شرک: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'شیعه شناسی' به 'شیعه‌شناسی'
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - 'شیعه شناسی' به 'شیعه‌شناسی')
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''شرک''' از جمله گناهان کبیره به معنای شریک قائل شدن برای [[خدا]] است. شرک در برابر [[توحید]] قرار دارد و نزد عالمان مسلمان مانند توحید به شرک در ذات، صفات و افعال و نیز شرک در عبادت تقسیم می شود. شرک بر دو قسم جلی و خفی است. از شرک جلی در اعتقادات و از شرک خفی در اخلاق بحث می‌شود.
'''شرک''' از جمله گناهان کبیره به معنای شریک قائل شدن برای [[خدا]] است. شرک در برابر [[توحید]] قرار دارد و نزد عالمان مسلمان مانند توحید به شرک در ذات، صفات و افعال و نیز شرک در عبادت تقسیم می‌شود. شرک بر دو قسم جلی و خفی است. از شرک جلی در اعتقادات و از شرک خفی در اخلاق بحث می‌شود.


=تعریف شرک=
=تعریف شرک=
خط ۶: خط ۶:


== تعریف حنیف ==
== تعریف حنیف ==
"حنیف"، به معناى تمایل پیدا کردن از گمراهى به درستى و راستى است، و از آن‌جا که پیروان توحید خالص، از شرک روی‌گردان شده و به این اصل اساسى متمایل می‌‏شوند، به آنها حنیف گفته می‌‏شود و به همین دلیل، یکى از معانى حنیف، مستقیم و صاف است".<ref>حنیف از ماده حنف(بر وزن هدف) به معناى تمایل پیدا کردن از گمراهى به درستى و راستى است، در حالی‌که جنف، عکس آن است؛ یعنى از راستى به کجى گرائیدن. و از آن‌جا که پیروان توحید خالص، از شرک، روی‌گردان شده و به این اصل اساسى متمایل می‌شوند، به آنها حنیف گفته می‌‏شود. و نیز به همین دلیل، یکى از معانى حنیف، مستقیم و صاف است. و از این‌جا روشن می‌‏شود، تفسیرهایى که مفسران براى کلمۀ حنیف کرده‌‏اند؛ مانند حج خانۀ خدا، پیروى از حق، پیروى ابراهیم(ع) و اخلاص عمل، همگى به همان معناى کلى و جامع، بازگشت می‌‏کند و اینها هر یک، مصداقى از آن است. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 471، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.</ref>
"حنیف"، به معنای تمایل پیدا کردن از گمراهی به درستی و راستی است، و از آن‌جا که پیروان توحید خالص، از شرک روی‌گردان شده و به این اصل اساسی متمایل می‌‏شوند، به آنها حنیف گفته می‌‏شود و به همین دلیل، یکی از معانی حنیف، مستقیم و صاف است".<ref>حنیف از ماده حنف(بر وزن هدف) به معنای تمایل پیدا کردن از گمراهی به درستی و راستی است، در حالی‌که جنف، عکس آن است؛ یعنی از راستی به کجی گرائیدن. و از آن‌جا که پیروان توحید خالص، از شرک، روی‌گردان شده و به این اصل اساسی متمایل می‌شوند، به آنها حنیف گفته می‌‏شود. و نیز به همین دلیل، یکی از معانی حنیف، مستقیم و صاف است. و از این‌جا روشن می‌‏شود، تفسیرهایی که مفسران برای کلمۀ حنیف کرده‌‏اند؛ مانند حج خانۀ خدا، پیروی از حق، پیروی ابراهیم(ع) و اخلاص عمل، همگی به همان معنای کلی و جامع، بازگشت می‌‏کند و اینها هر یک، مصداقی از آن است. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 471، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.</ref>


خدای متعال در قرآن کریم، به پیامبر خود می‌فرماید: "بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، آیینی پابرجا (و ضامن سعادت دین و دنیا)، آیین ابراهیم(ع) که از آیین‌های خرافی روی برگرداند و از مشرکان نبود".<ref>"قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دیناً قیماً ملة ابراهیم حنیفاً و ما کان من المشرکین". انعام، 161.
خدای متعال در قرآن کریم، به پیامبر خود می‌فرماید: "بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، آیینی پابرجا (و ضامن سعادت دین و دنیا)، آیین ابراهیم(ع) که از آیین‌های خرافی روی برگرداند و از مشرکان نبود".<ref>"قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دیناً قیماً ملة ابراهیم حنیفاً و ما کان من المشرکین". انعام، 161.
خط ۵۵: خط ۵۵:
حاجت خواستن از اموات: گفته‌اند: از انواع شرک، حاجت خواستن از اموات و استعانت از آنان و توجه به آنان است و این اصل و اساس شرک در عالم است.<ref>فتح المجید، ص 68.</ref>
حاجت خواستن از اموات: گفته‌اند: از انواع شرک، حاجت خواستن از اموات و استعانت از آنان و توجه به آنان است و این اصل و اساس شرک در عالم است.<ref>فتح المجید، ص 68.</ref>


دعا و توسل نوعی عبادت است: گفته‌اند: عبادت مخصوص خدا است و دعا هم نوعی عبادت است، پس درخواست از غیر خدا، شرک است.<ref>الرد علی الرافضة (طبق نقل شیعه شناسی)، رضوانی، علی اصغر، ص 135- 143.
دعا و توسل نوعی عبادت است: گفته‌اند: عبادت مخصوص خدا است و دعا هم نوعی عبادت است، پس درخواست از غیر خدا، شرک است.<ref>الرد علی الرافضة (طبق نقل شیعه‌شناسی)، رضوانی، علی اصغر، ص 135- 143.
</ref>
</ref>


خط ۷۱: خط ۷۱:
=== شرک در عقیده ===
=== شرک در عقیده ===
یک دسته از این معیارها و اعمال را، از آن جهت که شرک در عقیده می‌دانند، اعمال مشرکانه گفته‌اند.
یک دسته از این معیارها و اعمال را، از آن جهت که شرک در عقیده می‌دانند، اعمال مشرکانه گفته‌اند.
در رد این دسته از عقاید آنها، می‌توان گفت که اگر اعتقاد به سلطۀ غیبی، اعتقاد به شفا دادن و اعتقاد به بر آوردن حاجت و ... ، به این نحو باشد که تمامی این امور به خداوند مستند است و دیگران هرچه دارند از جانب خداوند متعال به آنها داده شده است، شرک نخواهد بود؛ زیرا هیچ‌گونه استقلالی برای غیر خدا در نظر گرفته نشده است و ما در تعریف شرک در الوهیت و شرک در خالقیت و شرک در ربوبیت، گفتیم که انواع شرک در عقیده، در صورتی تحقق پیدا می‌کند که کسی عقیده داشته باشد، غیر خداوند به طور مستقل دارای صفات کمال و جلال باشد، یا به طور مستقل بتواند خلق کند و یا به طور مستقل بتواند تدبیر کند؛ اما اگر قدرت او یک قدرت وابسته به خداوند باشد، دیگر شرکی نخواهد بود. ما و سایر مسلمان‌هایی که از پیامبر اکرم(ص) و جانشینان ایشان حاجت می‌خواهیم و یا عقیده داریم آنها قدرت فوق العاده‌ای دارند و یا ... ، این مقام را برای آنها مقامی عطا شده از جانب پروردگار واحد متعال می‌دانیم. با این وصف، آیا باز هم شرک است؟
در رد این دسته از عقاید آنها، می‌توان گفت که اگر اعتقاد به سلطۀ غیبی، اعتقاد به شفا دادن و اعتقاد به بر آوردن حاجت و ... ، به این نحو باشد که تمامی این امور به خداوند مستند است و دیگران هرچه دارند از جانب خداوند متعال به آنها داده شده است، شرک نخواهد بود؛ زیرا هیچ‌گونه استقلالی برای غیر خدا در نظر گرفته نشده است و ما در تعریف شرک در الوهیت و شرک در خالقیت و شرک در ربوبیت، گفتیم که انواع شرک در عقیده، در صورتی تحقق پیدا می‌کند که کسی عقیده داشته باشد، غیر خداوند به طور مستقل دارای صفات کمال و جلال باشد، یا به طور مستقل بتواند خلق کند و یا به طور مستقل بتواند تدبیر کند؛ اما اگر قدرت او یک قدرت وابسته به خداوند باشد، دیگر شرکی نخواهد بود. ما و سایر مسلمان‌هایی که از پیامبر اکرم(ص) و جانشینان ایشان حاجت می‌خواهیم و یا عقیده داریم آنها قدرت فوق‌العاده‌ای دارند و یا ... ، این مقام را برای آنها مقامی عطا شده از جانب پروردگار واحد متعال می‌دانیم. با این وصف، آیا باز هم شرک است؟


=== شرک در عمل ===
=== شرک در عمل ===
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش