نماز یكى از فرایض دین و عبادت مخصوصى است كه مسلمانان پنج بار در شبانه‌روز بجا می‌‌‌آورند. مطابق با تصریح قرآن و شواهدی که وجود دارد نماز از ابتدای خلقت آدم یک فریضه دینی بوده است. نماز تقسیمات و احکام فراوانی دارد که در کتب فقهی ذکر گردیده است.

واژه نماز

ریشه واژه نماز در فارسی از لفظ پهلوی «نماك» گرفته شده وآن هم به نوبه خود از ریشه باستانی «نِم»؛ به معنی «خم شدن وتعظیم كردن» مأخوذ است كه به تدریج بر معنی «صلاة» یعنی عبادت ویژه ما مسلمانان اطلاق گردیده است.[۱]

نماز در لغت به معناى خدمت و بندگی، اطاعت و فرمان برداری، سجده، کرنش و تکریم و تعظیم به کار رفته است و «در نماز آمدن» به معنای سجده کردن و تعظیم کردن در متون قدیمی فارسی به کار رفته است:

چو نزدیک رستم فراز آمدند * به پیشش همه در نماز آمدند (فردوسی)

کنیزان گلرخ فراز آمدند * همه پیش جم در نماز آمدند (اسدی)[۲]

نماز در قرآن

در قرآن کریم بیش از صد آیه در مورد نماز آمده که بیان کننده این است که نماز مظهر پیوند با خدا و ارتباط با اوست و به همین دلیل از همه عبادات برتر و بالاتر است:

در سوره طه، آیه 14 خداوند می‌فرماید: «وَأَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى»؛ نماز را برپادار تا به یاد من باشى و یاد خدا مایه آرامش دل‌ها است «الا بذكر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌‌‌یابد».[۳] در سوره عنكبوت، آیه 45 خداوند می‌فرماید: «إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَر»؛ همانا نماز از زشتى‌ها و گناه بازمی‌‌‌دارد. در سوره بقره، آیه 45 به یارى جستن از نماز برای طی نمودن مسیر تکامل توصیه شده: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَـشِعِینَ؛ از شکیبایى و نماز یارى جویید، و به راستى این کار گران است، مگر بر فروتنان».


در سوره مومنون، آیه1ـ2 خداوند نماز را موجب رستگاری انسان می‌داند؛ «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون × الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ؛ به راستى که مؤمنان رستگار شدند × همانان که در نمازشان فروتنند». در سوره نور، آیه 56 آمده که نماز موجب جلب رحمت خدا می‌گردد: «وَاقیمُواالصَّلاةَ وَاتواالزَّكاة وَاَطیعُواالرَّسوُلَ لعَلكُمْ ترْحَمُونَ؛ و نماز را برپا دارید و زكات بدهید و رسول را اطاعت كنید تا مشمول رحمت شوید».

ارزش و اهمیت نماز

مرحوم صاحب جواهر با استفاده از مضامین آیات و اخبار درباره اهمیت نماز فرموده است:

«نماز آن چیزى است كه از كارهاى زشت و ناروا جلوگیرى می‌‌كند و به واسطه آن آتش دوزخ خاموش می‌‌شود و موجب تقرب هر پرهیزكار و وسیله ترقى هر مؤمن پاكى است و گناهان را می‌‌شوید همچون نهر جارى كه چركى بدن را می‌‌شوید و تكرار آن در هر روز پنج مرتبه مانند تكرار شستن بدن در آن نهر است و خداوند حضرت عیسی علیه السلام را مادامی‌‌‌ كه زنده است به نماز سفارش فرمود و همچنین غیرمسیح از انبیاء دیگر را، بلكه نماز اصل اسلام و بهترین عمل و بهترین چیزى است كه از جانب شرع وضع شده و نماز میزان و معیار و وسیله سنجیدن سایر اعمال مردم است، پس كسى كه نماز را كامل بجا آورده باشد اجر همه اعمال او مستوفى و كامل باشد و همه آن‌‌ها از وى پذیرفته شود.


پس به این جهت نماز نسبت به اعمال دیگر بلكه نسبت به دین چون عمود است نسبت به خیمه، و از این جهت نماز اول چیزى است كه از اعمال بنده مورد حساب قرار می‌‌گیرد و در آن نگاه كرده می‌‌شود، پس هرگاه نماز پذیرفته شود در سایر اعمال او نظر شود و از وى پذیرفته گردد و هرگاه نماز رد شود در باقى اعمال او نظر نشود و مردود گردد، بنابراین شگفت نباشد اگر تارك نماز از كفار نامیده شود بلكه چنین است اگر علت ترك نماز استخفاف بدین باشد.

و نماز آن چیزى است كه حضرت امام صادق علیه السلام می‌‌فرماید نمی‌‌‌ شناسم چیزى را كه بعد از معرفت از نماز مقرب تر و محبوب تر نزد خدا باشد بلكه حضرت صادق علیه السلام فرموده هر كه این نمازهاى واجب پنجگانه را بپا دارد و بر اوقات آن‌ها محافظت كند روز قیامت خدا را ملاقات كند در حالى كه براى او نزد خدا عهدى باشد كه به واسطه آن داخل بهشت گردد و كسى كه این نمازها را به وقتش انجام ندهد و بر آن‌ها مواظبت ننماید پس آن حق خدا و خاص اوست كه اگر بخواهد بیامرزد او را و اگر بخواهد وى را عذاب نماید، و نماز واجب بهتر از بیست حج است كه هر حجى بهتر از اطاقى است كه پر از طلا باشد و همه آن‌ها را در راه خدا صدقه بدهند بلكه نماز واجب بهتر از هزار حج است كه هر حجى بهتر است از دنیا و آن چه در دنیاست و به درستى كه اطاعت خدا خدمت او در زمین است و هیچ خدمتى با نماز برابرى نمی‌‌كند و از همین جهت ملائكه حضرت زکریا علیه السلام را ندا نمودند و حال آن كه در محراب عبادت نماز می‌‌گزارد.

و هنگامی‌‌‌ كه نمازگزار براى نماز بپا می‌‌شود رحمت حق از آسمان تا زمین بروى فرود می‌‌آید و فرشتگان او را احاطه می‌‌كنند و فرشته ندا می‌‌كند اگر نمازگزار بداند آن چه در نماز است از آن غافل نمی‌‌شود، و غیر این‌ها از اخبارى كه درباره نماز وارد شده مانند خبر شامه و غیر آن با این كه آن چه به حسب اعتبار در نماز می‌‌باشد كافى و بى نیاز كننده از آثار است زیرا در آن جمع شده از عبادات آن چیزهایى كه در غیر نماز جمع نشده از عبادت زبان و دل كه به وسیله قرائت و ذكر و تضرع و شكر و دعا انجام می‌‌شود، آن دعایى كه اگر نباشد خداوند به بندگان اعتنا نمی‌‌كند، و نیز ظاهر شدن اثر بندگى نسبت به معبود به واسطه ركوع و سجود و گذاردن شریفترین و عالی‌ترین موضع بدن بر پست‌ترین و پائین‌ ترین موضع (یعنى خاك) و به تحقیق حضرت امام رضا علیه السلام در جواب مسائل محمد بن سنان نوشت كه علت نماز اینست كه نماز اقرار به ربوبیت خداى عزوجل، و نفى شریك و همتا براى او و ایستادن در مقابل خداوند جبار جل جلاله به حالت ذلت و مسكنت و خضوع، و اعتراف و طلب براى گذشتن از گناهان گذشته و گذاردن صورت بر زمین در هر روز به جهت تعظیم خداوند عزوجل می‌‌باشد و این كه همیشه به یاد خدا بوده و فراموش كار و غافل از ذكر خدا نباشد و ایستادن در مقابل خدا و جلوگیر از معاصى و مانع از انواع فساد است». (در این جا آن چه از كلام صاحب جواهر مقصود بود به پایان رسید و به همین مقدار در این موضع اكتفاء می‌‌شود.)[۴]

نماز پیش از اسلام

از موارد متعددی از آیات قرآن بر می آید که نماز آئینی بوده که از ابتدا در دین توحیدی وجود داشته است:

حضرت ابراهیم علیه السلام به خداوند می‌فرماید: «رَبَّنا إِنِّی أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْكُرُونَ؛ پروردگارا، من - یكى - از فرزندانم را در درّه‌اى بى‌كشت و زرع، نزد خانه محترم تو، سكونت دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دل‌هاى برخى از مردم را به سوى آنان گرایش ده و آنان را از محصولات ده، مورد نیازشان روزى باشد كه سپاسگزارى كنند».[۵]


خداوند در مورد بنی اسرائیل می‌فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ لاتَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى وَالْیَتامى وَالْمَساكینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَأَقیمُواالصَّلاةَ وَ آتُواالزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلیلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ؛ و چون از بنى اسرائیل پیمان محكم گرفتیم كه جز خدا را نپرستید و به پدر و خوش مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان كنید و با مردم سخن - به زبانِ - بگویید و نماز را برپا دارید و زكات را بدهید؛ آن گاه جز اندكى از شما، روى همگى برگرداندید».[۶]


خداوند در مورد حضرت موسی علیه السلام و هارون و قوم آن‌ها می‌فرماید: «وَأَوْحَیْنا إِلى مُوسى وَ أَخیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَاجْعَلُوا بُیُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقیمُواالصَّلاةَ وَ بَشِّرِالْمُؤْمِنینَ؛ و به موسى و برادرش وحى كردیم كه شما دو تن براى قوم خود در مصر خانه‌هایى ترتیب دهید و سراهایتان را روبروى هم قرار دهید و نماز برپا دارید و مؤمنان را مژده ده».[۷]


در قرآن درباره حضرت زکریا علیه السلام و محراب نماز او آمده که: «فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُكَ بِیَحْیى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحینَ؛ پس در حالى كه وى (زكریا) در محرابش به نماز ایستاده بود، فرشتگان، او را ندا در دادند كه خداوند تو را به (ولادت) (حضرت یحیی] علیه السلام ـ كه تصدیق كننده (حقانیت) كلمة الله = حضرت عیسی علیه السلام است و بزرگوار و خویشتندار = پرهیزنده از زنان و پیامبرى از شایستگان است ـ مژده می‌‌‌دهد.[۸]

همچنین در برخی از روایات به نماز تعدادی از انبیاء الهی از حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه اسلام تا حضرت خاتم صلی الله و علیه و آله و سلم اشاره شده است که برخی از آنها به این شرح است:

نماز حضرت آدم (علیه السلام): از صُحُف حضرت ادریس نقل شده که در نخستین روز اقامت حضرت آدم (علیه السلام) و حوا در زمین، خداوند، نماز عصر و مغرب و عشاء را مجموعاً 50 رکعت به حضرت آدم واجب کرد. نماز حضرت شیث (علیه السلام): وقتی حضرت آدم (علیه السلام) فوت کرد حضرت شیث (علیه السلام) او را غسل داد و بر وی نماز خواند. نماز حضرت ادریس (علیه السلام): در روایت امام صادق (علیه السلام) به یکی از یاران خود سفارش می‌فرمایند: وقتی به مسجد کوفه شرفیاب شدی به مسجد سهله نیز برو در آنجا نماز بخوان و از خدا طلب حاجت کن زیرا مسجد سهله خانه‌ی حضرت ادریس است که در آن خیاطی می‌کرد و در آن نماز می‌خواند.


نماز حضرت نوح (علیه السلام): کشتی نوح دارای پنجره‌ها و سوراخ­هایی بود که از آن نور خورشید به داخل منعکس می­شد و از این طریق وقت نماز را تعیین می‌کردند. [۹]

زرتشتیان هر 24 ساعت را به 5 گاه تقسیم می‌کنند ودر هر یک از آنها یک نماز دارند. [۱۰]و در قاموس كتاب مقّدس می خوانیم «روح القدس وضع و طور و طرز نماز را به ما می آموزد و جمیع انبیاء و مؤمنین و مقدّسین سلف برای نماز و دعا مشهور بوده اند. از جمله حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ و موسی و یوشع و سموئیل و داود، چنانچه از تمام مزامیز، آن چنان واضح می گردد و بسیاری از اوقات، منجی ما منفردا برای دعا و نماز در صحراها می رفت.»[۱۱]

نماز در روایات

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «الصلوة معراج المؤمن؛ نماز معراج مؤمن است».[۱۲] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «الصلوة نور المؤمن؛ نماز نور مؤمن است».[۱۳] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «الصلوة عماد دینکم؛ نماز، پایه و ستون دین شماست».[۱۴] امام صادق علیه السلام فرمودند: «احب الاعمال الی الله عزوجل الصلوة و هی اخر وصایا الأنبیاء؛ نماز، بهترین کارها نزد خداوند و آخرین وصیت‌های پیامبران الهی است».[۱۵]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «موضع الصلوة من الدین کموضع الرأس من الجسد؛ جایگاه نماز در دین، مانند جایگاه سر در بدن است».[۱۶]

امام صادق علیه السلام فرمودند: «ان افضل الاعمال عندالله یوم القیامة، الصلوة؛ همانا بهترین عمل در روز قیامت نزد خداوند، نماز است».[۱۷]


امام باقر علیه السلام فرمود: «الصلاة عمود الدین، مثلها كمثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاوتاد الاطناب، و اذا مال العمود و انكسر لم یثبت وتد و لاطنب؛ نماز ستون دین است، مثل آن همانند ستون خیمه است كه وقتى استوار باشد میخ‌ها و طناب‌ها پابرجاست، و هرگاه ستون آن كج و شكسته شود هیچ كدام از آن‌ها استوار نمی‌‌‌ مانند».[۱۸]


در روایات دین را به چادرى كه در آن منزل می‌‌‌كنند و نماز را به تیرك وسط چادر، تشبیه كرده‌اند كه اگر تیرك باشد، چادر برپا است اگر چه بعضى از بندهاى چادر پاره باشد و اگر تیرك خوابید و افتاد، چادر نیز خواهد خوابید، اگرچه ریسمان‌هایش در نهایت استحكام باشد و دیگر نمی‌‌‌توان از آن بهره‌ای برد.


امام باقر علیه السلام فرمود: «ان العبد لیرفع له من صلاته نصفها و ثلثها و ربعها و خمسها فما یرفع له الا ما اقبل علیها بقلبه و انما امروا بالنوافل لیتم لهم مانقصوا من الفریضة؛ نمازى كه بنده بجا مى آورد، گاهى نصف و گاهى یك سوم و گاهى یك چهارم و گاهى یك پنجم آن بالا برده می‌‌‌ شود، پس بالا برده نمی‌‌‌ شود مگر آن نمازى كه با توجه قلبى انجام گیرد. مردم مأمور به انجام نمازهاى مستحب شده اند تا نقص نماز واجب آن ها توسط مستحبات جبران شود».[۱۹]


در روایات آمده که قیام به اداى حقوق نماز، جز از ارباب قلوب متصور نشود، زیرا كه حقیقت و روح و قلب نماز، راز و نیاز با حضرت احدیت و مناجات با رب الارباب و حضرت صمدیت است و ركوع و سجود و تشهد و تكبیر و تسلیم و اذكار، صورت ظاهرى نماز است و به همین سبب است كه فرمودند: از نماز آن مقدارش مقبول واقع می‌‌‌شود كه نمازگزار در حین انجام و تكلم به آن قلبش متوجه معانى آن باشد.


محمد بن مكى بغدادى در كتاب تبصرة العارفین از ائمه اطهار سلام الله علیهم روایت كرده است كه: ان الاعمال الجسدانیة اذا لم یعرف معناها، لایقع لها فى الاخرة اجر اعمال بدنى: مانند نماز و دعا، اگر معنى آن را نفهمد در آخرت، اجرى براى عامل آن‌ها نخواهد بود و در حقیقت، نمازى كه زبان به آن متكلم بوده است و قلب به جاى دیگرى توجه داشته است، نماز نیست و خداوند متعال در قرآن مجید فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لاتقربوا الصلوة و انتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون؛ (سوره نساء آیه 43) در حال مستى و بى‌خبرى، به نماز نزدیك نگردید، تا آن كه بدانید چه می‌‌‌گویید». آرى، چنین نماز كه بدون توجه كامل دل انجام شود، گرچه وظیفه واجب به آن ساقط شده است لیكن آن را احترامی‌‌‌ و ارزشى باید و شاید نیست.[۲۰]

رسول اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: «لیس منى من استخف بصلاته لایرد على الحوض لا والله؛ كسى كه نماز را سبك شمارد از من نیست و قسم به خدا او در حوض كوثر بر من وارد نخواهد شد».[۲۱]


پیامبر[۲۲]


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌‌فرماید: «قال الله عزوجل اِن لعبدی علی عهداً اِن اقام الصلوه لوقتها اَن لااُعَذِّبَهُ و اَن اُدخلهُ الجَنّه بغیر حساب؛ من تعهدی نسبت به بنده‌ام دارم كه اگر نماز خود را در وقتش به پا دارد، او را عذاب نكنم و بدون حساب او را به بهشت ببرم».[۲۳]

نماز از نگاه امام علی علیه السلام

قال امام علی علیه السلام: «اوصیكم باالصلوة و حفظها فانها خیرالعمل و هى عمود دینكم؛ شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش می‌‌‌كنم، زیرا نماز برترین عمل و ستون و اساس دین شماست».[۲۴]


قال على علیه السلام: «أحب الاعمال الى الله الصلوة؛ محبوب‌ترین كارها نزد خداوند نماز است».[۲۵]


قال على علیه السلام: «ألمنتظر وقت الصلوة بعد العصر زائرالله و حق على الله عزوجل ان یكرم زائره و یعطیه ما سأل؛ هر مسلمانى كه منتظر وقت نماز بعد از عصر است، زائر پروردگار می‌‌‌باشد و بر عهده خداوند عزیز و جلیل است كه زائر خود را گرامی‌‌‌ بدارد و به هر چه را كه خواهد عطا فرماید».[۲۶]


قال على علیه السلام: «ألفرق بین المومن والكافر الصلوة فمن تركها و ادعى الایمان كذبه فعله و كان علیه شاهد من نفسه؛ فرق میان مؤمن و كافر نماز است و هر كه آن را ترك كند و ادعاى ایمان نماید، كار و عمل او ادعایش را تكذیب می‌‌‌كند و شاهد و گواهى از وجود خودش بر او خواهد بود».[۲۷]


قال على علیه السلام: «كان رسول الله صلى الله علیه و آله یأتینا كل غداه فیقول: ألصلوة رحمكم الله ألصلوة. انما یریدالله لیذهب عنكم الرجس أهل البیت و یطهركم تطهیرا؛ پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله هر صبح به خانه ما می‌‌‌آمد و می‌‌‌فرمود: وقت نماز است خدایتان شما را رحمت كند (بشتابید به سوى) نماز (زیرا خداوند اراده كرده است كه پلیدى را از شما خاندان وحى و رسالت دور كند و شما را از گناهان، پاك و پاكیزه فرماید)».[۲۸]


قال على علیه السلام: «الصلوة عمودالدین و هى اول ما ینظرالله فیه من عمل ابن آدم، فان صحت نظر فى باقى عمله و ان لم تصح لم ینظر له فى عمل ولا حظ فى الاسلام لمن ترك الصلوة؛ نماز ستون دین است و آن اولین عمل آدمی‌‌زاده است كه خدا بدان نظر می‌‌‌كند، اگر صحیح و درست بود، به سایر اعمالش نیز نظر فرماید و اگر صحیح نبود در هیچ عمل دیگرش نمی‌‌‌نگرد و كسى كه تارك نماز باشد بهره‌اى از اسلام ندارد».[۲۹]


قال على علیه السلام: «الصلوة حصن من سطوات الشیطان؛ نماز قلعه و دژ محكمی ‌‌‌است كه نمازگزار را از حملات شیطان نگاه می‌‌‌دارد».[۳۰]

عواقب نماز نخواندن

خشم خداى متعال: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می‌فرماید: هر كس نمازى را نخواند، خداوند را می‌‌‌بیند كه بر او خشمناك است. تباه شدن عمل: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می‌فرماید: هر كس نماز را از روى قصد ترك كند، خداوند عملش را تباه می‌‌‌‌كند. زراره از امام صادق علیه السلام درباره این گفته خداى عزوجل پرسیدم: هر كس به (اركان) ایمان كفر ورزد، بى گمان عملش تباه است، فرمود: ترك كردن كارى كه بدان اقرار دارد كه از آن جمله، ترك نماز بى‌هیچ بیمارى و گرفتارى است.


كفر: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می‌فرماید: هر كس نماز را عمداً ترك كند، آشكارا كفر ورزیده است. - پیمان میان ما و آنان، نماز است. پس هر كس آن را ترك كند، كافر شده است. - كسى كه نماز نمی‌‌‌گزارد، دین ندارد. - كسى كه نماز نمی‌‌‌گزارد، بهره‌اى از دین ندارد.[۳۱]

اسباب پذیرش نماز

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نماز پشت سر مرد پرهیزكار، پذیرفته است. اگر نماز می‌‌‌خواندید تا چون میخ (یا زه كمان) می‌‌‌شدید و روزه می‌‌‌گرفتید تا چون كمان می‌‌‌شدید، خداوند از شما نمی‌‌‌پذیرفت جز با پرواى از گناه.


امام علی علیه السلام: جایز نیست انسان نماز بخواند، تا این كه پنج عضوش را: صورت و دو دست و سر و دوپایش را با آب و دل را با توبه بشوید. ابوحازم: مردى به امام سجاد علیه السلام عرض كرد: چه چیز سبب پذیرش نماز است؟ فرمود: ولایت ما و برائت از دشمنانمان. امام صادق علیه السلام: خداوند تبارك و تعالى گفته است: نماز را تنها از كسى می‌‌‌پذیرم كه در برابر بزرگى من سر فرود آورد و خود را به خاطر من از شهوت‌ها نگه دارد و روزش را با یاد من سپرى كند و بر آفریده‌هاى من بزرگى نكند، گرسنه را سیر كند و برهنه را بپوشاند، بر مصیبت زده رحم آورد و غریب را پناه دهد. پس نور این شخص چون خورشید می‌‌‌درخشد و برایش در تاریكی‌ها، نور و در نادانی‌ها، دانایى قرار می‌‌‌دهم. با عزتم او را نگاه می‌‌‌دارم و با فرشتگانم از او نگهبانى می‌‌‌كنم. مرا می‌‌‌خواند، پاسخش می‌‌‌دهم از من درخواست می‌‌‌كند، می‌‌‌دهم. حكایت او نزد من حكایت باغ‌هاى بهشت است، كه میوه‌هایش خشك نمی‌‌‌شود و حالت آن‌ها دگرگون نمی‌‌‌گردد.


در بیان آن چه خداوند در مناجات حضرت موسی علیه السلام به او فرمود: اى موسى، نماز را نمی‌‌‌پذیرم جز از كسى كه در برابر بزرگى من سر فرود آورده، ترس از مرا همنشین دلش ساخته، روزش را با یاد من سپرى كرده، شبش را با پافشارى بر خطا به روز نبرده و حق اولیا و دوستان من را شناخته است.[۳۲]

موانع پذیرش نماز

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پنج نفر نمازى ندارند: زنى كه شوهرش بر او خشمگین است... و شخصى كه با برادرش قطع رابطه كرده و بیش از سه روز با او گفتگو نكند و آن كه پیوسته شراب می‌‌‌نوشد و امام گروهى كه براى آنان نماز می‌‌‌خواند و حال آن كه او را دوست ندارند. نماز سه نفر، از بالاى سرشان، یك وجب هم بالا نمی‌‌‌رود: مردى كه امام جماعت گروهى شده است، حال آن كه از او ناخشنودند، زنى كه شب را به روز می‌‌‌برد و حال آن كه شوهرش بر او خشمگین است و دو برادر از هم جدا شده.


خدا تا چهل روز نماز آن را كه شراب می‌‌‌نوشد تا مست شود نمی‌‌‌پذیرد. خداى متعال، تا چهل شبانه‌روز نماز و روزه غیبتكننده از مرد یا زن مسلمان را نمی‌‌‌پذیرد، مگر این كه غیبت شونده از او درگذرد. خداوند به من وحى كرد كه اى از تبار رسولان و بیم‌دهندگان، قومت را بترسان از این كه به خانه‌اى از خانه‌هاى من درآیند در حالى كه چیزى از بندگانم به ستم نزد آن‌ها باشد كه پیوسته او را در طول ایستادن به نماز در پیشگاهم، لعنت می‌‌‌كنم تا آن گاه كه آن چه را به ستم گرفته بازگرداند. هر كس جامه‌اى به ده دینار بخرد و یك درهمش حرام باشد، خداوند تا هنگامی‌‌‌ كه در بر اوست، نمازش را نمی‌‌‌پذیرد. امام علی علیه السلام: بنگر در چه نماز می‌‌‌خوانى و بر چه نماز می‌‌‌گزارى، اگر از راه و طریقه حلالش نباشد، پذیرشى نیست. پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله: خداوند جل جلاله نماز كسى را كه زكات نپردازد، نمی‌‌‌پذیرد تا آن گاه كه میان هر دو جمع كند، كه خداوند جل جلاله آن دو را جمع كرده است، پس میان آن دو جدایى می‌‌ندازید. امام باقر علیه السلام: همانا خداوند جل جلاله، نماز را با زكات همراه كرده است و گفته: «نماز برپا دارید و زكات بپردازید». پس هر كس نماز برپا دارد و زكات ندهد، نماز را هم برپا نكرده است. امام صادق علیه السلام: كسى كه به پدر و مادرش كینه توزانه بنگرد، حتى اگر بر او ستمكار باشند، خداوند نمازى را از او نمی‌‌‌پذیرد. هر زنى كه خود را براى غیرشوهرش خوشبو كند، نمازش پذیرفته نمی‌‌‌شود تا آن گاه كه از آن بوى خوش غسل كند همچون غسل جنابت. در آن چه خداوند متعال به حضرت داود علیه السلام وحى كرد: بسا كه بنده نماز می‌‌‌گزارد و آن را به صورتش می‌‌‌زنم و از شنیدن صدایش، خوددارى می‌‌‌كنم. اى داود، آیا می‌‌‌دانى آن چه كسى است؟ آن كسى است كه با چشم ناپاك به حرم مؤمنان، فراوان می‌‌‌نگرد و نیز كسى كه با خود گفته است اگر حاكم می‌‌‌شد به خاطر آن و به ستم گردن می‌‌‌زد.][۳۳]

پانویس

منبع  : دانشنامه ی اسلامی

  1. معنا، مفهوم وحقیقت نماز، خدابخش قیصری، سایت صلاة به نقل از محمدخزائلی ، احكام قرآن ، ص 338 .
  2. لغت نامه دهخدا، در دسترس در واژه یاب، بازیابی 13 مرداد 1393
  3. سوره رعد، آیه 28.
  4. أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 155.
  5. سوره ابراهیم، آیه 37.
  6. سوره بقره، آیه 83.
  7. سوره یونس، آیه 87.
  8. سوره آل عمران، آیه 39.
  9. نگاهی به اشکال مختلف نماز در برخی ادیان الهی؛فاطمه نصرت در دسترس در سایت جامعةالزهراء سلام الله به نقل از مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج11، ص196.
  10. نگاهی به اشکال مختلف نماز در برخی ادیان الهی؛فاطمه نصرت.
  11. نماز در مسیحیت، پرسمان دانشجو [۱]، بازیابی:13 مرداد 1393
  12. اعتقادات، مجلسی، ص 29.
  13. نهج الفصاحه، ص 396.
  14. میزان الحکمه، ج 5، ص 370.
  15. میزان الحکمة، ج 5، ص 397.
  16. کنز العمال، ج 7، حدیث 18972.
  17. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 7.
  18. بحارالانوار، ج 82، ص 218.
  19. الحقایق، فیض كاشانى، ص 219.
  20. اسرار نماز، م‍لا م‍ح‍م‍دم‍ح‍س‍ن‌ ف‍ی‍ض‌ ك‍اش‍ان‍ی، ص 28.
  21. بحار، ج 82، ص 224.
  22. بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 79، ص 232.
  23. حكم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، ج 5، ص 285
  24. بحارالانوار، ج 82، ص 209.
  25. بحارالانوار، ج 82، ص 233.
  26. الخصال، باب الثلاثه، حدیث 127.
  27. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 20، ص 295.
  28. بحارالانوار، ج 35، ص 209.
  29. غرر الحكم، ص 56.
  30. غرر الحكم، ص 56.
  31. الصلاة فی الكتاب والسنة همراه با ترجمه فارسى، محمد محمدی رى شهرى، ص 125-126.
  32. الصلاة فی الكتاب والسنة همراه با ترجمه فارسى، محمد محمدی رى‌شهرى، ص 134
  33. الصلاة فی الكتاب والسنة همراه با ترجمه فارسى، محمد محمدی رى‌شهرى، ص 136.