عام الفیل: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۸۸۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۵: خط ۵۵:
عبد المطلب که صرف نظر از شخصیت اجتماعی، مردی خوش سیما و با وقار بود لحظه‌ای که وارد خیمه ابرهه شد و چشم ابرهه بدو افتاد و آن وقار و هیبت را از او مشاهده کرد بسیار از او احترام کرد و او را در کنار خود نشانید و شروع به سخن با او کرده پرسید:
عبد المطلب که صرف نظر از شخصیت اجتماعی، مردی خوش سیما و با وقار بود لحظه‌ای که وارد خیمه ابرهه شد و چشم ابرهه بدو افتاد و آن وقار و هیبت را از او مشاهده کرد بسیار از او احترام کرد و او را در کنار خود نشانید و شروع به سخن با او کرده پرسید:
<br>
<br>
حاجتت چیست؟ عبد المطلب گفت: حاجت من آنست که دستور دهی دویست شتر مرا که بغارت برده اند به من باز دهند! ابرهه گفت: تماشای سیمای نیکو و هیبت و وقار تو در نخستین دیدار مرا مجذوب خود کرد ولی خواهش کوچک و مختصری که کردی از آن هیبت و وقار کاست! آیا در چنین موقعیت حساس و خطرناکی که معبد تو و نیاکانت در خطر ویرانی و انهدام است، و عزت و شرف خود و پدران و قوم و قبیله‌ات در معرض هتک و زوال قرار گرفته در باره چند شتر سخن می گوئی؟!
<br>
عبد المطلب در پاسخ او گفت:«انا رب الابل و للبیت رب»!
<br>
من صاحب این شترانم و کعبه نیز صاحبی دارد که از آن نگاهداری خواهد کرد!
<br>
ابرهه گفت:هیچ قدرتی امروز نمی تواند جلوی مرا از انهدام کعبه بگیرد!
<br>
عبد المطلب بدو گفت:این تو و این کعبه!
<br>
=دستور عبدالمطلب به تخلیه مکه=
<br>
به دنبال این گفتگو، ابرهه دستور داد شتران عبد المطلب را به او باز دهند و عبد المطلب نیز شتران خود را گرفته و به مکه آمد و چون وارد شهر شد به مردم شهر و قریش دستور داد از شهر خارج شوند و به کوهها و دره های اطراف مکه پناهنده شوند تا جان خود را از خطر سپاهیان ابرهه محفوظ دارند.
<br>
آنگاه خود با چند تن از بزرگان قریش به کنار خانه کعبه آمد و حلقه در خانه را گرفت و با اشگ ریزان و قلبی سوزان به تضرع و زاری پرداخت و از خدای تعالی نابودی ابرهه و لشگریانش را درخواست کرد و از جمله سخنانی که به صورت نظم گفته این دو بیت است:
<br>
یا رب لا ارجو لهم سواکا یا رب فامنع منهم حماکا ان عدو البیت من عاداکا امنعهم ان یخربوا قراکا : پروردگارا در برابر ایشان جز تو امیدی ندارم پروردگارا حمایت و لطف خویش را از ایشان بازدار که دشمن خانه همان کسی است که با تو دشمنی دارد و تو نیز آنان را از ویرانی خانه ات بازدار.
<br>
آنگاه خود و همراهان نیز بدنبال مردم مکه بیکی از کوههای اطراف رفتند و در انتظار ماندند تا ببینند سرانجام ابرهه و خانه کعبه چه خواهد شد.
۱٬۵۶۹

ویرایش