ماوراء النهر

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

ماوراء النهر
نام ماوراء النهر
کشور ازبکستان • تاجیکستان • قرقیزستان • قزاقستان
نام قدیم ورا رود • فرا رود
قدمت پیش از اسلام
پیشینه اسلام اواخر قرن اول قمری
وقایع مهم قیام شریک بن شیخ

ماوراء‌النهر یا فرارود یا ورارودو آسیای وسطی، ترکستان، آسیای مرکزی و آسیای میانه نام هایی است که از ابتدا تاکنون بر این سرزمین باستانی نهاده شده است. ماوراء النهر به سرزمینی گفته می‌شود که در میان دو رود آمودریا (جیحون) و سیردریا (سیحون) جای دارد. در واقع معنی اصلی آن، آن سوی رود آموی (جیحون یا آمودریا) است. این سرزمین بخشی از آسیای میانه است. این سرزمین از دیر باز شرقی‌ترین ایالت ایران باستان و از دوره هخامنشی زیر تابعیت امپراتوری ایران بود و سکنهٔ آن عمدتاً سغدی و خوارزمی بودند. این سرزمین بعدها در دوران هخامنشیان جزو ساتراپی سغد شد. ماوراء النهر محل تولد یا زندگی افرادی مانند عیاشی، کشی، ابوعلی سینا و فارابی بوده است.

نام‌ها

ماوراءالنهر، نام عربی است که در فارسی ورا رود یا فرا رود یا وراز رود گفته شده است[۱]. هرچند برخی نام‌های دیگری چون توران[۲] و هیطل[۳] برای این منطقه قائلند.

موقعیت جغرافیایی

ماوراءالنهر مشتمل بر سرزمین‌های واقع در شمال رود آمودریا[۴] (جیحون)[۵] است[۶]. پس از فتح این ناحیه توسط مسلمانان به علت قرار گرفتن در آن‌سوی رود جیحون، ماوراء النهر نام گرفت[۷]. و به عنوان یکی از اقالیم شرقی حکومت اعراب مسلمان[۸] و گاهی ربع چهارم خراسان شهرت یافت[۹].

ماورا’ النهر از آغاز تا به امروز

ماوراءالنهر، فرارود،میان رودان،آسیای وسطی،ترکستان،آسیای مرکزی و آسیای میانه نام هایی است که از ابتدا تاکنون بر این سرزمین باستانی نهاده شده است.اهمیت بررسی تاریخ این منطقه در قدمت و غنای تاریخی آن و پیوستگی اش از نظر جغرافیایی تا قبل از150 سال پیش و از نظر فرهنگی و نژادی وادبی و زبانی تاکنون با ایران بزرگ است.

ماوراءالنهرسرزمین شگفتی‌هاست.سرزمینی در شمال شرقی ایران امروز، بین شرق دریای خزر و غرب چین، همان ورارودان یا فرارود و فرارودان و ورزرود كه گاهی به خراسان بزرگ نیز معروف بوده و اعراب بدان ماوراءالنهر می‌گفته اند و رودان نیز منظور دو رود آمودریا و سیردریا یا جیحون و سیحون است. مصداق تاریخی و جغرافیایی این منطقه واقعاً مشخص نیست و در برخی منابع خلط اسامی شده است، گاهی همۀ سرزمین های شمالی ایران از جمله خراسان را یک جا ماوراءالنهر خوانده و گاهی از هم تفکیک کرده و مثلاً خراسان را اقلیم چهارم و ماوراءالنهر را اقلیم پنجم به حساب آورده اند ولذا وجود برخی مناطق این خطه میان این دو اقلیم وحتّی گاهی میان آن دو با اقلیم ششم(ولایت ترک) در ابهام است.

چنان که در آثارالبلاد و اخبارالعباد قزوینی «نخشب» یک بار جزو اقلیم چهارم و بار دیگر جزو اقلیم پنجم و«فاراب» یک بار جزو اقلیم پنجم و بار دیگر جزو اقلیم ششم به حساب می آید. به همین دلیل چنان که وامبری می نویسد مرز بندی واقعی ماوراءالنهر را نمی توان مشخص کرد و بر سر تعیین مدلول جعرافیایی برخی ازسرزمین های آن اختلاف هست . این منطقۀ آباد زمانی جزو خاک ایران و درواقع خراسان بزرگ به شمار می آمده و اکنون به قلمرو جمهوری‌های تاجیك و ترك زبان: تاجیكستان، ازبكستان، تركمنستان، قزاقستان و قرقیزستان اطلاق می‌شود.امپراتوری روسیه در نیمۀ دوم قرن 19 با اغراض خاص سیاسی به این منطقه وارد و بر آن مسلط شد و به همراه بخش‌هایی از تركستان، چین، تبت شمالی، کشمیر، بخش شمالی پاكستان و بخشی از خراسان و مازندران ایران آن را آسیای مركزی نامید. این منطقه همچنین منطبق است بر بخشی از سرزمین افسانه‌ای توران زمین (قلمرو فرمانروایی تور، فرزند فریدون در شاهنامه فردوسی)كه علاوه بر دو رود بزرگ که نام برده شد،رودهای زرافشان، پنج، فرغانه، تجن و برخی دیگر نیز در آن جاری‌اند.

تاریخ این سرزمین یكی از پیچیده‌ترین و سیال‌ترین تاریخ‌ها است كه حدود 2500 تا 3000 سال را دربرمی‌گیرد. نخستین اشارت به سرزمین‌های این منطقه را در اوستا می‌توان یافت. در یشت‌ها آمده كه اهورامزدا شانزده سرزمین را متوالیاً آفرید و بیشتر این سرزمین‌ها مربوط به ایران شرقی و آسیای مركزی است. در مهر یشت نیز به رودخانه‌های قابل كشتیرانی اشاره شده كه آنها را فقط با سیر دریا و آمودریا می‌توان انطباق داد. هرودوت در شرح ساتراپی‌های ایران، ساتراپی شانزدهم را شامل: پارت‌ها، خوارزمی‌ها، سغدها و آریایی‌ها می‌شمارد.در اوستا و كتیبه داریوش در بیستون نیز از خوارزم نام برده شده است.

شاید بتوان اذعان کرد دقیق ترین تقسیم بندی از ماوراءالنهر مربوط به کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی اثر لسترنج است.او در این کتاب ماوراءالنهر را به پنج ایالت به شرح زیر تقسیم می کند:

  1. ایالت سغد با دوکرسی سمرقند و بخارا و شهرهای کش،نَسَف،نخشب یا قرشی،کرمینه،وابکند،میانکال(در ازبکستان امروزی) وپنج کنت،اسروشنه یا اوراتپه(در تاجیکستان امروزی)
  2. ایالت خوارزم با دو کرسی کاث و اورگنج و شهرهای خیوه و هزار اسب(در ازبکستان)
  3. ایالت چغانیان و بدخشان با شهرهای ترمذ،سرآسیا، بایسون،دهنو،ختلان،قبادیان(درازبکستان)
  4. ایالت فرغانه با شهرهای فرغانه، اندیجان،نمنگان، مرغیلان، اخسیکت،خوقند(درازبکستان)و خجند در تاجیکستان) 5- ایالت چاچ(تاشکند) باشهرهای تاشکند(پایتخت ازبکستان) و سیرام(اسپیچاب)، اُترار و فاراب (در قزاقستان)

چنان که مشاهده می شود بیشتر شهرهای ماوراءالنهر در مرز بندی های سیاسی یک قرن اخیر جزو خاک ازبکستان قرارگرفته و شاید به همین دلیل باشد که در لغت نامۀ دهخدا و فرهنگ معین ماوراءالنهرمساوی با نام ازبکستان معرفی شده است. مرو،حصار و سغد دیگرشهرهای ماوراءالنهر است که اولی در تركمنستان و دو شهر دیگردر خاک تاجیكستان واقع شده اند. همچنین بیشتر این شهرها برسرراه پرآوازۀ ابریشم قرار داشته ‌است. این منطقه به نام تركستان با دو بخش تركستان غربی و شرقی و در این اواخر به تركستان روسیه نیز خوانده شده است. سه بخش سغد، فرغانه و خوارزم جزو ترکستان غربی محسوب می شده که اغلب از استقلال بسیاری برخوردار بوده وگاه نیز به صورت دولت‌های تابع درمی‌آمده است. این هر سه بخش به باكتریا(بلخ) پیوستگی كامل داشته،كشوری كه شامل بخش اعظم افغانستان كنونی و بخش جنوبی تاجیكستان بوده است[۱۰].

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ورارود.
  2. زبیدی، تاج العروس، بیروت، ج۶، ص۱۳۶؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت، ج۲، ص۳۰؛ مدنی، الطراز الأول، ۱۳۸۴ش، ج۷، ص: ۱۴۲.
  3. فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت، ج۳، ص۶۴۰.
  4. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراء النهر.
  5. رای اطلاعات بیشتر در مورد رود جیحون رجوع کن به: مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۸۴.
  6. یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۴۵؛ مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۶۰؛ قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، ۱۹۹۸م، ص۵۵۷؛ ابن عبد الحق بغدادی، مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۲۲۳.
  7. مجهول، حدود العالم، ۱۴۲۳ق، ص۵۵؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراءالنهر.
  8. مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۶۰.
  9. مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۳.
  10. آثار البلادواخبارالعبادص446و603 ، تاریخ بخارا ازكهن‌ترين روزگار تاكنونص21و1،غریبه های آشناص20، ماهيت تحولات درآسياي مركزي وقفقازص11و12،«آثارتاريخي آسياي مركزي«ص281،اوستاص372، تاريخ هرودوتص376،جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقیص461-521، قوم‌هاي كهن درآسياي مركزي وفلات ايرانص77