سوره تبارک: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۵: خط ۶۵:
و احاديث در اين زمينه بسيار است.
و احاديث در اين زمينه بسيار است.
البته اينهمه آثار عظيم مربوط به خواندن بدون فكر و عمل نيست ، هدف خواندنى است آميخته با الهام گرفتن براى عمل<ref>تفسير نمونه ج : 24ص :314.</ref>.
البته اينهمه آثار عظيم مربوط به خواندن بدون فكر و عمل نيست ، هدف خواندنى است آميخته با الهام گرفتن براى عمل<ref>تفسير نمونه ج : 24ص :314.</ref>.
=داستان سوره ملک=
بحث روایتی (روایاتی در ذیل جمله: (لیبلوکم ایکم احسن عملا) و در ذیل برخی دیگر از آیات گذشته) در [[کافی]] به سند خود از سفیان بن عیینه از [[امام صادق(ع)]] روایت کرده که در ذیل آیه (لیبلوکم ایکم احسن عملا) فرموده منظور این نیست که معلوم کند کدامیک بیشتر عمل می کنید، بلکه منظور این است که معلوم کند عمل شما کدامش صواب تر و درست تر است، و درستی عمل به خشیت از خدا و نیت صادقه است، (خلاصه منظور مقدار نیست بلکه کیفیت است).
آنگاه فرمود: و مهم هم همان کیفیت است، انجام خود عمل خیلی دشوار نیست، این دشوار است که انسان آن را خالص انجام دهد، و همچنان خالص باقیش بدارد، و آگاه باشید که عمل خالص آن عملی است که نخواهی مردم تو را در برابر آن بستایند، و جز خدا کسی را منظور نداشته باشی. آری نیت مهم تر از عمل است، آگاه و هوشیار باشید که ارزش عمل به همان نیت است. و در پایان این آیه را تلاوت کردند: (کل یعمل علی شاکلته) یعنی هر کسی بر نیت خود عمل می کند.
و در [[مجمع البیان]] آمده که ابو قتاده گفت: من از [[رسول خدا(ص)]] از جمله (ایکم احسن عملا) پرسیدم، که منظور از آن چیست؟ فرمود: منظور این که کدام یک از شما عقل بهتری دارید. آنگاه فرمود: عقل آن کس از شما کاملتر است که خوفش از خدا بیشتر باشد، و بهتر در اوامر و نواهی او نظر کند، هر چند که عمل مستحبی او کمتر باشد.
و نیز در همان کتاب از ابن عمر نقل کرده که گفت: رسول خدا(ص) آیه (تبارک الذی بیده الملک... ایکم احسن عملا) را تلاوت کرد، و در معنای جمله آخر فرمود: یعنی کدامتان از حرامهای خدا بیشتر می پرهیزد، و واجبات خدا را سریع تر انجام می دهد.
و در تفسیر قمی در ذیل آیه شریفه (الذی خلق سبع سموات طباقا) آمده که یعنی روی هم قرار گرفته اند.
و در همان کتاب درباره جمله (من تفاوت) فرموده: یعنی از فساد. و نیز در همان کتاب در ذیل جمله (ثم ارجع البصر) آمده که: در ملکوت آسمانها و زمین نظر بیفکن.
و در همان کتاب درباره جمله (بمصابیح) آمده که: یعنی به ستارگان.
و در همان کتاب درباره جمله (سمعوا لها شهیقا) آمده: یعنی صدای افتادن در آتش را می شنوند.
و در همان کتاب در رابطه با جمله (تکاد تمیز من الغیظ) آمده: یعنی غیظ بر دشمنان خدا.
و در همان کتاب درباره جمله (و قالوا لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر) آمده که فرمود: منظور این نیست که گوشها نشنیدند، و فهم ها درک نکردند، نه، هم شنیدند و هم درک کردند، ولی اطاعت نکردند و نپذیرفتند، دلیل بر اینکه هم شنیدند و هم فهمیدند این است که می فرماید: (فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعیر).
مولف: معنی این آیه دلالت دارد بر اینکه منظور از نشنیدن و تعقل نکردن همان اطاعت نکردن و نپذیرفتن بعد از شنیدن و فهمیدن است، و خدای تعالی همین جمله (اگر می شنیدیم و می فهمیدیم) را اعتراف به گناه خواند، و معلوم است که وقتی عملی گناه می شود که فاعلش به بدی آن عمل علم داشته باشد، یا علم سمعی یعنی دلیل نقلی، و یا علم عقلی یعنی دلیل عقلی.
بحث روایتی (روایتی دال بر اینکه قلب بر چهار قسم است، درذیل آیه (افمن یمشی مکبا علی وجهه...)
در کافی به سند خود از سعد از [[ابی جعفر(ع)]] روایت کرده که فرمود: قلب چهار قسم است،
قلبی است که در آن هم نفاق است و هم ایمان، و قلبی است به کلی منکوس و زیر و رو شده، و قلبی است مطبوع و مهر شده، و قلبی است از هر، پرسیدم قلب ازهر کدام است؟ فرمود قلبی است که در آن نوری چون چراغ هست.
و اما قلب مطبوع قلب منافق است، و قلب از هر قلب مؤمن است، اگر خدا به او نعمتی دهد شکر می گزارد، و اگر مبتلایش کند صبر می کند. و اما قلب منکوس قلب [[مشرک]] است، آنگاه این آیه را در معنای قلب منکوس تلاوت کرد: (افمن یمشی مکبا علی وجهه اهدی امن یمشی سویا علی صراط مستقیم)، و اما قلبی که هم نفاق در آن هست و هم [[ایمان]] قلب مردمی است که در طایف بودن د، اگر اجل یکی از آنها در حال نفاق می رسید، هلاک شده بود، و اگر در حال ایمان می مرد نجات می یافت.
مؤلف: این روایت را [[تفسیر برهان]] هم از [[ابن بابویه]] و او به سند خود از فضیل از سعد خفاف از ابی جعفر(ع) نقل کرده، در نقل وی آمده: قلب چهار قسم است تا آخر این حدیث نقل کرده و لیکن در (قلب ازهر) کلمه (انور) را زیادی دارد، (قلب ازهر انور).
و اما اینکه امام فرمود: (قلب مردمی که در طائف بودند) منظور از طائف چند فرسنگی مکه معظمه نیست بلکه منظور از طائف شیطانی است که بسیار به سراغ دل آدمی می آید، و پیرامون دل [[طواف]] می کند، همچنان که فرمود: (ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون)، پس معنای روایت چنین است که قومی با طائف شیطانی زندگی می کنند، و شیطان لحظه به لحظه پیرامون دلشان طواف می کند تا بمیرند، اگر در حالی که همان [[شیطان]] طوافگر با ایشان باشد بمیرند، هلاک شده اند، و اگر در حال ایمان بمیرند نجات یافته اند.


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۱۹ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۳

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

سوره تبارک
نام سوره تبارک
نام‌های دیگر سوره مُلْک مالغه – واقیه – متجیه - مناعه
شماره سوره ۶۷
ترتیب نزول ۷۷
جزء ۲۹
مکی/مدنی مکی
تعداد آیات ۳۰

سوره مُلْک یا سوره تَبارَ‌ک، در مدینه نازل شده و داراى 30 آیه است. این سوره، که سرآغاز جزء 29 قرآن مجید است، از سوره هائى است که ـ بنابر مشهور ـ تمام آن در مکّه نازل شده، همان گونه که غالب سوره هاى این جزء مکّى است، بلکه، به گفته بعضى از مفسران، تمام سوره هاى این جزء «مکّى» است، به عکس سوره هاى جزء قبل که مدنى بود. سوره ملک که نام دیگرش سوره تَبارَ‌ک و سوره منجیة (نجات بخش) و نام واقیة یا مانعة است (زیرا تلاوت کننده، خود را از عذاب الهى یا عذاب قبر نگاه مى دارد) از سوره هاى بسیار پرفضیلت قرآن مى باشد.

نامهای دیگر

تبارک (مبارک) – مالغه (جلوگیری کننده) - واقیه (نگه دارنده) – متجیه (نجات دهنده) – مناعه (بازدارنده)

محتواى سوره ملك

اين سوره كه سرآغاز جزء 29 قرآن مجيد است از سوره‏‌هائى است كه بنابر مشهور ، تمام آن در مكه نازل شده ، همانگونه كه غالب سوره‌‏هاى اين جزء مكى است ، بلكه به گفته بعضى از مفسران تمام سوره‏‌هاى اين جزء مكى است به عكس سوره‏هاى جزء قبل كه مدنى بود ، ولى چنانكه خواهيم گفت : سوره دهر ( يا سوره انسان ) از اين قاعده مستثنى است و در مدينه نازل شده است .

سوره ملك كه نام ديگرش سوره منجية ( نجاتبخش ) و نام سومش واقية يا مانعة است ( زيرا تلاوت‏كننده خود را از عذاب الهى يا عذاب قبر نگاه مى‏دارد ) از سوره‏هاى بسيار پرفضيلت قرآن مى‏باشد ، و مسائل زيادى در آن مطرح شده كه عمدتا بر سه محور دور مى‏زند.

  1. بحثهائى پيرامون مبدأ و صفات خداوند، و نظام شگفت‏انگيز خلقت مخصوصا آفرينش آسمانها و ستارگان، و آفرينش زمين و مواهب آن، و همچنين آفرينش پرندگان، و آبهاى جارى و آفرينش گوش و چشم و ابزار شناخت.
  2. بحثهائى پيرامون معاد و عذاب دوزخ ، و گفتگوهاى ماموران عذاب با دوزخيان ، و مانند آن[۱].
  3. انذار و تهديد كافران و ظالمان به انواع عذابهاى دنيا و آخرت.

و به گفته بعضى از نظر محور اصلى تمام سوره را همان مالكيت و حاكميت خدا تشكيل میدهد كه در نخستين آيه آمده است.


فضيلت تلاوت سوره

روايات زيادى در فضيلت اين سوره از پيامبر(ص) و ائمه اهلبيت(ع) نقل شده است : از جمله در حديثى از پيامبر(ص) مى‏خوانيم : من قرأ سورة تبارك فكانما احيا ليلة القدر ! : كسى كه سوره تبارك را بخواند چنان است كه گوئى شب قدر را احيا داشته .

و در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است : وددت ان تبارك الملك فى قلب كل مؤمن : دوست مى‏داشتم كه سوره تبارك در قلب همه مؤمنان ثبت بود.

در حديثى از امام باقر(ع) مى‏خوانيم كه فرمود : سورة الملك هى المانعة تمنع من عذاب القبر ، و هى مكتوبة فى التوراة سورة الملك و من قرأها فى ليلة فقد اكثر ، و اطاب ، و لم يكتب من الغافلين ... سوره ملك سوره مانعه است ، يعنى از عذاب قبر ممانعت مى‏كند ، و در تورات به همين نام ثبت است ، كسى كه آنرا در شبى بخواند بسيار خوانده ، و خوب خوانده ، و از غافلان محسوب نمى‏شود[۲].

و احاديث در اين زمينه بسيار است. البته اينهمه آثار عظيم مربوط به خواندن بدون فكر و عمل نيست ، هدف خواندنى است آميخته با الهام گرفتن براى عمل[۳].

داستان سوره ملک

بحث روایتی (روایاتی در ذیل جمله: (لیبلوکم ایکم احسن عملا) و در ذیل برخی دیگر از آیات گذشته) در کافی به سند خود از سفیان بن عیینه از امام صادق(ع) روایت کرده که در ذیل آیه (لیبلوکم ایکم احسن عملا) فرموده منظور این نیست که معلوم کند کدامیک بیشتر عمل می کنید، بلکه منظور این است که معلوم کند عمل شما کدامش صواب تر و درست تر است، و درستی عمل به خشیت از خدا و نیت صادقه است، (خلاصه منظور مقدار نیست بلکه کیفیت است). آنگاه فرمود: و مهم هم همان کیفیت است، انجام خود عمل خیلی دشوار نیست، این دشوار است که انسان آن را خالص انجام دهد، و همچنان خالص باقیش بدارد، و آگاه باشید که عمل خالص آن عملی است که نخواهی مردم تو را در برابر آن بستایند، و جز خدا کسی را منظور نداشته باشی. آری نیت مهم تر از عمل است، آگاه و هوشیار باشید که ارزش عمل به همان نیت است. و در پایان این آیه را تلاوت کردند: (کل یعمل علی شاکلته) یعنی هر کسی بر نیت خود عمل می کند.

و در مجمع البیان آمده که ابو قتاده گفت: من از رسول خدا(ص) از جمله (ایکم احسن عملا) پرسیدم، که منظور از آن چیست؟ فرمود: منظور این که کدام یک از شما عقل بهتری دارید. آنگاه فرمود: عقل آن کس از شما کاملتر است که خوفش از خدا بیشتر باشد، و بهتر در اوامر و نواهی او نظر کند، هر چند که عمل مستحبی او کمتر باشد. و نیز در همان کتاب از ابن عمر نقل کرده که گفت: رسول خدا(ص) آیه (تبارک الذی بیده الملک... ایکم احسن عملا) را تلاوت کرد، و در معنای جمله آخر فرمود: یعنی کدامتان از حرامهای خدا بیشتر می پرهیزد، و واجبات خدا را سریع تر انجام می دهد.

و در تفسیر قمی در ذیل آیه شریفه (الذی خلق سبع سموات طباقا) آمده که یعنی روی هم قرار گرفته اند. و در همان کتاب درباره جمله (من تفاوت) فرموده: یعنی از فساد. و نیز در همان کتاب در ذیل جمله (ثم ارجع البصر) آمده که: در ملکوت آسمانها و زمین نظر بیفکن. و در همان کتاب درباره جمله (بمصابیح) آمده که: یعنی به ستارگان. و در همان کتاب درباره جمله (سمعوا لها شهیقا) آمده: یعنی صدای افتادن در آتش را می شنوند. و در همان کتاب در رابطه با جمله (تکاد تمیز من الغیظ) آمده: یعنی غیظ بر دشمنان خدا. و در همان کتاب درباره جمله (و قالوا لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر) آمده که فرمود: منظور این نیست که گوشها نشنیدند، و فهم ها درک نکردند، نه، هم شنیدند و هم درک کردند، ولی اطاعت نکردند و نپذیرفتند، دلیل بر اینکه هم شنیدند و هم فهمیدند این است که می فرماید: (فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعیر). مولف: معنی این آیه دلالت دارد بر اینکه منظور از نشنیدن و تعقل نکردن همان اطاعت نکردن و نپذیرفتن بعد از شنیدن و فهمیدن است، و خدای تعالی همین جمله (اگر می شنیدیم و می فهمیدیم) را اعتراف به گناه خواند، و معلوم است که وقتی عملی گناه می شود که فاعلش به بدی آن عمل علم داشته باشد، یا علم سمعی یعنی دلیل نقلی، و یا علم عقلی یعنی دلیل عقلی.

بحث روایتی (روایتی دال بر اینکه قلب بر چهار قسم است، درذیل آیه (افمن یمشی مکبا علی وجهه...) در کافی به سند خود از سعد از ابی جعفر(ع) روایت کرده که فرمود: قلب چهار قسم است، قلبی است که در آن هم نفاق است و هم ایمان، و قلبی است به کلی منکوس و زیر و رو شده، و قلبی است مطبوع و مهر شده، و قلبی است از هر، پرسیدم قلب ازهر کدام است؟ فرمود قلبی است که در آن نوری چون چراغ هست.

و اما قلب مطبوع قلب منافق است، و قلب از هر قلب مؤمن است، اگر خدا به او نعمتی دهد شکر می گزارد، و اگر مبتلایش کند صبر می کند. و اما قلب منکوس قلب مشرک است، آنگاه این آیه را در معنای قلب منکوس تلاوت کرد: (افمن یمشی مکبا علی وجهه اهدی امن یمشی سویا علی صراط مستقیم)، و اما قلبی که هم نفاق در آن هست و هم ایمان قلب مردمی است که در طایف بودن د، اگر اجل یکی از آنها در حال نفاق می رسید، هلاک شده بود، و اگر در حال ایمان می مرد نجات می یافت. مؤلف: این روایت را تفسیر برهان هم از ابن بابویه و او به سند خود از فضیل از سعد خفاف از ابی جعفر(ع) نقل کرده، در نقل وی آمده: قلب چهار قسم است تا آخر این حدیث نقل کرده و لیکن در (قلب ازهر) کلمه (انور) را زیادی دارد، (قلب ازهر انور).

و اما اینکه امام فرمود: (قلب مردمی که در طائف بودند) منظور از طائف چند فرسنگی مکه معظمه نیست بلکه منظور از طائف شیطانی است که بسیار به سراغ دل آدمی می آید، و پیرامون دل طواف می کند، همچنان که فرمود: (ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون)، پس معنای روایت چنین است که قومی با طائف شیطانی زندگی می کنند، و شیطان لحظه به لحظه پیرامون دلشان طواف می کند تا بمیرند، اگر در حالی که همان شیطان طوافگر با ایشان باشد بمیرند، هلاک شده اند، و اگر در حال ایمان بمیرند نجات یافته اند.

پانویس

    1. تفسير نمونه ج : 24ص :312.
  1. تفسير نمونه ج : 24ص :313.
  2. تفسير نمونه ج : 24ص :314.