عبدالمجید سلیم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فارغ التحصیل' به 'فارغ‌التحصیل'
جز (جایگزینی متن - 'عبارت اند' به 'عبارت‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'فارغ التحصیل' به 'فارغ‌التحصیل')
خط ۳۶: خط ۳۶:
در زمانى که کشور مسلمان مصر، تحت حاکمیت خدیو‌ عباس‌ حلمى‌ (1914 ـ 1892م.) و زیرپرچم و سلطه انگلیس قرار داشت و دوران تلخ ذلت را تجربه می‌کرد، عبدالمجید سلیم‌ به‌ آینـده‌ای آزاد‌ و اسـلامى براى مصر می‌اندیشید و با این روحیه تحصیلاتش را ادامه می‌داد تا‌ اینکه‌ با گذرسالها، در سن 26 سالگى (1918 میلادى) توانست با درجه عالى از الأزهر فارغ‌التحصیل شود‌. دراین‌ دوره از زندگى علمىِ عبدالمجید سلیم، الأزهر شـاهد تـغییر و تـحولات عملى و ادارى‌ بود‌ و تلاشهاى زیادى صورت مـی‌گرفت تـا این مـرکز‌ تبدیل‌ به‌ مکانى منطبق با شرایط روز و پاسخگو به نیازهاى‌ علمى‌، مذهبى و سیاسى روز گردد.<ref> در قرن نوزدهم، جنبشى‌ فرهنگى و آموزشى در مصر‌ پدید‌ آمد و جـوانان بـه سـوى فرهنگ‌ نوین‌ گرایش پیدا کردند و صدها نفر براى تحصیل عازم اروپا شـدند و مدارس جدید در‌ مصر‌ تأسیس شد. با این وضع‌، الأزهر‌ با‌ روش قدیمى نمی‌توانست‌ در‌ جذب جوانان موفق باشد‌. به‌ همین دلیل مـدتى مـتروک مـاند. در پى اقدامات اصلاحگرایانه که سالها از 1872 تا‌ 1936‌ به طول کشید، به صورت مدرن‌ و مـتشکل‌ از سـه‌ دانشکده‌ (اصول‌ دین، حقوق اسلامى و زبان‌ و ادبیات عرب) درآمد و دانشجویان قبل از ورود به رشته‌هاى تخصصى، دروس مقدماتى و عمومى را در‌ دو‌ دورهٔ مـقدماتى و مـتوسطه مـی‌گذرانند. هنوز هم‌ برخى‌ کلاسها‌ به‌ روش‌ سابق، یعنى نشستن‌ دور‌ استاد، اداره می‌شود. (بـی‌آزار شـیرازى، 1377، ص 391؛ خـفاجى، ج 1، ص181). </ref> عبدالمجید سلیم در این دوره شاهد وضع قوانینى، نظیر قانون‌ تشکیل‌ مجلس اداره الازهـر، امـتحان گـرفتن‌ از‌ کسانى که‌ می‌خواستند‌ در‌ الأزهر تدریس کنند، نحوهٔ هـزینهٔ شـهریه‌ها‌ در‌ الازهر (در سال 1895 م.)، قانون مدارج علمى و بالأخره قانون جامع الأزهر(در‌ سال‌ 1896 م.) بود. <br>
در زمانى که کشور مسلمان مصر، تحت حاکمیت خدیو‌ عباس‌ حلمى‌ (1914 ـ 1892م.) و زیرپرچم و سلطه انگلیس قرار داشت و دوران تلخ ذلت را تجربه می‌کرد، عبدالمجید سلیم‌ به‌ آینـده‌ای آزاد‌ و اسـلامى براى مصر می‌اندیشید و با این روحیه تحصیلاتش را ادامه می‌داد تا‌ اینکه‌ با گذرسالها، در سن 26 سالگى (1918 میلادى) توانست با درجه عالى از الأزهر فارغ‌التحصیل شود‌. دراین‌ دوره از زندگى علمىِ عبدالمجید سلیم، الأزهر شـاهد تـغییر و تـحولات عملى و ادارى‌ بود‌ و تلاشهاى زیادى صورت مـی‌گرفت تـا این مـرکز‌ تبدیل‌ به‌ مکانى منطبق با شرایط روز و پاسخگو به نیازهاى‌ علمى‌، مذهبى و سیاسى روز گردد.<ref> در قرن نوزدهم، جنبشى‌ فرهنگى و آموزشى در مصر‌ پدید‌ آمد و جـوانان بـه سـوى فرهنگ‌ نوین‌ گرایش پیدا کردند و صدها نفر براى تحصیل عازم اروپا شـدند و مدارس جدید در‌ مصر‌ تأسیس شد. با این وضع‌، الأزهر‌ با‌ روش قدیمى نمی‌توانست‌ در‌ جذب جوانان موفق باشد‌. به‌ همین دلیل مـدتى مـتروک مـاند. در پى اقدامات اصلاحگرایانه که سالها از 1872 تا‌ 1936‌ به طول کشید، به صورت مدرن‌ و مـتشکل‌ از سـه‌ دانشکده‌ (اصول‌ دین، حقوق اسلامى و زبان‌ و ادبیات عرب) درآمد و دانشجویان قبل از ورود به رشته‌هاى تخصصى، دروس مقدماتى و عمومى را در‌ دو‌ دورهٔ مـقدماتى و مـتوسطه مـی‌گذرانند. هنوز هم‌ برخى‌ کلاسها‌ به‌ روش‌ سابق، یعنى نشستن‌ دور‌ استاد، اداره می‌شود. (بـی‌آزار شـیرازى، 1377، ص 391؛ خـفاجى، ج 1، ص181). </ref> عبدالمجید سلیم در این دوره شاهد وضع قوانینى، نظیر قانون‌ تشکیل‌ مجلس اداره الازهـر، امـتحان گـرفتن‌ از‌ کسانى که‌ می‌خواستند‌ در‌ الأزهر تدریس کنند، نحوهٔ هـزینهٔ شـهریه‌ها‌ در‌ الازهر (در سال 1895 م.)، قانون مدارج علمى و بالأخره قانون جامع الأزهر(در‌ سال‌ 1896 م.) بود. <br>
علاوه بر این امور، عبدالمجید سلیم در‌ این‌ دوره‌ با وقایع تلخى هم روبه رو بود‌؛ درگـذشت‌ اسـتادان بزرگوارش‌ و نـیز‌ شخصیت‌هاى‌ علمى‌ و اصلاحگر بزرگ در مصرِ تحت سلطه روح او را می‌آزرد. او درسال 1897م. از وفات سید جمالالدین اسدآبادى آغـازگر نـهضت اصلاحگرى اسلامى مطلع شد و به فاصله پنج سال‌ از این ماجرا، از درگذشت [[عبدالرحمن کواکبی|عبدالرحمن کواکبى]] (1902م.) برجسته‌ترین شـخصیت پیرو مـکتب اتـحاد اسلامى [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمال الدین]] و [[محمد عبده]]، آگاهى یافت. کواکبى اهل حلب و ایرانی‌الاصل بود او در سال 1899م. بعد از هـجرت‌ بـه‌ مصر، منصب قضاوت شرعى را عهده‌دار شد و بعد از مسافرت به کشورهاى دیگر به مـصر بـازگشت و بـا محمد عبده که حاصل افکار جمال الدین بود، آشنا شد.<ref> (موثقى، 1371، ج 2، ص 57ـ52). </ref> اما‌ بزرگترین‌ مصیبتى که عبدالمجید به آن دچار شـد، درگـذشت استاد فرزانه و پیشواى عزت طلب او شیخ محمد عبده بود که در سال 1905م. روى داد. <br>
علاوه بر این امور، عبدالمجید سلیم در‌ این‌ دوره‌ با وقایع تلخى هم روبه رو بود‌؛ درگـذشت‌ اسـتادان بزرگوارش‌ و نـیز‌ شخصیت‌هاى‌ علمى‌ و اصلاحگر بزرگ در مصرِ تحت سلطه روح او را می‌آزرد. او درسال 1897م. از وفات سید جمالالدین اسدآبادى آغـازگر نـهضت اصلاحگرى اسلامى مطلع شد و به فاصله پنج سال‌ از این ماجرا، از درگذشت [[عبدالرحمن کواکبی|عبدالرحمن کواکبى]] (1902م.) برجسته‌ترین شـخصیت پیرو مـکتب اتـحاد اسلامى [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمال الدین]] و [[محمد عبده]]، آگاهى یافت. کواکبى اهل حلب و ایرانی‌الاصل بود او در سال 1899م. بعد از هـجرت‌ بـه‌ مصر، منصب قضاوت شرعى را عهده‌دار شد و بعد از مسافرت به کشورهاى دیگر به مـصر بـازگشت و بـا محمد عبده که حاصل افکار جمال الدین بود، آشنا شد.<ref> (موثقى، 1371، ج 2، ص 57ـ52). </ref> اما‌ بزرگترین‌ مصیبتى که عبدالمجید به آن دچار شـد، درگـذشت استاد فرزانه و پیشواى عزت طلب او شیخ محمد عبده بود که در سال 1905م. روى داد. <br>
ویژگى‌ این‌ دوره از زندگى عـبدالمجید سـلیم‌، تـلاش‌ اندیشمندان و دلسوزان اسلامى، براى بازگرداندن عزّت اسلامى به جهان اسلام و ایجاد نهضت‌هاى اصلاحگرى دینى است. از اینرو عـبدالمجید در یکى از حـساسترین قـله‌هاى وقایع مربوط‌ به‌ جهان اسلام قرار داشت‌. در‌ این بین باید به حرکت‌هایى که عبدالمجید بـعدها ادامـه دهنده آن شد، یعنى روند تاریخى تقریب و وحدت اسلامى نیز توجه کرد. زمانى که عبدالمجید دو سال تا فارغ التحصیلى فاصله داشـت، عـلامه [[سید عبدالحسین شرف ‌‌الدین|شرف الدین موسوى‌ عاملى‌]] در مصر با سلیم بشرى، مفتى مصر ارتباطات علمى برقرار کرده و در مـسیر شـناخت و ارتباط بیشتر مذاهب اسلامى، تلاش می‌کرد، که حـاصل این تـلاش، کتـاب گرانقدر «المراجعات»می‌باشد. <ref> ر.ک: پیشین، ص 272‌ـ260. </ref> به این‌ تـرتیب، وى بـا رئیس علماى مصر، سلیم بشرى (1335 ـ1284 ق) آشنا شد و هر دو براى درد مشترک، گام بر می‌داشتند. اهـمیت این رویداد آنجا روشن می‌شود که بدانیم عبدالمجید‌ سلیم‌، دقـیقاً‌ رهنورد همین مـسیرى اسـت که در دوران جـوانى و تحصیل او، سلیم بشرى و سید عبدالحسین شـرف الّدین پى ریخـته‌اند و نهایت ‌‌کار‌ عبدالمجید سلیم هم توسط شاگردش شیخ [[محمود شلتوت]] به این آرمان می‌رسد که: «اتـحاد‌ اسـلامى‌ و پیمان‌ برادرى وقتى به دست می‌آید که شـما مذهب شیعه را آزاد اعلام کنـید و آن را مـانند‌ یکى از مذاهب چهارگانه بدانید. باید نظر شـافعى و حـنفى و مالکی و حنبلى به شیعه و پیروان‌ آل محمد(ع) مانند نظرشان به‌ یکدیگر باشد‌ تا در اثر این احـترام اخـتلافات مسلمانان برطرف شود». <ref>پیشین، ص28. </ref>
ویژگى‌ این‌ دوره از زندگى عـبدالمجید سـلیم‌، تـلاش‌ اندیشمندان و دلسوزان اسلامى، براى بازگرداندن عزّت اسلامى به جهان اسلام و ایجاد نهضت‌هاى اصلاحگرى دینى است. از اینرو عـبدالمجید در یکى از حـساسترین قـله‌هاى وقایع مربوط‌ به‌ جهان اسلام قرار داشت‌. در‌ این بین باید به حرکت‌هایى که عبدالمجید بـعدها ادامـه دهنده آن شد، یعنى روند تاریخى تقریب و وحدت اسلامى نیز توجه کرد. زمانى که عبدالمجید دو سال تا فارغ‌التحصیلى فاصله داشـت، عـلامه [[سید عبدالحسین شرف ‌‌الدین|شرف الدین موسوى‌ عاملى‌]] در مصر با سلیم بشرى، مفتى مصر ارتباطات علمى برقرار کرده و در مـسیر شـناخت و ارتباط بیشتر مذاهب اسلامى، تلاش می‌کرد، که حـاصل این تـلاش، کتـاب گرانقدر «المراجعات»می‌باشد. <ref> ر.ک: پیشین، ص 272‌ـ260. </ref> به این‌ تـرتیب، وى بـا رئیس علماى مصر، سلیم بشرى (1335 ـ1284 ق) آشنا شد و هر دو براى درد مشترک، گام بر می‌داشتند. اهـمیت این رویداد آنجا روشن می‌شود که بدانیم عبدالمجید‌ سلیم‌، دقـیقاً‌ رهنورد همین مـسیرى اسـت که در دوران جـوانى و تحصیل او، سلیم بشرى و سید عبدالحسین شـرف الّدین پى ریخـته‌اند و نهایت ‌‌کار‌ عبدالمجید سلیم هم توسط شاگردش شیخ [[محمود شلتوت]] به این آرمان می‌رسد که: «اتـحاد‌ اسـلامى‌ و پیمان‌ برادرى وقتى به دست می‌آید که شـما مذهب شیعه را آزاد اعلام کنـید و آن را مـانند‌ یکى از مذاهب چهارگانه بدانید. باید نظر شـافعى و حـنفى و مالکی و حنبلى به شیعه و پیروان‌ آل محمد(ع) مانند نظرشان به‌ یکدیگر باشد‌ تا در اثر این احـترام اخـتلافات مسلمانان برطرف شود». <ref>پیشین، ص28. </ref>


=اوضـاع فـرهنگى مصر در زمـان عـبدالمجید سـلیم=
=اوضـاع فـرهنگى مصر در زمـان عـبدالمجید سـلیم=
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش