سقیفه بنی ساعده: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۰: خط ۷۰:


== علت به رسمیت شناختن خلافت ابوبکر ==
== علت به رسمیت شناختن خلافت ابوبکر ==
حقیقت این است که آن دسته از اصحاب نزدیک پیامبر(صلی الله علیه) که روحشان با پیام وحی آشنا شده بود، با ابوبکر بیعت نکردند و او را به رسمیت نشناختند. عده‌ای از این گروه تحت عنوان «مرتدین» در «واقعه» رده به شدت سرکوب شدند تا آنجا که عمر نیز به عمل آنان اعتراض کرد<ref> تاریخ ابن کثیر، ج6، ص 311.</ref>.
حقیقت این است که آن دسته از اصحاب نزدیک پیامبر (صلی الله علیه) که روحشان با پیام وحی آشنا شده بود، با ابوبکر بیعت نکردند و او را به رسمیت نشناختند. عده‌ای از این گروه تحت عنوان «مرتدین» در «واقعه» رده به شدت سرکوب شدند تا آنجا که عمر نیز به عمل آنان اعتراض کرد<ref> تاریخ ابن کثیر، ج6، ص 311.</ref>.
عده‌ای دیگر نیز زمانی بیعت را پذیرفتند که پیشوای آنان علی(علیه‌السلام) برای حفظ اصل اسلام، به ناچار و اجبار با ابوبکر بیعت کرد. از جمله این افراد، ابوالهیثم، سهل بن حنیف، ذوالشهادتین، [[مقداد]]، زبیر بن عوام و... بودند.
عده‌ای دیگر نیز زمانی بیعت را پذیرفتند که پیشوای آنان علی (علیه‌السلام) برای حفظ اصل اسلام، به ناچار و اجبار با ابوبکر بیعت کرد. از جمله این افراد، [[ابوالهیثم]]، [[سهل بن حنیف]]، [[ذوالشهادتین]]، [[مقداد]]، [[زبیر بن عوام]] و... بودند.
اما توده مردم با اصل و محتوای اسلام بیگانه بودند؛ از این رو، از درک چرایی انتخاب علی(علیه‌السلام) به جانشینی پیامبر(صلی الله علیه) عاجز و به اهمیت و جایگاه آن پی نبرده بودند. بدین جهت، آن هنگام که امیرمؤمنان علی(علیه‌السلام) به دفاع از حق غصب شده خویش می‌پردازد و بر ادعای خویش برهان می‌آورد، آنان در پاسخ می‌گویند:
اما توده مردم با اصل و محتوای اسلام بیگانه بودند؛ از این رو، از درک چرایی انتخاب علی (علیه‌السلام) به جانشینی پیامبر (صلی الله علیه) عاجز و به اهمیت و جایگاه آن پی نبرده بودند. بدین جهت، آن هنگام که امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) به دفاع از حق غصب شده خویش می‌پردازد و بر ادعای خویش برهان می‌آورد، آنان در پاسخ می‌گویند:
«اگر زودتر از ابوبکر از ما بیعت می‌خواستی، با تو بیعت می‌کردیم.»
«اگر زودتر از ابوبکر از ما بیعت می‌خواستی، با تو بیعت می‌کردیم.»  
آنان هنوز در نیافته بودند که خلافت و جانشینی پیامبر(صلی الله علیه)، انتقال قدرت از یکی به دیگری نیست تا هر آن کس که در مسند قدرت قرار گرفت و بر اوضاع مسلط شد، خلیفه باشد. عجر آنها از درک انتخاب علی(علیه‌السلام)- که در جهت تداوم انقلاب پیامبر(صلی الله علیه) بود و علی(علیه‌السلام) از نادر افرادی به شمار می‌رفت که از نخستین سال‌های [[بعثت]] پیامبر(صلی الله علیه) به همین منظور پرورش یافته بود- باعث شد فردی چون ابوبکر در جایگاه جانشینی پیامبر(صلی الله علیه) بنشیند، در حالی که ابوبکر خود نیز به ضعف خویش آگاه بود و می‌گفت:«أقیلونی أقیلونی فلست بخیرکم و علیُ فیکم<ref> تاریخ طبری، ج3، ص 211.</ref>؛ مرا وا گذارید، مرا واگذارید چرا که با وجود علی (علیه‌السلام) در بین شما، من برترین فرد شما نیستم.»
 
آنان هنوز در نیافته بودند که خلافت و جانشینی پیامبر (صلی الله علیه)، انتقال قدرت از یکی به دیگری نیست تا هر آن کس که در مسند قدرت قرار گرفت و بر اوضاع مسلط شد، خلیفه باشد. عجر آنها از درک انتخاب علی (علیه‌السلام)- که در جهت تداوم انقلاب پیامبر (صلی الله علیه) بود و علی (علیه‌السلام) از نادر افرادی به شمار می‌رفت که از نخستین سال‌های [[بعثت]] پیامبر (صلی الله علیه) به همین منظور پرورش یافته بود- باعث شد فردی چون ابوبکر در جایگاه جانشینی پیامبر (صلی الله علیه) بنشیند، در حالی که ابوبکر خود نیز به ضعف خویش آگاه بود و می‌گفت:«أقیلونی أقیلونی فلست بخیرکم و علیُ فیکم<ref> تاریخ طبری، ج3، ص 211.</ref>؛ مرا وا گذارید، مرا واگذارید چرا که با وجود علی (علیه‌السلام) در بین شما، من برترین فرد شما نیستم.»


== انحراف بزرگ ==
== انحراف بزرگ ==
confirmed، مدیران
۳۲٬۹۸۵

ویرایش