غزوه

نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۷ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'بدر ال' به 'بدرال')

غزوه به جنگ‌هایی گفته می شود که خود پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله فرماندهی آن را برعهده داشت .

معنای لغوی غَزْوِه

‌ غَزْوَه به فتح اول و سکون دوم (جمع آن غَزْوات) در لغت به معنای جنگیدن می‌باشد و از کلمه «الغزو» گرفته شده است. [۱] اسم فاعل آن «غازی‌» و جمع آن «غُزاة» و «غُزّی‌» آمده است، مانند قاضی، قضاة- سابق، سُبّق(به معنای رفتن به پیکار دشمن و غارت او) [۲] و از این نمونه است کلمه «غُزّی‌» در آیه زیر: «یا ایُّها الَّذینَ امَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذینَ کَفَرُوا وَ قالُوا لِاخْوانِهِمْ اذا ضَرَبُوا فیِ‌الْارْضِ اوْ کانُوا غُزّیً... لَوْ کانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا» [۳] ای گرویدگان به دین اسلام، شما مانند آنان که راه کفر و نفاق پیمودند، نباشید که گفتند: اگر برادران و خویشاوندان ما به سفر نرفته و یا به جنگ حاضر نمی‌شدند، به چنگ مرگ نمی‌افتادند و کشته نمی‌شدند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: «دَعا مُوسی وَامَّنَ هاروُنُ (ع) وَامَنَّتِ الْمَلائِکَةُ (ع) فَقالَ اللَّهُ تَبارَکَ وَتَعالی قَدْ اجِیْبَتْ دَعْوَتُکُما فَاسْتَقیما وَ مَنْ غَزا فی‌ سَبیلِ اللَّهِ اسْتُجیبُ لَهُ کَمَا اسْتُجیبُ لَکُما الی‌ یَوْمِ‌الْقِیامَةِ» حضرت موسی دعایی کرد و هارون آمین گفت و فرشتگان نیز آمین گفتند. پس خدای تبارک و تعالی فرمود: هر آینه دعای شما مستجاب شد پس استقامت و پایداری ورزید و هر که در راه خدا جهاد کند، دعایش مستجاب شود، چنانچه دعای شما به اجابت رسید تا روز قیامت.[۴]

معنای اصطلاحی غزوه

در اصطلاح اغلب تاریخ نویسان غزوه به جنگهایی گفته می‌شود که به فرماندهی شخص پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) بوده است، لیکن بقیه جنگهای زمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله) که آن حضرت در آن حضور نداشته «سری ّه» یا «بعث» نامیده شده است.

تعداد غزوه ها وسریه های پیامبر

در مورد تعداد غزوه‌های پیامبراسلام (صلی الله علیه وآله) بین سیره نویسان اختلاف است. [۵]آنها از نوزده تا بیست ونه گفته‌اند، لکن در تعداد غزوه‌های آن حضرت که جنگ و درگیری صورت گرفته‌است، همگی عدد «نه» را ثبت‌کرده‌اند.

«جنگ بدر، احد، المریسیع(بنی مصطلق)، خندق، بنی قریظه، خیبر، فتح مکه، طائف، حنین». و تعداد سرّیه‌ها را چهل و هفت نوشته‌اند. امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «... اغْزُوهُمْ قَبْلَ‌انْ یَغْزُوکُمْ، فَوَاللَّهِ ماغُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فی‌عُقْرِ دارِهِمْ الاّ ذَلُّوا...» «پیش از آنکه به شما حمله کنند، بر آنان حمله برید. به خدا سوگند هیچ قوم و ملّتی در داخل شهرها و خانه‌هاشان مورد تهاجم دشمن قرار نگرفتند، مگر اینکه ذلیل شدند.»[۶] در روایت دیگری از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) چنین آمده است:«غَزْوَةٌ فی‌ الْبَحْرِ مِثْلَ عَشَرَ غَزَواتٍ فِی‌الْبَرِّ» «یک جنگ دریایی برابر با ده جنگ زمینی است.»[۷] و نیز فرمود:«افْضَلُ الْغُزاةِ فی‌ سَبیلِ‌اللَّهِ خادِمُهُمْ» «بهترین جنگجویان در راه خدا کسانی هستند که به مجاهدان خدمت می‌کنند.»[۸] همچنین فرمود:«مَنِ اغْتابَ غازِیاً فَکَانَّما قَتَلَ مُؤْمِناً»«کسی که از یک رزمنده غیبت نماید، مانند آن است که مؤمنی را کشته باشد.»[۹] ( ۶)- [۱۰] المنجد


اطلاعات غزوات پیامبر

غزوه‌ها در جدول زیر به ترتیب زمانی آمده‌اند:

نام جنگ نیروهای اسلام نیروهای دشمن مکان جنگ زمان جنگ مختصری از نتایج جنگ
۱ غزوه ابواء(وَدّان) ۲۰۰ نفر نامعلوم ابواء صفر سال دوم هجری در این غزوه، درگیری نظامی صورت نگرفت.[۱۱] نیروی اسلام به قریش نرسید.
و تنها با قبیله بنی ضمره پیمان مودت بسته شد.
۲ غزوه بُواط ۲۰۰ نفر ۱۰۰ نفر بواط ربیع‌الاول سال دوم هجری[۱۲] یا ربیع الاخر سال دوم هجری[۱۳] ----
۳ غزوه عُشَیره ۲۰۰ نفر ائتلافی از قریش و قبیله مدلج و بنی ضمره العشیره (مکانی بین مکه و مدینه[۱۴]) جمادی‌الاول سال دوم هجری[۱۵] درگیری صورت نگرفت.[۱۶]

متارکه و دوستی قبیله مدلج و هم‌پیمانان مدلج و ضمره

۴ غزوه بدر اول ۲۰۰ نفر نیروی کمی با فرماندهی یکی از کفار بدر جمادی‌الاخر سال دوم هجری[۱۷] یا ربیع الاول سال دوم.[۱۸] فرار مشرکان
۵ غزوه بدر کبری ۳۱۳ نفر با ۲ اسب و ۷۰ شتر ۹۵۰ سواره و پیاده بدر ۱۷ رمضان سال دوّم.[۱۹] پیروزی مسلمانان بر قریش
۶ غزوه بنی سُلَیم ۲۰۰ نفر سواره بنی سلیم و غطفان میان مکه و مدینه شوّال سال دوّم.[۲۰] فرار بنی سلیم
ترک اموال خود در جنگ
۷ غزوه بنی قَینُقاع مسلمانان مدینه یهود مدینه مدینه اوایل شوال سال دوم هجری پاکسازی محیط مدینه از یهود
۸ غزوه سَویق نیرویی ناچیز ۲۰۰ نفر قرقره الکدر ذی‌الحجه سال دوم هجری[۲۱][۲۲] فرار قریش
۹ ذی أمَرّ‌ ۴۵۰ نفر فبیله و محارب ذو امر نجد محرم سال سوم هجرت[۲۳] فرار بنی ثعلبه
یک ماه اقامت مسلمانان در دیار آنان
۱۰ غزوه بُحران ۳۰۰ نفر سواره بنی سلیم بحران (معدنی در حجاز یا وادی‌ای در ذابع) ربیع‌الاخر سال سوم هجرت[۲۴] ----
۱۱ غزوه احد ۷۰۰ نفر سواره و پیاده در اطراف مدینه ۲۹۰۰ تا ۳۰۰۰ نفر دامنه کوه احد شوّال سال سوّم.[۲۵] شهادت ۷۰ نفر از مسلمانان
عدم پیروزی قطعی کفار
نجات لشکر محاصره شده مسلمانان
۱۲ غزوه حَمراء الاسد ۶۳۰ نفر ۹۲۷۹ نفر از قریش حَمراء الاسد چند کیلومتری جنوب مدینه شوّال سال سوم.[۲۶] فرار مشرکان قریش
۱۳ غزوه بنی نَضیر عموم مسلمانان مدینه یهودیان بنی نضیر اطراف مدینه ربیع الأوّل سال چهارم[۲۷] کوچ دادن بنی نضیر از اطراف مدینه
۱۴ غزوه ذات الرِّقاع ۴۰۰ نفر سواره و پیاده بنی محارب ذات‌الرقاع نجد جمادی الأولی سال چهارم.[۲۸] فرار بنی ثعلبه و محارب
۱۵ غزوه بدرالوعد ۱۰۰۰ نفر ۲۰۰۰ نفر بدر شعبان سال چهارم.[۲۹] برخورد نظامی نداشتند
۱۶ غزوه دُومة الجَندَل ۱۰۰۰ نفر سواره و پیاده قبایل دومةالجندل دومةالجندل ربیع الأوّل سال پنجم[۳۰] فرار و شکست قبایل جندل
۱۷ غزوه خندق ۳۰۰۰ نفر ۱۰۰۰۰ نفر از قبایل مشرک مدینه شوّال سال پنجم.[۳۱] شکست احزاب وبازگشت بدون پیروزی
۱۸ غزوه بنی قُرَیظه ۳۰۰۰ نفر ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر اطراف مدینه ذیقعده و ذی حجّه سال پنجم[۳۲] پیروزی ارتش اسلام بر بنی قریظه
۱۹ غزوه بنی لِحیان حدود ۳۰۰۰ نفر فبیله لحیان غران جمادی الأولی سال ششم[۳۳] فرار بنی لحیان
۲۰ غزوه ذی قرد پانصد تا هفتصد نفر[۳۴] غطفان ذی‌قرد ربیع الاول[۳۵]و ربیع الآخر سال ششم.[۳۶] بستن پیمان صلح بین مسلمانان و قریش
۲۱ غزوه بنی مصطلق ۱۰۰۰ نفر سواره و پیاده بنی مصطلق المریسیع شعبان سال ششم[۳۷] فرار مشرکان پس از مقاومت مختصر
۲۲ غزوه حدیبیه ۱۶۰۰ نفر قریش حدیبیه ذی‌القعده سال ششم هجری[۳۸] عقد پیمان صلح بین مسلمانان و قریش
۲۳ غزوه خیبر ۱۶۰۰ نفر یهودیان خیبر خیبر محرم و صفر سال هفتم هجری سقوط و شکست خیبریان
۲۴ غزوه عمرة القضاء ۱۴۰۰ نفر قریش مکه ذی الحجه یا ذی القعده سال هفتم.[۳۹] تقویت روحی مسلمانان و تضعیف مشرکان
۲۵ غزوه فتح مکه ۱۰۰۰۰ نفر قریش و بنی بکر مکه رمضان سال هشتم.[۴۰] فتح مکه
۲۶ غزوه حنین ۱۲۰۰۰ نفر قبیله هوازن و ثقیف نزدیکی طائف شوّال سال هشتم.[۴۱] پیروزی مسلمانان
۲۷ غزوه طائف ۱۲۰۰۰ نفر قبیله ثقیف طائف شوّال سال هشتم[۴۲] بازگشت به مکه بدون پیروزی
۲۸ غزوه تبوک ۳۰۰۰۰ نفر روم و هم‌پیمانان تبوک رجب سال نهم[۴۳] درخواست مصالحه مالی با مسلمانان از سوی رومیان[۴۴]

منبع

از نویسندگان، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، اصطلاحات نظامی در فقه اسلامی، ص۹۴-۹۵.

پانویس

  1. لسان العرب، ابوالفضل جمال الدین محمد بن مکرم، ج۱۵، ص۱۲۳، نشر دار صادر.    
  2. لسان العرب، ابوالفضل جمال الدین محمد بن مکرم، ج۱۵، ص۱۲۳، نشر دار صادر.    
  3. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۶.    
  4. مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۷، ح۱۲۲۷۶.    
  5. واقدی، مغازی، ص۱۲۸، چ آل البیت.
  6. نهج‌البلاغه، خطبه۲۷.
  7. کنزالعمال، ج۴، ص۱۷۹.
  8. کنزالعمال، ج۴، ص۱۶۹.
  9. کنزالعمال، ج۴، ص۱۸۴.
  10. لسان العرب، ابوالفضل جمال الدین محمد بن مکرم، ج۱۵، ص۱۲۳، نشر دار صادر.
  11. ابن خلدون، ج۱، ص۴۰۸؛ بحار ج۱۹، ص۱۸۷
  12. السیرة النبویة ج۱، ص۵۹۸
  13. بیهقی، ج۳، ص۱۱.
  14. معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷
  15. إعلام الوری، ج۱، ص۱۶۴؛ السیرة النبویة، ج۱، ص۵۹۹؛ دلائل النبوة، ج۵، ص۴۶۹
  16. جوامع السیرة النبویة، ص۷۸
  17. خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة، ص۲۰،
  18. واقدی، ج۱، ص۱۲؛ عیون الأثر، ج۱، ص۲۶۳؛ اعیان الشیعة، ج۱، ص۲۴۶
  19. السیرة النبویة، ج۱، ص۲۴۰
  20. دلائل النبوة، ج۳، ص۱۶۳؛ السیرة النبویة، ج۲، ص۴۳ – ۴۴
  21. دلائل النبوة، ج۳، ص۱۶۴
  22. السیرة النبویة، ج۲، ص۴۴
  23. السیرة النبویة، ج۲، ص۴۶
  24. ابن حبیب، ص۱۱۲؛ ابن سعد، ج۲، ص۲۴
  25. السیرة النبویة، ج۲، ص۶۰؛ دلائل النبوة، ج۳، ص۱۷۷؛ جوامع السیرة النبویة، ص۱۴۰
  26. المغازی، ج۱، ص۳۳۴
  27. عیون الأثر، ج۲، ص۷۰؛ المغازی، ج۱، ص۳۶۳
  28. السیرة النبویة، ج۲، ص۲۰۳؛ الروض الأنف، ج۶، ص۲۲۱ – ۲۲۲
  29. السیرة النبویة، ج۲، ص۲۰۹
  30. السیرة النبویة، ج۲، ص۲۱۳
  31. السیرة النبویة، ج۲، ص۲۱۴؛ جوامع السیرة النبویة، ص۱۴۷؛ أنیس المؤمنین، ص۲۱
  32. المغازی، ج۲، ص۴۹۶؛ أنساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۷
  33. دلائل النبوة، ج۳، ص۳۶۴
  34. جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، (سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم)،قم، عترت، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۵۷۳.
  35. أنساب الأشراف، ج۱، ص۳۴۹
  36. المغازی، ج۲، ص۵۳۷
  37. السیرة النبویة، ج۲، ص۲۸۹
  38. السیرة النبویة، ج۲، ص۳۰۸؛ أعیان الشیعة، ج۱، ص۲۶۸
  39. السیرة النبویة، ج۲، ص۳۲۸؛ دلائل النبوة، ج۴، ص۱۹۷
  40. السیرة النبویة، ج۲، ص۳۸۹؛ الروض الأنف، ج۷، ص۴۹
  41. دلائل النبوة، ج۵، ص۱۵۶؛ المغازی، ج۳، ص۸۹۲
  42. إعلام الوری، ج۱، ص۲۳۳؛ دلائل النبوة، ج۵، ص۱۵۶
  43. السیرة النبویة، ج۲، ص۵۱۵؛ دلائل النبوة، ج۵، ص۴۶۹
  44. حسنی، ص۹۳-۹۴