هذیلیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'حد اقل' به 'حد‌اقل'
جز (جایگزینی متن - ' نوشته اند ' به ' نوشته‌اند ')
جز (جایگزینی متن - 'حد اقل' به 'حد‌اقل')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
== اعتقادات ==
== اعتقادات ==
ابوالهذیل دارای اعتقادات خاصی بوده است که طبق اظهار نظر برخی او عقاید خود را در ابتدای امر از فلاسفه گرفته است.  
ابوالهذیل دارای اعتقادات خاصی بوده است که طبق اظهار نظر برخی او عقاید خود را در ابتدای امر از فلاسفه گرفته است.  
<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم بن ابی‌بکر احمد، الملل والنحل، تحقیق محمد سید کیلانی، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۴ ج۱، ص۵۰</ref> و بعد با پر و بال دادن و نیز توجیه و تبیین آن، آن‌ها را به شکل جدیدی که بیشتر مربوط به عقایدی است که یا مخالف اجماع و یا مخالف اعتقادات اشاعره بوده است. وی درباره مقدورات خداوند می‏‌گفت: خداوند پس از فنای مقدوراتش، دیگر به چیزی توانایی نخواهد داشت و اهل بهشت و دوزخ سست و خاموش می‌مانند. در آن صورت، خداوند به زنده کردن مردگان و میراندن زندگان قادر نخواهد بود.  
<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم بن ابی‌بکر احمد، الملل والنحل، تحقیق محمد سید کیلانی، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۴ ج۱، ص۵۰</ref> و بعد با پر و بال دادن و نیز توجیه و تبیین آن، آنها را به شکل جدیدی که بیشتر مربوط به عقایدی است که یا مخالف اجماع و یا مخالف اعتقادات اشاعره بوده است. وی درباره مقدورات خداوند می‏‌گفت: خداوند پس از فنای مقدوراتش، دیگر به چیزی توانایی نخواهد داشت و اهل بهشت و دوزخ سست و خاموش می‌مانند. در آن صورت، خداوند به زنده کردن مردگان و میراندن زندگان قادر نخواهد بود.  
به تعبیر دیگر یعنی این که نعمت‌های [[بهشت]] و عذاب‌های [[جهنم]] تمام شدنی است که بعد از تمام شدن آنها، اهل بهشت و اهل جهنم بی حس و بی حرکت باقی می‌مانند و توانایی هیچ کاری را ندارند و در این حال خدا هم قادر نیست تا مردگان را زنده و یا چیز جدیدی را خلق و احداث کند.
به تعبیر دیگر یعنی این که نعمت‌های [[بهشت]] و عذاب‌های [[جهنم]] تمام شدنی است که بعد از تمام شدن آنها، اهل بهشت و اهل جهنم بی حس و بی حرکت باقی می‌مانند و توانایی هیچ کاری را ندارند و در این حال خدا هم قادر نیست تا مردگان را زنده و یا چیز جدیدی را خلق و احداث کند.
<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 464 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>
<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 464 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>
خط ۱۸: خط ۱۸:
همچنین می‌گفت که بر روی زمین گمراه و زندیقی یافت نمی‌شود، مگر با کفری که دارد در بسیاری از چیزها فرمانبردار خداست.  
همچنین می‌گفت که بر روی زمین گمراه و زندیقی یافت نمی‌شود، مگر با کفری که دارد در بسیاری از چیزها فرمانبردار خداست.  
معتقد بود که علم و قدرت خدا عین اوست. او کلام خدا را بر دو قسم می‌دانست.1. کلامی که محتاج به محل است.2. کلامی که محتاج به محل نیست، او بر این گمان بود که کلمه تکوین یعنی کن (باش) که خداوند فرموده، سخنی حادث است و در محلی نیست.
معتقد بود که علم و قدرت خدا عین اوست. او کلام خدا را بر دو قسم می‌دانست.1. کلامی که محتاج به محل است.2. کلامی که محتاج به محل نیست، او بر این گمان بود که کلمه تکوین یعنی کن (باش) که خداوند فرموده، سخنی حادث است و در محلی نیست.
می‌گفت معجزاتی را که [[پیامبران|پیامبران]] نشان می‌‏دادند قابل اثبات نیست مگر این که حد اقل بیست نفر آن را گواهی کنند و یک یا چند تن از آنان اهل بهشت باشند. ابوالهذیل بین افعال قلوب و جوارح فرق می‌گذاشت و می‌گفت وجود افعال قلوب با قدرت وی بر آن، پیش از مردنش روا نیست و وجود افعال جوارح پس از مرگ و پس از عدم قدرت او جایز است. وی بر این گمان بود که مرده و ناتوان می‌‏توانند به نیرویی که پیش از مرگ و ناتوانی داشته ‏اند، فاعل افعال جوارح‏ شوند. او معرفت‌ها را بر دو دسته می‌دانست. 1. معرفتی که باید آن را بدانیم که مربوط به شناختن خداوند و پیامبری است که فرستاده است. 2. معرفتی است که دانستن آن اختیاری است. ابوالهذیل حرکت جسم کثیر الاضلاع را با حرکتی که در برخی از اجزایش وارد می‌‏شود، جایز می‌دانست و می‌گفت: جزء لا یتجزی هرگاه منفرد و تنها باشد، رنگ نمی ‏پذیرد و اگر رنگین نباشد، نمی‌توان آن را دید.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 464 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>
می‌گفت معجزاتی را که [[پیامبران|پیامبران]] نشان می‌‏دادند قابل اثبات نیست مگر این که حد‌اقل بیست نفر آن را گواهی کنند و یک یا چند تن از آنان اهل بهشت باشند. ابوالهذیل بین افعال قلوب و جوارح فرق می‌گذاشت و می‌گفت وجود افعال قلوب با قدرت وی بر آن، پیش از مردنش روا نیست و وجود افعال جوارح پس از مرگ و پس از عدم قدرت او جایز است. وی بر این گمان بود که مرده و ناتوان می‌‏توانند به نیرویی که پیش از مرگ و ناتوانی داشته ‏اند، فاعل افعال جوارح‏ شوند. او معرفت‌ها را بر دو دسته می‌دانست. 1. معرفتی که باید آن را بدانیم که مربوط به شناختن خداوند و پیامبری است که فرستاده است. 2. معرفتی است که دانستن آن اختیاری است. ابوالهذیل حرکت جسم کثیر الاضلاع را با حرکتی که در برخی از اجزایش وارد می‌‏شود، جایز می‌دانست و می‌گفت: جزء لا یتجزی هرگاه منفرد و تنها باشد، رنگ نمی ‏پذیرد و اگر رنگین نباشد، نمی‌توان آن را دید.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 464 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>


== آثار ==
== آثار ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش