پرش به محتوا

فتح اندلس به دست مسلمانان

از ویکی‌وحدت
فتح اندلس به دست مسلمانان
نام رویدادفتح اندلس به دست مسلمانان
تاریخ رویداد92 ق
مکان رویداد
عوامل
  • مسلمانان
  • فرماندهی موسی بن نصیر و همراهی طارق بن زیاد
دلیل اهمیت
پیامدها

فتح اندلس به دست مسلمانان، رویدادی است که توسط مسلمانان با تصرف اندلس، بخشی از شبه‌جزیرۀ «ایبری» در جنوب غربی اروپا، که کشورهای اسپانیا و پرتغال امروزی را در بر می‌گیرد، بعد از 7 قرن، سیطرۀ حکومت روم شرقی بر آن در سال 92 ق، مصادف با 711 ش، با فرماندهی موسی بن نصیر و همراهی طارق بن زیاد صورت گرفت و شهرها و مناطق مختلف اندلس یکی پس از دیگری به تصرف مسلمانان درآمدند. تثبیت مسلمانان، کسب غنائم و فتح اندلس، تضمین آزادی یهودیان و مسلمانان و شروع نهضت علمی در اندلس، با شکوفا کردن استعدادهاى مردم، اندیشمندان بنامى چون ابن رشد، ابن عربى، ابن سید بطلمیوسى، حیان‌بن خلف قرطبى، عبدالحمیدبن عبدون اندلسى و ... از نتایج این رویداد است.

تاریخچه

اندلس، نامی است که مسلمانان، به بخشی از شبه‌جزیرۀ «ایبری» که در اختیار آنها بود اطلاق می‌کردند. شبه‌جزیرۀ ایبری، در جنوب غربی اروپا واقع شده و کشورهای اسپانیا و پرتغال امروزی را در بر می‌گیرد و به وسیلۀ رشته‌کوه‌های «پیرنه» از بقیۀ اروپا و با تنگۀ جبل الطارق از آفریقا جدا شده است. این نام، اکنون بر یکی از استان‌های جنوبی اسپانیا اطلاق می‌شود. اندلس حدود 7 قرن، تحت سیطرۀ حکومت روم شرقی بود. در حدود قرن 5 م، قبائل واندال که نژاد ژرمن داشتند، از نواحی شمالی اروپا به سمت جنوب، سرازیر شده و پس از رسیدن به شبه جزیرۀ ایبری، به جنوب آن رفته و منطقۀ «واندولسیا» را به وجود آوردند. در قرن ششم میلادی، قبایلی دیگر از شمال اروپا به نام گوت‌ها به این ناحیه آمده و با بیرون راندن واندالها قدرت را در آنجا به دست گرفتند. مرکز آنها «طلیطه» بود و با پذیرش آیین مسیحیت، قدرت خود را افزایش دادند. از جهت نظامی، قانون و مذهب، تابع روم بودند و تا زمان ورود مسلمانان به اندلس حاکمیت در اختیار آنان بود. این منطقه در اواخر قرن اول هجری، توسط مسلمانان فتح شد و قرن‌های متوالی در قلمرو مسلمانان به‌شمار می‌آمد. مسلمانان، پس از تکمیل فتوحات خود در شمال آفریقا و تصرف «مغرب دور» به فرماندهی موسی‌بن نصیر، به میدان جدیدی چشم دوختند. موسی‌بن نصیر پس از این مرحله، نیروهای خود را تحت فرمان یکی از موالی خود به نام طارق بن زیاد، در طنجه گذاشته و به «قیروان» مرکز حکومتی شمال آفریقا (مغرب اسلامی) بازگشت. در همین زمان اتفاقاتی رخ داد که زمینه را برای ورود مسلمانان به اندلس و فتح آن فراهم آورد. علاقۀ مسلمانان به گسترش فتوحات، به‌ویژه در مناطقی که از ثروت فراوانی برخوردار بود و نیز اوضاع سیاسی آن منطقه و تحریک فردی به نام «ژولیان» حاکم «سبته» در حرکت طارق برای فتح اندلس تأثیرگذار بود.

زمان و مکان

در سال ۹۲ ق، موسی‌بن نصیر با همراهی طارق‌بن زیاد موفق به فتح اندلس و شهر طُلیطِله شدند. در این دوره، شهرها و مناطق مختلف اندلس یکی پس از دیگری به تصرف مسلمانان درآمدند.

اوضاع سیاسی

اوضاع سیاسی و حکومتی «گوت‌ها» در آستانۀ ورود مسلمانان آشفته بود. هم‌زمان با رسیدن مسلمانان به کناره‌های اندلس، پادشاه اسپانیا به نام «ویتیزا» (غیطشه) با کودتای یکی از فرماندهان خودش به نام «رودریک» (لزریق) مواجه و کشته شد و این باعث آشفتگی اوضاع شبه جزیره شد و خاندان ویتیزا و حامیان آنها به مخالفت با رودریک برخاستند. بنابراین، اوضاع سیاسی همزمان با رسیدن مسلمانان به اندلس بحرانی بود.

اوضاع اجتماعی

از نظر اجتماعی، جامعۀ اندلس، جامعه‌ای طبقاتی بود که در آن گروهی اندک، بیشترین ثروت و امکانات جامعه را در اختیار داشته و بقیه به نوعی در خدمت این گروه اندک بودند.

  • طبقۀ اول: نخبگان، امرا و شاه‌زادگان گوت بودند و زمین‌های حاصلخیز و دارایی‌های فراوانی داشتند؛
  • طبقه دوم: در کنار اینان، طبقۀ با نفوذ دیگری وجود داشت که می‌توان از آنها با عنوان مردان دین یاد کرد. اینها با استفاده از موقعیت دینی خود، نفوذ و قدرت فراوان به دست آورده بودند و ثروت فرامانی در اختیار داشتند. هماهنگی این گروه با طبقۀ حاکم (گوت‌ها) باعث شده بود بر هر چیز مسلط شوند. اربابان کلیسا نیز نزد رجال حکومتی دارای جایگاه ممتازی بودند؛
  • طبقۀ سوم: خرده‌مالکان بودند که زمین‌های اندکی داشتند و بار اقتصادی و مالیاتی جامعه بر دوش آنها بود و همین فشار مالیاتی، باعث می‌­شد که زمین‌های خود را به دو طبقۀ دیگر واگذار کرده و خود به طبقۀ چهارم بروند؛
  • طبقۀ چهارم: مردم فرودست بردگان و کشاورزان وابسته به زمین بودند که از نظر اجتماعی شبیه برده بودند. درکنار اینها یک طبقۀ دیگر هم وجود داشت که اگر چه در زمرۀ طبقات دینی به شمار می‌روند، اما به توجه به جایگاه اجتماعی آنان، می‌توان آنان را از طبقات اجتماعی نیز برشمرد و آن یهودیان بودند که با هیچ یک از این گروه‌ها اختلاط نداشتند و از طرف دیگر، کارهای اقتصادی و مالی چون گرفتن خراج و مالیات بر عهدۀ آنها بود. اینان درآمد بسیاری از راه رباخواری کسب کرده و به همین دلیل و نیز به خاطر مسائل دینی، مورد نفرت ساکنان اسپانیا بودند.

وضعیت دینی

  • مسیحیت: مسیحیان، نفوذ فراوانی در جامعه داشتند و دارای قدرت فراوان بودند؛ به طوری که حتی در انتخاب پادشاه نیز دخالت می­‌کردند؛
  • آیین یهود: یهودیان، اقلیتی دینی در این ناحیه بودند که از جایگاه مطلوبی برخودار نبوده و از جانب مسیحیان تحت فشار قرار داشتند.

ورود مسلمانان به اندلس

در این وضعیت دینی، اجتماعی و سیاسی اسپانیای مسیحی، با مسلمانان روبرو شد؛ مسلمانانی که با نیروی فراوان از بربرهای تازه‌ مسلمان، در طنجه اردو زده و به آن سوی تنگه چشم دوخته بودند. در کنار شهر طنجه، شهری بود به نام «سبته» که هنوز به دست مسلمانان فتح نشده بود و حاکم آن فردی بود به نام «کنت ژولیان» که نقش مهمی در حرکت مسلمانان به سوی اندلس داشت. ژولیان که از دوستان حاکم پیشین اسپانیا بود، برای انتقام گیری از رودریکو یا برای منصرف کردن مسلمانان از قلمرو خود؛ یعنی سبته و یا دلایل دیگر تلاش کرد تا مسلمانان را متوجه آن سوی تنگه کند. وی ضمن تحریکمسلمانان برای فتح اندلس، اطلاعات و امکانات خود را نیز در اختیار آن‌ها قرار داد و نیز با وعدۀ یاری مسلمانان تعهد کرد تا آنان را با کشتی‌های خود از تنگه عبور دهد. به دنبال این ارتباط، ابتدا یک گروه پانصد نفری از مسلمانان به فرماندهی فردی به نام «ابو زرعه مالکبن طریف» به منظور کسب خبر و گردآوری اطلاعات لازم، وارد اندلس شدند. این گروه با گردآوری اطلاعات و گرفتن غنایم چشمگیر بازگشتند. موفقیت این گروه اندک، مسلمانان را به فتح شبه جزیرۀ ایبری امیدوار کرد و آنان برای ورود به اندلس مصمم شده و به تجهیز قوا و برنامه‌ریزی برای این کار پرداختند.

طارق بن زیاد و فتح اندلس

طارق بن زیاد در رجب یا شوال سال 92 ق، و به وسیلۀ کشتی‌های ژولیان نیروهای خود را از تنگه عبور داد و در کنار کوهی که بعدها به نام وی «جبل الطارق» نام گرفت، مستقر شده و پس از استحکام موقعیت و تجمع و تجهیز نیروها فتوحات خود را آغاز کردند. در این زمان، رودریک برای سرکوب شورش‌هایی که در شمال اندلس، شکل گرفته بود، به آنجا رفته بود که خبر حملۀ مسلمانان به جنوب و پیاده شدن آنها در سواحل اندلس را دریافت کرد؛ به همین خاطر، برای حفظ تاج و تخت، به طلیطه باز گشت. وی برای اینکه فرصت پیروزی‌های سریع را از مسلمانان بگیرد، یک عده نیروی آماده را به مقابله با مسلمانان فرستاد و خود به گردآوری نیرو برای مقابله با سپاه مسلمانان پرداخته و با لشکری عظیم، روانۀ مقابله با مسلمانان شد. سپاه نخست رودریک، در مقابله با مسلمانان شکست خورد و طارق به سمت طلیطه حرکت کرد. این درحالی بود که رودریک سپاهی بزرگ، حدود 100 هزار نفری را برای مقابله با مسلمانان تدارک دیده بود. طارق با توجه به تعداد زیاد سپاه دشمن، از موسی‎بن نصیر تقاضای کمک کرد. موسی بن نصیر نیز 5 هزار نفر برای او فرستاد که در برابر لشکر 100 هزار نفری رودریک چیزی به حساب نمی‌­آمد. سرانجام نبرد در منطقه‌­ای به نام وادی لکه اتقاق افتاد. این نبرد، جنگ سرنوشت‌ساز بین مسلمانان و مسیحیان و جنگ بین طارق و رودریک بود که سرانجام با شکست رودریک و کشته شدن او پایان یافت. فرزندان و طرفداران ویتیزا که در سپاهیان رودریک حضور داشتند و منتظر ضربه زدن به او بودند، به یکباره سپاه رودریک را ترک کردند. این عمل، باعث از بین رفتن شیرازۀ سپاه رودریک شد و از طرفی، تبلیغات ژولیان مبنی بر اینکه مسلمانان قصد ماندن ندارند و فقط برای کسب غنیمت آمده­‌اند، سستی بسیاری از نیروهای رودریک و به دنبال آن پیروزی مسلمانان را در پی داشت[۱].

نتایج فتح اندلس

تثبیت مسلمانان و کسب غنائم

این جنگ که به نبرد «وادی لکه» یا «شذونه» نیز معروف است، حضور مسلمانان را در اندلس تثبیت و غنائم بی‌شماری نصیب مسلمانان کرد و در عین حال، نقطۀ پایانی بر حکومت گوت‌ها بود.

فتح سریع اندلس

از دیگر نتایج این فتح، افزایش تعداد مسلمانان در آندلس و افزایش سرعت فتوحات بود. بعد از این، نبرد ساکنان آندلس در مقابل حرکت طارق مقاومت چندانی نداشت و طارق در حدود یکسال، از جنوب تا شمال آندلس را درنوردید. طارق بن زیاد برای اینکه فرصت سازماندهی از نیروهای گوت گرفته شود، بلافاصله به سمت شمال و به طرف شهرهای قرطبه و طلیطله حرکت کرد و در مسیرهای حرکت خود، با مقاومت چندانی مواجه نشد و با فتح شهرهای مهمی چون استجه، مالقه، غرناطه، البیره، قرطبه و طلیطه، به نواحی شمالی اندلس و منطقۀ کوهستانی اشتوریاس رسید. موسی بن نصیر با شنیدن خبر فتوحات خیره‌کنندۀ طارق، خود روانۀ اندلس شد. او در سال 93 ق، همراه با او 18000 هزار سپاه عرب، وارد اندلس ­شد و با انتخاب مسیری غیر از مسیر طارق و تصرف شهرهای فتح نشده مانند قرمونه، اشبیلیه و مارده، به سوی طلیطله رفت و در آنجا با طارق بن زیاد که به استقبال او آمده بود، دیدار کرد و با یکدیگر فتوحات را ادامه دادند و تا کوه‌های پیرنه در جنوب فرانسه رسیدند که در این زمان، فرمان خلیفۀ وقت، ولید بن عبدالملک (86 ق تا 96 ق) مبنی بر توقف فتوحات و بازگشت به مرکز خلافت را دریافت کرد و در اواخر سال 95 ق، همراه طارق بن زیاد و در حالی که غنائم و ثروت فراوانی با خود داشت، به سمت شام، مرکز خلافت حرکت کرد. او پسرش عبدالعزیز را در اندلس، و پسر دیگرش به نام عبدالله را در مغرب، جانشین خود کرد و به دمشق باز گشت. مسلمانان پس از فتح اندلس، آزادی مسیحیان و یهودیان اهل این سرزمین را تضمین کردند و با گرفتن جزیه و خراج اسلامی، آنها را در پناه خود در آوردند رفتار اسلامی و نیک مسلمانان با مسیحیان به گونه‌ای بود که آنان در طول حکومت مسلمانان بیش از هر زمان دیگری آزادی و امنیت داشتند. آنان اختیار اموال، معابدشان محفوظ بود و جز در موارد تخلف از قوانین اسلامی در محکمه‌های ویژه‌ای، مطابق قوانین خودشان محاکمه می‌شدند. این آزادی مذهبی مسیحیان را به مسلمانان نزدیک ساخت به نحوی که ازدواج میان مردان جامعه اسلامی با زنان مسیحی امر رایجی بود. فراتر از آن برخی مسیحیان نام‌های اسلامی برای خود برگزیدند و در پاره‌ای مراسم به همسایگان مسلمان خود اقتدا کردند. این پیروی البته با اختیار کامل بوده است. مسلمانان اندلس با یهودیان نیز با مسالمت رفتار می‌کردند. هنگامی که کشتار یهودیان بر برخی از نواحی اروپا آغاز شد، عده‌ای از آنان به اندلس پناهنده شدند، و مسلمانان با آغوش باز از آنان حمایت و امنیتشان را تأمین کردند.

تضمین آزادی یهودیان و مسیحیان

مسلمانان پس از فتح اندلس، آزادی مسیحیان و یهودیان اهل این سرزمین را تضمین کردند و با گرفتن جزیه و خراج اسلامی، آنها را در پناه خود در آوردند و رفتار اسلامی و نیک مسلمانان با مسیحیان به گونه‌ای بود که آنان در طول حکومت مسلمانان بیش از هر زمان دیگری آزادی و امنیت داشتند. آنان اختیار اموال، معابدشان محفوظ بود و جز در موارد تخلف از قوانین اسلامی در محکمه‌های ویژه‌ای، مطابق قوانین خودشان محاکمه می‌شدند. این آزادی مذهبی مسیحیان را به مسلمانان نزدیک ساخت به نحوی که ازدواج میان مردان جامعه اسلامی با زنان مسیحی امر رایجی بود. فراتر از آن برخی مسیحیان نام‌های اسلامی برای خود برگزیدند و در پاره‌ای مراسم به همسایگان مسلمان خود اقتدا کردند. این پیروی البته با اختیار کامل بوده است. مسلمانان اندلس با یهودیان نیز با مسالمت رفتار می کردند. هنگامی که کشتار یهودیان بر برخی از نواحی اروپا آغاز شد، عده‌ای از آنان به اندلس پناهنده شدند، و مسلمانان با آغوش باز از آنان حمایت و امنیتشان را تأمین کردند.

شروع نهضت علمی

نهضت علمى که با ورود اسلام به اندلس پدید آمده بود، با شکوفا کردن استعدادهاى مردم، اندیشمندان بنامى چون ابن رشد، ابن عربى، ابن سید بطلمیوسى، حیان‌بن خلف قرطبى، عبدالحمیدبن عبدون اندلسى و ... را به یادگار گذاشت. در کتابخانه قرطبه (Córdoba)، چهارصد هزار کتاب وجود داشت و این حجم در اندلس اسلامی در شرایطی بود که بزرگ ترین کتاب خانه‌های اروپای مسیحی پیش از قرن دوازدهم، بیش از چند صد کتاب نداشته‌اند. اسلام در اندلس، منشا پیشرفت‌ها، شکوفایی، شکل‌گیری نظامات اجتماعی و پیشرفت و عمران این سرزمین شد. لذا شهرها از لحاظ وسعت، ذخایر عمومی و امور ارتباطی بسرعت ترقی کردند. با توسعه فعالیت‏‌هاى اقتصادى در بخش‏هاى گوناگون صنعت، ریسندگى و بافندگى نیز از رشد چشم‏گیرى برخوردار شد. نساجی غرناطه (Granada) آن چنان شهرتی داشت که پارچه هایش به نقاط مختلف اروپا صادر می شد. ورود پارچه‌های با کیفیت عالی و تنوع پرجاذبه به بازارهای اروپا موجب شد پوشش‌های افراد مسیحی این قاره به جامعه‌های مسلمانان شباهت یابد. شیشه‌گری نیز در اندلس رونق فزاینده‌ای داشت. عباس بن فرناس (Abbas ibn Firnas) نخستین فردی بود که از سنگ، شیشه تهیه کرد. وی که اهل قرطبه بود در قرن نهم هجری، عینک و دماسنجی با مکانیسم پیچیده و یک دستگاه پرواز اختراع کرد. مسلمانان با انتقال شیوه ای نوین کشاورزی، زندگی روستایی این سرزمین را متحول کردند. محمد بن عوام معروف به ابن عوام (Ibn al-`Awwam) قریب به 600 گیاه را در کتاب الفلاحه (Book on Agriculture)خود مورد مطالعه و بررسی قرار داد. ارزش این کتاب غالبا در نظریات جدیدی است که درباره انواع خاک‌ها، کودها، پیوندها، بیماری گیاهان و کیفیت درمان آنها، چگونگی نگهداری میوه به ویژه روش کنسروسازی میوه‌ها مطالب جالب و یافته‌های جدید دارد. وجود بناهای عظیم در اندلس نیز حاکی از قدرت و ذوق و ابتکار مسلمانان بود. ستون‌های عظیم، طاق‌های هلالی، مناره‌ها، گنبدها و تزئینات گچی، حاکی از هنر معماری مسلمانان اندلسی است. مسجد جامعه قرطبه، از آثار برجسته این دوران است. البته بخشی از میان این مکان عبادی، پس از غلبه مسیحیان بر مسلمانان اندلس، تخریب شد، تا جای آن را کلیسای اعظم بگیرد، اما بخش وسیعی از آن تقریباً به همان وضعی که در پایان قرن نهم میلادی داشت باقی مانده است[۲].

جستارهای وابسته

پانویس

منابع