واقعه حَرّه، مربوط به سرکوب شورش مردم مدینه توسط سپاهیان یزید به سرکردگی مسلم بن عقبه در سال 63 قمری است و از آنجائی که لشکر یزید، در ریگزاری (در اطراف مدینه) به نام «حره» اردو زدند و از آن پایگاه به شهر حمله ور شدند، به واقعه حره شهرت پیدا نموده است.

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۹:۴۸، ۲۲ اوت ۲۰۲۲؛


واقعه حره
واقعه حره
نام واقعه حره
زمان روز دوم ذیحجه یا دو سه روز مانده به آخر ذیحجه سال ۶۳ هجری
مکان مدینه
علت نارضایتی از حکومت یزید و بیعت با عبدالله بن زبیر
نتیجه شکست
جنگندگان مردم مدینه • لشکر شام
تلفات کشته شدن بسیاری از مردم مدینه، از جمله ۸۰ تن از صحابه پیامبر(ص) و ۷۰۰ تن از حافظان قرآن • غارت اموال و تعرض به نوامیس

در این واقعه سپاه مسلم بن عقبه در یک روز شهر مدینه را به تصرف خود در آورند و از هیچ جنایتی در آن فروگذار نکردند. بنا به نقلی قریب هزار و هفتصد تن از بزرگان و بزرگ زادگان و حدود ده هزار نفر از سایر مردم مدینه در این واقعه قتل عام شدند.

این واقعه در روزهای آخر ماه ذی الحجه (بنا به نقلی 28 ذی الحجه) روی داده است.

واقعه حره

فاجعه حره در ذى الحجّه سال 63 هجرى واقع شد[۱] و به واقعه «حرّه» نیز معروف است[۲]. پس از حادثه خونین کربلا و آگاهى مردم از ماهیّت یزید و پلیدى و خباثت وى، و اعلام قیام و جهاد از سوى عبداللّه بن حنظله غسیل الملائکه و برخى دیگر از صاحب نفوذان، انقلاب خونینى در مدینه آغاز شد. مردم مدینه نخست با عبدالله بن حنظله تا پاى جان بیعت کردند و آنگاه عثمان بن محمد بن ابوسفیان، والى مدینه را بیرون کردند. بنى امیه در منزل مروان بن حکم اجتماع کردند و همگى در آن جا محبوس شدند. مردم مدینه یزید را از خلافت خلع کرده و به بدگویى و سبّ و لعن وى پرداختند. یزید که از ماجرا مطّلع شد، لشکر عظیمى فراهم ساخت و فرماندهى آن را به عهده مردى خونریز به نام مسلم بن عقبه گذاشت[۳]. این فرمانده سفّاک، پس از محاصره مدینه، مقاومت آنان را درهم شکست و به قتل و غارت مدینه پرداخت و کشتار وسیعى را در این شهر به راه انداخت.

ابن اثیر مى نویسد: مسلم بن عقبه، مدینه را سه روز بر لشکریانش مباح ساخت که هرگونه بخواهند در آن عمل کنند. آنان به کشتار وسیع مردم پرداخته و اموال آنان را نیز غارت کردند[۴]. ابن قتیبه مى نویسد: یکى از سربازان شامى به منزل زنى وارد شد که کودکى شیرخوار داشت، سرباز از او اموالى را طلب کرد، زن اظهار داشت: هر چه مال در خانه داشتم، همه را به غارت بردند. سرباز سنگدل یزیدى طفل شیرخوار را از دامن مادر جدا کرد و در برابر چشم او چنان سرش را به دیوار کوبید که مغزش متلاشى شد[۵]. مسلم بن عقبه وقتى بر مردم مسلّط شد، از آنان به عنوان بردگان یزید بیعت مى گرفت که اختیار اموال و خانواده آن ها به دست یزید مى باشد که هرگونه بخواهد در آن ها تصرّف کند. هر کس امتناع مى ورزید، کشته مى شد[۶].

در این فاجعه از بزرگان مهاجر و انصار هزار و هفتصد تن و از سایر مسلمین ده هزار تن به قتل رسیدند[۷]. ابن ابى الحدید مى نویسد: لشکریان شام، مردم مدینه را سر بریدند، آن گونه که قصّاب، گوسفند را سر مى برد. چنان خون ها ریخته شد، که قدم ها در میان آن ها فرو مى رفت، فرزندان مهاجر و انصار و مجاهدان بدر را به قتل رساند و از آن ها که باقى ماندند، به عنوان بردگان براى یزید بیعت گرفت[۸].

مورّخان نوشته اند که از بس مسلم بن عقبه خون بى گناهان را ریخت به «مُسرف» (خونریز بى حدّ و حصر) معروف شد[۹]. در این فاجعه به زنان مسلمان نیز بى حرمتى شد و جمعى از آنان مورد تجاوز قرار گرفتند[۱۰]. یاقوت حموى در معجم البلدان مى نویسد: در این فاجعه مسلم بن عقبه، زنان را نیز بر سربازان خویش مباح ساخت[۱۱]. سیوطى (دانشمند معروف اهل سنت) نقل مى کند که حسن بصرى از این فاجعه یاد کرد و گفت: به خدا سوگند! هیچ کس از آن حادثه نجات نیافت (یا کشته و یا زخمى شد و یا مورد آزار و توهین قرار گرفت); گروه زیادى از صحابه و دیگر مسلمانان در آن ماجرا به قتل رسیدند; مدینه غارت شد و هزار دختر مورد تجاوز قرار گرفت!!

سپس از روى تأسّف و اندوه گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ»[۱۲]. آنگاه ادامه داد: این در حالى است که رسول خدا(ص) فرمود: «مَنْ أَخَافَ أَهْلَ الْمَدِینَةِ أَخَافَهُ اللهُ وَ عَلَیْهِ لَعْنَةُ اللهِ وَ الْمَلاَئِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ»، (هر کس اهل مدینه را بترساند، خداوند او را مورد خوف و خشم خود قرار خواهد داد و لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر او باد!)[۱۳][۱۴].

وضعیت اهلبیت(ع) در این واقعه

امام سجاد(ع) با بینش عمیق سیاسی و آگاهی از سرانجام قیام از تأیید قیام و شرکت در آن امتناع نمود[۱۵]. از این‌رو خانة امام(ع) أمن اعلام شد و کسی متعرض آن نشد و امام(ع) علاوه بر اهل بیت حدود چهارصد تن (کنایه از رقم بالا) از زنان بنی عبد مناف را برای در امان ماندن از تعرض لشکر مسلم بن عقبه در منزل خود پناه داد[۱۶]. و مسلم نیز در دیدار با امام به اکرام و تجلیل از امام پرداخت[۱۷]. البته در منابع به دعائی از امام اشاره شده است که امام قبل از ملاقات با مسلم آن را قرائت فرمود و مسلم که قبل از آن به تهدید امام پرداخته بود به اکرام امام پرداخت[۱۸].

ناگفته معلوم است قیام های خودسرانه ای که پس از قیام امام حسین(ع) در جای جای قلمرو اسلامی واقع می گردید عمدتا با مخالفت و یا بی توجهی امامان(ع) روبرو می شد، چه آن که بسیاری از این قیام ها با اهداف و آرمان های غلط آغاز می گردید و با تحمیل هزینه های گزاف بر جامعه مسلمین به پایان می رسید که از این میان واقعه حره یکی از مصیبت بارترین این قیام‌ها است.

معرفی منابع جهت مطالعه

  1. تاریخ مدینه نوشته ابن شبه
  2. دولت امویان نوشته تقوش، ترجمه حجت الله جودکی.

منبع

برگرفته از سایت فاجعه حره و وضعيت امام سجاد عليه السلام در مدينهhttps://pasokh.org

پانویس

  1. کامل ابن اثیر، ج 4، ص120 و تاریخ طبری، ج 4، ص 374.
  2. «حرّه» به معنای زمین سنگلاخی و سنگستان است و چون بخشی از مدینه از سنگلاخ و سنگ های آتش فشانی پوشیده شده است، آن منطقه «حرّه» نامیده شد و به علت پیدایش این فاجعه در آن منطقه و نفوذ سپاه شام به مدینه از طریق «حرّه و اقم» به «واقعه حرّه» نیز معروف شده است. (لسان العرب، واژه حرّه).
  3. معاویه به یزید سفارش کرده بود که در صورت نقض بیعت توسط مردم مدینه، آن ها را با مسلم بن عقبه درهم بشکن! (کامل ابن اثیر، ج 4، ص 112 و الامامه و السیاسه، ج 1، ص 231).
  4. کامل ابن اثیر، ج 4، ص 117.
  5. الامامة و السیاسة، ج 1، ص 238.
  6. تاریخ طبرى، ج 4، ص 381; کامل ابن اثیر، ج 4، ص 118 و مروج الذهب، ج 3، ص 70. لازم به یادآورى است که به سبب نفوذ فاجعه عظیم کربلا در افکار عمومى، یزید دستور داده بود، در این ماجرا متعرّض امام على بن الحسین(علیه السلام) و خاندانش نشوند و آن ها را از این نحوه بیعت مستثنا دانست.
  7. الامامة و السیاسة، ج 1، ص 239.
  8. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 3، ص 259.
  9. مروج الذهب، ج 3، ص 69 و کامل ابن اثیر، ج 4، ص 120.
  10. الامامة و السیاسة، ج 2، ص 15.
  11. معجم البلدان، ج 2، ص 249 (واژه حرّه و اقم).
  12. سوره بقره، آیه 156.
  13. تاریخ الخلفاء، ص 233. این روایت از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در کتاب هاى معتبر اهل سنّت با تعبیرات مختلفى آمده است; رجوع کنید به: صحیح مسلم، کتاب الحج، باب فضل المدینة، حدیث 10 و 16; مسند احمد، ج 4، ص 55 و کنزالعمّال، ج 12، ص 246-247. براى آگاهى بیشتر از واقعه حرّه و کشتار عظیم مردم رجوع کنید به: تاریخ طبرى، ج 4،ص 370-381 ; کامل ابن اثیر، ج 4، ص 111-121 و انساب الاشراف، ج 5، ص 337-355.
  14. گردآوری از کتاب: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص219.
  15. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، موسسه اعلمی، بیروت، 1403ق، ج4، ص372.
  16. زمخشری، جارالله محمود، ربیع الأبرار و نصوص الأخبار، تحقیق نعیمی، سلیم، دارالذخائر، قم، 1410ق، ج1، ص427.
  17. طبری، محمد بن جریر، همان، ج4، ص379.
  18. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، موسسه آل البیت، قم، 1413ق، ج2، ص151ـ 152.