۲۲٬۰۶۱
ویرایش
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==مشخصه شاعر اصیل آیینی== | ==مشخصه شاعر اصیل آیینی== | ||
از منظر [[اسلام]] و [[قرآن]]، شاعر آیینی اصیل کسی است که شعرش حاصل جمع «تعهد ادبی» و «تعهد دینی و انسانی» باشد. تعهد ادبی یعنی «چگونه گفتن»، یعنی صورت و ساختار و تکنیک. «تعهد دینی و انسانی» نیز یعنی در کنار چگونه گفتن، به «چه گفتن» بها دادن. یعنی شعرمان محصول تلفیق هنرمندانه «فرم و محتوا» و آمیزهای مقبول از «چگونه گفتن» و «چه گفتن» باشد. یعنی ساختار، تکنیک و مولفههای زیباشناختی را در خدمت و استخدام مضمون و محتوای فاخر و ارجمند در آوردن. یعنی به شعر به چشم هدف «غایی و نهایی» نگاه نکردن، بلکه از هنر شعر به عنوان وسیلهای برای ابلاغ پیامهای انسانی و اخلاقی بهره گرفتن. | از منظر [[اسلام]] و [[قرآن]]، شاعر آیینی اصیل کسی است که شعرش حاصل جمع «تعهد ادبی» و «تعهد دینی و انسانی» باشد. تعهد ادبی یعنی «چگونه گفتن»، یعنی صورت و ساختار و تکنیک. «تعهد دینی و انسانی» نیز یعنی در کنار چگونه گفتن، به «چه گفتن» بها دادن. یعنی شعرمان محصول تلفیق هنرمندانه «فرم و محتوا» و آمیزهای مقبول از «چگونه گفتن» و «چه گفتن» باشد. یعنی ساختار، تکنیک و مولفههای زیباشناختی را در خدمت و استخدام مضمون و محتوای فاخر و ارجمند در آوردن. یعنی به شعر به چشم هدف «غایی و نهایی» نگاه نکردن، بلکه از هنر شعر به عنوان وسیلهای برای ابلاغ پیامهای انسانی و اخلاقی بهره گرفتن. | ||
وجه تمایز یک شاعر مذهبی معمولی و یک شاعر مذهبی اصیل نیز چیزی جز این نیست. شاعر مذهبی در «اسلام» متوقف است و فقط به صورت و | وجه تمایز یک شاعر مذهبی معمولی و یک شاعر مذهبی اصیل نیز چیزی جز این نیست. شاعر مذهبی در «اسلام» متوقف است و فقط به صورت و پوستۀ [[دین]](شعائر و مناسک) توجه میکند، اما شاعر اصیل مذهبی به گفته [[خداوند]] در [[قرآن]] اهل «ایمان و عمل صالح» است و به حقیقت دین توجه دارد. این نکتۀ مهمی است که از نگاه بسیاری از شاعران دینی و آیینی روزگار ما پنهان مانده است. در اینجا بار دیگر یادآوری و تأکید این نکته ضروری است که شعر دینی تنها شعری نیست که به صورت بیواسطه، مستقیم و صریح در ستایش بزرگان دین سروده شده باشد.<br>علیرغم چنین ذهنیتی، گاه اشعاری بدون «موضوع صریح دینی» و کدها و کلیدهای مذهبی سروده میشوند که به خاطر برخورداری از موضع و مضمون فاخر و ارجمندِ ملهم از آموزههای دینی – همچون غزلهای [[حافظ]] و [[صائب]]، قصیدههای [[ناصر خسرو]]، و قطعههای [[پروین اعتصامی]] - مصداق شعر اصیل آیینی به شمار میآیند. برای مثال اشعاری که با محوریت مکارم اخلاق و با موضوعاتی چون تزویر ستیزی، مظلوم نوازی، احسان و نیکوکاری، نوعدوستی، تکریم ایتام یا احترام به والدین سروده شدهاند، در نگاه اول و به اعتبار موضوع ممکن است از دایره شعر آیینی به معنای مُصطلح امروز خارج باشند، حال آنکه علیرغم چنین برداشتی - از نظر موضع و مضمون – دقیقا مصداق شعر اصیل آیینی هستند. شاعرانی که چنین موضعی دارند - حتی اگر شعرشان عاری از واژگان دینی باشد – شاعر آیینیاند، چون سیرت و حقیقت دین در شعرشان به بهترین شکل تجلی پیدا کرده است. این چنین شعری ارزشمندتر از شعری است که فقط به صورت و پوسته دین توجه میکند و در مواردی نیز – علیرغم داشتن موضوع دینی – در تقابل با آموزههای اصیل وحیانی و قرآنی است. | ||
علیرغم چنین ذهنیتی، گاه اشعاری بدون «موضوع صریح دینی» و کدها و کلیدهای مذهبی سروده میشوند که به خاطر برخورداری از موضع و مضمون فاخر و ارجمندِ ملهم از آموزههای دینی – همچون غزلهای حافظ و | |||
==نمونه یک شعر آیینی اصیل== | ==نمونه یک شعر آیینی اصیل== | ||
گفتیم که شعر آیینی اصیل، آمیزهای است از تعهد ادبی و دینی. البته آنان که مرعوب نظریههای ادبی «از ما بهتران» هستند، هرگز چنین حرفی را بر نمیتابند و همچنان بر موضع خویش پای میفشارند که: «هدف غایی و نهایی شعر چیزی نیست جز زیبایی و التذاذ هنری محض». پیروان چنین نظریهای شاعرانی چون فردوسی، ناصرخسرو، نظامی، سعدی، اقبال لاهوری، فرخی یزدی و پروین اعتصامی را به اعتبار اینکهاشعارشان آمیخته با تعهد و رسالتی انسانی است بر نمیتابند و از شاعرانی چون پروین به عنوان «ناظم» نام میبرند. چنانکه دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی میگوید: | گفتیم که شعر آیینی اصیل، آمیزهای است از تعهد ادبی و دینی. البته آنان که مرعوب نظریههای ادبی «از ما بهتران» هستند، هرگز چنین حرفی را بر نمیتابند و همچنان بر موضع خویش پای میفشارند که: «هدف غایی و نهایی شعر چیزی نیست جز زیبایی و التذاذ هنری محض». پیروان چنین نظریهای شاعرانی چون فردوسی، ناصرخسرو، نظامی، سعدی، اقبال لاهوری، فرخی یزدی و پروین اعتصامی را به اعتبار اینکهاشعارشان آمیخته با تعهد و رسالتی انسانی است بر نمیتابند و از شاعرانی چون پروین به عنوان «ناظم» نام میبرند. چنانکه دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی میگوید: |