سید ابوالاعلی مودودی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می کردند' به 'می‌کردند'
جز (جایگزینی متن - 'قران' به 'قرآن')
جز (جایگزینی متن - 'می کردند' به 'می‌کردند')
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
ابوالاعلی معتقد است وقتی تاریخ ملت های پیشین را در قرآن می خوانیم درمی یابیم که هیچ یک از امت های پیشین، منکر وجود خداوند نبوده اند. از [[قوم نوح]] تا [[ابراهیم]]، از [[عاد]] تا [[ثمود]]، از مردم مدین تا مردم جزیره العرب، همه و همه به وجود خداوند متعال اعتقاد داشته اند. سپس به طور تفصیل مسائل اختلافی انبیا با امت های خویش را ذکر می کند و روشن می سازد که موضوع اختلاف بین انبیا و مخالفان شان، نه اثبات وجود خدا، بلکه مسئلهء مهم یکتاپرستی بوده است.
ابوالاعلی معتقد است وقتی تاریخ ملت های پیشین را در قرآن می خوانیم درمی یابیم که هیچ یک از امت های پیشین، منکر وجود خداوند نبوده اند. از [[قوم نوح]] تا [[ابراهیم]]، از [[عاد]] تا [[ثمود]]، از مردم مدین تا مردم جزیره العرب، همه و همه به وجود خداوند متعال اعتقاد داشته اند. سپس به طور تفصیل مسائل اختلافی انبیا با امت های خویش را ذکر می کند و روشن می سازد که موضوع اختلاف بین انبیا و مخالفان شان، نه اثبات وجود خدا، بلکه مسئلهء مهم یکتاپرستی بوده است.


به نظر مودودی از آیات کلام اللّه معلوم می شود [[مشرکان]] و پرستندگان خدایان متعدد که با پیامبران مخالف و دشمن بودند، روی هم رفته وجود خداوند را انکار نمی کردند؛ بلکه همگی این نکته را قبول داشتند که خدایی وجود دارد که خالق آسمان ها و زمین و همه چیز است؛ اما آنها در مرحله توحید ربوبی و عبادی با انبیا اختلاف داشتند؛ ازاین رو در باور ابوالاعلی مدار تبلیغ پیامبران و محور درگیری آنان با دشمنان، «[[توحید]] در ذات»یا «توحید در خالقیت» نبوده؛ بلکه نقطهء ثقل تبلیغات انبیای الهی حول محور«توحید ربوبی» بوده است.
به نظر مودودی از آیات کلام اللّه معلوم می شود [[مشرکان]] و پرستندگان خدایان متعدد که با پیامبران مخالف و دشمن بودند، روی هم رفته وجود خداوند را انکار نمی‌کردند؛ بلکه همگی این نکته را قبول داشتند که خدایی وجود دارد که خالق آسمان ها و زمین و همه چیز است؛ اما آنها در مرحله توحید ربوبی و عبادی با انبیا اختلاف داشتند؛ ازاین رو در باور ابوالاعلی مدار تبلیغ پیامبران و محور درگیری آنان با دشمنان، «[[توحید]] در ذات»یا «توحید در خالقیت» نبوده؛ بلکه نقطهء ثقل تبلیغات انبیای الهی حول محور«توحید ربوبی» بوده است.


وی معتقد است مشرکان «اللّه»را قبول داشتند؛ اما چون به [[شرک]] ربوبی آلوده بودند، در واقع شرک آنها با انکار الوهیت فرق آن چنانی نداشت؛ زیرا اعتقاد به خدایی که آسمان و زمین و انسان را آفریده باشد، ولی با انسان کاری نداشته باشد و در تدبیر و ادارهء امور جهان، هیچ کاره باشد، انسان را در برابر خدا مسئول نمی سازد؛ همان گونه که منکران و ملحدان نیز، خود را در برابر خدا مسئول نمی دانستند؛ بنابراین عملا با نظریهء الحادی که لازمه اش استقلال انسان است و هرگونه مسئولیت و عاقبت اندیشی را رد می کند، یکسان است و در آخر به تجاوز، دیکتاتورمنشی و وحشی گری می انجامد.
وی معتقد است مشرکان «اللّه»را قبول داشتند؛ اما چون به [[شرک]] ربوبی آلوده بودند، در واقع شرک آنها با انکار الوهیت فرق آن چنانی نداشت؛ زیرا اعتقاد به خدایی که آسمان و زمین و انسان را آفریده باشد، ولی با انسان کاری نداشته باشد و در تدبیر و ادارهء امور جهان، هیچ کاره باشد، انسان را در برابر خدا مسئول نمی سازد؛ همان گونه که منکران و ملحدان نیز، خود را در برابر خدا مسئول نمی دانستند؛ بنابراین عملا با نظریهء الحادی که لازمه اش استقلال انسان است و هرگونه مسئولیت و عاقبت اندیشی را رد می کند، یکسان است و در آخر به تجاوز، دیکتاتورمنشی و وحشی گری می انجامد.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش