هنرمندان حامی مقاومت (مقاله)
ادبیات
ادبیات مقاومت در لبنان مورد توجه بوده زیرا اغلب هنرمندان لبنانی در دو یا سه عرصه قلم زدهاند و کمتر نویسنده و شاعری را در لبنان میتوان یافت که در آثارش، ردّی از جنگ، مبارزه با استعمار مقاومت و ظلمستیزی نباشد. اکنون به معرفی دو تن از هنرمندان هنر مقاومت در لبنان میپردازیم:
جبران خلیل جبران
جبران خلیل جبران، در روستای بشری در شمال لبنان متولد شد. فقر و تنگدستی، او و خانوادهاش را به مهاجرت به آمریکا وادار کرد. وی چندی بعد به کشورش بازگشت و برای آزادی لبنان از سلطة امپراطوری عثمانی فعالیت سیاسی بسیاری داشت. همچنین به همراه تنی چند از شاعران و نویسندگان مهاجر عرب، انجمن «الرابطة العلمیه» را در آمریکا بنیان نهاد.
ادبیات لبنان در آثار دستهای از هنرمندان، مانند درختی است که ریشه و تنة آن عربی و پیوندش اروپایی است. این گروه از شاعران و نویسندگان به خوبی این دو مکتب را به هم آمیخته اند. در این پیوند در آثار جبران خلیل جبران به خوبی مشهود است.
سرودهها و نوشتههای وی زبانی نزدیک به کتابهای دینی به ویژه انجیل دارد. او همواره در پی این بود که درون انسانها را با نوشتههایش پالایش کند و آنها را به مقاومت در مقابل ظلمها و پستیها وادارد[۱].
الأخطل الصغیر
بشارة عبدالله الخوری مشهور به الاخطل الصغیر در بیروت متولد شد. وقتی که در سال 1908 م قانون اساسی عثمانی منتشر شد، ساکنان سرزمینهای مختلف تحت حکومت عثمانی به برقراری عدل و آزادی امیدوار شدند. نتیجة شادمانی الاخطل الصغیر، انتشار نشریة «البرق» بود. «البرق» با صدای بلند از ظلم و فساد سخن میگفت، اما طولی نکشید که جامعهای که او در آن میزیست؛ هرچه بیشتر به سمت استبداد پیش رفت. او نیز این عملکرد را به باد انتقاد گرفت که نتیجهاش انتشار نشریة «البرق» بود.
آثار الاخطل به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: اشعار و مقالات مطبوعاتی.
مضامین رایج در اشعار او تغزل، سیاست و مقاومت و... است. شعر سیاسی و اجتماعی او با زبانی برنده و حماسی همواره مردم را به آزادی، برادری و بزرگواری فرا میخواند. مسئله فلسطین در کنار عشق به لبنان، زخمی عمیق و اندوهی جانکاه در قلب او بود که حاصلش اشعار ماندگاری در ترویج مقاومت و پایداری در برابر ظلم و وجود اسراییل است.
شعر و موسیقی
مارسل خلیفه
در ۱۹۵۰ در آمشیت واقع در کوه لبنان بدنیا آمد. او نواختن عود را در کنسرواتوار ملی بیروت فراگرفت و از آن زمان تاکنون حیات جدیدی به این ساز بخشیده است.
او از 1970 تا 1975 در کنسرواتوار و دیگر آموزشگاههای محلی تدریس کرد. در طول این دوره، به خاورمیانه، شمال آفریقا، اروپا و ایالات متحده سفر کرد و به اجرای تکنوازی با عود در آن مکانها پرداخت.
نواختن عود به طور سنتی با تکنیکهای سختگیرانهای که بر آن حاکم بود، محدود شده بود. با این حال، موسیقیدانان بسیار مستعد و ماهری چون مارسل خلیفه قادر بودند این ساز را از آن محدودیتها رها سازند و امکانات آن را به طور وسیعی گسترش دهند. در 1972 مارسل خلیفه گروه موسیقیای در روستای محل تولد خود با هدف احیای سنت موسیقایی و کرال عربی بوجود آورد. اولین اجرای آنها در کشور لبنان بود. در سال 1976 او گروهش تولد گروه موسیقی المیادین را دیدند. شهرت المیادین که با تجارب قبلی گروه موسیقی غنی شده بود، فراتر از مرزهای لبنان رفت.
مارسل خلیفه به همراه گروه موسیقی خود سفر موسیقیایی مادام العمر و دوردستی را آغاز کرد و در کشورهای عربی، اروپا، ایالات متحده، کانادا، آمریکای جنوبی، استرالیا و ژاپن به اجرای موسیقی پرداخت. او چندین بار به جشنوارههایی با شهرت بینالمللی دعوت شده است نظیر: بیت ادین، بعلبک(لبنان)، الحمامت، کارتاژ(تونس)، تیمقاد(الجزایر)، جراش(اردن)، آرلس(فرانسه)، کرمز، لینز(اتریش)، برمن(آلمان)، ریاورینت(سوئد)، پاویا(ایتالیا)، جشنواره جهانی موسیقی در سانفرانسیسکو، نیویورک، کلیولند(آمریکا).
او در تالارهای معتبری نظیر تالارهای زیر هم به اجرای موسیقی پرداخته است:
قصر هنرها در مونترال، فضای سمفونی و کنسرت مرکین در نیویورک، تئاتر برکلی و کنسرواتوار نیوانگلند در بوستون، تالار جشنواره سلطنتی و تالار ملکه الیزابت در لندن، قصر یونسکو در بیروت، خانه اپرای قاهره(مصر)، خانه فرهنگهای جهان و تالار یونسکو در پاریس، دیونیزیای مرکزی در رم، یربا بوئنا در سانفرانسیسکو، تئاتر سودرا در استکهلم.
خلیفه همچنین چندین موسیقی برای فیلمهای داستانی و مستند تصنیف کرده است که مارون بغدادی و اسامه محمد از جمله تهیهکنندگان آنها بودهاند. او همچنین چندین اثر کاملاً سازی تصنیف کرده است مانند سمفونی بازگشت، سرودهای مشرق، کنسرتو الاندلس «سوئیت برای عود و ارکستر»، مودهابا(دلجویی)، دیوان عود، «جدال»، دونوازی عود، چهارنوازی عود، «السما» در شکلهای عربی سنتی، تقاسیم، دونوازی عود و کنترباس. ارکسترهای بسیاری آثار تصنیفی مارسل خلیفه را اجرا کردهاند که مهمترینشان عبارتند از ارکستر سمفونی کیف، آکادمی ارکستر بیلانکور بولونی، ارکستر مجلسی سانفرانسیسکو، ارکستر شهر تونس، و گروه موسیقی خالص.
از 1982 مارسل خلیفه کتابهایی درباره موسیقی نوشته است که بازتاب دهنده تصنیفات پیشرو (آوانگارد) و پختگی تجربه اوست. با این حال، تلاشهای او فقط جنبه موسیقیایی ندارند. او مفسر موسیقی، اجراکننده عود و همچنین مصنفی است که عمیقاً به متون مورد اتکای خود دلبستگی دارد. او ضمن همکاری با شاعران بزرگ و معاصر عرب که مهمترینشان بویژه شاعر فلسطینی، محمود درویش، است، درجستجوی تجدید حیات مشخصه ترانه عربی، درهم شکستن کلیشههای آن، و پیشرفت فرهنگ جامعهای است که آن را دربرگرفته است.
نوارهای تغزلی او بالغ بر بیست آلبوم میشود که تعدادی از آنها عبارتند از: وعدههای توفان، احمد العربی، عروسیها، رحمت بر تو، قصیدهای برای زادگاه، قهوهجوش عربی، بچهها و پسر(الجسد). مارسل خلیفه در سفرهای خود موسیقی اصیل را ابداع و خلق میکند، جهان جدیدی از اصوات و رها از تمام قوانین از پیش تثبیت شده. این زبان او را تا سطح سفیر فرهنگ خود و حافظ موسیقی خاور نزدیک که در جستجوی مبتکران است، ارتقا میدهد.
از جمله آخرین اجراهای او میتوان به اجرایش در بلژیک اشاره کرد که بعد از حمله رژیم صهیونیستی به غزه در پاییز سال 1991 به یاد کودکان و کشته شدگان غزه ترانههایی را اجرا کرد. او از پشتیبانان مبارزه مردم فلسطین در برابر اسرائیل است و چند بار به اتهام «توهین به اعتقادات مذهبی» تحت پیگرد بوده است[۲].
جولیا پترس
متولد ۱ آوریل ۱۹۶۸ خوانندهای لبنانی است که فعالیت هنری خود را از ۱۲ سالگی و با اجرای «ترانه برای مادرم» آغاز کرد. او بوسیله ترانه وطنیاش با نام «غابت شمس الحق» مشهور شد. او خواهر آهنگساز مشهور لبنانی زیاد بطرس است. از او در کشورهای تونس، اردن، سوریه، قطر، و امارات ستایش شده و جوایز رسمی بسیاری، از جمله نشان «سدر» لبنان، را دریافت کردهاست.
در سال ۱۹۹۶ با الیاس ابو صعب نائب رئیس دانشگاه آمریکایی دبی و وزیر فعلی دفاع ملی لبنان ازدواج کرد و بعد از آن موقع به بعد در دبی اقامت کرد. در سال ۱۹۹۷ صاحب اولین فرزند شد و نام او را سامر گذاشت. نام فرزند دیگر او طارق است.
در سال ۱۹۸۵ در واکنش به کشتار زنان و کودکان و پیران لبنان توسط نظامیان اسرائیل، ترانه خورشید حق را سرود و ۵ سال بعد هم، بزرگترین مدال ملی لبنان را به پاس فعالیتهای هنری انقلابی و حماسی و پشتیبانی از مقاومت را از دست رئیسجمهور لبنان دریافت کرد. جولیا پس از جنگ ۳۳ روزه لبنان بسیار مشهورتر از قبل شد و آوازه هنری او از مرزهای لبنان فراتر رفته و کشورهای عربی و اسلامی و هر جایی که به آرمانهای آزادی خواهانه دلبستگی داشتهاند را دربر گرفت. این شهرت تنها به دلیل ترانهای بود که برای رزمندگان حزبالله و به ویژه شخص سید حسن نصرالله خواندهاست. او حتی پس از شهادت جهاد مغنیه با حضور در منزل شهید با خانواده او ابراز همدردی کرد(برای اطلاع بیشتر به سایت ریست نیوز مراجعه کنید).
در نهایت فروش این اثر سه میلیون دلار برای خانوادههای غیرنظامیان، سربازان و نیروهای امنیتی لبنانی و شهدای حزبالله بدست آورد. و خانوادههای سربازان لبنانی کشتهشده در این حملات بخشی از پول را دریافت کردند
وی البته در کارنامه هنری خود سابقه اجرای چند آهنگ دیگر علیه اسرائیل و سران کشورهای عربی را نیز دارد، اما این بار با شنیدن پاسخ سید حسن به نامه مجاهدان مقاومت، به قول خودش دلش تکان خورد و فوراً به سراغ غسان مطر رئیس اتحادیه نویسندگان لبنان که خود یکی از شاعران بزرگ محسوب میشود، میرود و سوژه ساختن ترانهای بر اساس این پاسخ سید را با وی در میان میگذارد که با موافقت و تشویق او مواجه میشود.
خودش دراینباره میگوید:
من هم مانند همه مردم که پیامها و سخنان سید حسن نصرالله را پیگیری میکردند، این پیام را شنیدم؛ پیامی که ایشان برای مجاهدان قهرمان در جنوب فرستادند مرا تحت تأثیر قرار داد و به اعماق وجودم راه یافت و احساساتم را دگرگون کرد. شاید این پیام، تنها مرا به گریه وانداشت؛ بلکه میلیونها انسان را منقلب کرد. این پیام، اوج عظمت نصرالله را و افزون بر آن، تواضع و فروتنی واقعی او را نشان داد. این پیام که آقای نصرالله با لحن خاصی آن را بیان کردند، تکاندهنده بود.
ایشان هنگامی که به رزمندگان مقاومت گفتند که دست و پای شما را میبوسم و آنان را رهبر و سرور امت معرفی کردند، مردم را متأثر کرد و به همگان نوید عزت و سربلندی و سرافرازی داد. این پیام بسیار تأثیرگذار بود و من آن را ضبط و بی درنگ از نوار پیاده کردم. به ذهنم رسید که از حزبالله اجازه بگیرم و از آن سرودی بسازم، لذا از تعابیر و اصطلاحاتی که ایشان در پیام خود به کار بردند استفاده کردیم و از آن شعری ساختیم.
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در حاشیه مراسم آغاز فیلمبرداری فیلم سینمایی «بیست و سه نفر» در جمع خبرنگاران به تاریخ 13 مهر 1397 نظر خود را اینگونه بیان کردند: وقتی که جنگ سی و سه روزه انجام گرفت، یک خانم مسیحی که خواننده بود، اما زن منصفی بود، از آنچه در لبنان اتفاق افتاد، خیلی متأثر شد و جملهای گفت که خیلی تکاندهنده بود، وی گفت: ما باید عبای سیدحسن نصرالله را بگیریم و پارههای آن را به بدن فرزندانمان بزنیم تا آنها غیرت دفاع از مملکتشان را پیدا کند.
پانویس
- ↑ https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5659/7453/92344/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86
- ↑ https://www.hamshahrionline.ir/news/192155/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%84-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%81%D9%87-%DB%B1%DB%B9%DB%B5%DB%B0