۱٬۷۳۸
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
عبد القاهر بغدادى از علماى بزرگ اهلسنت قرن پنجم، نظر اهلسنت را درباره محبت اهلبیت اینگونه بیان مىکند: «قالوا (اهلسنت) بمواله الحسن و الحسین و المشهورین من اسباط رسول الله(صلىاللهعلیهوآله) کالحسن بن الحسن و عبد الله بن حسن و على بن الحسین زینالعابدین و محمد بن على بن الحسین المعروف بالباقر و هو الذى بلغه جابر بن عبدالله الانصارى سلام رسولالله(صلىاللهعلیهوآله) و جعفر بن محمد المعروف با لصادق و موسى بن جعفر و على بن موسى الرضا و کذلک قولهم فى سائر من درجه على سنن ابائه الطاهرین؛ اهلسنت، امام حسن، امام حسین و معروفین از فرزندان پیامبر مانند حسن بن حسن و عبدالله بن حسن و زین العابدین و امام باقر، کسى که جابر بن عبد الله انصارى سلام رسول خدا را به او ابلاغ کرد، و جعفر بن محمد معروف به صادق و موسى بن جعفر و على بن موسى الرضا را دوست دارند و نیز فرزندان دیگر اهلبیت را که بر سنت پدران طاهرین خود مشى مىکنند دوست دارند». (بغدادى، بىتا، 360و362) | عبد القاهر بغدادى از علماى بزرگ اهلسنت قرن پنجم، نظر اهلسنت را درباره محبت اهلبیت اینگونه بیان مىکند: «قالوا (اهلسنت) بمواله الحسن و الحسین و المشهورین من اسباط رسول الله(صلىاللهعلیهوآله) کالحسن بن الحسن و عبد الله بن حسن و على بن الحسین زینالعابدین و محمد بن على بن الحسین المعروف بالباقر و هو الذى بلغه جابر بن عبدالله الانصارى سلام رسولالله(صلىاللهعلیهوآله) و جعفر بن محمد المعروف با لصادق و موسى بن جعفر و على بن موسى الرضا و کذلک قولهم فى سائر من درجه على سنن ابائه الطاهرین؛ اهلسنت، امام حسن، امام حسین و معروفین از فرزندان پیامبر مانند حسن بن حسن و عبدالله بن حسن و زین العابدین و امام باقر، کسى که جابر بن عبد الله انصارى سلام رسول خدا را به او ابلاغ کرد، و جعفر بن محمد معروف به صادق و موسى بن جعفر و على بن موسى الرضا را دوست دارند و نیز فرزندان دیگر اهلبیت را که بر سنت پدران طاهرین خود مشى مىکنند دوست دارند». (بغدادى، بىتا، 360و362) | ||
بنابراین شیعیان باید بدانند که محبت اهلبیت پیامبر اختصاص به شیعه ندارد بلکه برادران اهلسنت نیز آنان را دوست دارند. از اینرو محبت اهلبیت، زمینه خوبى براى وحدت مسلمین و رهایى از دام اختلاف است. | بنابراین شیعیان باید بدانند که محبت اهلبیت پیامبر اختصاص به شیعه ندارد بلکه برادران اهلسنت نیز آنان را دوست دارند. از اینرو محبت اهلبیت، زمینه خوبى براى وحدت مسلمین و رهایى از دام اختلاف است. | ||
=دیدگاه امامان و علماى شیعه درباره غلات، تحریف قرآن و اصحاب پیامبر= | |||
در مقابل، تصور برخى از اهلسنت درباره شیعه چنین است: شیعیان اهل غلو (کسانى که حضرت على و امامان و فرزندان او را به الوهیت و نبوت توصیف مىکنند) و قائل به تحریف قرآن بوده و همه اصحاب پیامبر را سب و لعن مىکنند و ... . در حالىکه امامان و علماى شیعه با شدت با غلات بر خورد کرده و غالیان را تکفیر نمودهاند. امام على در این باره فرموده است: «اللهم انى برىء من الغلات کبرائه عیسى بن مریم من النصارى اللهم اخذلهم ابدا و لا تنصر منهم احدا؛ خداوندا من از غلات بیزارى مىجویم همانگونه که عیسى بن مریم از نصارى بیزارى جست، خدایا آنان را خار گردان و هیچ یک از آنان را یارى مکن». (علامه مجلسى، ج25، ص 346). | |||
امام صادق نیز فرمود: «الغلات شر الخلق؛ بدترین مردم غالیاناند». (پیشین). | |||
شیخ صدوق از محدثین و علماى بزرگ شیعه (381م) مىگوید: اعتقاد ما درباره غلات و مفوضه این است که آنها کافر و بدتر از یهود و نصارى مىباشند (شیخ صدوق، ص 17 به نقل از فرق و مذاهب ربانى گلپایگانى). | |||
شیخ مفید از متکلمین معروف قرن چهارم (م413) نیز همین نظر را درباره غلات دارد. (شیخ مفید، ص 109). | |||
بنابراین شیعه را با غلات یکى دانستن نشانه عدم اطلاع از دیدگاه شیعه درباره غلات است. | |||
همچنین شیعیان قول به تحریف قرآن را نمىپذیرند و مىگویند قرآن موجود همان قرآنى است که خدا بر پیامبر اکرم نازل فرموده است. همه علماى شیعه از فضل بن شاذان گرفته تا علماى عصر حاضر هیچ کس قائل به تحریف قرآن نشده است. گرچه برخى از روایات شاذ و ضعیف درباره تحریف قرآن در برخى منابع فریقین وجود دارد ولى کسى به آنها عمل نکرده است. | |||
براى نمونه تنها به نقل عبارت مرحوم شیخ صدوق درباره عدم تحریف قرآن اکتفا مىشود. وى در رسالهاى که در آن عقاید شیعه را بیان کرده است در مورد تحریف قرآن مىنویسد: «اعتقادنا ان القرآن الذى انزله الله تعالى على نبیه محمد هو ما بین الدفتین و هو ما بایدالناس لیس باکثر من ذلک و من نصب الینا انا نقول انه اکثر من ذلک فهو کاذب؛ اعتقاد شیعیان درباره قرآن این است: قرآنى که خداوند متعال بر پیامبر خود حضرت محمد(صلىاللهعلیهوآله) نازل کرده است همین قرآنى است که در دست مسلمانان است، بیشتر از این نبوده و نیست و هر کس به شیعه نسبت دهد که آنان معتقد به قرآنى هستند که بیشتر از قرآن موجود است، دروغگو است. (شیخ صدوق، اعتقادات الامامیه، ضمیمه شرح باب حادى عشر، به نقل از رسائل و مقالات آيتالله سبحانى، ج1، ص 192) | |||
دیدگاه شیعه درباره صحابه پیغمبر دیدگاهى معتدل و به دور از افراط و تفریط است؛ یعنى شیعه به اصحاب پیامبر(صلىاللهعلیهوآله) احترام مىگذارد، اما طبق آیات قرآن و برخى روایات، بعضى از اصحاب از مسیر پیامبر خارج شدند و شیعه نسبت به آنها حساس است. | |||
بنابر آنچه گفته شد همه عوامل و راهکارهاى یاد شده، به ویژه بیان واقعیات و دیدگاههاى اصلى صاحبان مذاهب اسلامى و علماى صاحبنظر هر مذهب و آگاهى از عقاید یکدیگر و معرفى عقاید پیروان مذاهب اسلامى از کتابهایى که مورد قبول آنان است نقش عمده در ایجاد وحدت و همبستگى مسلمانان دارد که عالمان دین با به کار بستن آنها مىتوانند جلوى تکفیر، طعن و اتهام بستن مسلمانان به یکدیگر را بگیرند و آنها را در یک صف قرار دهند. | |||
علماى فعلى جهان اسلام باید با اقتدا به عالمان گذشته خود، کلام، فقه و اصول مقارن و بینالمذاهب بنویسند و تدریس کنند و از یکدیگر کسب فیض نمایند و مجالس مناظره و گفتوگو را در فضاى صمیمى فراهم نمایند؛ همانگونه که در قرن چهارم هجرى شیخ مفید و قاضى ابوبکر باقلانى در فضاى صمیمى با رعایت آداب و شرایط مناظره با یکدیگر مناظره مىکردند و به همین دلیل شیخ مفید در میان اهلسنت از احترام زیادى برخوردار بود و وقتى رحلت کرد تشییع جنازه او یکى از باشکوهترین و شلوغتر ین مراسم تشییع جنازه بود با اینکه بیشتر مردم بغداد از اهلسنت بودند. | |||
یا در قرن پنجم، مرحوم شیخ طوسى کتاب «الخلاف» در بیان دیدگاههاى مذاهب اسلامى نوشت و یا فاضل قوشجى، از علماى اهلسنت، بر کتاب «تجرید الاعتقاد» خواجه نصیرالدین طوسى شرح نوشت و نیز مرحوم فیض کاشانى (م1072) به تهذیب و تحقیق در مورد کتاب احیاء علوم الدین غزالى پرداخت. | |||
همچنین در گذشته نه چندان دور، [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمال الدین افغانى]]، [[شیخ محمد عبده پرچم دار اصلاح (مقاله)|شیخ محمد عبده]]، [[علامه اقبال لاهوری|علامه اقبال لاهورى]]، شیخ [[حسن بنا|حسن بناء]] (رهبر اخوان المسلمین)، [[شیخ محمود شلتوت (آیت شجاعت) (مقاله)|شیخ محمود شلتوت]]، [[آیت الله العظمی بروجردی|آيتالله بروجردى]]، [[شرف الدین، سید عبدالحسین|شرف الدین عاملى]]، [[شیخ سلیم|شیخ سلیم بشرى]]، و [[امام خمینی (ره)|امام خمینى]]، از منادیان وحدت اسلامى بودند که از هیچ تلاشى در ایجاد وحدت و اخوت اسلامى فروگذار نکردند، بنابراین بسیار شایسته است که علماى فعلى جهان اسلام به آنان تأسى نموده و در راه وحدت و انسجام مسلمین تلاش شبانه روزى نمایند و نغمههاى شوم اختلاف را در نطفه خفه نمایند. | |||
=فتواى شیخ شلتوت بر جواز تقلید از مذهب شیعه= | |||
در پایان جهت حسن ختام، فتواى تاریخى و وحدت بخش شیخ محمود شلتوت رئیس وقت الازهر و نیز روایاتى را که حضرت امام خمینى در بحث تقیه مداراتى در کتاب رسائل خود نقل نموده است بیان مىگردد: | |||
شیخ محمود شلتوت در پاسخ این سؤال که آیا مىشود از مذهب شیعه تقلید کرد چنین مىگوید: «ان مذهب الجعفریه المعروف به مذهب الشیعة الامامیة الاثنا عشریة مذهب یجوز التعبد به شرعا کسائر مذاهب اهل السنه.فینبغى للمسلمین ان یعرف ذلک و یتخلصوا من العصبیة بغیر الحق لما مذاهب معینة؛ مذهب جعفرى که معروف به مذهب شیعه دوازده امامى است مذهبى است که تقلید از آن و تعبد به آن شرعاً جایز است مانند سایر مذاهب اهلسنت. بنابراین سزاوار است که مسلمانان، مذهب شیعه امامیه را بشناسند و خود را از تعصب و دل بستن بدون دلیل از مذاهب خاص رها کنند». (بىآزار شیرازى، 1412ق). | |||
امام خمینى در کتاب الرسائل خود در بحث تقیه مداراتى در مقام استدلال بر عدم اعاده اعمالى که به صورت تقیه مداراتى انجام شده است روایات زیر را، با به کار بردن تعبیر صحیحه و موثقه درباره آنها، نقل نموده است: | |||
عنوان باب چنین است: «فى الروایات الدالة على صحة الصلاة مع العامه». | |||
# 1ـ «صحیحه حماد بن عثمان عن ابى عبد الله انه قال: من صلى معهم فى الصف الاول کان کمن صلى خلف رسول الله فى الصف الاول». سپس امام در ذیل روایت اضافه مىکند که: «و لاریب ان الصلاة معه صحیحة ذات فضیلة جمة فکذلک الصلاة معهم حال التقیة؛ امام صادق فرمود کسى که با اهلسنت در صف اول جماعت نماز بخواند مانند کسى است که در پشت سر رسول خدا(صلىاللهعلیهوآله) در صف اول نماز خوانده است. بدون تردید نماز خواندن با پیامبر نه تنها صحیح است که داراى فضیلت بسیار بزرگ است، همچنین نماز خواندن با اهلسنت در حال تقیه داراى فضیلت بزرگ است. (امام خمینى، 1385ق، ص 198). | |||
# 2ـ «عن ابى عبد الله ... صلوا فى عشائرهم و عدودوا مرضاهم و اشهدوا جنائزهم؛ امام صادق به شیعیان خود فرمود: در میان طوائف و گروههاى اهلسنت نماز بگذارید و به عیادت بیماران آنها بروید و جنازههاى آنها را تشییع کنید». (پیشین، ص 195). | |||
=منابع و مآخذ= | |||
# قرآن کریم | |||
# ابنبابویه، شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، مؤسسه النشر الاسلامى، قم، 1414. | |||
# ابنحنبل، احمد، مسند و بهامشه منتخب کنز العمال فى سنن الاقوال و الافعال، دار الفکر، بىجا، بىتا. | |||
# ابو محمد، عبد الملک (ابنهشام) السیرة النبویة، تحقیق عبد الحفیظ شبلى و دیگران، انتشارات ایران، قم، 1363ش. | |||
# امام خمینى، روح الله، الرسائل، مؤسسه اسماعیلیان، تهران، 1385ق. | |||
# بخارى، محمد بن اسماعیل، صحیح بخارى، دارالمعرفه، بیروت، بىتا. | |||
# بغدادى، عبد القاهر، الفرق بین الفرق، تحقیق محیى الدین عبد الحمید، دارالمعرفه، بیروت، بىتا. | |||
# بنىهاشمى، سید محمد حسن، توضیح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ چهارم، 1378ش. | |||
# بىآزار شیرازى، عبدالکریم، الوحدة الاسلامیه، موسسه الاعلمى، بیروت، چاپ دوم، 1412. | |||
# جزیرى، عبد الرحمن، الفقه على المذاهب الاربعه، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ هفتم، 1406. | |||
# حنفى، ابن همام، شرح فتح القدیر على الهدایه، دارالفکر، بیروت، چاپ دوم، بىتا. | |||
# شیخ صدوق، الاعتقادات فى دین الامامیه. | |||
# شیخ طوسى، محمد، المبسوط فى فقه الامامیه، تصحیح محمد تقى کشفى، المکتبة المرتضویه، تهران، 1387ق. | |||
# شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد. | |||
# علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 25. | |||
# قزوینى، ابن ماجه، سنن ابن ماجه، تحقیق محمد فؤادعبدالباقى، دار احیاء التراث العربى، بیروت، 1395ق. | |||
# قشیرى، مسلم، صحیح مسلم، تحقیق محمد فؤاد عبد الباقى، دار احیاء الکتب العربى، بیروت، چاپ اول، 1374ق. | |||
# کتاب الخصال، تحقیق على اکبر غفارى، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1403. | |||
# کلینى، محمد بن یعقوب، اصول کافى، ترجمه و شرح سید جواد مصطفوى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، بىتا. | |||
# مرغینانى، برهان الدین، الهدایه شرح بدایة المبتدى، المکتبة الاسلامیه، بىتا، بىجا. | |||
# منذرى، عبدالعظیم، الترغیب و الترهیب، تحقیق مصطفى محمد عمارة، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ سوم، 1388ق. | |||
# منصور على شیف ناصف، التاج الجامع للاصول فى احادیث الرسول، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ سوم، 1382ق. | |||
# هندى، متقى، کنز العمال فى سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوة السقا، مؤسسه الرسالة، بیروت، چاپ پنجم، 1405ق. | |||
ویرایش