نقد و بررسی یکی از مبانی حدیثی جریانهای تکفیری ( احادیث رفض ): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام')
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
4- بین صدر و ذیل این روایات تهافت و ناهماهنگی زیادی وجود دارد.
4- بین صدر و ذیل این روایات تهافت و ناهماهنگی زیادی وجود دارد.
در تبیین این نکته مهم باید گفت مفاد روایات رفض این است که سب به برخی از صحابه موجب شرک و کفر است در اینجا این سئوال مطرح می‌گردد که چه ارتباطی بین شرک و کفر وسب اینان است.
در تبیین این نکته مهم باید گفت مفاد روایات رفض این است که سب به برخی از صحابه موجب شرک و کفر است در اینجا این سئوال مطرح می‌گردد که چه ارتباطی بین شرک و کفر وسب اینان است.
شرک امری است که به توحید نظری و اعتقادی انسان لطمه می‌زند و مشرک در عرض خدای متعال خدایان دیگری را قرار می‌دهد در حالی که سب و لعن به برخی از صحابه ارتباطی به شرک ندارد چون این امور از از مسائل فرعی بوده و تاثیری در ایمان انسان به توحید ندارد به عبارت دیگر بین اعتقاد انسان به توحید و لعن به برخی از صحابه که به اجتهاد قائلین به آن مستحق لعن و نفرین هستند تناقضی وجود نداشته و هر دو آنها با یکدیگر قابل جمع هستند. حتی نعوذبالله اگر کسی به پیامبر ص جسارت کند گر چه موجب کفر او خواهد بود اما نمی‌توان او را مشرک دانست.
شرک امری است که به توحید نظری و اعتقادی انسان لطمه می‌زند و مشرک در عرض خدای متعال خدایان دیگری را قرار می‌دهد در حالی که سب و لعن به برخی از صحابه ارتباطی به شرک ندارد چون این امور از از مسائل فرعی بوده و تاثیری در ایمان انسان به توحید ندارد به عبارت دیگر بین اعتقاد انسان به توحید و لعن به برخی از صحابه که به اجتهاد قائلین به آن مستحق لعن و نفرین هستند تناقضی وجود نداشته و هر دو آنها با یکدیگر قابل جمع هستند. حتی نعوذبالله اگر کسی به پیامبر ص جسارت کند گر‌چه موجب کفر او خواهد بود اما نمی‌توان او را مشرک دانست.


5- چگونه ممکن است سب و لعن برخی از صحابه موجب کفر گردد مگر اعتقاد به صحابه جزیی از ارکان دین است که انکار آن موجب کفر و شرک باشد.
5- چگونه ممکن است سب و لعن برخی از صحابه موجب کفر گردد مگر اعتقاد به صحابه جزیی از ارکان دین است که انکار آن موجب کفر و شرک باشد.
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
گروه دوم غلات نسبت به خاندان معاویه که مصداق بارز آن فرقه یزیدیه هستند.
گروه دوم غلات نسبت به خاندان معاویه که مصداق بارز آن فرقه یزیدیه هستند.


گروه سوم غلاتی هستند که در وجود خویش افکار غلو‌آمیز داشته و ادعاهای عجیبی می‌کنند نظیر برخی از متصوفه و عرفا مثل ابن عربی و حلاج و... که قائل به وحدت وجود می‌باشند که در این موارد باید سخن محققان و اهل اندیشه را جستجو نمود که آنان نسبت به این نوع تفکرات چه می‌گویند.
گروه سوم غلاتی هستند که در وجود خویش افکار غلو‌آمیز داشته و ادعاهای عجیبی می‌کنند نظیر برخی از متصوفه و عرفا مثلابن‌عربی و حلاج و... که قائل به وحدت وجود می‌باشند که در این موارد باید سخن محققان و اهل اندیشه را جستجو نمود که آنان نسبت به این نوع تفکرات چه می‌گویند.


ایشان در ادامه نسبت به معنای دوم رفض می‌نویسد:
ایشان در ادامه نسبت به معنای دوم رفض می‌نویسد:
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:


7-سیره عملی پیامبرص ناقض مضمون روایات رفض است؛ روایات فراوانی از رفتار پیامبرص رسیده است که مفادش آن است که در حضور آن حضرت گاه به یکی ازصحابه آن حضرت جسارت می‌شد اما آن حضرت نسبت کفر به او نداده و دستور به کشتن او نمی‌دادند و حتی با کسانی که نسبت کفر یا نفاق به برخی از افراد می‌دادند بشدت برخورد می‌کردند؛ چنانکه وقتی آن حضرت مشاهده نمود در حضورش یکی از اصحابش به ابن مالک بن الدخیشن گفت: ذلک منافق لا یحب الله ورسوله؛
7-سیره عملی پیامبرص ناقض مضمون روایات رفض است؛ روایات فراوانی از رفتار پیامبرص رسیده است که مفادش آن است که در حضور آن حضرت گاه به یکی ازصحابه آن حضرت جسارت می‌شد اما آن حضرت نسبت کفر به او نداده و دستور به کشتن او نمی‌دادند و حتی با کسانی که نسبت کفر یا نفاق به برخی از افراد می‌دادند بشدت برخورد می‌کردند؛ چنانکه وقتی آن حضرت مشاهده نمود در حضورش یکی از اصحابش به ابن مالک بن الدخیشن گفت: ذلک منافق لا یحب الله ورسوله؛
رسول خدا ص بدو فرمود: لا تقل ذلک ألا تراه قد قال لا اله إلا الله یرید بذلک وجه الله <ref>در کتاب صحیح البخاری ج 1ص 110امده است که وقتی پیامبر ص مشاهده نمود برخی از افراد خانه عتبان بن مالك نسبت به مالك بن الدخیشن اظهار داشتند که: ذلك منافق لا یحب الله ورسوله رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: " لا تقل ذلك ألا تراه قد قال لا اله إلا الله یرید بذلك وجه الله... و انگاه که ان فرد اظهار داشت که: فإنا نرى وجهه ونصیحته إلى المنافقین رسول الله ص فرمود: " فإن الله حرم النار على من قال لا إله إلا الله یبتغی بذلك وجه الله همین روایت در کتاب صحیح مسلم ج 1 ص 45امده است که پیامبر ص فرمود: ألیس یشهد أن لا إله إلا الله وأننی رسول الله و انگاه که آنها گفتند: أنه یقول ذلك وما هو فی قلبه ان حضرت فرمود: لا یشهد أحد أن لا إله إلا الله وأننی رسول الله فیدخل النار أو تطعمه درپایان این روایت امده است که أنس بعد از شنیدن این حدیث گفت: فأعجبنی هذا الحدیث وقلت لابنی: اكتبه فكتبه - انتهی - دفاع من وحی الشریعة ضمن دائرة السنة والشیعة ص 75</ref>
رسول خدا ص بدو فرمود: لا تقل ذلک ألا تراه قد قال لا اله إلا الله یرید بذلک وجه الله <ref>در کتاب صحیح البخاری ج 1ص 110امده است که وقتی پیامبر ص مشاهده نمود برخی از افراد خانه عتبان بن مالك نسبت به مالك بن الدخیشن اظهار داشتند که: ذلك منافق لا یحب الله ورسوله رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: " لا تقل ذلك ألا تراه قد قال لا اله إلا الله یرید بذلك وجه الله... و آنگاه که ان فرد اظهار داشت که: فإنا نرى وجهه ونصیحته إلى المنافقین رسول الله ص فرمود: " فإن الله حرم النار على من قال لا إله إلا الله یبتغی بذلك وجه الله همین روایت در کتاب صحیح مسلم ج 1 ص 45امده است که پیامبر ص فرمود: ألیس یشهد أن لا إله إلا الله وأننی رسول الله و آنگاه که آنها گفتند: أنه یقول ذلك وما هو فی قلبه ان حضرت فرمود: لا یشهد أحد أن لا إله إلا الله وأننی رسول الله فیدخل النار أو تطعمه درپایان این روایت امده است که أنس بعد از شنیدن این حدیث گفت: فأعجبنی هذا الحدیث وقلت لابنی: اكتبه فكتبه - انتهی - دفاع من وحی الشریعة ضمن دائرة السنة والشیعة ص 75</ref>


8- چگونه پیامبری که مظهر رافت و محبت به انسان‌هاست و دینی که او برای بشریت به ارمغان آورد بر مبنای رحمانیت و رحیمیت الهی بنا گردیده است اینچنین و براحتی دستور کشتن انسان‌ها را می‌دهد بدون اینکه توجیه منطقی برای آن ارائه دهد و فرد باصطلاح مستحق قتل را نسبت به کاری که انجام می‌دهد مجاب کند.
8- چگونه پیامبری که مظهر رافت و محبت به انسان‌هاست و دینی که او برای بشریت به ارمغان آورد بر مبنای رحمانیت و رحیمیت الهی بنا گردیده است اینچنین و براحتی دستور کشتن انسان‌ها را می‌دهد بدون اینکه توجیه منطقی برای آن ارائه دهد و فرد باصطلاح مستحق قتل را نسبت به کاری که انجام می‌دهد مجاب کند.
خط ۲۲۷: خط ۲۲۷:
آری لعن و نفرین بر ظالمین و کافران و منافقین یکی از آموزه‌های قرآنی است که منطبق بر ادله عقلی نیز می‌باشد اما اینکه این عمل مستلزم کفر باشد باید گفت:‌
آری لعن و نفرین بر ظالمین و کافران و منافقین یکی از آموزه‌های قرآنی است که منطبق بر ادله عقلی نیز می‌باشد اما اینکه این عمل مستلزم کفر باشد باید گفت:‌
اگر سب به صحابه فقط به دلیل صحابی بودنشان باشد شکی نیست که موجب کفر خواهد بود چون این عمل در واقع اهانت به پیامبرص خواهد بود.
اگر سب به صحابه فقط به دلیل صحابی بودنشان باشد شکی نیست که موجب کفر خواهد بود چون این عمل در واقع اهانت به پیامبرص خواهد بود.
اما اگر به این عنوان نباشد گر چه عمل حرامی است اما نمی‌توان حکم به کفر چنین کسی نمود؛ چون مستلزم انکار رکنی از ارکان دین نشده است.
اما اگر به این عنوان نباشد گر‌چه عمل حرامی است اما نمی‌توان حکم به کفر چنین کسی نمود؛ چون مستلزم انکار رکنی از ارکان دین نشده است.
در این زمینه آیت‌الله صافی در مجموعة الرسائل می‌نویسد:
در این زمینه آیت‌الله صافی در مجموعة الرسائل می‌نویسد:


خط ۳۳۳: خط ۳۳۳:
الریاض النضرة - محب طبری
الریاض النضرة - محب طبری
   
   
[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]