زید بن حارثه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۱: خط ۶۱:


== جنگ موته ==
== جنگ موته ==
[[جنگ موته]] در [[جمادی الاول|جمادی‌الاولی]] سال هشتم [[هجرت]] به وقوع پيوست. در اين نبرد فرماندهی لشكر اسلام به سه نفر به ترتيب «زيد بن حارثه»، [[جعفر بن ابی‏‌طالب]] و «عبد الله بن رواحه» داده شد كه در صورت [[شهادت]] هر كدام، فرماندهی به ديگری منتقل شود؛ محققان [[شيعه]] معتقدند كه حضرت جعفر فرمانده كل بود و زيد و عبد‌الله معاونان او بودند.
[[جنگ موته]] در [[جمادی الاول|جمادی‌الاولی]] سال هشتم [[هجرت]] به وقوع پيوست. در اين نبرد فرماندهی لشكر اسلام به سه نفر به ترتيب «زيد بن حارثه»، [[جعفر بن ابی‏‌طالب]] و «عبد الله بن رواحه» داده شد كه در صورت [[شهادت]] هر كدام، فرماندهی به ديگری منتقل شود؛ محققان [[مذهب شیعه|شيعه]] معتقدند كه حضرت جعفر فرمانده كل بود و زيد و عبد‌الله معاونان او بودند.


هنگامی كه رزمندگان اسلام به وادی «معان» رسيدند، با خبر شدند كه «هرقل فرمانده ارتش روم» به همراهی صد هزار نفر از روميان و صد هزار نفر از اعراب آماده جنگ با لشكر اسلام شده‌‏اند، سپاه اسلام كه نيروهای رزمنده‌‏اش از سه هزار نفر تجاور نمی‌كرد، مدت دو شب در «معان» ماندند تا تصميم بگيرند به پيشروی ادامه دهند و با روميان بجنگندند و يا از پيامبر (صلی الله علیه) دستور مجددی دريافت كنند. در اين موقعيت «عبد الله رواحه» اين افسر فداكار و با فضيلت از جای برخاست و با سخنان آتشين تمام نيروهای تحت فرماندهی را آماده مبارزه كرد.
هنگامی كه رزمندگان اسلام به وادی «معان» رسيدند، با خبر شدند كه «هرقل فرمانده ارتش روم» به همراهی صد هزار نفر از روميان و صد هزار نفر از اعراب آماده جنگ با لشكر اسلام شده‌‏اند، سپاه اسلام كه نيروهای رزمنده‌‏اش از سه هزار نفر تجاور نمی‌كرد، مدت دو شب در «معان» ماندند تا تصميم بگيرند به پيشروی ادامه دهند و با روميان بجنگندند و يا از پيامبر (صلی الله علیه و آله) دستور مجددی دريافت كنند. در اين موقعيت «عبد الله رواحه» اين افسر فداكار و با فضيلت از جای برخاست و با سخنان آتشين تمام نيروهای تحت فرماندهی را آماده مبارزه كرد.


پس از سخنان عبد الله رواحه سپاه اسلام به حركت خود ادامه داد. هر دو سپاه در نقطه‏‌ای به نام «شارف» با هم روبرو شدند، ولی بنا به مصالح نظامی سپاه اسلام مقداری عقب نشينی كرد و در سرزمين موته فرود آمد.
پس از سخنان عبد الله رواحه سپاه اسلام به حركت خود ادامه داد. هر دو سپاه در نقطه‏‌ای به نام «شارف» با هم روبرو شدند، ولی بنا به مصالح نظامی سپاه اسلام مقداری عقب نشينی كرد و در سرزمين موته فرود آمد.
خط ۷۰: خط ۷۰:
جعفر بن ابی‌طالب حملات شجاعانه‏‌ای كرد و در حالی‏كه رجز می‌خواند، به قلب دشمن حمله می‌برد؛ تا آن كه نيروهای [[روم]] اطراف او را محاصره كردند. ابتدا دست راست او قطع گرديد، او برای اين كه پرچم سپاه به زمين نيفتد پرچم را به دست چپ گرفت. وقتی دست چپ او را قطع كردند با بازوان خود پرچم را به سينه چسبانيد. سرانجام در حالی كه بيش از هشتاد زخم بر بدن و سر صورتش وارد شده بود، روی زمين افتاد و به درجه عظمای شهادت نائل گرديد.
جعفر بن ابی‌طالب حملات شجاعانه‏‌ای كرد و در حالی‏كه رجز می‌خواند، به قلب دشمن حمله می‌برد؛ تا آن كه نيروهای [[روم]] اطراف او را محاصره كردند. ابتدا دست راست او قطع گرديد، او برای اين كه پرچم سپاه به زمين نيفتد پرچم را به دست چپ گرفت. وقتی دست چپ او را قطع كردند با بازوان خود پرچم را به سينه چسبانيد. سرانجام در حالی كه بيش از هشتاد زخم بر بدن و سر صورتش وارد شده بود، روی زمين افتاد و به درجه عظمای شهادت نائل گرديد.


پس از وی «زيد بن حارثه» پرچم فرماندهی را به دست گرفت و با شهامت بسيار جنگيد و سپاه را فرماندهی نمود تا اینکه به شهادت رسيد<ref>اسدالغایه فی معرفه الصحابه، ج 2، ص 227.</ref>. سپس نوبت «عبدالله بن رواحه» شد، پرچم را برافراشت. او هم جوانمردانه جنگيد تا به درجه شهادت نايل آمد. پس از شهادت این سه، سپاهیان [[خالد بن ولید]] که فردی شجاع و جنگ‌آور بود را به فرماندهی انتخاب کردند. اما [[مسلمانان]] که از عده کمتری نسبت به دشمن برخوردار بودند مجبور به عقب‌نشینی و فرار از مهلکه شدند. مردم مدینه که از جریان جنگ آگاه شده بودند در استقبال از سپاه مغموم، آنان را «فراریان خائن» خوانده و بر سرشان خاک ریختند.
پس از وی «زيد بن حارثه» پرچم فرماندهی را به دست گرفت و با شهامت بسيار جنگيد و سپاه را فرماندهی نمود تا اینکه به شهادت رسيد<ref>اسدالغایه فی معرفه الصحابه، ج 2، ص 227.</ref>. سپس نوبت «عبدالله بن رواحه» شد، پرچم را برافراشت. او هم جوانمردانه جنگيد تا به درجه شهادت نايل آمد. پس از شهادت این سه، سپاهیان [[خالد بن ولید]] که فردی شجاع و جنگ‌آور بود را به فرماندهی انتخاب کردند. اما [[مسلمان|مسلمانان]] که از عده کمتری نسبت به دشمن برخوردار بودند مجبور به عقب‌نشینی و فرار از مهلکه شدند. مردم مدینه که از جریان جنگ آگاه شده بودند در استقبال از سپاه مغموم، آنان را «فراریان خائن» خوانده و بر سرشان خاک ریختند.


== درگذشت زید ==
== درگذشت زید ==
confirmed، مدیران
۳۳٬۰۴۴

ویرایش