۸۵٬۹۶۳
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - 'شیعه شناسی' به 'شیعهشناسی') |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شرک''' از جمله گناهان کبیره به معنای شریک قائل شدن برای [[خدا]] است. شرک در برابر [[توحید]] قرار دارد و نزد عالمان مسلمان مانند توحید به شرک در ذات، صفات و افعال و نیز شرک در عبادت تقسیم | '''شرک''' از جمله گناهان کبیره به معنای شریک قائل شدن برای [[خدا]] است. شرک در برابر [[توحید]] قرار دارد و نزد عالمان مسلمان مانند توحید به شرک در ذات، صفات و افعال و نیز شرک در عبادت تقسیم میشود. شرک بر دو قسم جلی و خفی است. از شرک جلی در اعتقادات و از شرک خفی در اخلاق بحث میشود. | ||
=تعریف شرک= | =تعریف شرک= | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== تعریف حنیف == | == تعریف حنیف == | ||
"حنیف"، به | "حنیف"، به معنای تمایل پیدا کردن از گمراهی به درستی و راستی است، و از آنجا که پیروان توحید خالص، از شرک رویگردان شده و به این اصل اساسی متمایل میشوند، به آنها حنیف گفته میشود و به همین دلیل، یکی از معانی حنیف، مستقیم و صاف است".<ref>حنیف از ماده حنف(بر وزن هدف) به معنای تمایل پیدا کردن از گمراهی به درستی و راستی است، در حالیکه جنف، عکس آن است؛ یعنی از راستی به کجی گرائیدن. و از آنجا که پیروان توحید خالص، از شرک، رویگردان شده و به این اصل اساسی متمایل میشوند، به آنها حنیف گفته میشود. و نیز به همین دلیل، یکی از معانی حنیف، مستقیم و صاف است. و از اینجا روشن میشود، تفسیرهایی که مفسران برای کلمۀ حنیف کردهاند؛ مانند حج خانۀ خدا، پیروی از حق، پیروی ابراهیم(ع) و اخلاص عمل، همگی به همان معنای کلی و جامع، بازگشت میکند و اینها هر یک، مصداقی از آن است. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 471، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.</ref> | ||
خدای متعال در قرآن کریم، به پیامبر خود میفرماید: "بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، آیینی پابرجا (و ضامن سعادت دین و دنیا)، آیین ابراهیم(ع) که از آیینهای خرافی روی برگرداند و از مشرکان نبود".<ref>"قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دیناً قیماً ملة ابراهیم حنیفاً و ما کان من المشرکین". انعام، 161. | خدای متعال در قرآن کریم، به پیامبر خود میفرماید: "بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، آیینی پابرجا (و ضامن سعادت دین و دنیا)، آیین ابراهیم(ع) که از آیینهای خرافی روی برگرداند و از مشرکان نبود".<ref>"قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دیناً قیماً ملة ابراهیم حنیفاً و ما کان من المشرکین". انعام، 161. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
حاجت خواستن از اموات: گفتهاند: از انواع شرک، حاجت خواستن از اموات و استعانت از آنان و توجه به آنان است و این اصل و اساس شرک در عالم است.<ref>فتح المجید، ص 68.</ref> | حاجت خواستن از اموات: گفتهاند: از انواع شرک، حاجت خواستن از اموات و استعانت از آنان و توجه به آنان است و این اصل و اساس شرک در عالم است.<ref>فتح المجید، ص 68.</ref> | ||
دعا و توسل نوعی عبادت است: گفتهاند: عبادت مخصوص خدا است و دعا هم نوعی عبادت است، پس درخواست از غیر خدا، شرک است.<ref>الرد علی الرافضة (طبق نقل | دعا و توسل نوعی عبادت است: گفتهاند: عبادت مخصوص خدا است و دعا هم نوعی عبادت است، پس درخواست از غیر خدا، شرک است.<ref>الرد علی الرافضة (طبق نقل شیعهشناسی)، رضوانی، علی اصغر، ص 135- 143. | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
=== شرک در عقیده === | === شرک در عقیده === | ||
یک دسته از این معیارها و اعمال را، از آن جهت که شرک در عقیده میدانند، اعمال مشرکانه گفتهاند. | یک دسته از این معیارها و اعمال را، از آن جهت که شرک در عقیده میدانند، اعمال مشرکانه گفتهاند. | ||
در رد این دسته از عقاید آنها، میتوان گفت که اگر اعتقاد به سلطۀ غیبی، اعتقاد به شفا دادن و اعتقاد به بر آوردن حاجت و ... ، به این نحو باشد که تمامی این امور به خداوند مستند است و دیگران هرچه دارند از جانب خداوند متعال به آنها داده شده است، شرک نخواهد بود؛ زیرا هیچگونه استقلالی برای غیر خدا در نظر گرفته نشده است و ما در تعریف شرک در الوهیت و شرک در خالقیت و شرک در ربوبیت، گفتیم که انواع شرک در عقیده، در صورتی تحقق پیدا میکند که کسی عقیده داشته باشد، غیر خداوند به طور مستقل دارای صفات کمال و جلال باشد، یا به طور مستقل بتواند خلق کند و یا به طور مستقل بتواند تدبیر کند؛ اما اگر قدرت او یک قدرت وابسته به خداوند باشد، دیگر شرکی نخواهد بود. ما و سایر مسلمانهایی که از پیامبر اکرم(ص) و جانشینان ایشان حاجت میخواهیم و یا عقیده داریم آنها قدرت | در رد این دسته از عقاید آنها، میتوان گفت که اگر اعتقاد به سلطۀ غیبی، اعتقاد به شفا دادن و اعتقاد به بر آوردن حاجت و ... ، به این نحو باشد که تمامی این امور به خداوند مستند است و دیگران هرچه دارند از جانب خداوند متعال به آنها داده شده است، شرک نخواهد بود؛ زیرا هیچگونه استقلالی برای غیر خدا در نظر گرفته نشده است و ما در تعریف شرک در الوهیت و شرک در خالقیت و شرک در ربوبیت، گفتیم که انواع شرک در عقیده، در صورتی تحقق پیدا میکند که کسی عقیده داشته باشد، غیر خداوند به طور مستقل دارای صفات کمال و جلال باشد، یا به طور مستقل بتواند خلق کند و یا به طور مستقل بتواند تدبیر کند؛ اما اگر قدرت او یک قدرت وابسته به خداوند باشد، دیگر شرکی نخواهد بود. ما و سایر مسلمانهایی که از پیامبر اکرم(ص) و جانشینان ایشان حاجت میخواهیم و یا عقیده داریم آنها قدرت فوقالعادهای دارند و یا ... ، این مقام را برای آنها مقامی عطا شده از جانب پروردگار واحد متعال میدانیم. با این وصف، آیا باز هم شرک است؟ | ||
=== شرک در عمل === | === شرک در عمل === |