نقد و بررسی دیدگاه جریانهای تکفیری در زمینه توسل به اولیای الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بت پرستی' به 'بت‌پرستی'
جز (جایگزینی متن - ' آمیز ' به '‌آمیز ')
جز (جایگزینی متن - 'بت پرستی' به 'بت‌پرستی')
خط ۲۸۹: خط ۲۸۹:


    
    
2- ایشان در زمینه ریشه پیدایش بت پرستی می‌نویسد:‌ حقیقت این است که بت پرستى ریشه پرستش ارباب انواع را دارد. از قدیم الایام این عقیده پیدا شده بود که هر نوعى از انواع از قبیل انسان و گوسفند و غیره تحت تدبیر یک قوه روحانى و مقتدر و مسلط بر موجودات سفلى است و احیاناً انواع حوادث را به یک موجود علوى فلکى یا معقول صِرف مستند مى‌کردند
2- ایشان در زمینه ریشه پیدایش بت‌پرستی می‌نویسد:‌ حقیقت این است که بت پرستى ریشه پرستش ارباب انواع را دارد. از قدیم الایام این عقیده پیدا شده بود که هر نوعى از انواع از قبیل انسان و گوسفند و غیره تحت تدبیر یک قوه روحانى و مقتدر و مسلط بر موجودات سفلى است و احیاناً انواع حوادث را به یک موجود علوى فلکى یا معقول صِرف مستند مى‌کردند


مثل اینکه مثلًا زهره را رب النوع شادى و خوشى، ستاره دیگر را رب النوع جنگ و خونریزى مى‌دانستند؛ صاحبان این عقاید به عقیده بعضى به خداى یگانه اعتقاد نداشته‌‏اند و بعد این کثرت پرستى تبدیل به توحید شده است. ولى به عقیده ما این گونه کثرت پرستى بعد از توحید پیدا شده است؛ یعنى در عین اعتقاد به خالق یگانه، تدبیر و تصرف در عالم سفلى را از موجودات علوى مى‌دانستند و خداوند را متصرف و مربى و مدبر عالم نمى‌دانستند. از این جهت نظیر معتزله بودند که خدا را خالق منعزل از تصرف در کائنات معرفى مى‌کردند.
مثل اینکه مثلًا زهره را رب النوع شادى و خوشى، ستاره دیگر را رب النوع جنگ و خونریزى مى‌دانستند؛ صاحبان این عقاید به عقیده بعضى به خداى یگانه اعتقاد نداشته‌‏اند و بعد این کثرت پرستى تبدیل به توحید شده است. ولى به عقیده ما این گونه کثرت پرستى بعد از توحید پیدا شده است؛ یعنى در عین اعتقاد به خالق یگانه، تدبیر و تصرف در عالم سفلى را از موجودات علوى مى‌دانستند و خداوند را متصرف و مربى و مدبر عالم نمى‌دانستند. از این جهت نظیر معتزله بودند که خدا را خالق منعزل از تصرف در کائنات معرفى مى‌کردند.
خط ۳۰۶: خط ۳۰۶:




3- مبارزه قرآن با اندیشه بت پرستی و نفی منطق مشرکین در توسل به بتها:‌  
3- مبارزه قرآن با اندیشه بت‌پرستی و نفی منطق مشرکین در توسل به بتها:‌  
مشرکین عصر جاهلیت- به حکم اعتقاد به ارباب انواع و انعزال خداوند از ربوبیت و دیگر به حکم عقیده جاهلانه اینکه میان ما و خدا حتماً وسایطى باید در کار باشد و ما مستقیماً نمى‌توانیم با خداوند در تماس باشیم، ما باید خدایان کوچک و ارباب انواع و مظاهر آنها را بخوانیم و از آنها تقرب بخواهیم و آنها با خداى بزرگ در تماس‏ باشند، مشرکان خدا را نمى‌خواندند و یاد نمى‌کردند، بتها را یاد مى‌کردند، یا به عقیده اینکه خداوند بزرگ از ربوبیت منعزل است و یا به عقیده اینکه ما را نرسد که او را بخوانیم، او بزرگتر از این است.
مشرکین عصر جاهلیت- به حکم اعتقاد به ارباب انواع و انعزال خداوند از ربوبیت و دیگر به حکم عقیده جاهلانه اینکه میان ما و خدا حتماً وسایطى باید در کار باشد و ما مستقیماً نمى‌توانیم با خداوند در تماس باشیم، ما باید خدایان کوچک و ارباب انواع و مظاهر آنها را بخوانیم و از آنها تقرب بخواهیم و آنها با خداى بزرگ در تماس‏ باشند، مشرکان خدا را نمى‌خواندند و یاد نمى‌کردند، بتها را یاد مى‌کردند، یا به عقیده اینکه خداوند بزرگ از ربوبیت منعزل است و یا به عقیده اینکه ما را نرسد که او را بخوانیم، او بزرگتر از این است.


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۶

ویرایش