۵٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اسلام گرا' به 'اسلامگرا') |
جز (Heydari صفحهٔ همبستگی اسلامی از دیدگاه قرآن را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به همبستگی اسلامی از دیدگاه قرآن (مقاله) منتقل کرد) |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
از سخنان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی استفاده میشود که منشأ حقیقی همبستگی و وحدت اسلامی همان دین اسلام است که تعالیم آن توسط خداوند بیان شده است. قرآن که کلام آسمانی و مورد اتفاق تمام مسلمین است و مسلمانان بر وجوب پیروی از نصوص آن اتفاقنظر دارند، برای گرد هم آوردن ایشان کافی است، زیرا قرآن مانند رابط و رشتهای محکم آنان را در بسیاری از اصول و فروع، دور هم جمع میکند و اختلاف رأی در فهم و استنباط از قرآن در پارهای از مسائل، از قبیل اختلاف در اجتهاد است و نباید باعث دشمنی و کینه نسبت به هم گردد. | از سخنان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی استفاده میشود که منشأ حقیقی همبستگی و وحدت اسلامی همان دین اسلام است که تعالیم آن توسط خداوند بیان شده است. قرآن که کلام آسمانی و مورد اتفاق تمام مسلمین است و مسلمانان بر وجوب پیروی از نصوص آن اتفاقنظر دارند، برای گرد هم آوردن ایشان کافی است، زیرا قرآن مانند رابط و رشتهای محکم آنان را در بسیاری از اصول و فروع، دور هم جمع میکند و اختلاف رأی در فهم و استنباط از قرآن در پارهای از مسائل، از قبیل اختلاف در اجتهاد است و نباید باعث دشمنی و کینه نسبت به هم گردد. | ||
=تعریف وحدت و همبستگی= | =تعریف وحدت و همبستگی= | ||
وحدت و همبستگی در لغت به معنای یکی بودن، یگانه بودن و یگانگی است. در فرهنگ اسلامی، وحدت از دیدگاهای مختلف بررسی شده و در اصطلاح هر یک از علما معنای ویژهای به خود گرفته است. در فلسفه، وحدت در مقابل کثرت به کار برده شده است و گاه وحدت مرام گویند، یعنی گروهی که مرام و مقصد مشترکی دارند. گاه وحدت ملی گویند، یعنی اشتراک همه افراد یک ملت در آمال و مقاصد، چنانچه به منزله مجموعه واحد به شمار آیند<ref>اداره پژوهش و نگارش وزارت ارشاد، 1362، ص50 | وحدت و همبستگی در لغت به معنای یکی بودن، یگانه بودن و یگانگی است. در فرهنگ اسلامی، وحدت از دیدگاهای مختلف بررسی شده و در اصطلاح هر یک از علما معنای ویژهای به خود گرفته است. در فلسفه، وحدت در مقابل کثرت به کار برده شده است و گاه وحدت مرام گویند، یعنی گروهی که مرام و مقصد مشترکی دارند. گاه وحدت ملی گویند، یعنی اشتراک همه افراد یک ملت در آمال و مقاصد، چنانچه به منزله مجموعه واحد به شمار آیند<ref>اداره پژوهش و نگارش وزارت ارشاد، 1362، ص50 </ref> | ||
مراد ما از وحدت، وحدتی است که در اسلام و قرآن بر آن تأکید شده است، همان وحدتی که اگر از میان نمیرفت اسلام معنویت راستین خود را از دست نمیداد، جهان اسلام چنین تجزیه نمیشد و استعمار نمیتوانست به نفع خود بهرهبرداری و افکار خود را بر مسلمانان تحمیل کند و مسلمانان را از پیشرفت باز دارد و وضع آنان چنین باشد که میبینیم. | مراد ما از وحدت، وحدتی است که در اسلام و قرآن بر آن تأکید شده است، همان وحدتی که اگر از میان نمیرفت اسلام معنویت راستین خود را از دست نمیداد، جهان اسلام چنین تجزیه نمیشد و استعمار نمیتوانست به نفع خود بهرهبرداری و افکار خود را بر مسلمانان تحمیل کند و مسلمانان را از پیشرفت باز دارد و وضع آنان چنین باشد که میبینیم. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
1ـ همبستگی و وحدت امت؛ «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ؛ این است امت شما که همگی امت واحدی بودند [و پیرو یک هدف] و من پرودگار شما هستم، پس من را پرستش کنید» (انبیاء/92). | 1ـ همبستگی و وحدت امت؛ «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ؛ این است امت شما که همگی امت واحدی بودند [و پیرو یک هدف] و من پرودگار شما هستم، پس من را پرستش کنید» (انبیاء/92). | ||
2ـ همبستگی و وحدت پیروان کتب آسمانی؛ | 2ـ همبستگی و وحدت پیروان کتب آسمانی؛ «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَیئاً؛ بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است، که جز خدای یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم». (آل عمران/64). | ||
3ـ همبستگی و وحدت همه ادیان؛ | 3ـ همبستگی و وحدت همه ادیان؛ «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَینا إِلَیكَ وَ ما وَصَّینا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ؛ خدا شرع و آیینی که برای شما مسلمانان قرار داد نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را بپا دارید و هرگز تفرقه و اختلاف در دین خدا نکنید» (شوری/13). | ||
4ـ همبستگی و وحدت نوع انسانها: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا» (حجرات/13). | 4ـ همبستگی و وحدت نوع انسانها: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا» (حجرات/13). | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
2ـ همبستگی مصلحتی و عارضی: | 2ـ همبستگی مصلحتی و عارضی: | ||
اتفاق نظری که از جبر بیرونی و خارج از حقیقت و متن دین پیش میآید. معمولاً در هنگام بروز عوامل | اتفاق نظری که از جبر بیرونی و خارج از حقیقت و متن دین پیش میآید. معمولاً در هنگام بروز عوامل نابودکننده، اختلافات میان فرقهها و مذاهب اسلامی نادیده گرفته میشود و نوعی اتحاد و هماهنگی میان آنها برقرار میگردد و چون این اتحاد معلول عوامل جبری بیرونی خارج از دین است با از بین رفتن آن عوامل بیرونی اتحاد نیز منتفی میگردد و به تناسب نیروی آن عوامل بیرونی میزان اتحاد موقت و مصلحتی نیز کاهش یا افزایش مییابد. اینکه وحدت مصلحتی و عارضی بتواند فرقهها و مذاهب اسلامی را از اتحاد و هماهنگی دائمی و معقول برخوردار سازد انتظاری نابجاست. | ||
3ـ همبستگی معقول: | 3ـ همبستگی معقول: | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
قرار دادن متن کلی دین اسلام به عنوان اعتقاد همه جوامع اسلامی و کنار گذاشتن عقاید شخصی و نظری، فرهنگی محلی، و آرا و نظریات مربوط به اجتهاد گروهی یا شخصی. تحقق این نوع وحدت هیچ مانع عقلی و شرعی ندارد و هر متفکر آگاه از منابع اوّلیه اسلام و طرز تفکر ائمه معصومین و صحابه عادل و متقی و تابعین حقیقی آنان میدانند که پیروی از متن کلّی دین امری ضروری و بدیهی است<ref>موثقی، 1375، ج1، ص28ـ30</ref> | قرار دادن متن کلی دین اسلام به عنوان اعتقاد همه جوامع اسلامی و کنار گذاشتن عقاید شخصی و نظری، فرهنگی محلی، و آرا و نظریات مربوط به اجتهاد گروهی یا شخصی. تحقق این نوع وحدت هیچ مانع عقلی و شرعی ندارد و هر متفکر آگاه از منابع اوّلیه اسلام و طرز تفکر ائمه معصومین و صحابه عادل و متقی و تابعین حقیقی آنان میدانند که پیروی از متن کلّی دین امری ضروری و بدیهی است<ref>موثقی، 1375، ج1، ص28ـ30</ref> | ||
آن هماهنگی و اتحادی که منابع اوّلیه اسلام (قرآن، سنت، عقل سلیم، اجماع) و شخصیتهای پیشتاز اسلامی ـ مثل | آن هماهنگی و اتحادی که منابع اوّلیه اسلام (قرآن، سنت، عقل سلیم، اجماع) و شخصیتهای پیشتاز اسلامی ـ مثل آیتاللهالعظمی حاج سید ابولحسن طباطبائی بروجردی و رهبر اهل سنت شیخ محمد شلتوت ـ در گذشته و حال به آن دعوت نمودهاند نه وحدت مصلحتی و عارضی است ـ که این نوع وحدت را هیچ یک از فرقهها و مذاهب اسلامی به عنوان آرمان اعلای جوامع اسلامی نمیپذیرند ـ و نه وحدت و همبستگی مطلق ـ که عملی نیست ـ بلکه آنان و دیگران بر اساس آنچه که مطلوب جّدی منابع اصلی اسلام بوده و هست، خواستار انطباق حیات اجتماعی و دینی همه جوامع اسلامی بر متن کلی و مشترک دین اسلام هستند که میتواند دربرگیرنده همه فرقهها و مذاهب باشد. این همان وحدت و همبستگی معقول است. | ||
=اهمیت وحدت و هم بستگی در قرآن= | =اهمیت وحدت و هم بستگی در قرآن= | ||
«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً؛ و همگی به ریسمان خدا [قرآن و هرگونه وسیله وحدت الهی] چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمت خدا را بر خود | «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً؛ و همگی به ریسمان خدا [قرآن و هرگونه وسیله وحدت الهی] چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمت خدا را بر خود یادآورید که چگونه با هم دشمن بودید، و او میان قلبهای شما الفت قرار داد و به برکت نعمت او برادر شدید» (آل عمران/103). | ||
در این آیه خداوند مسلمانان را به یگانگی در راه خدا فراخوانده و چنگ زدن به ریسمان الهی را وسیلهای برای یگانگی دانسته است. «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ...» استعاره تمثیلی است، زیرا حالت و موقعیت مسلمانان در تمسک به کتاب خدا و یا در متحد بودنشان تشبیه شده به کسی که از مکان بلند به ریسمان محکم که در آن امنیت هست و از سقوط او جلوگیری مینماید چنگ زده است.<ref>رشیدرضا، بیتا، ج4، ص20</ref> | در این آیه خداوند مسلمانان را به یگانگی در راه خدا فراخوانده و چنگ زدن به ریسمان الهی را وسیلهای برای یگانگی دانسته است. «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ...» استعاره تمثیلی است، زیرا حالت و موقعیت مسلمانان در تمسک به کتاب خدا و یا در متحد بودنشان تشبیه شده به کسی که از مکان بلند به ریسمان محکم که در آن امنیت هست و از سقوط او جلوگیری مینماید چنگ زده است.<ref>رشیدرضا، بیتا، ج4، ص20</ref> | ||
خدای بزرگ کلمه نعمت را که منظور «اتحاد» است در این آیه شریفه دو بار به کار برده است: «وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً ... فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً...». با این تکرار خداوند خواسته است که اهمیت اتفاق و برادری و اتحاد را به مسلمانان بفهماند. همچنین منظور از نعمت همان اُلفت و دوستی است؛ همانطور که مقصود از «إخوانا» در آیه که نتیجه «اُخوت» میباشد موّدت قلبی است.<ref>طباطبایی، بیتا، ج3، ص371</ref> | خدای بزرگ کلمه نعمت را که منظور «اتحاد» است در این آیه شریفه دو بار به کار برده است: «وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً ... فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً...». با این تکرار خداوند خواسته است که اهمیت اتفاق و برادری و اتحاد را به مسلمانان بفهماند. همچنین منظور از نعمت همان اُلفت و دوستی است؛ همانطور که مقصود از «إخوانا» در آیه که نتیجه «اُخوت» میباشد موّدت قلبی است.<ref>طباطبایی، بیتا، ج3، ص371</ref> | ||
به دلیل اهمیت دوری از تفرقه، خداوند از صیغه امر استفاده نموده است. | به دلیل اهمیت دوری از تفرقه، خداوند از صیغه امر استفاده نموده است. | ||
محمد جواد مغنیه در تفسیر «الکشاف» در معنای کلی آیه میگوید: | محمد جواد مغنیه در تفسیر «الکشاف» در معنای کلی آیه میگوید: | ||
«مسلمانان باید پیرو دین واحد و رسول واحد و کتاب واحد باشند. خداوند برای اینکه مطلب را بهتر وارد ذهن نماید فوائد «اعتصام بحبل الله» را بیان نموده است تا اتحاد و اتفاق میان مسلمانان ایجاد شود و وضع عربهای اولیه را که گرفتار اختلاف بودند و سالها میان دو قبیله اوس و خزرج جنگ و نزاع بود و به برکت اسلام با یکدیگر برادر شدند، نشان دهد.»<ref>مغنیه، 1978، ج2، ص122ـ123</ref> | «مسلمانان باید پیرو دین واحد و رسول واحد و کتاب واحد باشند. خداوند برای اینکه مطلب را بهتر وارد ذهن نماید فوائد «اعتصام بحبل الله» را بیان نموده است تا اتحاد و اتفاق میان مسلمانان ایجاد شود و وضع عربهای اولیه را که گرفتار اختلاف بودند و سالها میان دو قبیله اوس و خزرج جنگ و نزاع بود و به برکت اسلام با یکدیگر برادر شدند، نشان دهد.»<ref>مغنیه، 1978، ج2، ص122ـ123</ref> | ||
در واقع خداوند به بیان «اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ» بسنده نکرده و به دلیل اهمیت موضوع بلافاصله نعمتهای حاصل از آن را بیان نموده است. | در واقع خداوند به بیان «اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ» بسنده نکرده و به دلیل اهمیت موضوع بلافاصله نعمتهای حاصل از آن را بیان نموده است. | ||
علامه طباطبائی در «المیزان» نوشته است این فرمان عام است و خداوند در بخش نخست آیه تمام مسلمانان را به اتحاد و اتفاق دعوت نموده و در بخش دوم آیه هم علت آن را بیان کرده است.<ref>طباطبایی، پیشین، ج3، ص369</ref> | علامه طباطبائی در «المیزان» نوشته است این فرمان عام است و خداوند در بخش نخست آیه تمام مسلمانان را به اتحاد و اتفاق دعوت نموده و در بخش دوم آیه هم علت آن را بیان کرده است.<ref>طباطبایی، پیشین، ج3، ص369</ref> | ||
«وَ كَیفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَیكُمْ آیاتُ اللَّهِ وَ فِیكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ یعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِی إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛ چگونه کافر خواهید شد در صورتی که آیات خداوند بر شما تلاوت میشود و پیغمبر خدا در میان شماست. هر کس به دین خدا متمسک شود محقّقاً به راه مستقیم هدایت یافته است» (آلعمران/101). | «وَ كَیفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَیكُمْ آیاتُ اللَّهِ وَ فِیكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ یعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِی إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛ چگونه کافر خواهید شد در صورتی که آیات خداوند بر شما تلاوت میشود و پیغمبر خدا در میان شماست. هر کس به دین خدا متمسک شود محقّقاً به راه مستقیم هدایت یافته است» (آلعمران/101). | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
باز هم به دلیل اهمیت اعتصام و چنگ زدن به رشته خدا «حبل الله» در این آیه تکرار شده است و میتوان گفت منظور از «حبل الله» کتاب خدا و رسول خداست، زیرا مرجع همه چیز خدا و رسول او است. | باز هم به دلیل اهمیت اعتصام و چنگ زدن به رشته خدا «حبل الله» در این آیه تکرار شده است و میتوان گفت منظور از «حبل الله» کتاب خدا و رسول خداست، زیرا مرجع همه چیز خدا و رسول او است. | ||
«وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُكُمْ...؛ از خدا و پیامبرش اطاعت نمایید و هرگز اختلاف و تنازع نکنید که در اثر تفرقه سست میشوید و قدرت و عظمت شما نابود خواهد شد» (انفال/46). | «وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُكُمْ... ؛ از خدا و پیامبرش اطاعت نمایید و هرگز اختلاف و تنازع نکنید که در اثر تفرقه سست میشوید و قدرت و عظمت شما نابود خواهد شد» (انفال/46). | ||
امر وحدت و دوری از تفرقه چنان اهمیت داشته است که خداوند بعد از امر به اطاعت از خودش و رسولش با صیغه نهی، تفرقه و دوری از وحدت و هر گونه نزاعی را که سبب از بین رفتن وحدت مسلمین میگردد نهی نموده است. | امر وحدت و دوری از تفرقه چنان اهمیت داشته است که خداوند بعد از امر به اطاعت از خودش و رسولش با صیغه نهی، تفرقه و دوری از وحدت و هر گونه نزاعی را که سبب از بین رفتن وحدت مسلمین میگردد نهی نموده است. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
2ـ وحدت کبری را میان تمام رسالتها و پیامبران اعلام نموده و آن را علامت دین خدا دانسته است؛ | 2ـ وحدت کبری را میان تمام رسالتها و پیامبران اعلام نموده و آن را علامت دین خدا دانسته است؛ | ||
3ـ از این آیه روح وحدت به خوبی استنباط میشود. در واقع قرآن خواسته است بگوید گرچه پیامبران در یک سلسله احکام جزئی آن هم بنا بر مقتضیات زمان و بر حسب استعداد مردم زمان خود با هم اختلاف داشتهاند، ولی این اختلافات در اصول دین نمیباشد.<ref>اداره پژوهش و نگارش وزارت ارشاد، پیشین، ص51</ref> | 3ـ از این آیه روح وحدت به خوبی استنباط میشود. در واقع قرآن خواسته است بگوید گرچه پیامبران در یک سلسله احکام جزئی آن هم بنا بر مقتضیات زمان و بر حسب استعداد مردم زمان خود با هم اختلاف داشتهاند، ولی این اختلافات در اصول دین نمیباشد.<ref>اداره پژوهش و نگارش وزارت ارشاد، پیشین، ص51</ref> | ||
«وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِیلِهِ...» (انعام/153). | «وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِیلِهِ...» (انعام/153). | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
الف ـ توحید: | الف ـ توحید: | ||
«قولوالاإله إلّاالله تفلحوا» وحدت معبود اولین ندای آسمانی است که سر داده شد و هم موجب طرد خدایانی شد که هر قوم برای خود انتخاب کرده بود و هم وحدت عقیده، وحدت هدف و وحدت عمل را در پی داشت؛ «الایمان قول و عمل»<ref>اداره پژوهش و نگارش وزارت ارشاد، پیشین، ص83</ref> | «قولوالاإله إلّاالله تفلحوا» وحدت معبود اولین ندای آسمانی است که سر داده شد و هم موجب طرد خدایانی شد که هر قوم برای خود انتخاب کرده بود و هم وحدت عقیده، وحدت هدف و وحدت عمل را در پی داشت؛ «الایمان قول و عمل»<ref>اداره پژوهش و نگارش وزارت ارشاد، پیشین، ص83</ref> | ||
توحید و توجه به پروردگار یکتا وضع دینی و اجتماعی را منظم و نسبت همگی به خداوند را یکسان میسازد؛ | توحید و توجه به پروردگار یکتا وضع دینی و اجتماعی را منظم و نسبت همگی به خداوند را یکسان میسازد؛ «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ» (آل عمران/64). همچنین آیات 80 آلعمران و 31 توبه نیز به این مطلب اشاره دارد<ref>موثقی، پیشین، ج1</ref> | ||
توحید اولین پایه وحدت و زیربنای اسلام است. رابطه آن با وحدت امت را میتوان در آیه «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» مشاهده نمود. به نظر میرسد زیربنای وحدت امت در این آیه اعتراف به ربوبیت خدا و پرستش اوست نه چیز دیگر. | توحید اولین پایه وحدت و زیربنای اسلام است. رابطه آن با وحدت امت را میتوان در آیه «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» مشاهده نمود. به نظر میرسد زیربنای وحدت امت در این آیه اعتراف به ربوبیت خدا و پرستش اوست نه چیز دیگر. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
1ـ وحدت امت در ردیف توحید قرار دارد و به تعبیری دیگر، وحدت یکی از ارکان اسلام است و قرآن به همان نسبت که به توحید تأکید کرده است بر وحدت نیز تأکید نموده است. حتی در این آیه ابتدا وحدت امت ذکر شده و بعد عبادت خدا آمده است. | 1ـ وحدت امت در ردیف توحید قرار دارد و به تعبیری دیگر، وحدت یکی از ارکان اسلام است و قرآن به همان نسبت که به توحید تأکید کرده است بر وحدت نیز تأکید نموده است. حتی در این آیه ابتدا وحدت امت ذکر شده و بعد عبادت خدا آمده است. | ||
2ـ در تعبیر «اُمة واحدة» پاسخ سؤال «وحدت چیست» به دست میآید و آن اینکه جامعه اسلامی باید به جایی برسد که یک امت واحد را تشکیل دهد و مسلمانان به همان نسبت که موظفاند بر اساس توحید خدا را عبادت کنند وظیفه دارند در راه وحدت بکوشند<ref>دبیرخانه کنفرانس وحدت اسلامی، 1368، ص93ـ94</ref> | 2ـ در تعبیر «اُمة واحدة» پاسخ سؤال «وحدت چیست» به دست میآید و آن اینکه جامعه اسلامی باید به جایی برسد که یک امت واحد را تشکیل دهد و مسلمانان به همان نسبت که موظفاند بر اساس توحید خدا را عبادت کنند وظیفه دارند در راه وحدت بکوشند<ref>دبیرخانه کنفرانس وحدت اسلامی، 1368، ص93ـ94</ref> | ||
در بطن توحید، وحدت نهفته است. عبودیت و بندگی نسبت به ربّ العالمین بشر را در یک صف در برابر هم و دارای وظایفه مشابه در برابر خدا و خلق و با مسئولیت مشترک قرار داده است. توحید و یکتاپرستی تمام یکتاپرستان را در یک رابطه متحد میکند به طوری که تمام افراد به واسطه قبول کردن بندگی خدا در همه حقوق و تعهدات با هم برابرند و جز مقابل امر خداوند تسلیم نمیشوند و معتقدند که او حاکم مطلق بوده و همگی را به هم پیوند میدهد<ref>اداره پژوهش و نگارش وزارت ارشاد، پیشین، ص153ـ154</ref> توحید اساس همه وحدتها است. | در بطن توحید، وحدت نهفته است. عبودیت و بندگی نسبت به ربّ العالمین بشر را در یک صف در برابر هم و دارای وظایفه مشابه در برابر خدا و خلق و با مسئولیت مشترک قرار داده است. توحید و یکتاپرستی تمام یکتاپرستان را در یک رابطه متحد میکند به طوری که تمام افراد به واسطه قبول کردن بندگی خدا در همه حقوق و تعهدات با هم برابرند و جز مقابل امر خداوند تسلیم نمیشوند و معتقدند که او حاکم مطلق بوده و همگی را به هم پیوند میدهد<ref>اداره پژوهش و نگارش وزارت ارشاد، پیشین، ص153ـ154</ref> توحید اساس همه وحدتها است. | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
ز ـ حسن ظن: | ز ـ حسن ظن: | ||
یکی از مبادی اخلاقی در برخورد کارگزاران و دعوتکنندگان اسلامی با یکدیگر حسن ظن و برداشتن عینک بدبینی از روی چشمان خود نسبت به اعمال دیگران است. همیشه دیگران را متهم و کار خود را توجیه نمایند. مؤمن همیشه نفس خود را متهم نموده و تسلیم آن نمیشود و عمل خود را اندک شمرده و نسبت به بندگان خدا و برادران دینی و دعوتکنندگان هممسیر خود حسن ظن داشته و کار آنها را توجیه منطقی مینماید. حسن ظن به خدا و بندگان خدا از بزرگترین شعبههای ایمان است؛ در مقابل، | یکی از مبادی اخلاقی در برخورد کارگزاران و دعوتکنندگان اسلامی با یکدیگر حسن ظن و برداشتن عینک بدبینی از روی چشمان خود نسبت به اعمال دیگران است. همیشه دیگران را متهم و کار خود را توجیه نمایند. مؤمن همیشه نفس خود را متهم نموده و تسلیم آن نمیشود و عمل خود را اندک شمرده و نسبت به بندگان خدا و برادران دینی و دعوتکنندگان هممسیر خود حسن ظن داشته و کار آنها را توجیه منطقی مینماید. حسن ظن به خدا و بندگان خدا از بزرگترین شعبههای ایمان است؛ در مقابل، سوءظن نسبت به خدا و بندگان خدا از شعبههای ضعف ایمان است. سوءظن یکی از خصلتهای بدی است که قرآن و سنت مسلمانان را از آن بر حذر داشته است؛ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»(حجرات/12). قرآن نه تنها خواستار دوری از سوءظن شده، بلکه خواستار این است که مسلمان نسبت به برادر دینی خود جز خیر، گمانی نبرد؛ «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیراً وَ قالُوا هذا إِفْكٌ مُبِینٌ» (نور/12)<ref>قرضاوی، پیشین، ص214ـ218</ref> | ||
ح ـ احترام به یکدیگر: | ح ـ احترام به یکدیگر: | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
به گفته قرآن مسلمانان با دو دسته دشمن خارجی و داخلی سر و کار داشته و در برابر هر یک از آنها وظایفی دارند. در برابر دشمن بیگانه، یعنی کفر و نفاق و استکبار، جز سرسختی و مقاومت راهی نیست، باید دشمن را از پای درآورد و تمام دستآویزهای او را قطع کرد. اما وظیفه ما در برابر کسانی که همه اهل یک کتاب و قبله و دین هستند ولی با ما نمیسازند یا ما با آنها سازگاری نداریم چیست؟ | به گفته قرآن مسلمانان با دو دسته دشمن خارجی و داخلی سر و کار داشته و در برابر هر یک از آنها وظایفی دارند. در برابر دشمن بیگانه، یعنی کفر و نفاق و استکبار، جز سرسختی و مقاومت راهی نیست، باید دشمن را از پای درآورد و تمام دستآویزهای او را قطع کرد. اما وظیفه ما در برابر کسانی که همه اهل یک کتاب و قبله و دین هستند ولی با ما نمیسازند یا ما با آنها سازگاری نداریم چیست؟ | ||
قرآن کریم میگوید در اینجا نکوشید رقیب را رام کنید بلکه بکوشید دشمنی را از بین ببرید نه دشمن را. کافر و منافق دشمن شماست و شما باید «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» باشید ولی در مقابل موحد و اهل قبله بود بکوشید عداوت را طرد کنید نه عدو را؛ «وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَینَكَ وَ بَینَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِی حَمِیمٌ» (فصلت/34). اگر دشمنی را از بین ببریم با یک فکر آزاد در کنار هم بسیاری از مشکلات را حل خواهیم نمود<ref>دبیرخانه کنفرانس وحدت اسلامی، پیشین، ص43</ref> | قرآن کریم میگوید در اینجا نکوشید رقیب را رام کنید بلکه بکوشید دشمنی را از بین ببرید نه دشمن را. کافر و منافق دشمن شماست و شما باید «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» باشید ولی در مقابل موحد و اهل قبله بود بکوشید عداوت را طرد کنید نه عدو را؛ «وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَینَكَ وَ بَینَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِی حَمِیمٌ» (فصلت/34). اگر دشمنی را از بین ببریم با یک فکر آزاد در کنار هم بسیاری از مشکلات را حل خواهیم نمود<ref>دبیرخانه کنفرانس وحدت اسلامی، پیشین، ص43</ref> | ||
بعد از بررسی زمینههای وحدت و همبستگی، اکنون زمینههای اختلاف و تفرقه را بررسی مینماییم تا با شناخت و دوری از آنها راه رسیدن به وحدت هموار گردد. | بعد از بررسی زمینههای وحدت و همبستگی، اکنون زمینههای اختلاف و تفرقه را بررسی مینماییم تا با شناخت و دوری از آنها راه رسیدن به وحدت هموار گردد. | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
برای رسیدن به هدف استقرار دین حق در جهان نیاز است ابتدا میان مسلمانان وحدت ایجاد گردد. | برای رسیدن به هدف استقرار دین حق در جهان نیاز است ابتدا میان مسلمانان وحدت ایجاد گردد. | ||
داستان حضرت موسی و هارون دلیل روشنی برای حفظ دین در سایه وحدت و یکپارچگی است؛ زمانی که حضرت موسی جهت لبیک به ندای حق به مناجات پرداخت و هارون را جانشین خود قرار داد و ماجرای پرستش گوساله سامری در میان قوم بنیاسرائیل پیش آمد؛ «یا هارُونُ ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَیتَهُمْ ضَلُّوا * أَلاَّ تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَیتَ أَمْرِی» (طه/92و93). قرآن جواب هارون را در مقابل برادر بزرگوارش چنین بیان میکند: «قالَ یا ابن أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْیتِی وَ لا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَینَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی» (طه/94). مفهوم این آیه این است که پیامبر خدا، هارون، با وجود انحراف قومش سکوت اختیار نمود و هدفش این نبود که هر گاه حضرت موسی برگشت خودش مشکل را حل نماید بلکه به علت حساسیت تفرقه این امر را به بازگشت حضرت | داستان حضرت موسی و هارون دلیل روشنی برای حفظ دین در سایه وحدت و یکپارچگی است؛ زمانی که حضرت موسی جهت لبیک به ندای حق به مناجات پرداخت و هارون را جانشین خود قرار داد و ماجرای پرستش گوساله سامری در میان قوم بنیاسرائیل پیش آمد؛ «یا هارُونُ ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَیتَهُمْ ضَلُّوا * أَلاَّ تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَیتَ أَمْرِی» (طه/92و93). قرآن جواب هارون را در مقابل برادر بزرگوارش چنین بیان میکند: «قالَ یا ابن أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْیتِی وَ لا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَینَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی» (طه/94). مفهوم این آیه این است که پیامبر خدا، هارون، با وجود انحراف قومش سکوت اختیار نمود و هدفش این نبود که هر گاه حضرت موسی برگشت خودش مشکل را حل نماید بلکه به علت حساسیت تفرقه این امر را به بازگشت حضرت موسی«علیهالسلام» موکول نمود<ref>اداره پژوهش و نگارش وزارت ارشاد، پیشین، ص175ـ176</ref> | ||
در واقع حضرت هارون برای حفظ دین الهی که از سوی برادرش بر قوم بنیاسرائیل نازل شده بود سکوت نمود تا از تفرقه آنها و نابودی دین موسی جلوگیری نماید. | در واقع حضرت هارون برای حفظ دین الهی که از سوی برادرش بر قوم بنیاسرائیل نازل شده بود سکوت نمود تا از تفرقه آنها و نابودی دین موسی جلوگیری نماید. | ||
خط ۲۱۱: | خط ۲۱۱: | ||
د ـ تفرقه، راه مشرکین: | د ـ تفرقه، راه مشرکین: | ||
کسانی که راه تفرقه را برمیگزینند در واقع راه جدایی از پیامبر و راه مشرکین را برگزیدهاند، زیرا طبق آیات 31و32 روم «...وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِینَ...» «مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ كانُوا شِیعاً» تفرقه راه مشرکین میباشد و خداوند در جای جای قرآن از آن نهی نموده است. تفرقه انسان را در راه مشرکین قرار میدهد و کسی که از این راه پیروی نماید به ضلالت کشیده میشود؛ | کسانی که راه تفرقه را برمیگزینند در واقع راه جدایی از پیامبر و راه مشرکین را برگزیدهاند، زیرا طبق آیات 31و32 روم «...وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِینَ...» «مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ كانُوا شِیعاً» تفرقه راه مشرکین میباشد و خداوند در جای جای قرآن از آن نهی نموده است. تفرقه انسان را در راه مشرکین قرار میدهد و کسی که از این راه پیروی نماید به ضلالت کشیده میشود؛ «وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِینَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیهِ اللَّهُ...»(شوری/13). | ||
هـ ـ تفرقه عذاب الهی: | هـ ـ تفرقه عذاب الهی: | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۴۶: | ||
=پانویسها= | =پانویسها= | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||