|
|
خط ۸۶: |
خط ۸۶: |
| 3/1 میلیون نفر از تاتارها در باشقیرستان و 5/1 میلیون نفر از آنها در آسیای میانه سکونت دارند. از دیگر مناطق بومی که تاتارها در آن زندگی می کنند، می توان برخی مناطق سیبری، اورال و تقریباً تمام حاشیه رود ولگا را نام برد. | | 3/1 میلیون نفر از تاتارها در باشقیرستان و 5/1 میلیون نفر از آنها در آسیای میانه سکونت دارند. از دیگر مناطق بومی که تاتارها در آن زندگی می کنند، می توان برخی مناطق سیبری، اورال و تقریباً تمام حاشیه رود ولگا را نام برد. |
|
| |
|
| ===[[باشقیرها ی روسیه]]===
| |
| بعد از تاتارها، باشقیرها بیشترین جمعیت را در روسیه دارند. جمعیت آنها حدود 7/1 میلیون نفر است که از این تعداد، 5/1 میلیون نفر در باشقیرستان و 160 هزار نفر در ایالت چلیابینسک، در مجاورت باشقیرستان زندگی می کنند. تعداد کمی از آنها نیز در ایالت آرِنبورگ و در تاتارستان (20 هزار نفر) سکونت دارند. باشقیرها نمایندگان ملل ترک هستند و زبان آنها از گروه زبانی ترکی- قیچاقی می باشد. تقریباً دهه دوم قرن بیستم، ترک ها دارای زبان ادبی واحد شدند.
| |
| ===[[چچنی ها ی روسیه]]=== | | ===[[چچنی ها ی روسیه]]=== |
| چچنی ها ملّتی بزرگ و مسلمان هستند با جمعیت 4/1 میلیون نفر. بیش از یک میلیون نفر در چچن، حدود 100 هزار نفر در اینگوش (ایالت همسایه) و حدود 90 هزار نفر در داغستان زندگی می کنند. زبان چچنی به گروه زبان های ناخ از خانواده عبری- قفقازی تعلق دارد. مردمان چچن مسلمانان سنی مذهب هستند. | | چچنی ها ملّتی بزرگ و مسلمان هستند با جمعیت 4/1 میلیون نفر. بیش از یک میلیون نفر در چچن، حدود 100 هزار نفر در اینگوش (ایالت همسایه) و حدود 90 هزار نفر در داغستان زندگی می کنند. زبان چچنی به گروه زبان های ناخ از خانواده عبری- قفقازی تعلق دارد. مردمان چچن مسلمانان سنی مذهب هستند. |
خط ۱۳۶: |
خط ۱۳۴: |
| ====[[باشقیرستان روسیه]]==== | | ====[[باشقیرستان روسیه]]==== |
| نام باشقیر در آثار مؤلفان اسلامی به گونههای مختلف باشغرد، باشجرد، بشجرد، بسجرت، باشغرت، باشقرد، بشکرد و بشخرت نیز آمده است. | | نام باشقیر در آثار مؤلفان اسلامی به گونههای مختلف باشغرد، باشجرد، بشجرد، بسجرت، باشغرت، باشقرد، بشکرد و بشخرت نیز آمده است. |
| مساحت
| | <br> |
| | | زبان باشقیری متعلق به گروه زبانهای ترکی است. |
| ====[[پیشینه تاریخی باشقیرستان]]====
| | <br> |
| در نیمه دوم هزاره نخست قم، در جنوب باشقیرستان اقوام آریایی تبار سرمت سکنی داشتند که کار عمده آنان دامپروری بود. در هزاره نخست میلادی نفوذ کوچندگان ترک زبان به جنوب اورال آغاز گردید. اینان در پایان این هزاره در سراسر منطقه باشقیرستان پراکنده شدند و اقوام بومی را در خود مستحیل کردند. در حدود سدههای ۹-۱۰م نخستین آگاهی مکتوب درباره باشقیرها با عنوان بسچرت پدید آمد.
| |
| نام باشقورت را پدید آمده از دو نام ترکی «باش» به معنی سر و «قورت» یعنی گرگ دانستهاند.
| |
| ابن فضلان آنان را از قبایل ترک میداند و در زمان او باشقیرها هنوز بتپرست بودهاند.
| |
| ادریسی بسجرت (باشقیر) را میان دو سرزمین بجناک و بلغار نوشته،
| |
| و شامل دو بخش داخلی و خارجی از قبایل ترک نامیده است.
| |
| تشکل قومی باشقیرها را محققان در همین دوره نوشتهاند.
| |
| | |
| حمله مغول
| |
| در ۶۲۶ق/۱۲۲۹م لشکریان تاتار و مغول به باشقیرها حمله بردند که سرانجام در ۶۳۳ق/۱۲۳۶م به تبعیت باشقیرها از باتو منجر گردید و سرزمین باشقیر در محدوده قلمرو شیبان فرزند جوجی، برادر باتو قرار گرفت
| |
| | |
| ایجاد خاننشینها
| |
| پس از سقوط اردوی زرین در نیمه دوم سده ۹ق/۱۵م در جنوب شرق باشقیرستان، چند خاننشین پدید آمد. غرب باشقیرستان تابع خاننشین تاتار، و شمال شرق آن تابع اردوی سفید سیبری شد؛ جنوبیها نیز که بیشتر باشقیرها را تشکیل میدادند، جزو اردوی نوغای (نوقای) شدند.
| |
| پس از الحاق خانات غازان به روسیه در ۹۵۹ق/۱۵۵۲م باشقیرها تابعیت روسیه را گردن نهادند (دائره المعارف تاریخی). ایوان مخوف، تزار روسیه طبق وصیت نامه سال ۹۸۰ق/۱۵۷۲م فرزند خود را به فرمانروایی منطقه غازان منصوب نمود که باشقیرستان بخشی از آنجا بود.
| |
| در ۹۸۲ق/۱۵۷۴م در اوفا پادگانی نظامی استقرار یافت و این ناحیه در ۹۹۴ق/۱۵۸۶م به صورت شهری دارای اهمیت اداری درآمد
| |
| | |
| تبعیت از روسیه
| |
| در اواخر سده ۱۶ و اوایل سده ۱۷م پس از اعلام انحلال خاننشین سیبری، منطقه باشقیرستان به تابعیت دولت روسیه درآمد، ولی این کار با مقاومتهای سختی از سوی مردم باشقیر همراه شد.
| |
| | |
| قیام و سرکوب آن
| |
| در آن زمان در جنوب و شرق باشقیرستان دامپروری، و در غرب و شمال آن، کشاورزی اقتصاد غالب بود. در سدههای مذکور مهاجرت روستاییان روسی به باشقیرستان فزونی گرفت. اینان فراریانی بودند که برای رهایی از ستم ملاکان روسی به دیگر نواحی میگریختند. در نیمه دوم سده ۱۷ و نیمه نخست سده ۱۸م باشقیرها برای رسیدن به آزادی به پا خاستند، ولی این قیامها از سوی دولت روسیه بیرحمانه سرکوب شد (دائره المعارف تاریخی، ج۲، ص۱۸۳) در ۱۱۱۷ق/ ۱۷۰۵م قیام بزرگی در باشقیرستان روی داد که هدف آن جدایی از روسیه و نزدیکی با دولت عثمانی بود. این قیام در ۱۱۲۳ق/۱۷۱۱م به شدت سرکوب شد.
| |
| در سالهای ۱۱۸۷-۱۱۸۹ق/ ۱۷۷۳- ۱۷۷۵م باشقیرها به قیام قزاقها به رهبری امیلیان پوگاچف پیوستند و در پیکار روستاییان با دولت روسیه مشارکت ورزیدند، قیام به شدت سرکوب، و پوگاچف در ۱۰ ژانویه ۱۷۷۵ اعدام شد.
| |
| در دوران انقلاب ۱۹۱۷م روسیه، بهرغم نهضتی ملیتگرا که به همت مسلمانان در باشقیرستان پدید آمد، در سالهای جنگ داخلی، باشقیرستان چند بار از سوی بلشویکها و مخالفان آنها دست به دست شد. در ۲۳ مارس ۱۹۱۹م/۳ فروردین ۱۲۹۷ش باشقیرستان به عنوان نخستین جمهوری خودمختار درون اتحاد جماهیر شوروی اعلام موجودیت کرد، ولی حمله نیروهای دریا سالار کُلچاک اجرای این برنامه را بر هم زد. سرانجام پس از ژوئن ۱۹۱۹ شهر اوفا به تصرف بلشویکها درآمد و برنامه پیوستن باشقیرستان به شوروی تحقق یافت.
| |
| | |
| ====[[زبان و گویش باشقیرستان روسیه]]====
| |
| زبان باشقیری متعلق به گروه زبانهای ترکی است. | |
| میتوان این زبان را جزو گروه زبان قپچاق و نیز گروه فرعی قپچاق - بلغار به شمار آورد. این زبان به دو بخش کوهستانی و استپی تقسیم میشود. بخش زبان کوهستانی شامل گویشهای شمال شرقی و جنوب شرقی، و استپی شامل گویشهای جنوب غربی و نواحی مرکزی است که میان آنها تفاوتهای واژگانی، آوایی و ساختاری وجود دارد. در زبان باشقیری شماری وامواژههای مغولی، عربی، فارسی و روسی وجود دارد.
| |
| به هنگام انقلاب روسیه، اقوام باشقیر و تاتار ناحیه ولگا - اورال در آستانه تبدیل به ملتی واحد با فرهنگ تاتاری قرار داشتند. باشقیرها گویشی ویژه داشتند که با زبان تاتاری قدری تفاوت داشت. با اینهمه، تاتاری در حکم زبان ادبی آنها بود. هر دو قوم باشقیر و تاتار از میراث فرهنگی مشابهی برخوردار بودند. خط و کتابت باشقیرها تا ۱۹۲۹م عربی، و از ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹م لاتینی بود، و سرانجام در ۱۹۴۰م سیریلی شد.
| |
| | |
| ====[[دین و آیین باشقیرستان روسیه]]====
| |
| باشقیرها خدایان متعددی داشتند که ابن فضلان شمار آنان را ۱۲ نوشته است، گذشته از آن حیواناتی چون مار و بلدرچین را نیز میپرستیدند. | | باشقیرها خدایان متعددی داشتند که ابن فضلان شمار آنان را ۱۲ نوشته است، گذشته از آن حیواناتی چون مار و بلدرچین را نیز میپرستیدند. |
| از اوایل سده ۴ق/۱۰م دین اسلام به منطقهای که اکنون تاتارستان نامیده میشود، راه یافت و در سدههای ۵ و ۶ق/۱۱ و ۱۲م به منطقه کنونی باشقیرستان نفوذ کرد. در سده ۸ق/۱۴م مغولانِ فرمانروای اردوی زرین اسلام آوردند. این خود زمینه را برای گسترش اسلام فراهم آورد.
| | <br> |
| تزارهای روسیه از جمله پتر اول و الیزابت تلاش میکردند تا آیین مسیحیت ارتدکس را در سرزمینهای مسلمان نشین برقرار کنند. این نیز سبب خشم مردم مسلمان و بروز حوادث ناگوار شد. با این وصف، در طول سدههای ۱۰-۱۲ق/۱۶- ۱۸م گروهی از مردم باشقیرستان به مسیحیت گرویدند.
| | در نیمه دوم هزاره نخست قم، در جنوب باشقیرستان اقوام آریایی تبار سرمت سکنی داشتند که کار عمده آنان دامپروری بود. |
| | | <br> |
| کاترین دوم
| |
| تزار روسیه کوشید تا در منطقه ولگا از خطاهای اسلاف خویش پرهیز نماید؛ بنابراین، تبلیغات ضداسلامی ممنوع گردید و به مسلمانان اطراف رود ولگا، از جمله تاتارها اجازه بنای مساجد داده شد. وی در ۱۱۹۷ق/۱۷۸۳م در اورنبورگ مرکزی دینی (اسلامی) تأسیس کرد.
| |
| | |
| ===[[کابارد ها]]=== | | ===[[کابارد ها]]=== |
| قوم کابارد (آدیغه) از اقوام آدیغه و ساکن قفقاز شمالی هستند. درباره تعداد شیعیان این قوم اطلاعاتی در دست نیست. جمعیت کابارد در روسیه 520 هزار نفر است که از این تعداد 499 هزار نفر در جمهوری کاباردینو- بالکاریا (قبارطه- بلغار) زندگی می کنند. البته در برخی از منابع ، تعداد شیعیان این منطق بین 10 تا 15 هزار نفر براورد می شود. [13] کاباردها 55 درصد جمعیت جمهوری کاباردینو- بالکاریا را تشکیل می دهند و امروز پرتعدادترین مردم قوم آدیغه در روسیه هستند. | | قوم کابارد (آدیغه) از اقوام آدیغه و ساکن قفقاز شمالی هستند. درباره تعداد شیعیان این قوم اطلاعاتی در دست نیست. جمعیت کابارد در روسیه 520 هزار نفر است که از این تعداد 499 هزار نفر در جمهوری کاباردینو- بالکاریا (قبارطه- بلغار) زندگی می کنند. البته در برخی از منابع ، تعداد شیعیان این منطق بین 10 تا 15 هزار نفر براورد می شود. [13] کاباردها 55 درصد جمعیت جمهوری کاباردینو- بالکاریا را تشکیل می دهند و امروز پرتعدادترین مردم قوم آدیغه در روسیه هستند. |