دستور پیغمبر مرتب شده و به خط [[على ابن ابی‌طالب]] بود، مقایسه کرد. [[علامه حلى]] در احکام قرائت مى‌گوید که این مصحفى که عثمان نوشت و به اطراف فرستاد همان مصحف على است که صحابه بر آن اتفاق دارند. بعضى از محققان اسلامى و مستشرقین نوشته‌اند که بهترین قرآن همان مصحفی است که ‌على بن ابى‌طالب جمع‌آورى نموده، زیرا در آن [[آیات مکى]] از [[آیات مدنى]] تفکیک شده و قرآن هم به ترتیب تاریخ نزول هر آیه‌اى مرتب شده و این بهترین طرز تدوین قرآن است و در قرآن عثمان رعایت ترتیب نشده است<ref>سید رضى، ترجمه ‌نهج‌البلاغه(سپهر)، مترجم احمدسپهرخراسانى، تهران، انتشارات ‌اشرفى، ج3، ص‌1448.</ref>.


=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس|2}}
{{پانویس|3}}


[[رده:صحابه]]
[[رده:صحابه]]
confirmed، مدیران
۳۲٬۹۷۹

ویرایش