confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۶
ویرایش
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
== علت به رسمیت شناختن خلافت ابوبکر == | == علت به رسمیت شناختن خلافت ابوبکر == | ||
حقیقت این است که آن دسته از اصحاب نزدیک پیامبر(صلی الله علیه) که روحشان با پیام وحی آشنا شده بود، با ابوبکر بیعت نکردند و او را به رسمیت نشناختند. عدهای از این گروه تحت عنوان «مرتدین» در «واقعه» رده به شدت سرکوب شدند تا آنجا که عمر نیز به عمل آنان اعتراض کرد<ref> تاریخ ابن کثیر، ج6، ص 311.</ref>. | حقیقت این است که آن دسته از اصحاب نزدیک پیامبر (صلی الله علیه) که روحشان با پیام وحی آشنا شده بود، با ابوبکر بیعت نکردند و او را به رسمیت نشناختند. عدهای از این گروه تحت عنوان «مرتدین» در «واقعه» رده به شدت سرکوب شدند تا آنجا که عمر نیز به عمل آنان اعتراض کرد<ref> تاریخ ابن کثیر، ج6، ص 311.</ref>. | ||
عدهای دیگر نیز زمانی بیعت را پذیرفتند که پیشوای آنان علی(علیهالسلام) برای حفظ اصل اسلام، به ناچار و اجبار با ابوبکر بیعت کرد. از جمله این افراد، | عدهای دیگر نیز زمانی بیعت را پذیرفتند که پیشوای آنان علی (علیهالسلام) برای حفظ اصل اسلام، به ناچار و اجبار با ابوبکر بیعت کرد. از جمله این افراد، [[ابوالهیثم]]، [[سهل بن حنیف]]، [[ذوالشهادتین]]، [[مقداد]]، [[زبیر بن عوام]] و... بودند. | ||
اما توده مردم با اصل و محتوای اسلام بیگانه بودند؛ از این رو، از درک چرایی انتخاب علی(علیهالسلام) به جانشینی پیامبر(صلی الله علیه) عاجز و به اهمیت و جایگاه آن پی نبرده بودند. بدین جهت، آن هنگام که امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) به دفاع از حق غصب شده خویش میپردازد و بر ادعای خویش برهان میآورد، آنان در پاسخ میگویند: | اما توده مردم با اصل و محتوای اسلام بیگانه بودند؛ از این رو، از درک چرایی انتخاب علی (علیهالسلام) به جانشینی پیامبر (صلی الله علیه) عاجز و به اهمیت و جایگاه آن پی نبرده بودند. بدین جهت، آن هنگام که امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) به دفاع از حق غصب شده خویش میپردازد و بر ادعای خویش برهان میآورد، آنان در پاسخ میگویند: | ||
«اگر زودتر از ابوبکر از ما بیعت میخواستی، با تو بیعت میکردیم.» | «اگر زودتر از ابوبکر از ما بیعت میخواستی، با تو بیعت میکردیم.» | ||
آنان هنوز در نیافته بودند که خلافت و جانشینی پیامبر(صلی الله علیه)، انتقال قدرت از یکی به دیگری نیست تا هر آن کس که در مسند قدرت قرار گرفت و بر اوضاع مسلط شد، خلیفه باشد. عجر آنها از درک انتخاب علی(علیهالسلام)- که در جهت تداوم انقلاب پیامبر(صلی الله علیه) بود و علی(علیهالسلام) از نادر افرادی به شمار میرفت که از نخستین سالهای [[بعثت]] پیامبر(صلی الله علیه) به همین منظور پرورش یافته بود- باعث شد فردی چون ابوبکر در جایگاه جانشینی پیامبر(صلی الله علیه) بنشیند، در حالی که ابوبکر خود نیز به ضعف خویش آگاه بود و میگفت:«أقیلونی أقیلونی فلست بخیرکم و علیُ فیکم<ref> تاریخ طبری، ج3، ص 211.</ref>؛ مرا وا گذارید، مرا واگذارید چرا که با وجود علی (علیهالسلام) در بین شما، من برترین فرد شما نیستم.» | |||
آنان هنوز در نیافته بودند که خلافت و جانشینی پیامبر (صلی الله علیه)، انتقال قدرت از یکی به دیگری نیست تا هر آن کس که در مسند قدرت قرار گرفت و بر اوضاع مسلط شد، خلیفه باشد. عجر آنها از درک انتخاب علی (علیهالسلام)- که در جهت تداوم انقلاب پیامبر (صلی الله علیه) بود و علی (علیهالسلام) از نادر افرادی به شمار میرفت که از نخستین سالهای [[بعثت]] پیامبر (صلی الله علیه) به همین منظور پرورش یافته بود- باعث شد فردی چون ابوبکر در جایگاه جانشینی پیامبر (صلی الله علیه) بنشیند، در حالی که ابوبکر خود نیز به ضعف خویش آگاه بود و میگفت:«أقیلونی أقیلونی فلست بخیرکم و علیُ فیکم<ref> تاریخ طبری، ج3، ص 211.</ref>؛ مرا وا گذارید، مرا واگذارید چرا که با وجود علی (علیهالسلام) در بین شما، من برترین فرد شما نیستم.» | |||
== انحراف بزرگ == | == انحراف بزرگ == |