پرش به محتوا

علویان طبرستان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== پانویس ==↵{{پانویس}}↵{{پانویس| 2}}↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
=افول و سقوط علویان طبرستان=
=افول و سقوط علویان طبرستان=


پس از دو یا سه نسل علویان طبرستان و گیلان از شعارهای عدالت‌طلبانهٔ نخستین خود عدول کرده و به کنار رانده شدند. این اوضاع زمینه را برای قیام اشرافی که نسب خود را به [[ساسانیان]] می‌رساندند، فراهم نمود و در این منطقه نیاز به حکومتی بود که هر دو قشر شیعیان و [[زرتشتیان]] را اقناع کند.[۱۵۳] از سوی دیگر، در اواسط قرن سوم هجری خلافت عباسی با جنبش‌های استقلال‌طلبانه‌ای مواجه شد که ضعف سیاسی او را در پی داشت. این جنبش‌ها در میان ایرانیان، که از پیش منتظر فرصتی برای شورش بودند، با ظهور دولت‌هایی مانند سامانیان و صفاریان این روند آغاز شد و از اوایل قرن چهارم هجری در شمال ایران جنبش‌های گوناگونی علیه خلیفه آغاز شد که اسفار بن شیرویه، ماکان کاکی، سلاریان، زیاریان و آل بویه از این دسته‌اند.عظیمی معتقد است در سال ۳۲۰ هجری، حکومت علویان طبرستان برای همیشه سقوط کرد و پس از هفتاد سال حکومت ناپیوستهٔ زیدیه بر طبرستان، حاکمیت زیدیه سرانجام به دست سامانیان برافتاد.
پس از دو یا سه نسل علویان طبرستان و گیلان از شعارهای عدالت‌طلبانهٔ نخستین خود عدول کرده و به کنار رانده شدند. این اوضاع زمینه را برای قیام اشرافی که نسب خود را به [[ساسانیان]] می‌رساندند، فراهم نمود و در این منطقه نیاز به حکومتی بود که هر دو قشر شیعیان و [[زرتشتیان]] را اقناع کند.از سوی دیگر، در اواسط قرن سوم هجری خلافت عباسی با جنبش‌های استقلال‌طلبانه‌ای مواجه شد که ضعف سیاسی او را در پی داشت. این جنبش‌ها در میان ایرانیان، که از پیش منتظر فرصتی برای شورش بودند، با ظهور دولت‌هایی مانند سامانیان و صفاریان این روند آغاز شد و از اوایل قرن چهارم هجری در شمال ایران جنبش‌های گوناگونی علیه خلیفه آغاز شد که اسفار بن شیرویه، ماکان کاکی، سلاریان، زیاریان و آل بویه از این دسته‌اند.عظیمی معتقد است در سال ۳۲۰ هجری، حکومت علویان طبرستان برای همیشه سقوط کرد و پس از هفتاد سال حکومت ناپیوستهٔ زیدیه بر طبرستان، حاکمیت زیدیه سرانجام به دست سامانیان برافتاد.
[[پرونده:حاکمان دیلمی.png|جایگزین=|بندانگشتی|قلمرو حاکمان دیلمی پس از نابودی حکومت علویان طبرستان:
[[پرونده:حاکمان دیلمی.png|جایگزین=|بندانگشتی|قلمرو حاکمان دیلمی پس از نابودی حکومت علویان طبرستان:
██ ماکان کاکی (فیروزانیان)
██ ماکان کاکی (فیروزانیان)
خط ۲۳۱: خط ۲۳۱:
آگاهی و قرائت قرآن و ترویج آن بین پیروان اسلام.
آگاهی و قرائت قرآن و ترویج آن بین پیروان اسلام.
جهت مکاتبه ‌ نامه‌نگاری‌های دولتی و ارسال دستورالعمل‌‌‌‌های حکومتی.
جهت مکاتبه ‌ نامه‌نگاری‌های دولتی و ارسال دستورالعمل‌‌‌‌های حکومتی.
پس فوت ناصرکبیر در سال ۳۰۴ ه.ق، (یعنی ۳ سال پس از بازپس‌گیری طبرستان از سامانیان) میراث فرهنگی او توسط جانشینانش در بخش جلگه‌ای در طبرستان ادامه یافت؛ حتی پس از سقوط دولت علویان طبرستان. [۱۸۵] در زمان حکومت داعی کبیر، فضای جامعهٔ طبرستان در کوهستان و جلگه متفاوت بود. در شهرهای دشت زبان عربی غالب شده بود و بحث پیرامون قرآن و گرایش‌های مذهبی و دسته‌بندی‌های دینی بسیار بود؛ و از همین بستر، افرادی مانند محمد بن جریر طبری رشد یافتند که هیچ عنایتی به طبرستان ندارند. حتی سه قرن بعد، هنگامی که ابن اسفندیار تاریخ سرزمین طبرستان را به نگارش درآورد، زبان عربی در آن می‌چلبد. اما در کوهستان‌های طبرستان فضای متفاوتی وجود داشته؛ در آنجاست که زبان طبری به بقای خود ادامه می‌دهد و مرزبان بن رستم، شاهزادهٔ باوندی، کتاب‌هایی به این زبان نوشته‌است. گرچه بیانیهٔ رسمیت تشیع در زمان داعی کبیر در دشت‌های طبرستان ابلاغ گشت و جلگه‌نشینان طبرستان به این مذهب درآمدند ولی در کوه‌ها حتی تا دو قرن بعد، هنوز نشانه‌هایی از ادیان باستانی مردم وجود دارد<ref>اسلامی، حسین،مازندران در تاریخ، ج1،صص ۲۷۴و۲۷۵</ref>.
پس فوت ناصرکبیر در سال ۳۰۴ ه.ق، (یعنی ۳ سال پس از بازپس‌گیری طبرستان از سامانیان) میراث فرهنگی او توسط جانشینانش در بخش جلگه‌ای در طبرستان ادامه یافت؛ حتی پس از سقوط دولت علویان طبرستان. در زمان حکومت داعی کبیر، فضای جامعهٔ طبرستان در کوهستان و جلگه متفاوت بود. در شهرهای دشت زبان عربی غالب شده بود و بحث پیرامون قرآن و گرایش‌های مذهبی و دسته‌بندی‌های دینی بسیار بود؛ و از همین بستر، افرادی مانند محمد بن جریر طبری رشد یافتند که هیچ عنایتی به طبرستان ندارند. حتی سه قرن بعد، هنگامی که ابن اسفندیار تاریخ سرزمین طبرستان را به نگارش درآورد، زبان عربی در آن می‌چلبد. اما در کوهستان‌های طبرستان فضای متفاوتی وجود داشته؛ در آنجاست که زبان طبری به بقای خود ادامه می‌دهد و مرزبان بن رستم، شاهزادهٔ باوندی، کتاب‌هایی به این زبان نوشته‌است. گرچه بیانیهٔ رسمیت تشیع در زمان داعی کبیر در دشت‌های طبرستان ابلاغ گشت و جلگه‌نشینان طبرستان به این مذهب درآمدند ولی در کوه‌ها حتی تا دو قرن بعد، هنوز نشانه‌هایی از ادیان باستانی مردم وجود دارد<ref>اسلامی، حسین،مازندران در تاریخ، ج1،صص ۲۷۴و۲۷۵</ref>.


==میراث ادبی==
==میراث ادبی==
confirmed
۳٬۸۹۵

ویرایش