پرش به محتوا

تأملی در ناهمسازگاری‌ها و پیشینه تلاش‌های همسازگرایانه در جهان اسلام (از آغاز اسلام تا پایان عصر عباسی) (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' گری ' به '‌گری '
جز (جایگزینی متن - ' گرا ' به '‌گرا ')
جز (جایگزینی متن - ' گری ' به '‌گری ')
خط ۹۱: خط ۹۱:
وقايع اين دوران گويای دوران جديدی از ناهمسازگری‌ها در جهان اسلام است. بنی عبّاس تا حدود صد سال پس از وفات پيامبر(صلی الله عليه وآله) در پندار خلافت نبودند <ref>مسعودی، همان، ص 304 ـ 305 و حسن ابراهيم حسن، همان، ج 2، ص 148.</ref> و کما بيش در پشت سر تيره مقدّم هاشميان، يعنی علويان قرار داشتند. آنان پس از آغاز دعوت مردم به سوی خود، مشروعيت دعوت خود را بر اساس تفويض امامت از ابوهاشم عبدالله بن محمد حنفيّه به محمد بن علی بن عبدالله بن عبّاس قرار دادند<ref>ر.ک.: حسن بن موسی نوبختی، فرق الشيعة، ترجمه و تعليق محمد جواد مشكور، (چاپ دوم: تهران، انتشارات علمی فرهنگی تهران، 1361)، ص 34ـ35</ref>؛ هر چند بعدها منصور (خليفه دوم عباسی) مشروعيت خلافت عباسی را از توارث خلافت از [[امام علی (ع)|علی(عليه‌السلام)]] به توارث خلافت از عباس بن عبدالمطلب، عموی پيامبر، تبديل نمود. <br>
وقايع اين دوران گويای دوران جديدی از ناهمسازگری‌ها در جهان اسلام است. بنی عبّاس تا حدود صد سال پس از وفات پيامبر(صلی الله عليه وآله) در پندار خلافت نبودند <ref>مسعودی، همان، ص 304 ـ 305 و حسن ابراهيم حسن، همان، ج 2، ص 148.</ref> و کما بيش در پشت سر تيره مقدّم هاشميان، يعنی علويان قرار داشتند. آنان پس از آغاز دعوت مردم به سوی خود، مشروعيت دعوت خود را بر اساس تفويض امامت از ابوهاشم عبدالله بن محمد حنفيّه به محمد بن علی بن عبدالله بن عبّاس قرار دادند<ref>ر.ک.: حسن بن موسی نوبختی، فرق الشيعة، ترجمه و تعليق محمد جواد مشكور، (چاپ دوم: تهران، انتشارات علمی فرهنگی تهران، 1361)، ص 34ـ35</ref>؛ هر چند بعدها منصور (خليفه دوم عباسی) مشروعيت خلافت عباسی را از توارث خلافت از [[امام علی (ع)|علی(عليه‌السلام)]] به توارث خلافت از عباس بن عبدالمطلب، عموی پيامبر، تبديل نمود. <br>
يکی از فصول مهم و برجسته ناهمسازگری در عرصه تاريخ اسلام، رقابت و ستيز علويان با عبّاسيان است که نه تنها محدود به حوزه سياسی نشد، بلکه بر تمام عرصه‌های فرهنگی جهان اسلام، به ويژه حيات معنوی مسلمين، تأثيری ژرف نهاد<ref>ر.ک.: حسن ابراهيم حسن، همان، ص 144.</ref> ، به گونه‌ای که در فرايندی پيچيده، عباسيان از فرقه‌ای شيعی منشعب از [[کيسانيه]]، که گروهی از آنان به غلو گراييدند،<ref>حسن بن موسی نوبختی، همان.</ref> به نماد مذهبی توده اکثر مسلمانان، يعنی اهل سنّت و جماعت، که شالوده عقيدتی و مرزبندی مذهبی آن در اين عصر قوام يافت<ref>حسن ابراهيم حسن، همان، ص 154 ـ 155.</ref>، گرويدند و در مقابل بزرگ‌ترين اقليّت، يعنی شيعيان امامی قرار گرفتند. عباسيان از دوران خلافت منصور، که در واقع معمار اصلی دولت عباسی است، پس از اطمينان از عدم تأييد خلافت به وسيله عموزادگانشان، يعنی علويان از باورهای شيعی فاصله گرفته، توجّه خود را به علمايی خارج از حوزه نفوذ آموزه‌های شيعی معطوف داشتند. عملکرد عباسيان به گونه‌ای بود که غالباً علمايی که در کانون توجّه مردم قرار داشتند، به ايشان بدبين شده بودند. <br>
يکی از فصول مهم و برجسته ناهمسازگری در عرصه تاريخ اسلام، رقابت و ستيز علويان با عبّاسيان است که نه تنها محدود به حوزه سياسی نشد، بلکه بر تمام عرصه‌های فرهنگی جهان اسلام، به ويژه حيات معنوی مسلمين، تأثيری ژرف نهاد<ref>ر.ک.: حسن ابراهيم حسن، همان، ص 144.</ref> ، به گونه‌ای که در فرايندی پيچيده، عباسيان از فرقه‌ای شيعی منشعب از [[کيسانيه]]، که گروهی از آنان به غلو گراييدند،<ref>حسن بن موسی نوبختی، همان.</ref> به نماد مذهبی توده اکثر مسلمانان، يعنی اهل سنّت و جماعت، که شالوده عقيدتی و مرزبندی مذهبی آن در اين عصر قوام يافت<ref>حسن ابراهيم حسن، همان، ص 154 ـ 155.</ref>، گرويدند و در مقابل بزرگ‌ترين اقليّت، يعنی شيعيان امامی قرار گرفتند. عباسيان از دوران خلافت منصور، که در واقع معمار اصلی دولت عباسی است، پس از اطمينان از عدم تأييد خلافت به وسيله عموزادگانشان، يعنی علويان از باورهای شيعی فاصله گرفته، توجّه خود را به علمايی خارج از حوزه نفوذ آموزه‌های شيعی معطوف داشتند. عملکرد عباسيان به گونه‌ای بود که غالباً علمايی که در کانون توجّه مردم قرار داشتند، به ايشان بدبين شده بودند. <br>
موضع‌گيری‌های منفی علمای برجسته‌ای که شالوده مذاهب فقهی اهل سنّت بعدها بر اساس آرای مذهبی ايشان شکل گرفت، نسبت به خلفای عبّاسی بيان گر روابط سرد اين گروه با عباسيان و حتّی جانب داری ايشان از علويان است.<ref>كامل مصطفی الشيبی، ص 16.</ref> مسلّماً علمای دين، که شاهد بودند به رغم هزينه سنگينی که جامعه اسلامی برای تغيير حاکميت از امويان به عباسيان پرداخته، فاصله حکومت جديد با حاکميّت آرمانی اسلام از گذشته کمتر نشده‌است، نمی‌توانستند از وضعيت جديد خشنود باشند. در اين دوران ابوحنيفه نعمان بن ثابت بن زوطی، که در عهد امويان مغضوب خلافت وقت بود، در عصر عباسی نيز به دليل عدم پذيرش منصب قضاوت، بی اعتبار شمردن خلافت خليفه دوم عباسی و حمايت از قيام بنی حسن، مغضوب حکومت عباسی گرديد، شکنجه و زندانی شد و نهايتاً جان خود را بر سر اين ناسازگاری نهاد.<ref>سيوطی، همان، ص 261 ـ حسن ابراهيم حسن، همان، ص 155</ref> مالک بن انس نيز به دليل حمايت از قيام [[محمد نفس زکيه]]، فتوای جواز نقض بيعت منصور<ref>محمد بن جرير طبری، همان، ص 4796 و سيوطی، همان.</ref> و عدم تأييد خلافت بنی عبّاس خشم ايشان را برانگيخت.<ref>مسعودی، همان، ص 344.</ref> هم چنين امام اوزاعی (متوفای 157 ق)، که از کردار عباسيان رويگردان بود، از تأييد حق ايشان برخلافت سر باز زد،<ref>حاتم قادری، تحول مبانی مشروعيت خلافت از آغاز تا فروپاشی عباسيان، ص 183.</ref> جانب‌داری‌های آشکار محمد بن ادريس شافعی (متوفای 204 ق) از علويان او را به شيعه بودن مشهور کرد<ref>رسول جعفريان، ص 29ـ30.</ref> و محمد بن جرير طبری (متوفای 310 هـ.ق) به دليل ابراز پاره‌ای از همين تمايلات به شيعی گری متّهم گرديد.<ref>ابوعبدالله ذهبی، ميزان الاعتدال، تحقيق البجاوی، (بيروت، دارالمعرفه)، ج 2، ص 379.</ref>
موضع‌گيری‌های منفی علمای برجسته‌ای که شالوده مذاهب فقهی اهل سنّت بعدها بر اساس آرای مذهبی ايشان شکل گرفت، نسبت به خلفای عبّاسی بيان گر روابط سرد اين گروه با عباسيان و حتّی جانب داری ايشان از علويان است.<ref>كامل مصطفی الشيبی، ص 16.</ref> مسلّماً علمای دين، که شاهد بودند به رغم هزينه سنگينی که جامعه اسلامی برای تغيير حاکميت از امويان به عباسيان پرداخته، فاصله حکومت جديد با حاکميّت آرمانی اسلام از گذشته کمتر نشده‌است، نمی‌توانستند از وضعيت جديد خشنود باشند. در اين دوران ابوحنيفه نعمان بن ثابت بن زوطی، که در عهد امويان مغضوب خلافت وقت بود، در عصر عباسی نيز به دليل عدم پذيرش منصب قضاوت، بی اعتبار شمردن خلافت خليفه دوم عباسی و حمايت از قيام بنی حسن، مغضوب حکومت عباسی گرديد، شکنجه و زندانی شد و نهايتاً جان خود را بر سر اين ناسازگاری نهاد.<ref>سيوطی، همان، ص 261 ـ حسن ابراهيم حسن، همان، ص 155</ref> مالک بن انس نيز به دليل حمايت از قيام [[محمد نفس زکيه]]، فتوای جواز نقض بيعت منصور<ref>محمد بن جرير طبری، همان، ص 4796 و سيوطی، همان.</ref> و عدم تأييد خلافت بنی عبّاس خشم ايشان را برانگيخت.<ref>مسعودی، همان، ص 344.</ref> هم چنين امام اوزاعی (متوفای 157 ق)، که از کردار عباسيان رويگردان بود، از تأييد حق ايشان برخلافت سر باز زد،<ref>حاتم قادری، تحول مبانی مشروعيت خلافت از آغاز تا فروپاشی عباسيان، ص 183.</ref> جانب‌داری‌های آشکار محمد بن ادريس شافعی (متوفای 204 ق) از علويان او را به شيعه بودن مشهور کرد<ref>رسول جعفريان، ص 29ـ30.</ref> و محمد بن جرير طبری (متوفای 310 هـ.ق) به دليل ابراز پاره‌ای از همين تمايلات به شيعی‌گری متّهم گرديد.<ref>ابوعبدالله ذهبی، ميزان الاعتدال، تحقيق البجاوی، (بيروت، دارالمعرفه)، ج 2، ص 379.</ref>
خلفای عبّاسی به دليل گرايش‌های مذهبی مختلف و گاه متناقض و تحولات سياسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جهان اسلام در طی شش قرن (عصر عبّاسی) به طور طبيعی نمی‌توانستند سياست مذهبی واحدی داشته باشند. <br>
خلفای عبّاسی به دليل گرايش‌های مذهبی مختلف و گاه متناقض و تحولات سياسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جهان اسلام در طی شش قرن (عصر عبّاسی) به طور طبيعی نمی‌توانستند سياست مذهبی واحدی داشته باشند. <br>
در اثر تجزيه اقتدار سياسی خلافت عبّاسی <ref>حسن ابراهيم حسن، تاريخ سياسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاينده، 3 ج، (چاپ چهارم: تهران، انتشارات جاويدان، 1360)، ج 2، ص 183.</ref>، تقسيم خلافت اسلامی (عباسی، فاطمی و اموی)<ref>ايرام لاپيدوس ، پيشين، ص 196 .</ref> و تبليغات وسيع گروه‌های سياسی ـ فرهنگی زير زمينی، بر ميزان و تنوع ماهيت دخالت حاکميّت در حوزه‌های اعتقادی افزوده شد. بديهی است که اين گونه دخالت‌ها در کاهش يا افزايش‌همسازگری‌ها در جهان اسلام تأثيری جدّی داشته است. بغداد، پايتخت بلند آوازه خلافت عبّاسی، که پيروان تمام مذاهب اسلامی در آن جای داشتند<ref>آدام متز، همان، ص 133.</ref>، سيمای روشنی از ناهمسازگری‌های قومی و مذهبی و تلاش‌های همسازگرايانه جهان اسلام در دوران طولانی حکومت عباسيان ارائه می‌دهد.  
در اثر تجزيه اقتدار سياسی خلافت عبّاسی <ref>حسن ابراهيم حسن، تاريخ سياسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاينده، 3 ج، (چاپ چهارم: تهران، انتشارات جاويدان، 1360)، ج 2، ص 183.</ref>، تقسيم خلافت اسلامی (عباسی، فاطمی و اموی)<ref>ايرام لاپيدوس ، پيشين، ص 196 .</ref> و تبليغات وسيع گروه‌های سياسی ـ فرهنگی زير زمينی، بر ميزان و تنوع ماهيت دخالت حاکميّت در حوزه‌های اعتقادی افزوده شد. بديهی است که اين گونه دخالت‌ها در کاهش يا افزايش‌همسازگری‌ها در جهان اسلام تأثيری جدّی داشته است. بغداد، پايتخت بلند آوازه خلافت عبّاسی، که پيروان تمام مذاهب اسلامی در آن جای داشتند<ref>آدام متز، همان، ص 133.</ref>، سيمای روشنی از ناهمسازگری‌های قومی و مذهبی و تلاش‌های همسازگرايانه جهان اسلام در دوران طولانی حکومت عباسيان ارائه می‌دهد.  
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش