عشره مبشره: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
اگر قرار باشد که عشره مبشره با وجود هر گونه [[گناه]] صد در صد [[بهشت|بهشتی]] باشند، پس باید پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) هم به طریق اولی این‌چنین باشد؛ در حالی که [[قرآن کریم]] خلاف آن را می‌گوید.  
اگر قرار باشد که عشره مبشره با وجود هر گونه [[گناه]] صد در صد [[بهشت|بهشتی]] باشند، پس باید پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) هم به طریق اولی این‌چنین باشد؛ در حالی که [[قرآن کریم]] خلاف آن را می‌گوید.  


[[خداوند]] در قرآن کریم خطاب به [[پیامبر اسلام]] می‌فرماید: وَ لَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلًا. إِذًا لَأَذَقْنَاکَ ضِعْفَ الْحَیَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنَا نَصِیرًا. (اسراء/75_74)
[[خداوند]] در قرآن کریم خطاب به [[پیامبر اسلام]] می‌فرماید: {{متن قرآن | و لَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلًا. إِذًا لَأَذَقْنَاکَ ضِعْفَ الْحَیَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنَا نَصِیرًا<ref>(اسراء/75_74)</ref>}}.


«و اگر ما تو را ثابت قدم نمی‌گرداندیم، نزدیک بود که به مشرکین اندک تمایل و اعتمادی بکنی. که در این صورت، کیفر این عمل تو را به تو می‌چشاندیم و عذاب تو را در دنیا و آخرت مضاعف می‌کردیم، آن‌گاه از قهر و خشم ما هیچ یاوری بر خود نمی‌یافتی»
«و اگر ما تو را ثابت قدم نمی‌گرداندیم، نزدیک بود که به مشرکین اندک تمایل و اعتمادی بکنی. که در این صورت، کیفر این عمل تو را به تو می‌چشاندیم و عذاب تو را در دنیا و آخرت مضاعف می‌کردیم، آن‌گاه از قهر و خشم ما هیچ یاوری بر خود نمی‌یافتی»
خط ۵۷: خط ۵۷:


با این وضعیت، چگونه ممکن است به اصحاب او آن چنان آزادی داده شود که با وجود هر گناهی باز هم به بهشت برین راه یابند؟!
با این وضعیت، چگونه ممکن است به اصحاب او آن چنان آزادی داده شود که با وجود هر گناهی باز هم به بهشت برین راه یابند؟!
== نکاتی در نقد حدیث «عشره مبشَّره» ==
== نکاتی در نقد حدیث «عشره مبشَّره» ==
=== متن حدیث به روایت عبد الرحمان بن عوف ===
=== متن حدیث به روایت عبد الرحمان بن عوف ===
احمد بن حنبل، در مسند خود، از قتیبة بن سعید از عبد العزیز بن محمّد دراوردی از عبد الرحمان بن حمید از پدرش از عبد الرحمان بن عوف صحابی، گزارش کرده که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود:
احمد بن حنبل، در مسند خود، از قتیبة بن سعید از عبد العزیز بن محمّد دراوردی از عبد الرحمان بن حمید از پدرش از عبد الرحمان بن عوف صحابی، گزارش کرده که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود:
ابو بکر و عمر و عثمان و علی و طلحه و زبیر و عبد الرحمان بن عوف و سعد بن ابی وقّاص و سعید بن زید و ابو عبیده جرّاح، در بهشت اند. <ref>مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۴۱۰ ح ۱۶۷۵ .</ref>
ابو بکر و عمر و عثمان و علی و طلحه و زبیر و عبد الرحمان بن عوف و سعد بن ابی وقّاص و سعید بن زید و ابو عبیده جرّاح، در بهشت اند. <ref>مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۴۱۰ ح ۱۶۷۵ .</ref>
=== متن حدیث به روایت سعید بن زید ===
=== متن حدیث به روایت سعید بن زید ===
ابو داوود از حفص بن عمر نمری از شُعبه از حُرّ بن صیاح از عبد الرحمان بن اَخنَس، چنین نقل کرده است:
ابو داوود از حفص بن عمر نمری از شُعبه از حُرّ بن صیاح از عبد الرحمان بن اَخنَس، چنین نقل کرده است:
سعید بن زید صحابی گفت: از پیامبر  (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شنیدم که ده نفر، در بهشت اند: پیامبر، ابو بکر، عمر، عثمان، علی، طلحه، زبیر بن عَوّام، سعد بن مالک و عبد الرحمان بن عوف. اگر می خواستم، [نفر] دهم را نام می بُردم. از وی پرسیدند: چه کسی است؟ ساکت شد. چون دوباره پرسیدند، گفت: سعید بن زید. <ref>ر .ک : ح ۸۳۲ (سنن أبی داود عن عبدالرحمن بن الأخنس) .</ref>
سعید بن زید صحابی گفت: از پیامبر  (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شنیدم که ده نفر، در بهشت اند: پیامبر، ابو بکر، عمر، عثمان، علی، طلحه، زبیر بن عَوّام، سعد بن مالک و عبد الرحمان بن عوف. اگر می خواستم، [نفر] دهم را نام می بُردم. از وی پرسیدند: چه کسی است؟ ساکت شد. چون دوباره پرسیدند، گفت: سعید بن زید. <ref>ر .ک : ح ۸۳۲ (سنن أبی داود عن عبدالرحمن بن الأخنس) .</ref>
== ارزیابی حدیث عشره مبشره ==
== ارزیابی حدیث عشره مبشره ==
در ارزیابی این حدیث، به نکاتی می رسیم که نشان می دهند این حدیث، حتّی بر پایه معیارهای حدیث شناسی اهل سنّت، فاقد اعتبار است. این نکات، عبارت اند از:
در ارزیابی این حدیث، به نکاتی می رسیم که نشان می دهند این حدیث، حتّی بر پایه معیارهای حدیث شناسی اهل سنّت، فاقد اعتبار است. این نکات، عبارت اند از:
=== 1. نقل نشدن آن به وسیله بخاری و مسلم ===
 
=== نقل نشدن آن به وسیله بخاری و مسلم ===
نخستین نکته قابل تأمّل در مورد حدیث «عشره مبشَّره»، این است که این حدیث، در مهم ترین کتب حدیثی اهل سنّت، یعنی: صحیح البخاری و صحیح مسلم، نقل نشده است. با توجّه به اهمّیت این حدیث و موضوع آن، اگر این حدیث اعتبار لازم را داشت، قطعا مورد توجّه بخاری و مسلم، قرار می گرفت و در کتاب هایشان نقل می‌شد. این موضوع، نشان می دهد که آنان، اعتمادی به این گزارش نداشته اند.
نخستین نکته قابل تأمّل در مورد حدیث «عشره مبشَّره»، این است که این حدیث، در مهم ترین کتب حدیثی اهل سنّت، یعنی: صحیح البخاری و صحیح مسلم، نقل نشده است. با توجّه به اهمّیت این حدیث و موضوع آن، اگر این حدیث اعتبار لازم را داشت، قطعا مورد توجّه بخاری و مسلم، قرار می گرفت و در کتاب هایشان نقل می‌شد. این موضوع، نشان می دهد که آنان، اعتمادی به این گزارش نداشته اند.
=== 2. اشکال سندی در روایت عبد الرحمان بن عوف ===
 
=== اشکال سندی در روایت عبد الرحمان بن عوف ===
علاوه بر مسند ابن حنبل، منابع دیگری از اهل سنّت، مانند: سنن الترمذی، <ref>سنن الترمذی : ج ۵ ص ۶۴۷ ح ۳۷۴۷ .</ref>مسند أبی یعلی، <ref>مسند أبی یعلی : ج ۲ ص ۳۸۲ ح ۸۳۱ .</ref>صحیح ابن حبّان، <ref>صحیح ابن حبّان : ج ۱۵ ص ۴۶۳ ح ۷۰۰۲ .</ref>السنن الکبری <ref>السنن الکبری : ج ۵ ص ۵۶ ح ۸۱۹۴ .</ref>و الآحاد و المثانی، <ref>الآحاد و المثانی : ج ۱ ص ۱۸۲ ح ۲۳۲ .</ref>  به اسناد خود، حدیثِ یاد شده را از عبدالرحمان بن عوف، نقل کرده اند؛ ولی هیچ یک از سندها صحیح نیستند. در سند روایت ، نام او ، «عبد العزیز بن محمّد بن عبید الدراوردی» آمده است . در کتب رجالی اهل سنّت ، در باره او چنین آمده است : «عبد العزیز بن محمّد بن عبید الدراوردی، أبو محمّد المدنی ، کان ثقة کثیر الحدیث یغلط» <ref>الطبقات الکبری : ج ۵ ص ۴۲۴ ، تهذیب الکمال : ج ۱۸ ص ۱۸۷ ش ۳۴۷۰ .</ref> ابن حجر گفته است : «صدوق ، کان یحدّث من کتب غیره فیخطی» <ref>(تقریب التهذیب : ص ۶۱۵) .</ref> نسایی، گفته است : «لیس بقوی و قال أبو زرعة : سیئ الحفظ» <ref>(تهذیب التهذیب : ج ۳ ص ۴۴۸ ش ۴۸۲۵) .</ref>ابو حاتم نیز گفته است : «لا یحتجّ به». <ref>(میزان الاعتدال : ج ۲ ص ۶۳۴ ش ۵۱۲۵) .</ref><br>
علاوه بر مسند ابن حنبل، منابع دیگری از اهل سنّت، مانند: سنن الترمذی، <ref>سنن الترمذی : ج ۵ ص ۶۴۷ ح ۳۷۴۷ .</ref>مسند أبی یعلی، <ref>مسند أبی یعلی : ج ۲ ص ۳۸۲ ح ۸۳۱ .</ref>صحیح ابن حبّان، <ref>صحیح ابن حبّان : ج ۱۵ ص ۴۶۳ ح ۷۰۰۲ .</ref>السنن الکبری <ref>السنن الکبری : ج ۵ ص ۵۶ ح ۸۱۹۴ .</ref>و الآحاد و المثانی، <ref>الآحاد و المثانی : ج ۱ ص ۱۸۲ ح ۲۳۲ .</ref>  به اسناد خود، حدیثِ یاد شده را از عبدالرحمان بن عوف، نقل کرده اند؛ ولی هیچ یک از سندها صحیح نیستند. در سند روایت ، نام او ، «عبد العزیز بن محمّد بن عبید الدراوردی» آمده است . در کتب رجالی اهل سنّت ، در باره او چنین آمده است : «عبد العزیز بن محمّد بن عبید الدراوردی، أبو محمّد المدنی ، کان ثقة کثیر الحدیث یغلط» <ref>الطبقات الکبری : ج ۵ ص ۴۲۴ ، تهذیب الکمال : ج ۱۸ ص ۱۸۷ ش ۳۴۷۰ .</ref> ابن حجر گفته است : «صدوق ، کان یحدّث من کتب غیره فیخطی» <ref>(تقریب التهذیب : ص ۶۱۵) .</ref> نسایی، گفته است : «لیس بقوی و قال أبو زرعة : سیئ الحفظ» <ref>(تهذیب التهذیب : ج ۳ ص ۴۴۸ ش ۴۸۲۵) .</ref>ابو حاتم نیز گفته است : «لا یحتجّ به». <ref>(میزان الاعتدال : ج ۲ ص ۶۳۴ ش ۵۱۲۵) .</ref><br>


افزون بر این، در این اسانید، حدیثِ یاد شده، از حمید فرزند عبد الرحمان بن عوف، نقل شده که ولادتش سال ۳۲ هجری بوده،<ref>ر . ک : الغدیر : ج ۱۰ ص ۱۲۲ .</ref>در صورتی که وفات پدرش در یکی از سال های ۳۱، ۳۲ و ۳۳ هجری گزارش شده است <ref>الاستیعاب : ج ۲ ص ۳۹۰ ش ۱۴۵۵ ، تهذیب الکمال : ج ۱۷ ص ۳۲۸ ش ۳۹۲۳ .</ref> بنا بر این، او پدرش را یا درک نکرده و یا در یک سالگی درک کرده است و بدیهی است که در این سن، امکان دریافت حدیث، وجود ندارد، چنان که روایت کودکی با این سن، به اتّفاقِ همه علما، قابل قبول نیست. <ref>ر . ک : تدریب الراوی : ص ۲۶۵ .</ref>
افزون بر این، در این اسانید، حدیثِ یاد شده، از حمید فرزند عبد الرحمان بن عوف، نقل شده که ولادتش سال ۳۲ هجری بوده،<ref>ر . ک : الغدیر : ج ۱۰ ص ۱۲۲ .</ref>در صورتی که وفات پدرش در یکی از سال های ۳۱، ۳۲ و ۳۳ هجری گزارش شده است <ref>الاستیعاب : ج ۲ ص ۳۹۰ ش ۱۴۵۵ ، تهذیب الکمال : ج ۱۷ ص ۳۲۸ ش ۳۹۲۳ .</ref> بنا بر این، او پدرش را یا درک نکرده و یا در یک سالگی درک کرده است و بدیهی است که در این سن، امکان دریافت حدیث، وجود ندارد، چنان که روایت کودکی با این سن، به اتّفاقِ همه علما، قابل قبول نیست. <ref>ر . ک : تدریب الراوی : ص ۲۶۵ .</ref>


=== 3. اشکالِ سندی در روایت سعید بن زید ===
=== اشکالِ سندی در روایت سعید بن زید ===
راوی دوم حدیث «عشره مبشَّره»، سعید بن زید است. او خودش را نیز در شمارِ این ده تن آورده است. این روایت، به طرق ذیل، از سعید بن زید، نقل شده است:
راوی دوم حدیث «عشره مبشَّره»، سعید بن زید است. او خودش را نیز در شمارِ این ده تن آورده است. این روایت، به طرق ذیل، از سعید بن زید، نقل شده است:
طریق اوّل، از عبد الرحمان بن اَخنس. <ref>ر. ک : همان ، ح ۸۰۴</ref>
طریق اوّل، از عبد الرحمان بن اَخنس. <ref>ر. ک : همان ، ح ۸۰۴</ref>
خط ۸۸: خط ۹۴:
این طریق از منفردات روایت اوست. <ref>ر . ک : المعجم الأوسط : ج ۲ ص ۲۸۹ ـ ۲۹۰ ح ۲۰۰۹ .</ref>
این طریق از منفردات روایت اوست. <ref>ر . ک : المعجم الأوسط : ج ۲ ص ۲۸۹ ـ ۲۹۰ ح ۲۰۰۹ .</ref>
روشن است که چنین سندی با ویژگی های ذکر شده، حدیث را از حدّ واحد بودن و تردید در صدور آن، خارج نمی کند.
روشن است که چنین سندی با ویژگی های ذکر شده، حدیث را از حدّ واحد بودن و تردید در صدور آن، خارج نمی کند.
=== 4. نقل نشدن آن به وسیله دیگر افرادی که بهشتی نامیده شده اند ===
 
=== نقل نشدن آن به وسیله دیگر افرادی که بهشتی نامیده شده اند ===
نکته دیگری که موجب تضعیف حدیث «عشره مبشَّره» می شود، این است که جز عبد الرحمان بن عوف و سعید بن زید، دیگر افرادی که در این حدیث، بهشتی معرّفی شده اند، آن را از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نقل نکرده اند.
نکته دیگری که موجب تضعیف حدیث «عشره مبشَّره» می شود، این است که جز عبد الرحمان بن عوف و سعید بن زید، دیگر افرادی که در این حدیث، بهشتی معرّفی شده اند، آن را از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نقل نکرده اند.
این پرسش جدّی است که: چرا پیش از این که سعید بن زید، این حدیث را در زمان عثمان از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نقل کند، هیچ یک از آن نُه نفر، به نفع خود به آن استناد نکرده است؟ و چرا در جنگ جمل، زبیر در احتجاج با امام علی (علیه السلام)، آن را از سعید بن زید نقل کرده، <ref>ر . ک : الإفصاح : ص ۷۱ ، تلخیص الشافی : ج ۳ ص ۲۴۱ .</ref> نه از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)؟
این پرسش جدّی است که: چرا پیش از این که سعید بن زید، این حدیث را در زمان عثمان از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نقل کند، هیچ یک از آن نُه نفر، به نفع خود به آن استناد نکرده است؟ و چرا در جنگ جمل، زبیر در احتجاج با امام علی (علیه السلام)، آن را از سعید بن زید نقل کرده، <ref>ر . ک : الإفصاح : ص ۷۱ ، تلخیص الشافی : ج ۳ ص ۲۴۱ .</ref> نه از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)؟
=== 5. نپذیرفتن شهادت متّهم ===
 
=== نپذیرفتن شهادت متّهم ===
با عنایت به این که سند حدیث «عشره مبشَّره»، به عبد الرحمان بن عوف و سعید بن زید می‌رسد و این دو، خود، در شمارِ بشارت داده شدگان به بهشت در این حدیث اند، شهادت آنها بر خوبی خود، هر چند در کنار دیگران، به اتّفاق علما، قابل قبول نیست. ر . ک : تدریب الراوی : ص ۲۶۵ . گفتنی است که علما ، تمام شرایط شاهد را برای راوی هم معتبر شمرده اند و متّهم بودن راوی به تعریف از خودش ، یکی از موانع پذیرش روایت ، دانسته شده است . اجماع فقها در این موضوع ، ثابت است. <ref>ر . ک : الفقه الإسلامی و أدلّته : ج ۸ ص ۶۰۴۱</ref>
با عنایت به این که سند حدیث «عشره مبشَّره»، به عبد الرحمان بن عوف و سعید بن زید می‌رسد و این دو، خود، در شمارِ بشارت داده شدگان به بهشت در این حدیث اند، شهادت آنها بر خوبی خود، هر چند در کنار دیگران، به اتّفاق علما، قابل قبول نیست. ر . ک : تدریب الراوی : ص ۲۶۵ . گفتنی است که علما ، تمام شرایط شاهد را برای راوی هم معتبر شمرده اند و متّهم بودن راوی به تعریف از خودش ، یکی از موانع پذیرش روایت ، دانسته شده است . اجماع فقها در این موضوع ، ثابت است. <ref>ر . ک : الفقه الإسلامی و أدلّته : ج ۸ ص ۶۰۴۱</ref>
=== 6. اضطراب در متن حدیث ===
 
=== اضطراب در متن حدیث ===
افزون بر ضعف اسناد حدیث «عشره مبشَّره»، اضطراب شدید متن آن، قرینه ای دیگر بر عدم صدور حدیثِ یاد شده است ؛ زیرا در برخی از گزارش ها، نام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در شمارِ بهشتیان آمده و در برخی دیگر، نیامده است. <ref>سنن الترمذی : ج ۵ ص ۶۴۷ ح ۳۷۴۷ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۴۱۰ ح ۱۶۷۵.</ref> نیز در برخی از گزارش ها، نام ابو عبیده جرّاح آمده <ref>سنن الترمذی : ج ۵ ص ۶۴۷ ح ۳۷۴۷ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۴۱۰ ح ۱۶۷۵ .</ref> و در برخی نیامده است ؛بلکه در برخی گزارش ها، تنها نام شش نفر ذکر شده است <ref>الآحاد و المثانی : ج ۱ ص ۱۸۲ ح ۲۳۲ ، جزء ابن عاصم : ص ۸۰ .</ref> همچنین در برخی گزارش ها به نقل از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، نام ده نفر، ذکر شده <ref>مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۳۹۸ ح ۱۶۳۱ .</ref> و در برخی، نام افراد به وسیله سعید بن زید و پس از طرح کلّی موضوع، ذکر شده است. <ref>المعجم الأوسط : ج ۱ ص ۲۶۷ ح ۸۶۹ و ج ۲ ص ۲۸۹ ح ۲۰۰۹ .</ref>
افزون بر ضعف اسناد حدیث «عشره مبشَّره»، اضطراب شدید متن آن، قرینه ای دیگر بر عدم صدور حدیثِ یاد شده است ؛ زیرا در برخی از گزارش ها، نام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در شمارِ بهشتیان آمده و در برخی دیگر، نیامده است. <ref>سنن الترمذی : ج ۵ ص ۶۴۷ ح ۳۷۴۷ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۴۱۰ ح ۱۶۷۵.</ref> نیز در برخی از گزارش ها، نام ابو عبیده جرّاح آمده <ref>سنن الترمذی : ج ۵ ص ۶۴۷ ح ۳۷۴۷ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۴۱۰ ح ۱۶۷۵ .</ref> و در برخی نیامده است ؛بلکه در برخی گزارش ها، تنها نام شش نفر ذکر شده است <ref>الآحاد و المثانی : ج ۱ ص ۱۸۲ ح ۲۳۲ ، جزء ابن عاصم : ص ۸۰ .</ref> همچنین در برخی گزارش ها به نقل از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، نام ده نفر، ذکر شده <ref>مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۳۹۸ ح ۱۶۳۱ .</ref> و در برخی، نام افراد به وسیله سعید بن زید و پس از طرح کلّی موضوع، ذکر شده است. <ref>المعجم الأوسط : ج ۱ ص ۲۶۷ ح ۸۶۹ و ج ۲ ص ۲۸۹ ح ۲۰۰۹ .</ref>
=== 7. تعارض با برخی از احادیثِ مورد قبول اهل سنّت ===
 
=== تعارض با برخی از احادیثِ مورد قبول اهل سنّت ===
بر پایه دیدگاه اهل سنّت، حدیث «عشره مبشَّره»، با احادیث دیگری که مورد قبول آنهاست، معارض است، مانند: آنچه مؤلّفان کتاب های شش گانه (بخاری، مسلم، نسایی، ابو داوود، ترمذی، ابن ماجه) و غیر آنها از سعد بن ابی وقّاص ـ که خود، یکی از عشره مبشّره است ـ نقل می کنند که وی می گوید:
بر پایه دیدگاه اهل سنّت، حدیث «عشره مبشَّره»، با احادیث دیگری که مورد قبول آنهاست، معارض است، مانند: آنچه مؤلّفان کتاب های شش گانه (بخاری، مسلم، نسایی، ابو داوود، ترمذی، ابن ماجه) و غیر آنها از سعد بن ابی وقّاص ـ که خود، یکی از عشره مبشّره است ـ نقل می کنند که وی می گوید:
نشنیدم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) برای کسی که روی زمین راه می رود، بگوید از اهل بهشت است، مگر برای عبد اللّه  بن سلام. ص<ref>حیح البخاری : ج ۳ ص ۱۳۸۷ ح ۳۶۰۱ ، صحیح مسلم : ج ۴ ص ۱۹۳۰ ح ۱۴۷ ، فضائل الصحابة، نسایی : ص ۴۵ ح ۱۴۸ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۳۵۸ ح ۱۴۵۳ ، السنن الکبری : ج ۵ ص ۷۰ ح ۸۲۵۲ .</ref>
نشنیدم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) برای کسی که روی زمین راه می رود، بگوید از اهل بهشت است، مگر برای عبد اللّه  بن سلام. ص<ref>حیح البخاری : ج ۳ ص ۱۳۸۷ ح ۳۶۰۱ ، صحیح مسلم : ج ۴ ص ۱۹۳۰ ح ۱۴۷ ، فضائل الصحابة، نسایی : ص ۴۵ ح ۱۴۸ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۳۵۸ ح ۱۴۵۳ ، السنن الکبری : ج ۵ ص ۷۰ ح ۸۲۵۲ .</ref>
به همین دلیل، بزرگان اهل سنّت، در صدد توجیه این تعارض بر آمده اند. از جمله : «إنّ سعدا کرّه تزکیة نفسه لأنّه أحد العشرة ؛ یکی از توجیهات این است که چون سعد بن ابی وقّاص یکی از این ده تن بوده است، نخواسته از خود تعریف و تمجید کند» <ref>فتح الباری : ج ۷ ص ۱۲۹ ،</ref> «إنّ نفی سماعه ذلک ، لا یدلّ علی نفی البشارة لغیره؛ توجیه دیگر آن است که نشنیدن او، دلالتی بر بشارت ندادن به دیگران ندارد» <ref>(شرح صحیح مسلم ، نووی : ج ۶ ص ۱۶۴)</ref> ، «أی البشارة وقعت حینما کان یمشی عبد اللّه  بن سلام بخلاف بشارات غیره؛ توجیه دیگر این که مقصود سعد این است که تنها بشارت دادن به عبداللّه  بن سلام در حال راه رفتن او بوده است ولی بشارت دیگران در حالت های دیگر بوده است.» (<ref>مرقاة المفاتیح : ج ۵ ص ۶۲۲)</ref> و «إنّ سعدا قال ذلک بعد موت المبشَّرین و لم یتأخّر إلاّ سعدا و سعیدا ؛ و توجیه آخر اینکه، سعد این جمله را پس از مرگ بشارت داده شدگان گفته است، هنگامی که تنها خود او و سعید زنده بوده اند» <ref>(فتح الباری : ج ۷ ص ۱۳۰)</ref> .
به همین دلیل، بزرگان اهل سنّت، در صدد توجیه این تعارض بر آمده اند. از جمله : «إنّ سعدا کرّه تزکیة نفسه لأنّه أحد العشرة ؛ یکی از توجیهات این است که چون سعد بن ابی وقّاص یکی از این ده تن بوده است، نخواسته از خود تعریف و تمجید کند» <ref>فتح الباری : ج ۷ ص ۱۲۹ ،</ref> «إنّ نفی سماعه ذلک ، لا یدلّ علی نفی البشارة لغیره؛ توجیه دیگر آن است که نشنیدن او، دلالتی بر بشارت ندادن به دیگران ندارد» <ref>(شرح صحیح مسلم ، نووی : ج ۶ ص ۱۶۴)</ref> ، «أی البشارة وقعت حینما کان یمشی عبد اللّه  بن سلام بخلاف بشارات غیره؛ توجیه دیگر این که مقصود سعد این است که تنها بشارت دادن به عبداللّه  بن سلام در حال راه رفتن او بوده است ولی بشارت دیگران در حالت های دیگر بوده است.» (<ref>مرقاة المفاتیح : ج ۵ ص ۶۲۲)</ref> و «إنّ سعدا قال ذلک بعد موت المبشَّرین و لم یتأخّر إلاّ سعدا و سعیدا ؛ و توجیه آخر اینکه، سعد این جمله را پس از مرگ بشارت داده شدگان گفته است، هنگامی که تنها خود او و سعید زنده بوده اند» <ref>(فتح الباری : ج ۷ ص ۱۳۰)</ref> .
=== 8. برخی شواهد تاریخی بر نادرستی حدیث ===
 
=== برخی شواهد تاریخی بر نادرستی حدیث ===
یکی از نکات مهم در ارزیابی حدیث «عشره مبشَّره»، این است که بعید است سعید بن زید در دوران حیات پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، این حدیث را از ایشان شنیده باشد، ولی آن را در دوران خلیفه اوّل و دوم و سوم، بازگو نکرده باشد.
یکی از نکات مهم در ارزیابی حدیث «عشره مبشَّره»، این است که بعید است سعید بن زید در دوران حیات پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، این حدیث را از ایشان شنیده باشد، ولی آن را در دوران خلیفه اوّل و دوم و سوم، بازگو نکرده باشد.
شاهد این مطلب، آن است که خلیفه اوّل در جریان سقیفه به آن استناد نکرد، در صورتی که به اموری کم اهمّیت تر از این موضوع، استناد کرد.
شاهد این مطلب، آن است که خلیفه اوّل در جریان سقیفه به آن استناد نکرد، در صورتی که به اموری کم اهمّیت تر از این موضوع، استناد کرد.
همچنین اگر این حدیث، صحّت داشت و در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نقل شده بود، هنگامی که عثمان در محاصره قرار گرفت، به آن استناد می کرد و بسیاری از بزرگان مهاجر و انصار، از جمله طلحه و زبیر ـ که طبق این حدیث، خود، جزء ده بهشتی بشارت داده شده به بهشت اند ـ اقدام به محاصره و قتل او نمی کردند، یا برای پیشگیری از قتل وی، به آن استناد می‌شد، در حالی که در هیچ یک از مصادر تاریخی به آن اشاره نشده است.
همچنین اگر این حدیث، صحّت داشت و در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نقل شده بود، هنگامی که عثمان در محاصره قرار گرفت، به آن استناد می کرد و بسیاری از بزرگان مهاجر و انصار، از جمله طلحه و زبیر ـ که طبق این حدیث، خود، جزء ده بهشتی بشارت داده شده به بهشت اند ـ اقدام به محاصره و قتل او نمی کردند، یا برای پیشگیری از قتل وی، به آن استناد می‌شد، در حالی که در هیچ یک از مصادر تاریخی به آن اشاره نشده است.
=== 9. توجّه به عملکرد افراد بشارت داده شده ===
 
=== توجّه به عملکرد افراد بشارت داده شده ===
ارزیابی عملکرد افرادی که بهشتی خوانده شده اند، روشن ترین قرینه صحّت یا بطلان گزارش است. بر این اساس، با توجّه به عملکرد شماری از کسانی که در این حدیث، بهشتی خوانده شده اند، قطعا نمی توان صحّت آن را تأیید کرد.
ارزیابی عملکرد افرادی که بهشتی خوانده شده اند، روشن ترین قرینه صحّت یا بطلان گزارش است. بر این اساس، با توجّه به عملکرد شماری از کسانی که در این حدیث، بهشتی خوانده شده اند، قطعا نمی توان صحّت آن را تأیید کرد.
=== 10. تکذیب حدیث از سوی امام علی (علیه السلام) ===
 
=== تکذیب حدیث از سوی امام علی (علیه السلام) ===
نکات یاد شده، هنگامی که در کنار تکذیب شدید امام علی (علیه السلام) در جنگ جمل قرار می گیرد، هر پژوهشگر منصفی را به یقین می رساند که حدیث «عشره مبشَّره»، نادرست است. متن گزارش، چنین است:
نکات یاد شده، هنگامی که در کنار تکذیب شدید امام علی (علیه السلام) در جنگ جمل قرار می گیرد، هر پژوهشگر منصفی را به یقین می رساند که حدیث «عشره مبشَّره»، نادرست است. متن گزارش، چنین است:
سُلَیم بن قیس: هنگامی که امیر مؤمنان (علیه السلام) در جنگ جمل با اهل بصره رویارو شد، زبیر را به سوی خود خواند. زبیر همراه طلحه، بیرون آمد. علی (علیه السلام) به آنها فرمود: «شما دو تن و همه صاحبان دانش از خاندان محمّد و عایشه دختر ابو بکر، می دانید که همه اهل جمل، بر زبان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نفرین شده اند و ناکام، کسی است که دروغ بندد.
سُلَیم بن قیس: هنگامی که امیر مؤمنان (علیه السلام) در جنگ جمل با اهل بصره رویارو شد، زبیر را به سوی خود خواند. زبیر همراه طلحه، بیرون آمد. علی (علیه السلام) به آنها فرمود: «شما دو تن و همه صاحبان دانش از خاندان محمّد و عایشه دختر ابو بکر، می دانید که همه اهل جمل، بر زبان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نفرین شده اند و ناکام، کسی است که دروغ بندد.
خط ۱۳۵: خط ۱۴۹:




== منبع مقاله ==
== منابع مقاله ==
برگرفته از سایت [http://pajoohe.ir/%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%B4%D8%B1%D9%87__a-27124.aspx دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم]
برگرفته از سایت [http://pajoohe.ir/%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%B4%D8%B1%D9%87__a-27124.aspx دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم]
شناخت نامه حدیث، محمد محمدی ری شهری، قم،1397، ج ۲ ص ۳۵۱ ـ ۳۵۹.
شناخت نامه حدیث، محمد محمدی ری شهری، قم،1397، ج ۲ ص ۳۵۱ ـ ۳۵۹.
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:صحابه]]
confirmed، مدیران
۳۲٬۹۸۵

ویرایش