هانی بن عروه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
هـانـى در [[روز ترویه]] (هشتم [[ذی الحجه|ماه ذى الحجه]]) سال شصتم هجرى<ref> السماوی، محمد؛ أبصار العین فی أنصار الحسینعلیه‌السلام، تحقیق: محمد جعفر الطبسی، مرکز الدراسات الإسلامیة لممثلیة الولی الفقیه فی حرس الثورة الإسلامیة، 1419/1377، چاپ اول، ص 142.</ref> در حالی که نود و چند سال از عمر شریف او مى‌گذشت،<ref> محمد بن سعد، پیشین، خامسة1، ص 460 و احمد بن على بن حجر العسقلانى، پیشین، ج ‌6، ص 445.</ref> به شهادت رسید.
هـانـى در [[روز ترویه]] (هشتم [[ذی الحجه|ماه ذى الحجه]]) سال شصتم هجرى<ref> السماوی، محمد؛ أبصار العین فی أنصار الحسینعلیه‌السلام، تحقیق: محمد جعفر الطبسی، مرکز الدراسات الإسلامیة لممثلیة الولی الفقیه فی حرس الثورة الإسلامیة، 1419/1377، چاپ اول، ص 142.</ref> در حالی که نود و چند سال از عمر شریف او مى‌گذشت،<ref> محمد بن سعد، پیشین، خامسة1، ص 460 و احمد بن على بن حجر العسقلانى، پیشین، ج ‌6، ص 445.</ref> به شهادت رسید.
عـبـداللّه بـن زبـیـر اسـدى در مـرثـیـه مـسـلم و هانى اشعار زیر را سروده است. به نقلى فرزدق سروده و عبدالله بن زبیر آن را نقل کرده است:
عـبـداللّه بـن زبـیـر اسـدى در مـرثـیـه مـسـلم و هانى اشعار زیر را سروده است. به نقلى فرزدق سروده و عبدالله بن زبیر آن را نقل کرده است:
{{شعر}}{{ب |ان کنت لا تدرین ما الموت |فانظرى الى هانی فى السوق و ابن عقیل‌ }}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب |الى بطل قد هشم السیف وجهه و آخر |یهوى من طمار قتیل‌}}{{پایان شعر}}<ref> شیخ مفید، پیشین، ج ‌2، ص 64 و الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌5، ص 380 و الدینورى‌، ابو حنیفه احمد بن داود؛ پیشین، ص 242.</ref>.


{{شعر}}{{ب |ان کنت لا تدرین ما الموت فانظرى |الى هانی فى السوق و ابن عقیل‌ }}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب |الى بطل قد هشم السیف وجهه و آخر |یهوى من طمار قتیل‌}}{{پایان شعر}}<ref> شیخ مفید، پیشین، ج ‌2، ص 64 و الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌5، ص 380 و الدینورى‌، ابو حنیفه احمد بن داود؛ پیشین، ص 242.</ref>.
اگر نمى‌دانى مرگ چیست به هانى و پسر عقیل در بازار بنگر. بـه دلاورى که شمشیر بینى او را در هم شکسته است و به دلاورى دیگر که از بلندى در حالى که کشته شده به خاک افتاده است. پس از شهادت حضرت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، عبیدالله بن زیاد سر مطهر آن دو را به همراه نامه‌ای به نزد یزید بن معاویه فرستاد. در قسمتی از این نامه آمده است: مسلم به خانه هانی پناهنده شد و من به وسیله جاسوسان و مردمانی که به نزد او فرستادم، آنان را اغفال نمودم و به مکر و حیله، آن دو را از خانه بیرون آوردم و گردن هر دو را زدم و سرهای آن دو را نزد تو فرستادم<ref>شیخ مفید، پیشین، ج ‌2، ص 65 و با این که عبید الله ابن زیاد حاکم کوفه شخصیت‌های دیگری رادر کوفه به شهادت رساند ولی از میان شهدا تنها سرهای مسلم بن عقیل وهانی بن عروه را برای یزید بن معاویه فرستاد. که این حاکی از آن است که این دو از مهم‌ترین شخصیت‌های حرکت انقلابی در کوفه و شهدای پیشاهنگ نهضت حسینی (علیه‌السلام) بودند.</ref>.
اگر نمى‌دانى مرگ چیست به هانى و پسر عقیل در بازار بنگر. بـه دلاورى که شمشیر بینى او را در هم شکسته است و به دلاورى دیگر که از بلندى در حالى که کشته شده به خاک افتاده است. پس از شهادت حضرت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، عبیدالله بن زیاد سر مطهر آن دو را به همراه نامه‌ای به نزد یزید بن معاویه فرستاد. در قسمتی از این نامه آمده است: مسلم به خانه هانی پناهنده شد و من به وسیله جاسوسان و مردمانی که به نزد او فرستادم، آنان را اغفال نمودم و به مکر و حیله، آن دو را از خانه بیرون آوردم و گردن هر دو را زدم و سرهای آن دو را نزد تو فرستادم<ref>شیخ مفید، پیشین، ج ‌2، ص 65 و با این که عبید الله ابن زیاد حاکم کوفه شخصیت‌های دیگری رادر کوفه به شهادت رساند ولی از میان شهدا تنها سرهای مسلم بن عقیل وهانی بن عروه را برای یزید بن معاویه فرستاد. که این حاکی از آن است که این دو از مهم‌ترین شخصیت‌های حرکت انقلابی در کوفه و شهدای پیشاهنگ نهضت حسینی (علیه‌السلام) بودند.</ref>.


زمانی که یزید آن سرها را به همراه نامه عبیدالله مشاهده کرد، بسیار خوشنود شد و دستور داد که سر مسلم و هانی را بر بالای دروازه‌های دمشق بیاویزند و پس از آن طی نامه‌ای در پاسخ عبیدالله، این اقدام او را ستایش کرد<ref>علامه مجلسى‌، جلاء العیون، قم، انتشارات سرور، 1382ش‌، چاپ نهم، ص 623 و شیخ عباس قمی، پیشین، ج ‌2، ص 742.</ref>.
زمانی که یزید آن سرها را به همراه نامه عبیدالله مشاهده کرد، بسیار خوشنود شد و دستور داد که سر مسلم و هانی را بر بالای دروازه‌های دمشق بیاویزند و پس از آن طی نامه‌ای در پاسخ عبیدالله، این اقدام او را ستایش کرد<ref>علامه مجلسى‌، جلاء العیون، قم، انتشارات سرور، 1382ش‌، چاپ نهم، ص 623 و شیخ عباس قمی، پیشین، ج ‌2، ص 742.</ref>.


درباره سرنوشت سرهای این بزرگواران، طبری چنین آورده: سال 304 هجری در یکی از برج‌های دیوار شهر قندهار پنج هزار سر به دست آمد که در سبدهای علفی نگهداری می‌شدند. تنها بیست و نه سر از آنها شناسایی شدند؛ چون در گوش هر یک رقعه‌اى که با نخی ابریشمی بسته بودند، قرار داشت و نام صاحب سر، بر آن نوشته شده بود. یکی از این سرها، سر هانی بن عروه بود<ref>الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌11، ص 60.</ref>. امروزه آرامگاه هانی در مقابل آرامگاه مسلم بن عقیل، در صحن چسبیده به مسجد کوفه می‌باشد<ref> المشهدی، محمد بن جعفر فضل؛ الکوفة و مساجدها، بیروت، دار المرتضى، ص 87 و البته در کتب پژوهشی درباره چگونگی دفن هانی بن عروه دو گزارش دیده شده: بدن مسلم و هانی را به قبیله مذحج دادند و آن دو را نزدیک حریم مسجد در کنار دارالاماره دفن کردند. (الحسینی الجلالی، محمد حسین؛ خاک پاکان تاریخ آرامگاه های خاندان پیامبرعلیه‌السلام و صحابه خاص آن، ترجمه: قربانعلی اسماعیلی، مشهد، شرکت به نشر، 1379، چاپ اول، ص 70) و پیکر هانى چند روز بدون غسل و کفن بر زمین ماند، تا این که همسر میثم تمار شبانه که همه خواب بودند، جسد هانی و مسلم بن عقیل و حنظله بن مره را به خانه برد و نیمه شب آنها را در کنار مسجد کوفه به خاک سپرد، و فقط همسر هانی بن عروه را از این موضوع آگاه کرد. (الموسوی الزنجانی، سید ابراهیم؛ وسیله الدارینفی انصارالحسینعلیه‌السلام، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1042/1982، چاپ دوم، ص 209).</ref>.
درباره سرنوشت سرهای این بزرگواران، [[طبری]] چنین آورده: سال 304 هجری در یکی از برج‌های دیوار شهر قندهار پنج هزار سر به دست آمد که در سبدهای علفی نگهداری می‌شدند. تنها بیست و نه سر از آنها شناسایی شدند؛ چون در گوش هر یک رقعه‌اى که با نخی ابریشمی بسته بودند، قرار داشت و نام صاحب سر، بر آن نوشته شده بود. یکی از این سرها، سر هانی بن عروه بود<ref>الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌11، ص 60.</ref>. امروزه آرامگاه هانی در مقابل آرامگاه مسلم بن عقیل، در صحن چسبیده به مسجد کوفه می‌باشد<ref> المشهدی، محمد بن جعفر فضل؛ الکوفة و مساجدها، بیروت، دار المرتضى، ص 87 و البته در کتب پژوهشی درباره چگونگی دفن هانی بن عروه دو گزارش دیده شده: بدن مسلم و هانی را به قبیله مذحج دادند و آن دو را نزدیک حریم مسجد در کنار دارالاماره دفن کردند. (الحسینی الجلالی، محمد حسین؛ خاک پاکان تاریخ آرامگاه های خاندان پیامبرعلیه‌السلام و صحابه خاص آن، ترجمه: قربانعلی اسماعیلی، مشهد، شرکت به نشر، 1379، چاپ اول، ص 70) و پیکر هانى چند روز بدون غسل و کفن بر زمین ماند، تا این که همسر میثم تمار شبانه که همه خواب بودند، جسد هانی و مسلم بن عقیل و حنظله بن مره را به خانه برد و نیمه شب آنها را در کنار مسجد کوفه به خاک سپرد، و فقط همسر هانی بن عروه را از این موضوع آگاه کرد. (الموسوی الزنجانی، سید ابراهیم؛ وسیله الدارینفی انصارالحسینعلیه‌السلام، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1042/1982، چاپ دوم، ص 209).</ref>.


== امام حسین (علیه‌السلام) و هانی بن عروه ==
== امام حسین (علیه‌السلام) و هانی بن عروه ==
confirmed، مدیران
۳۲٬۹۷۹

ویرایش