یزید: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۲۳
خط ۸۲: خط ۸۲:


== یزید بن معاویه از دیدگاه وهابیت ==
== یزید بن معاویه از دیدگاه وهابیت ==
[[وهابیت]] در حقیقت یک فرقه یزیدی است که تمام تلاش این فرقه مبتنی بر حمایت از بنی‌امیه و به ویژه از یزید بن معاویه است. دیدگاه وهابیت نسبت به یزید بن معاویه از ابن تیمیه نشأت گرفته و امروز وهابی‌ها بسیار افراطی تر از یزید بین معاویه حمایت می‌کند و نه تنها لعن او را جایز نمی‌دانند بلکه او را به عنوان امیرالمؤمنین قبول دارند. انگیزه این حمایت و طرفداری وهابی‌ها از یزید، دشمنی با اهل بیت و به ویژه با [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]] و [[امام حسین]](علیه السلام) می‌باشد.
[[وهابیت]] در حقیقت یک فرقه یزیدی است که تمام تلاش این فرقه مبتنی بر حمایت از بنی‌امیه و به ویژه از یزید بن معاویه است. دیدگاه وهابیت نسبت به یزید بن معاویه از ابن تیمیه نشأت گرفته و امروز وهابی‌ها بسیار افراطی تر از یزید بین معاویه حمایت می‌کند و نه تنها لعن او را جایز نمی‌دانند بلکه او را به عنوان امیرالمؤمنین قبول دارند. انگیزه این حمایت و طرفداری وهابی‌ها از یزید، دشمنی با اهل بیت و به ویژه با [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین(علیه السلام)]] می‌باشد.


[[ابن تیمیه]] که در دشمنی خود با اهل‌بیت گوی سبقت را از همه گرفته است، در مورد قیام امام حسین(علیه السلام) در کتاب منهاج السنه با احتیاط تمام تلاش خود را در دفاع از [[بنی‌امیه]] و به خصوص از یزید بن معاویه در مسئله [[کربلاء]] و شهادت امام حسین (علیه السلام) مبذول داشته است. او به هر خشک و تری متمسک شده تا یزید بن معاویه را در حادثه عاشورا تبرئه کند و او را امام و خلیفه واجب الطاعه معرفی نماید. او برای کوچک نمایی حادثه عاشورا و شهادت امام حسین(علیه السلام) کشته شدن عثمان را به میان کشیده، می‌گوید عثمان به دلیل اینکه خلیفه و متولی مسلمین بود و او را می‌خواستند از ولایت برکنار کنند، مظلوم تر از حسین به شهادت رسید؛ اما حسین رضی الله عنه متولی و خلیفه نبود بلکه برای به دست آوردن ولایت و قدرت به شهادت رسید<ref>منهاج السنه، ج۲ص۶۷٫</ref>. او با این مقدمه چینین می‌خواهد بگوید عثمان نسبت به حسین بسیار دور از استحقاق کشته شدن بود.
[[ابن تیمیه]] که در دشمنی خود با اهل‌بیت گوی سبقت را از همه گرفته است، در مورد قیام امام حسین(علیه السلام) در کتاب منهاج السنه با احتیاط تمام تلاش خود را در دفاع از [[بنی امیه|بنی‌امیه]] و به خصوص از یزید بن معاویه در مسئله [[کربلا]] و شهادت امام حسین (علیه السلام) مبذول داشته است. او به هر خشک و تری متمسک شده تا یزید بن معاویه را در حادثه عاشورا تبرئه کند و او را امام و خلیفه واجب الطاعه معرفی نماید. او برای کوچک نمایی حادثه عاشورا و شهادت امام حسین(علیه السلام) کشته شدن عثمان را به میان کشیده، می‌گوید عثمان به دلیل اینکه خلیفه و متولی مسلمین بود و او را می‌خواستند از ولایت برکنار کنند، مظلوم تر از حسین به شهادت رسید؛ اما حسین رضی الله عنه متولی و خلیفه نبود بلکه برای به دست آوردن ولایت و قدرت به شهادت رسید<ref>منهاج السنه، ج۲ص۶۷٫</ref>. او با این مقدمه چینین می‌خواهد بگوید عثمان نسبت به حسین بسیار دور از استحقاق کشته شدن بود.


او در راستای حمایت تلویحی خود از یزید و یاران او می‌گوید که [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمر بن سعد]] فرمانده لشکری که حسین را کشت، در گناه و معصیت به حد مختار بن ابی عبیده که به کمک حسین و انتقام از قاتلین حسین قیام کرد نمی‌رسد؛ بلکه او دروغگوتر و گناهکار تر از عمر بن سعد بود بلکه حجاج بن یوسف ثقفی بهتر از [[مختار ثقفی]] بود<ref>منهاج السنه، ج۲ص۷۰٫</ref>.
او در راستای حمایت تلویحی خود از یزید و یاران او می‌گوید که [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمر بن سعد]] فرمانده لشکری که حسین را کشت، در گناه و معصیت به حد مختار بن ابی عبیده که به کمک حسین و انتقام از قاتلین حسین قیام کرد نمی‌رسد؛ بلکه او دروغگوتر و گناهکار تر از عمر بن سعد بود بلکه حجاج بن یوسف ثقفی بهتر از [[مختار ثقفی]] بود<ref>منهاج السنه، ج۲ص۷۰٫</ref>.
confirmed، مدیران
۳۳٬۱۹۷

ویرایش