تصوف در سودان
طریقههای صوفیه در سودان، جایگاه والایی دارند و هر مسلمان ساکن این سرزمین به یکی از فرقههای مذهبی تعلق دارد. هیچکس حتی یک روشنفکر غربزده نمیتواند از شرکت در جلسات طریقهای که به آن تمایل یافته، طفره برود. طریقهها در سودان تشکیلات سازمانی دارند. نمازگزاری در زمانهای معین، شرکت در مجالس ذکر و دعا، مولودیخوانی و مدح به افتخار حضرت رسول اکرم (ص) از وظایف مذهبی پیروان این طریقههاست. قدیمیترین طریقهها در سودان شاذلیه است که در سال ۱۴۴۵ میلادی رایج گردید. دیگر طریقهها عبارتاند از قادریه، مجذوبیه، سمانیه، ادریسیه، میرغنیه، اسماعیلیه، تیجانیه، هندیه، سنوسیه، عظمیه و احمدیه.
فرقه هی تصوف سودان و مهدویت
فرقههای صوفیه سودان بهویژه برخی از آنان مانند ختمیه و انصار، محبت زیادی به اهل بیت (ع) دارند و جایگاه امیرالمؤمنین امام علی(ع) در میان آنان بسیار رفیع است حتی برخی از این فرقهها نسبت به امام مهدی (ع) نیز اظهار وفاداری میکنند. قیام مهدی سودانی بر ضد استعمارگران در قرن نوزدهم نشان از عمق عقیده به مهدویت در این ناحیه است که متأثر از عقاید شیعی - فاطمی در قرنهای چهارم تا ششم دارد. صوفیه بخصوص در شمال آفریقا، مبلّغ عقیده مهدویت بودند این عقیده که از طریق فاطمیان مصر به صوفیه رسیده بود، منجر به ظهور بسیاری از مدعیان مهدویت در سودان و سومالی و سنگال و نیجریه و کامرون شد. [۱]
طریقتهای تصوف در سودان
شاذلیه
ابوالحسن شاذِلی (متوفی ۶۵۶/ ۱۲۵۸)، مرید عبدالسلام مَشیش، این طریقه را ــ که از جمله طریقههای اصلاحطلب است ــ در تونس بنیان نهاد.[۲] سپس حَمْدا بُودونانه این طریقه را به سودان برد.
مجذوبیه
طریقه مجذوبیه را، که شاخهای از شاذلیه محسوب میشود، حمد بن محمد مجذوب (متوفی ۱۱۹۰/ ۱۷۷۶) بنیان نهاد. جانشین وی، پسرش قمرالدین (متوفی ۱۱۵۵) معروف به محمد صغیر، مدارس و مساجد بسیاری در سودان بنا کرد. در هنگام انقلاب مهدی سودانی، مجذوبان به او پیوستند و در جنگ با ترکها با قوای مهدی همراه بودند، ولی بعد از دوران مهدی این گروه به اجتماعات کوچک محدود شد. [۳]
بهاریه
بهاریه، از شاخههای قادریه در سودان و منسوب به تاجالدین بهاری است، این طریقه در ۱۱۵۵/ ۱۷۴۲ متشتت شد و بسیاری از پیروان آن به تدریج به طریقه ختمیه پیوستند [۴]
میرغنیه (ختمیه)
پس از وفات سیداحمد بن ادریس فاسی (متوفی ۱۲۵۳/ ۱۸۳۷)، میان مریدان او بر سر تعیین خلیفه اختلاف افتاد. سیدمحمد عثمان میرغَنی (۱۲۰۸ـ ۱۲۶۸/ ۱۷۹۴ـ۱۸۵۲)، که سیداحمد او را برای تبلیغ از مصر به سودان فرستاده بود، طریقه خود را جدا کرد. طریقه ختمیه از مصر و عثمانی کمکهای مالی دریافت میکرد و در درگیریها از حمایت آنها برخوردار بود و برای گسترش خود از نفوذ آنها سود میجست. هنگام قیام مهدی سودانی در سودان، ختمیه در زمره مخالفان او بودند و حرکت وی را فتنهای بر ضد اسلام میدانستند. گرچه قوای مهدی مقاومت نظامی ختمیه را در هم شکستند، پس از سرکوبی قیام مهدی و پس از آنکه سربازان مصری و انگلیسی در ۱۳۱۶/ ۱۸۹۸ سودان را اشغال کردند، این طریقه دو باره قوّت گرفت. [۵]محمد عثمان ادعا داشت که تعالیم طریقههایی مانند قادریه و نقشبندیه و شاذلیه را با هم جمع کرده و طریقه او خاتم طرق است. وی تلاش میکرد تا این طریقهها را یکی کند، اما در نهایت این طریقه نیز طریقهای در کنار آن طریقهها شد. [۶]از اینرو به «ختمیه» نیز شهرت یافته است. رهبری این طایفه که وظایف فقیه، فقیر (سالک)، و معلم را در خود جمع کرده است، با اصطلاح «فِکی» خوانده میشود. رهبری طریقۀ میرغنیه در خانوادۀ میرغنی که مخالف المهدی بود و پس از استقلال سودان به حزبی سیاسی تبدیل شد، باقیمانده است. مراکز طریقۀ مرغنیه خلوات نام دارند و این طریقه، به جز انشعاب اسماعیل بن عبدالله همچنان یکپارچه باقیمانده است. [۷] محمد عثمان فرزند و جانشین خود، محمد سرّالختم (متوفی ۱۲۸۰)، را مسئول طریقه در یمن کرد و دو فرزند دیگرش، جعفر در حجاز و حسن در سودان، مسئول تبلیغ طریقه شدند. بعد از مرگ محمد عثمان هر کدام از پسران او به استقلال، در منطقه خود زعامت طریقه را بر عهده گرفتند. [۸] بدین ترتیب ختمیه به شاخههای مختلفی تقسیم شد. مهمترین مرکز ختمیه در سودان است و بیش از همه طریقهها در آنجا پیروانی دارد، چنانکه برخی طرفداران شاذلیه در سودان به ختمیه پیوستند. [۹]
سَمّانیه
این طریقه یکی از شاخههای خلوتیه و بنیانگذار آن محمد بن عبدالکریم سمّانی (۱۱۳۰ـ۱۱۸۹/ ۱۷۱۸ـ ۱۷۷۵) است. این طریقه را احمد بن طبیب بن بَشیر (متوفی ۱۲۳۹/ ۱۸۲۴) در اتیوپی و سودان رواج داد. پیروان این مکتب در حوادثی که به تأسیس دولت مهدی در سودان به رهبری محمد احمد بن عبداللّه (حک: ۱۲۹۸ -۱۳۰۲/ ۱۸۸۱ - ۱۸۸۵)، یکی از مریدان طریقه سَمّانیه، انجامید، نقش مؤثری داشتند. [۱۰]
اسماعیلیه
اسماعیل بن عبدالله ولی (۱۲۸۰ق/۱۸۶۳م) که یکی از شاگردان محمد عثمان میرغنی بود، در ۱۲۵۸ق/۱۸۴۲م «اسماعیلیه» را بنیان گذاشت. اسماعیلیه طریقهای محلی است که دو صورتِ سازماندهی طریقههای سنتی و ادریسی را در خود دارد. [۱۱] پس از درگذشت اسماعیل بن عبدالله ولی رئیس طریقت اسماعیلیه، پسرش ازهری، طریقۀ «ازهریه» را در سودان به وجود آورد. [۱۲]
رشیدیه
ابراهیم رشید (۱۲۹۱ق/۱۸۷۴م)، شاگرد دیگر ابن ادریس که از قبیلۀ شائقیه بود، شاخۀ «رشیدیه» را در سودان بنیان نهاد.
احمدیه
«احمدیه»، یکی از زیرشاخههای رشیدیه، طایفۀ دیگری است که خود را منسوب به احمد بن ادریس میداند و توسط فردی مصری به نام محمد بن احمد دَندَرَوی (د ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م) ایجاد گردید. این طریقه در سودان و در طول سواحل شرقی آفریقا، از شمال سومالی تا تانزانیا منتشر است.
مجذوبیه
محمد مجذوب صُغیَّر (د ۱۲۴۸ق/۱۸۳۲م)، نوۀ حَمَد بن محمد (د ۱۱۹۰ق/۱۷۷۶م)، که از شاگردان احمد بن ادریس بود، طریقـۀ «مجذوبیه» را ــ کـه از انشعـابات شـاذلیـه اسـت ــ در سودان به وجود آورد. [۱۳]
تیجانیه
تیجانیه طریقهای بسته و وحدتگراست، اما انشعاباتی که اغلب مبتنی بر دستهبندیهای نژادیاند، در درون آن وجود دارد، بدین شرح: ۱. عُمَریه، که منسوب به حاج عمر بن ساعد تال (۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م)، و مربوط به خاندانهای توکولور و سونینکه در سنگال، مالی، گینه، چاد و کامرون است. ۲. تیواوانیه، که مربوط به مریدان وُلوفِ حاج مالکسی (د ۱۳۰۲ش/۱۹۲۳م)، در سنگال و بخشهای مختلف غرب آفریقاست. ۳. نیاسیه، یا تربیه، که آن را ابراهیم نیاس (۱۳۵۴ش/۱۹۷۵م) تشکیل داد. وی بر اهمیت سرمشق قرار دادن سنت پیامبر (ص) در زندگی فردی تأکید میکرد و با پافشاری بر جهاد نفس، جهاد نظامی را غیرضروری میشمرد. این طریقه در سودان پیروان بسیار دارد. ۴. حافظیه، که آن را محمد حافظ ولی مختار (۱۲۴۷ق/۱۸۳۱م)، از اهالی موریتانی ایجاد کرد و علاوه بر موریتانی، در نیجریه، چاد و کامرون نیز گسترش یافت. ۵. مریدیه نیز طایفهای است که ریشه در طریقۀ قادریه دارد و در ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م آن را احمدو بامبا (۱۳۰۶ش/۱۹۲۷م) در سنگال تأسیس کرد. وردهای این طایفه مجموعهای از ذکرها و وردهای دو طریقۀ تیجانیه و قادریه است، اما به سبب تعالیم و سازماندهی احمدو بامبا، به طریقهای مستقل تبدیل شده است. قرائت اوراد و اذکار اسلامی به زبان محلیِ وُلوف، و مهدیگرایی و موعودگرایی نیز از ویژگیهای این طریقه است.
منابع
کرار، علی صالح، الطریقة الادریسیة فی السودان، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف در آفریقا»، شماره۳۵۸۹.
آلفرد بل، الفرق الاسلامیّة فی الشمال الافریقی من الفتح العربی حتی الیوم، ج۱، ترجمه عن الفرنسیة عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۷.
دانشنامه اسلام، چاپ دوم، ذیل «طریقت».
ژوزف کوک، مسلمانان آفریقا، ج۱، ص۳۱۰ـ۳۲۰، ترجمه اسداللّه علوی، مشهد ۱۳۷۳ ش.
محمدابراهیم ابوسلیم، الحرکة الفکریّة فی المهدیّة، ج۱، بیروت ۱۹۸۱.
حسین مونس، تاریخ المغرب و حضارته، ج۲، جزء ۳، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴.
سلیمان سلیم علم الدین، التصوف الاسلامی: تاریخ ـ عقائد ـ طریق ـ اعلام، ج۱، بیروت ۱۹۹۹.
جان اوبرت ولت، تاریخ الطریقة الختمیة فی السودان، ج۱، ص۱۴۸، ترجمه محمدسعید قدال، قاهره ۲۰۰۲.
محمداحمد درنیقه، الطریقة الشّاذلّیة و اعلامها، ج۱، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
پی نوشت:
- ↑ آلفرد بل، الفرق الاسلامیّة فی الشمال الافریقی من الفتح العربی حتی الیوم، ج۱، ص۳۹۱ـ۳۹۲، ترجمه عن الفرنسیة عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۷ و ژوزف کوک، مسلمانان آفریقا، ج۱، ص۳۸۲ـ۳۸۳، ترجمه اسداللّه علوی، مشهد ۱۳۷۳ ش
- ↑ حسین مونس، تاریخ المغرب و حضارته، ج ۲، جزء ۳، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
- ↑ سلیمان سلیم علم الدین، التصوف الاسلامی: تاریخ ـ عقائد ـ طریق ـ اعلام، ج۱، ص۵۹۹ ـ۶۰۱، بیروت ۱۹۹۹ و محمداحمد درنیقه، الطریقة الشّاذلّیة و اعلامها، ج۱، ص۹۷، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
- ↑ سلیمان سلیم علم الدین، التصوف الاسلامی: تاریخ ـ عقائد ـ طریق ـ اعلام، ج۱، ص۵۸۸، بیروت ۱۹۹۹.
- ↑ دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۱۳۱. جان اوبرت ولت، تاریخ الطریقة الختمیة فی السودان، ج۱، ص۱۴۸ و 296، ترجمه محمدسعید قدال، قاهره ۲۰۰۲.
- ↑ جان اوبرت ولت، تاریخ الطریقة الختمیة فی السودان، ج۱، ص۷۷ـ ۷۸، ترجمه محمدسعید قدال، قاهره ۲۰۰۲.
- ↑ کرار، علی صالح، الطریقة الادریسیة فی السودان، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
- ↑ جان اوبرت ولت، تاریخ الطریقة الختمیة فی السودان، ج۱، ص۱۳۴، ترجمه محمدسعید قدال، قاهره ۲۰۰۲.
- ↑ سلیمان سلیم علم الدین، التصوف الاسلامی: تاریخ ـ عقائد ـ طریق ـ اعلام، ج۱، ص۵۴۰ ـ۵۴۱، بیروت ۱۹۹۹.ژوزف کوک، مسلمانان آفریقا، ج۱، ص۴۷۳، ترجمه اسداللّه علوی، مشهد ۱۳۷۳ ش.
- ↑ محمدابراهیم ابوسلیم، الحرکة الفکریّة فی المهدیّة، ج۱، ص۵۵، بیروت ۱۹۸۱. دانشنامه اسلام، چاپ دوم، ذیل «طریقت».
- ↑ کرار، علی صالح، ج۱، ص۴۹-۵۱ و ص۷۱، الطریقة الادریسیة فی السودان، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
- ↑ کرار، علی صالح، ج۱، ص۴۹-۵۱ و ص۷۱، الطریقة الادریسیة فی السودان، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
- ↑ کرار، علی صالح، ج۱، ص۵۳-۵۴، الطریقة الادریسیة فی السودان، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م