طرح تقریب و مشكلات آگاهى دينى "قرائتى در منطق تقريب و گونه‌هاى فرهنگ دينى" (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'طرف ها' به 'طرف‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'بی محتوا' به 'بی‌محتوا')
جز (جایگزینی متن - 'طرف ها' به 'طرف‌ها')
خط ۸۰: خط ۸۰:
مشخص نمودن هدف‌هایی که تقریب در صدد تحقق آن در پروژه تحقیق است اهمیت بالایی دارد. به هر میزانی که‌این اهداف بلند باشند این پروژه خود به خود ارزش والایی خواهد داشت و به هر میزانی که‌این هدف‌ها با کمبود و ضعف و مسائل کوچک روبه‌رو شوند این پروژه به شکست و یا توقف منجر خواهد شد.<br>
مشخص نمودن هدف‌هایی که تقریب در صدد تحقق آن در پروژه تحقیق است اهمیت بالایی دارد. به هر میزانی که‌این اهداف بلند باشند این پروژه خود به خود ارزش والایی خواهد داشت و به هر میزانی که‌این هدف‌ها با کمبود و ضعف و مسائل کوچک روبه‌رو شوند این پروژه به شکست و یا توقف منجر خواهد شد.<br>
از این رو باید در چنین هدفی که مجوّز ورود در عرصه طرح تقریب است تعدیلی صورت گیرد. این تعدیل با بازگرداندن امور به روند خود در داخل جامعه‌ای واحد فراهم خواهد شد. منظور ما آن است که با پروژه تقریب به وحدت واقعی و اجتماعی منسجم تبدیل شویم و اختلاف نظرها زیانی به‌انسجام اجتماعی و ملی نرساند؛ درست همانند هر کشوری ازکشورهای جهان که مردم آن نسبت به موضوع‌های گوناگون نظرهای متنوعی دارند ولی تابعیت ملی آنها همچنان به عنوان معیار نخست وحدت میان افراد و گروه‌های درونی آن باقی می‌ماند و از آرامش و توسعه و تحول و انسجام آن حفاظت می‌کند.<br>
از این رو باید در چنین هدفی که مجوّز ورود در عرصه طرح تقریب است تعدیلی صورت گیرد. این تعدیل با بازگرداندن امور به روند خود در داخل جامعه‌ای واحد فراهم خواهد شد. منظور ما آن است که با پروژه تقریب به وحدت واقعی و اجتماعی منسجم تبدیل شویم و اختلاف نظرها زیانی به‌انسجام اجتماعی و ملی نرساند؛ درست همانند هر کشوری ازکشورهای جهان که مردم آن نسبت به موضوع‌های گوناگون نظرهای متنوعی دارند ولی تابعیت ملی آنها همچنان به عنوان معیار نخست وحدت میان افراد و گروه‌های درونی آن باقی می‌ماند و از آرامش و توسعه و تحول و انسجام آن حفاظت می‌کند.<br>
به عقیده ما پروژه تقریب در نظر ندارد که هدف‌های گروه‌های گوناگون را تحقق ببخشد بلکه باید در راستای تحقق هدف گروه وسیع‌تری که همه طرف ها را در بر گیرد تلاش کند و وحدتی از مجموع وحدت‌ها را تشکیل دهد و این وحدت شکلی، تشریفاتی، تعارفی و مانند آن نباشد. این بدین معنا است که هدف از پروژه تقریب بازگرداندن اوضاع جامعه‌اسلامی به راه طبیعی آن است: از یک سو موانع موجود در داخل جامعه را برطرف نماید و از سوی دیگر گروه‌ها و همان جماعت‌ها با هم آمیخته شوند؛ آمیختگی‌ای که‌از یک طرف وحدت اجتماعی عمومی را تشکیل دهد و از طرف دیگر واحدهای کوچک تر را در داخل جامعه به طور اتوماتیک حفظ نماید. در این روند همکاری و انسجام دو عنصر قابل فعل و انفعال برای تحقق هدف‌های گروه بزرگ همکاری خواهند کرد و هدف‌های خود را به عنوان هدف همه گروه‌های کوچک در جامعه می‌دانند نه‌این که تنها به نفع یک گروه و به زیان گروه دیگری باشد.<br>
به عقیده ما پروژه تقریب در نظر ندارد که هدف‌های گروه‌های گوناگون را تحقق ببخشد بلکه باید در راستای تحقق هدف گروه وسیع‌تری که همه طرف‌ها را در بر گیرد تلاش کند و وحدتی از مجموع وحدت‌ها را تشکیل دهد و این وحدت شکلی، تشریفاتی، تعارفی و مانند آن نباشد. این بدین معنا است که هدف از پروژه تقریب بازگرداندن اوضاع جامعه‌اسلامی به راه طبیعی آن است: از یک سو موانع موجود در داخل جامعه را برطرف نماید و از سوی دیگر گروه‌ها و همان جماعت‌ها با هم آمیخته شوند؛ آمیختگی‌ای که‌از یک طرف وحدت اجتماعی عمومی را تشکیل دهد و از طرف دیگر واحدهای کوچک تر را در داخل جامعه به طور اتوماتیک حفظ نماید. در این روند همکاری و انسجام دو عنصر قابل فعل و انفعال برای تحقق هدف‌های گروه بزرگ همکاری خواهند کرد و هدف‌های خود را به عنوان هدف همه گروه‌های کوچک در جامعه می‌دانند نه‌این که تنها به نفع یک گروه و به زیان گروه دیگری باشد.<br>
«ما معتقدیم باید به دنبال تهیه یک برنامه فرهنگی بر مبنای تولید طرز تفکر اسلامی باشیم که در آن مسلمانان پیش از آن که مذهب خود را مد نظر قرار دهند، اسلام را مد نظر قرار دهند. برای دراز مدت برنامه‌ریزی کنیم به گونه‌ای که در آن روحیه‌اسلامی تعیین‌کننده روحیه مذهب باشد و بر پایه تمرکز طرز تفکر موضوعی عقلانی، جدا از احساسات و انفعال، استوار باشد.» <ref>(فضل‌الله، محمد حسين، «حقائق هامة فی الحوار الاسلامی ـ الاسلامی»، مجلة رسالة التقريب، شماره19و20، ص281ـ285).</ref><br>
«ما معتقدیم باید به دنبال تهیه یک برنامه فرهنگی بر مبنای تولید طرز تفکر اسلامی باشیم که در آن مسلمانان پیش از آن که مذهب خود را مد نظر قرار دهند، اسلام را مد نظر قرار دهند. برای دراز مدت برنامه‌ریزی کنیم به گونه‌ای که در آن روحیه‌اسلامی تعیین‌کننده روحیه مذهب باشد و بر پایه تمرکز طرز تفکر موضوعی عقلانی، جدا از احساسات و انفعال، استوار باشد.» <ref>(فضل‌الله، محمد حسين، «حقائق هامة فی الحوار الاسلامی ـ الاسلامی»، مجلة رسالة التقريب، شماره19و20، ص281ـ285).</ref><br>
ذوب شدن منافع گروه در منافع گروه‌های کوچک و اتحاد آنها هدف عمده پروژه تقریب است و این موضوع احساس عضویت در گروه مذهبی کوچک را لغو نمی‌نماید و یا به زیان آن نخواهد بود. بلکه بر عکس، سرانجام کاملا به نفع آن تمام خواهد شد و در نهایت این سودی که برای گروه مذهبی کوچک خواهد بود برای گروه دیگر نیز خواهد بود. بدین معنا که هیچ کس به هیچ عنوان زیان نخواهد دید یا ذوب نخواهد شد و برای هیچ کس بی فایده نخواهد بود. این یک نقطه حساس و اساسی است.<br>
ذوب شدن منافع گروه در منافع گروه‌های کوچک و اتحاد آنها هدف عمده پروژه تقریب است و این موضوع احساس عضویت در گروه مذهبی کوچک را لغو نمی‌نماید و یا به زیان آن نخواهد بود. بلکه بر عکس، سرانجام کاملا به نفع آن تمام خواهد شد و در نهایت این سودی که برای گروه مذهبی کوچک خواهد بود برای گروه دیگر نیز خواهد بود. بدین معنا که هیچ کس به هیچ عنوان زیان نخواهد دید یا ذوب نخواهد شد و برای هیچ کس بی فایده نخواهد بود. این یک نقطه حساس و اساسی است.<br>
خط ۸۶: خط ۸۶:
=وابستگی مذهبی و وابستگی دینی، مشکل رابطه=
=وابستگی مذهبی و وابستگی دینی، مشکل رابطه=
در چهارچوب موضوع هویت به روابط طولی منسجم و متکامل میان عضویت در یک مذهب ویژه و یا پیوستگی، به دایره بزرگ اسلامی عام اشاره داشتیم؛ نه روابط عرضی متعارض و متضاد متنافی با هم. موضوع دیگری که در ارتباط با آن ظاهر می‌شود، تحقق انسجام میان هویت‌های مذهبی و هویت‌های ملی است، و آن، هنگامی است که‌اتباع یک مذهب، اقلیتی را در یک کشور که‌اکثر آن پیرو مذهب دیگری باشند در بر داشته باشد. همان گونه که‌اهل تسنن در جمهوری اسلامی ایران یا مذهب شیعه در عربستان سعودی این گونه‌است.<br>
در چهارچوب موضوع هویت به روابط طولی منسجم و متکامل میان عضویت در یک مذهب ویژه و یا پیوستگی، به دایره بزرگ اسلامی عام اشاره داشتیم؛ نه روابط عرضی متعارض و متضاد متنافی با هم. موضوع دیگری که در ارتباط با آن ظاهر می‌شود، تحقق انسجام میان هویت‌های مذهبی و هویت‌های ملی است، و آن، هنگامی است که‌اتباع یک مذهب، اقلیتی را در یک کشور که‌اکثر آن پیرو مذهب دیگری باشند در بر داشته باشد. همان گونه که‌اهل تسنن در جمهوری اسلامی ایران یا مذهب شیعه در عربستان سعودی این گونه‌است.<br>
احساس اکثریت گاهی به عدم پیوستن اقلیت به دایره ملی که‌اکثریت آن را در ارتباط با خود دارند منجر می‌گردد و گرایش هویت اقلیت به خارج که پیروان این مذهب در یک کشور دیگر هستند روابط میان طرف های مذهبی را پیچیده می‌کند و به تشنج و آمیختگی و ابهام آن می‌افزاید. از این رو لازم است برای حل این موضوع به گونه‌ای اندیشید که‌از یک سو هویت ملی آن گروه‌اقلیت حفظ شود و از سوی دیگر هویت دینی و مذهبی آن در پرستش خداوند محفوظ بماند. به عبارت دیگر، باید این دو هویت را با هم محترم شمرد و تلاش کرد میانشان وفق داده شود. این موضوع، بیش از هر چیز به‌ارائه نظریه‌های فقهی نیاز دارد که فقها تلاش خواهند کرد با اجتهادهای سالم خود موانع موجود بر سر راه دسترسی به‌این وفق دادن را برطرف نمایند، هر چند که به‌اعتقاد ما چنان چه واقع‌گرا باشیم برطرف سازی همه مشکلات این نوع از هم گسیختگی، امکان ناپذیر است. <br>
احساس اکثریت گاهی به عدم پیوستن اقلیت به دایره ملی که‌اکثریت آن را در ارتباط با خود دارند منجر می‌گردد و گرایش هویت اقلیت به خارج که پیروان این مذهب در یک کشور دیگر هستند روابط میان طرف‌های مذهبی را پیچیده می‌کند و به تشنج و آمیختگی و ابهام آن می‌افزاید. از این رو لازم است برای حل این موضوع به گونه‌ای اندیشید که‌از یک سو هویت ملی آن گروه‌اقلیت حفظ شود و از سوی دیگر هویت دینی و مذهبی آن در پرستش خداوند محفوظ بماند. به عبارت دیگر، باید این دو هویت را با هم محترم شمرد و تلاش کرد میانشان وفق داده شود. این موضوع، بیش از هر چیز به‌ارائه نظریه‌های فقهی نیاز دارد که فقها تلاش خواهند کرد با اجتهادهای سالم خود موانع موجود بر سر راه دسترسی به‌این وفق دادن را برطرف نمایند، هر چند که به‌اعتقاد ما چنان چه واقع‌گرا باشیم برطرف سازی همه مشکلات این نوع از هم گسیختگی، امکان ناپذیر است. <br>
مهم‌ترین نظریه فقهی که باید با جدیت بررسی شود، مسئله تبعیت در فقه‌اسلامی است. تبعیت یک گروه دینی از یک رهبر مذهبی که خارج از کشور خود زندگی می‌کند، مشکل واقعی را تشکیل نمی‌دهد، چنان که مسیحیت چنین تابعیتی را دنبال می‌کنند بی‌آن‌که پیروان این مذهب با مشکلی از این نوع در بسیاری از جاها روبه رو شوند. بنابراین تولید مفهوم تبعیت را در فقه‌اسلامی باید با دقت بازسازی و بازیابی کرد که ما در این جا فعلا مجال بحث آن را نداریم.<br>
مهم‌ترین نظریه فقهی که باید با جدیت بررسی شود، مسئله تبعیت در فقه‌اسلامی است. تبعیت یک گروه دینی از یک رهبر مذهبی که خارج از کشور خود زندگی می‌کند، مشکل واقعی را تشکیل نمی‌دهد، چنان که مسیحیت چنین تابعیتی را دنبال می‌کنند بی‌آن‌که پیروان این مذهب با مشکلی از این نوع در بسیاری از جاها روبه رو شوند. بنابراین تولید مفهوم تبعیت را در فقه‌اسلامی باید با دقت بازسازی و بازیابی کرد که ما در این جا فعلا مجال بحث آن را نداریم.<br>
روند وفق دادن میان هویت‌ها تا حد زیادی امکان‌پذیر است. «دوستی در آغاز با دوست داشتن خانواده‌اغاز می‌شود و پس از آن به طایفه و گروه و میهن و گروه بزرگ و سپس به‌اسلام می‌رسد و درجه بالاتر درجه‌های پایین‌تر خود را از بین نمی‌برد. ولی آن چه نباید باشد آن دوستی‌ای است که موجب تفرقه و دودستگی شود و به‌اعمال ظلم تشویق نماید. چنین دوستی‌ای عصبیت جاهلی است.» (<ref>محمد ابوزهره، الوحدة الاسلامية، ص 87ـ88).</ref><br>
روند وفق دادن میان هویت‌ها تا حد زیادی امکان‌پذیر است. «دوستی در آغاز با دوست داشتن خانواده‌اغاز می‌شود و پس از آن به طایفه و گروه و میهن و گروه بزرگ و سپس به‌اسلام می‌رسد و درجه بالاتر درجه‌های پایین‌تر خود را از بین نمی‌برد. ولی آن چه نباید باشد آن دوستی‌ای است که موجب تفرقه و دودستگی شود و به‌اعمال ظلم تشویق نماید. چنین دوستی‌ای عصبیت جاهلی است.» (<ref>محمد ابوزهره، الوحدة الاسلامية، ص 87ـ88).</ref><br>
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
این موضع‌ها در طرف دیگر نیز صادق است. عدم اعتقاد به عدالت صحابه یا همسران پیامبر(صلی الله علیه وآله)یا بعضی از خلفای نخستین، به معنای کفر نیست؛ حتی اگر هم فرض کنیم که به‌آنها فحش داده شود یا لعن شوند که بالاترین حد آن معصیت بزرگ و جرمی عظیم است. میان این عنوان و عنوان کفر که موجب جدایی و خارج شدن از کمند اسلام است، تفاوت آشکاری وجود دارد، چون احتمال اشتباه وارد است و شاید او در این خصوص دچار اشتباه شده باشد. چنان‌که بسیارند گذشتگان که در تفسیر احکام اجتهادی خود دچار اشتباه شده‌اند<ref>دراين‌باره ر. ک. : عبد الحسين شرف الدين، الفصول المهمة، ص 131ـ144.</ref>، بنابراین، امر تکفیر امری عظیم است و عواقب بزرگی دارد. <ref>درباره موضع سلف در تكفير ر. ک. : همان، ص 26ـ38.</ref> <br>
این موضع‌ها در طرف دیگر نیز صادق است. عدم اعتقاد به عدالت صحابه یا همسران پیامبر(صلی الله علیه وآله)یا بعضی از خلفای نخستین، به معنای کفر نیست؛ حتی اگر هم فرض کنیم که به‌آنها فحش داده شود یا لعن شوند که بالاترین حد آن معصیت بزرگ و جرمی عظیم است. میان این عنوان و عنوان کفر که موجب جدایی و خارج شدن از کمند اسلام است، تفاوت آشکاری وجود دارد، چون احتمال اشتباه وارد است و شاید او در این خصوص دچار اشتباه شده باشد. چنان‌که بسیارند گذشتگان که در تفسیر احکام اجتهادی خود دچار اشتباه شده‌اند<ref>دراين‌باره ر. ک. : عبد الحسين شرف الدين، الفصول المهمة، ص 131ـ144.</ref>، بنابراین، امر تکفیر امری عظیم است و عواقب بزرگی دارد. <ref>درباره موضع سلف در تكفير ر. ک. : همان، ص 26ـ38.</ref> <br>
من با این مثال‌ها نمی‌خواهم مدعی شوم که طرفین به عدم تکفیر یک‌دیگر اجماع دارند. همان‌گونه که بسیاری از اهل تقریب اشاره می‌کنند اختلاف‌های موجود میان مسلمانان موجب تکفیر یک‌دیگر نمی‌شود؛ هرچند که نظر یک گروه‌از شیعیان و گروهی از اهل تسنن بر تکفیر است و شاید بدتر از آن هم باشد. بلکه می‌خواستم تصویر واقعی موضع طرفین را بررسی کنیم. برای این که‌آن چهره تقلبی ادعایی می‌خواهد مدعی شود که هر طرفی طرف دیگر را تکفیر می‌نماید تا جایی که برخی از اتباع مذاهب و احتمالاً برخی از روحانیون آنها را به سبب وجود موضع‌های تسامح نزد علمای بزرگ مذهب خود به خاطر قرار دادن تصویر یکنواخت نامطلوب در مغز آنان نسبت به هم، غافل‌گیر نماید.<br>
من با این مثال‌ها نمی‌خواهم مدعی شوم که طرفین به عدم تکفیر یک‌دیگر اجماع دارند. همان‌گونه که بسیاری از اهل تقریب اشاره می‌کنند اختلاف‌های موجود میان مسلمانان موجب تکفیر یک‌دیگر نمی‌شود؛ هرچند که نظر یک گروه‌از شیعیان و گروهی از اهل تسنن بر تکفیر است و شاید بدتر از آن هم باشد. بلکه می‌خواستم تصویر واقعی موضع طرفین را بررسی کنیم. برای این که‌آن چهره تقلبی ادعایی می‌خواهد مدعی شود که هر طرفی طرف دیگر را تکفیر می‌نماید تا جایی که برخی از اتباع مذاهب و احتمالاً برخی از روحانیون آنها را به سبب وجود موضع‌های تسامح نزد علمای بزرگ مذهب خود به خاطر قرار دادن تصویر یکنواخت نامطلوب در مغز آنان نسبت به هم، غافل‌گیر نماید.<br>
به هر حال ما به لزوم بررسی مرزهای اسلام و آن چه آدمی از آن بیرون می‌آید یا داخل آن می‌شود عقیده داریم. ولی بررسی علمی دقیق و بی طرفانه با هدف ارائه تصویری از چگونگی عقیده و فقهیت موضوع، مبرا از هر گونه پیش داوری یا تعصب های فشارآور است. گفته‌های بی مقصود از اسلام همه طرف ها را نمی‌پذیریم هر چند به‌ان اعتقاد داریم. احترام به جریان متعصب در همه محافل بر ما ایجاب می‌کند که‌این موضوع را با جدیت و قاطعیت بررسی کنیم.<br>
به هر حال ما به لزوم بررسی مرزهای اسلام و آن چه آدمی از آن بیرون می‌آید یا داخل آن می‌شود عقیده داریم. ولی بررسی علمی دقیق و بی طرفانه با هدف ارائه تصویری از چگونگی عقیده و فقهیت موضوع، مبرا از هر گونه پیش داوری یا تعصب های فشارآور است. گفته‌های بی مقصود از اسلام همه طرف‌ها را نمی‌پذیریم هر چند به‌ان اعتقاد داریم. احترام به جریان متعصب در همه محافل بر ما ایجاب می‌کند که‌این موضوع را با جدیت و قاطعیت بررسی کنیم.<br>
برخی از مردم کفر را بهتر از برخی مسلمانان می‌دانند هر چند که نام کفر و یا شرک بر آن مسلمانان اطلاق نشود تا چه رسد که بتوان نام کفر بر آنها گذاشت، و این یک مشکل واقعی است، «اسلامی که‌از برخی از جزئیات آن راضی نباشیم بهتر از کفری است که در هیچ چیز با آن فصل مشترک نداریم. این از واقعیت و اخلاص به‌اسلام نیست که هم‌چون برخی از مردم بگوییم کفر در مقایسه با اسلامِ آمیخته به برخی مسائل کفرآمیز به ما نزدیک‌تر است و یا با مقداری شرک و یا مقداری انحراف که در نظرهای کلامی یا فقهی ما وجود دارد برابری می‌کند، چرا که‌این سخن حاکی از تعصبی است که می‌خواهد دشمن خود را ویران کند حتی اگر این ویرانی منجر به ویرانی خودش هم شود.» <ref>محمد حسين فضل الله، الحركة الاسلامية، هموم و قضايا، ص 312.</ref> <br>
برخی از مردم کفر را بهتر از برخی مسلمانان می‌دانند هر چند که نام کفر و یا شرک بر آن مسلمانان اطلاق نشود تا چه رسد که بتوان نام کفر بر آنها گذاشت، و این یک مشکل واقعی است، «اسلامی که‌از برخی از جزئیات آن راضی نباشیم بهتر از کفری است که در هیچ چیز با آن فصل مشترک نداریم. این از واقعیت و اخلاص به‌اسلام نیست که هم‌چون برخی از مردم بگوییم کفر در مقایسه با اسلامِ آمیخته به برخی مسائل کفرآمیز به ما نزدیک‌تر است و یا با مقداری شرک و یا مقداری انحراف که در نظرهای کلامی یا فقهی ما وجود دارد برابری می‌کند، چرا که‌این سخن حاکی از تعصبی است که می‌خواهد دشمن خود را ویران کند حتی اگر این ویرانی منجر به ویرانی خودش هم شود.» <ref>محمد حسين فضل الله، الحركة الاسلامية، هموم و قضايا، ص 312.</ref> <br>
از دیگر موانع موجود در تقریب، دور نگاه داشتن یک جماعت یا یک گروه‌از مسلمانان از این طرح است. هم‌چنین است اگر یک گروه‌از مسلمانان خود را از این طرح دور نگه دارد. ما برای این که بیشتر روشن باشیم عقیده داریم که موضوع شیعه ـ سلفی یکی از پیچیده‌ترین جبهه‌های گفت‌وگوی اسلامی را تشکیل می‌دهد. شیعیان نباید خود را از این گفت‌وگو کنار بکشند و جریان سلفی نباید دست به چنین کاری بزند، بلکه‌آنهایی که متولی گفت‌وگوی اسلامی هستند این گفت‌وگو را با اولویت بزرگ بدانند، چون این جبهه‌امروز داغ‌ترین و خشن‌ترین جبهه‌ها است. از این رو باید بیشتر مد نظر قرار گیرد و همگی عقیده داریم که نزدیکی ایران و عربستان سعودی از یک سو و وحدت ملی در گفت‌وگوی داخلی در عربستان سعودی از سوی دیگر، می‌تواند چیزی را در این راستا که نباید هیچ‌گاه‌از آن غافل ماند، تحقق ببخشد.<br>
از دیگر موانع موجود در تقریب، دور نگاه داشتن یک جماعت یا یک گروه‌از مسلمانان از این طرح است. هم‌چنین است اگر یک گروه‌از مسلمانان خود را از این طرح دور نگه دارد. ما برای این که بیشتر روشن باشیم عقیده داریم که موضوع شیعه ـ سلفی یکی از پیچیده‌ترین جبهه‌های گفت‌وگوی اسلامی را تشکیل می‌دهد. شیعیان نباید خود را از این گفت‌وگو کنار بکشند و جریان سلفی نباید دست به چنین کاری بزند، بلکه‌آنهایی که متولی گفت‌وگوی اسلامی هستند این گفت‌وگو را با اولویت بزرگ بدانند، چون این جبهه‌امروز داغ‌ترین و خشن‌ترین جبهه‌ها است. از این رو باید بیشتر مد نظر قرار گیرد و همگی عقیده داریم که نزدیکی ایران و عربستان سعودی از یک سو و وحدت ملی در گفت‌وگوی داخلی در عربستان سعودی از سوی دیگر، می‌تواند چیزی را در این راستا که نباید هیچ‌گاه‌از آن غافل ماند، تحقق ببخشد.<br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش