سالمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'مى‏ گفت' به 'مى‏‌گفت'
جز (جایگزینی متن - 'عبد ال' به 'عبدال')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏ گفت' به 'مى‏‌گفت')
خط ۱۱: خط ۱۱:
در کتاب «الغنیه» آمده است که: سالمیه مى‏ گویند: خداوند در هر مکان حاضر است و فرق بین [[عرش]] و غیر آن نیست. معتقدند که خداوند درباره بندگان اراده طاعت کند نه معصیت. ابلیس بار دوم به [[آدم]] سجده کرد ولى هرگز به [[بهشت]] اندر نیامد.
در کتاب «الغنیه» آمده است که: سالمیه مى‏ گویند: خداوند در هر مکان حاضر است و فرق بین [[عرش]] و غیر آن نیست. معتقدند که خداوند درباره بندگان اراده طاعت کند نه معصیت. ابلیس بار دوم به [[آدم]] سجده کرد ولى هرگز به [[بهشت]] اندر نیامد.
خداوند در روز [[قیامت|قیامت]] به صورت آدمى محمدى بر انس و جن و ملائکه و حیوانات ظاهر مى ‏شود، و کافران هم خداوند را مى ‏بینند، و خدا از ایشان بازخواست مى ‏نماید. [[ابو نصر سراج طوسى]] (در گذشته در 370 ه) در کتاب خود «اللمع» آورده که از احمد بن سالم از معنى این حدیث پیغمبر (ص) پرسیدند که فرمود: «اطیب ما اکل الرجل من کسب یده»، یعنى: آنچه را که مرد از کسب دستش بخورد، گواراترین چیز است.
خداوند در روز [[قیامت|قیامت]] به صورت آدمى محمدى بر انس و جن و ملائکه و حیوانات ظاهر مى ‏شود، و کافران هم خداوند را مى ‏بینند، و خدا از ایشان بازخواست مى ‏نماید. [[ابو نصر سراج طوسى]] (در گذشته در 370 ه) در کتاب خود «اللمع» آورده که از احمد بن سالم از معنى این حدیث پیغمبر (ص) پرسیدند که فرمود: «اطیب ما اکل الرجل من کسب یده»، یعنى: آنچه را که مرد از کسب دستش بخورد، گواراترین چیز است.
احمد بن سالم گفت کسب [[سنت رسول اللّه (ص)]] و توکل حال او بوده است و از این جهت کسب را براى امت خود سنت قرار داده و از توکل ایشان چیزى نفرموده، زیرا آگاه به ضعف اراده آنان بوده است. در کتاب «الغنیه» آمده که سالمیه مى‏ گفتند خداوند را رازى است که اگر آن را آشکار کند تدبیر باطل شود و [[انبیاء|انبیاء]] را نیز رازى، اگر آن را بازگویند [[نبوت]] باطل گردد و علما را نیز رازى، که اگر آن راآشکار کنند، علم باطل شود.
احمد بن سالم گفت کسب [[سنت رسول اللّه (ص)]] و توکل حال او بوده است و از این جهت کسب را براى امت خود سنت قرار داده و از توکل ایشان چیزى نفرموده، زیرا آگاه به ضعف اراده آنان بوده است. در کتاب «الغنیه» آمده که سالمیه مى‏‌گفتند خداوند را رازى است که اگر آن را آشکار کند تدبیر باطل شود و [[انبیاء|انبیاء]] را نیز رازى، اگر آن را بازگویند [[نبوت]] باطل گردد و علما را نیز رازى، که اگر آن راآشکار کنند، علم باطل شود.
در کتاب «اللمع» آمده که احمد بن سالم بر [[بایزید بسطامى|بایزید بسطامى]] به واسطه شطحیاتى که در حال فنا از او صادر می شد و مى‏ گفت سبحانى سبحانى، ما اعظم شانى سخت اعتراض مى‏ کرد و این سخنان را کفر مى ‏دانست. در «کشف المحجوب» آمده که اکثر سالمیه از [[حلولیه|حلولیه]] بوده‏ اند.<ref>محمد جواد مشکور، تاریخ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی،چاپ دوم، ص 210 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>
در کتاب «اللمع» آمده که احمد بن سالم بر [[بایزید بسطامى|بایزید بسطامى]] به واسطه شطحیاتى که در حال فنا از او صادر می شد و مى‏‌گفت سبحانى سبحانى، ما اعظم شانى سخت اعتراض مى‏ کرد و این سخنان را کفر مى ‏دانست. در «کشف المحجوب» آمده که اکثر سالمیه از [[حلولیه|حلولیه]] بوده‏ اند.<ref>محمد جواد مشکور، تاریخ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی،چاپ دوم، ص 210 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>


==پانویس==  
==پانویس==  
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش