پرش به محتوا

جایگاه هجرت در اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''جایگاه [[هجرت]] در [[اسلام]]''' به عنوان آخرین دین الهی ویژه است و آن را در ابعاد مختلف بررسی کرده است و بر آن پای فشرده است.
'''جایگاه [[هجرت]] در [[اسلام]]''' به عنوان آخرین دین الهی ویژه است و آن را در ابعاد مختلف بررسی کرده است و بر آن پای فشرده است.


=جایگاه و منزلت هجرت در متون دینی=
==جایگاه و منزلت هجرت در متون دینی==
1. هجرت یک دستور سازنده اسلامی:
1. هجرت یک دستور سازنده اسلامی:


خط ۱۴: خط ۱۴:
هجرت مبدأ تاریخ مسلمانان و زیر بنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است. هر قوم و ملّتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، [[مسیحیان]] مبدأ تاریخ خود را میلاد حضرت [[مسیح]] علیه‏ السلام قرار داده‏ اند و در [[اسلام]] با این که حوادث مهمّی مانند ولادت [[پیغمبر]] اسلام صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ، بعثت، فتح [[مکّه]] و رحلت پیغمبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله بوده، هیچ کدام انتخاب نشد و تنها زمان هجرت پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله به عنوان مبدأ تاریخ انتخاب شد و مسلمانان تمام حوادث را با سال هجری تعیین می‌‏کردند، هرچند طبری و یعقوبی نظرشان این است که در زمان خلیفه دوم که اسلام توسعه یافته بود، به فکر تعیین مبدأ تاریخی که جنبه عمومی و همگانی داشته باشد، افتادند و پس از گفتگوی فراوان نظر علی علیه‏السلام را دائر بر انتخاب هجرت به عنوان تاریخ پذیرفتند<ref> ابن جریر طبری؛ تاریخ طبری، بیروت، دار الکتب العلمیّه، چاپ سوم 1408، ج2، صص3 و 516 و ر.ک: ابن واضح یعقوبی، تاریخ یعقوبی، مرکز انتشارات علمی، 1362، ترجمه دکتر ابراهیم آیتی، ج2، ص29.</ref>.
هجرت مبدأ تاریخ مسلمانان و زیر بنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است. هر قوم و ملّتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، [[مسیحیان]] مبدأ تاریخ خود را میلاد حضرت [[مسیح]] علیه‏ السلام قرار داده‏ اند و در [[اسلام]] با این که حوادث مهمّی مانند ولادت [[پیغمبر]] اسلام صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ، بعثت، فتح [[مکّه]] و رحلت پیغمبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله بوده، هیچ کدام انتخاب نشد و تنها زمان هجرت پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله به عنوان مبدأ تاریخ انتخاب شد و مسلمانان تمام حوادث را با سال هجری تعیین می‌‏کردند، هرچند طبری و یعقوبی نظرشان این است که در زمان خلیفه دوم که اسلام توسعه یافته بود، به فکر تعیین مبدأ تاریخی که جنبه عمومی و همگانی داشته باشد، افتادند و پس از گفتگوی فراوان نظر علی علیه‏السلام را دائر بر انتخاب هجرت به عنوان تاریخ پذیرفتند<ref> ابن جریر طبری؛ تاریخ طبری، بیروت، دار الکتب العلمیّه، چاپ سوم 1408، ج2، صص3 و 516 و ر.ک: ابن واضح یعقوبی، تاریخ یعقوبی، مرکز انتشارات علمی، 1362، ترجمه دکتر ابراهیم آیتی، ج2، ص29.</ref>.


=انواع هجرت=
==انواع هجرت==
==1. هجرت برای فراگیری دانش:==
==1. هجرت برای فراگیری دانش:==
قرآن می‏فرماید: «وَما کانَ الْمُؤمِنُون لِیَنْفِرُوا کافَّةً فَلَوْلا نَفَر مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فی الدّین...»<ref>توبه/122.</ref>؛ «شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان طایفه ‏ای کوچ [و هجرت] نمی‏ کند تا در دین [و معارف و احکام اسلام [آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟»
قرآن می‏فرماید: «وَما کانَ الْمُؤمِنُون لِیَنْفِرُوا کافَّةً فَلَوْلا نَفَر مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فی الدّین...»<ref>توبه/122.</ref>؛ «شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان طایفه ‏ای کوچ [و هجرت] نمی‏ کند تا در دین [و معارف و احکام اسلام [آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟»
خط ۲۲: خط ۲۲:
در این هجرت خداپسندانه هزاران ملک طالب علم را مشایعت می‏کنند، چنان که پیامبر اسلام صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمودند: «مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ یَطْلُبُ عِلْما شَیّعَهُ سَبْعُونَ اَلْفَ مَلَکٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة، ج1، ص170.</ref>؛ کسی که از خانه‏اش برای کسب علم خارج می‏شود، هفتاد هزار ملک او را بدرقه می‏کنند و برای او استغفار می‏نمایند.»
در این هجرت خداپسندانه هزاران ملک طالب علم را مشایعت می‏کنند، چنان که پیامبر اسلام صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمودند: «مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ یَطْلُبُ عِلْما شَیّعَهُ سَبْعُونَ اَلْفَ مَلَکٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة، ج1، ص170.</ref>؛ کسی که از خانه‏اش برای کسب علم خارج می‏شود، هفتاد هزار ملک او را بدرقه می‏کنند و برای او استغفار می‏نمایند.»


==2. هجرت برای حفظ دین:==
===2. هجرت برای حفظ دین:===
پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمودند: «مَنْ فَرَّ بِدینِهِ مِنْ اَرْضٍ اِلیَ اَرْضٍ وَاِنْ کانَ شِبْرا مِنَ الاَْرْضِ اِسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ<ref>بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403، ج 19، ص 31؛ مجموعه ورّام، ج 1، ص 36.</ref>؛ کسی که برای حفظ دین و آئین خود از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند، استحقاق بهشت می ‏یابد.»
پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمودند: «مَنْ فَرَّ بِدینِهِ مِنْ اَرْضٍ اِلیَ اَرْضٍ وَاِنْ کانَ شِبْرا مِنَ الاَْرْضِ اِسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ<ref>بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403، ج 19، ص 31؛ مجموعه ورّام، ج 1، ص 36.</ref>؛ کسی که برای حفظ دین و آئین خود از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند، استحقاق بهشت می ‏یابد.»


==3. هجرت از دست ظلم ظالمان:==
===3. هجرت از دست ظلم ظالمان:===
قرآن می‏فرماید: «وَالَّذینَ هاجَرُوا فِی اللّه‏ِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّءَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً»<ref>نحل/41.</ref>؛ آنها که مورد ستم واقع شدند، و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختیار کردند، جایگاه پاکیزه‏ای در دنیا به آنها خواهیم داد.»
قرآن می‏فرماید: «وَالَّذینَ هاجَرُوا فِی اللّه‏ِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّءَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً»<ref>نحل/41.</ref>؛ آنها که مورد ستم واقع شدند، و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختیار کردند، جایگاه پاکیزه‏ای در دنیا به آنها خواهیم داد.»


==4. هجرت از گناه (هجرت درونی):==
===4. هجرت از گناه (هجرت درونی):===
اصولاً روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت» به «نور» و از کفر به ایمان، از گناه و نافرمانی به اطاعت خدا است، و لذا در احادیث می‏خوانیم، مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده اما در درون و روح خود هجرتی نداشته‏اند، در صف مهاجران نیستند، و به عکس آنها که نیازی به هجرت مکانی نداشته‏اند، اما دست به هجرت درونی زده‏اند، در زمره مهاجرانند. امیرمؤمنان علی علیه‏السلام می‏فرمایند: «وَیَقُولُ الرَّجُلُ هاجَرْتُ وَلَمْ یُهاجِرْ اِنَّمَا الْمُهاجِرُونَ الَّذینَ یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یَأْتُوا بِها<ref>شیخ عباس قمی، سفینة البحار، مکتبة السنائی، مادّه هجر.</ref>؛ کسی می‏گوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران [واقعی] آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند.»
اصولاً روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت» به «نور» و از کفر به ایمان، از گناه و نافرمانی به اطاعت خدا است، و لذا در احادیث می‏خوانیم، مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده اما در درون و روح خود هجرتی نداشته‏اند، در صف مهاجران نیستند، و به عکس آنها که نیازی به هجرت مکانی نداشته‏اند، اما دست به هجرت درونی زده‏اند، در زمره مهاجرانند. امیرمؤمنان علی علیه‏السلام می‏فرمایند: «وَیَقُولُ الرَّجُلُ هاجَرْتُ وَلَمْ یُهاجِرْ اِنَّمَا الْمُهاجِرُونَ الَّذینَ یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یَأْتُوا بِها<ref>شیخ عباس قمی، سفینة البحار، مکتبة السنائی، مادّه هجر.</ref>؛ کسی می‏گوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران [واقعی] آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند.»


==5. هجرت به سوی خدا:==
===5. هجرت به سوی خدا:===
در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم علیه‏السلام (و بنا بر قولی از زبان لوط علیه‏السلام )<ref>ر.ک: تفسیر نمونه (پیشین) ج16، ص239.</ref> می‏خوانیم: «وَقالَ اِنّی مُهاجرٌ اِلی رَبّی اِنّهُ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ<ref>عنکبوت/26.</ref>؛ و [ابراهیم [گفت: من به سوی پروردگارم هجرت می‏کنم که او عزیز و حکیم است.» ممکن است مراد از این هجرت یکی از انواع گذشته باشد؛ هجرت از دست ظالمان، هجرت برای حفظ دین... و یا مراد از آن همان ظاهر آیه باشد؛ یعنی، هجرت به سوی خداوند برای رسیدن به مقام نبوت یا مقام بالاتر و ... <ref>ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ج4، ص115.</ref>. و شاهد این مطلب این آیه است که: «اِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی سَیَهْدینِ»<ref> صافات/99.</ref>؛ «من به سوی خدای خودم می‏روم و او مرا هدایت خواهد کرد.»
در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم علیه‏السلام (و بنا بر قولی از زبان لوط علیه‏السلام )<ref>ر.ک: تفسیر نمونه (پیشین) ج16، ص239.</ref> می‏خوانیم: «وَقالَ اِنّی مُهاجرٌ اِلی رَبّی اِنّهُ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ<ref>عنکبوت/26.</ref>؛ و [ابراهیم [گفت: من به سوی پروردگارم هجرت می‏کنم که او عزیز و حکیم است.» ممکن است مراد از این هجرت یکی از انواع گذشته باشد؛ هجرت از دست ظالمان، هجرت برای حفظ دین... و یا مراد از آن همان ظاهر آیه باشد؛ یعنی، هجرت به سوی خداوند برای رسیدن به مقام نبوت یا مقام بالاتر و ... <ref>ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ج4، ص115.</ref>. و شاهد این مطلب این آیه است که: «اِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی سَیَهْدینِ»<ref> صافات/99.</ref>؛ «من به سوی خدای خودم می‏روم و او مرا هدایت خواهد کرد.»


از انواع هجرت، اهداف هجرت هم به دست می‏آید. گاهی هجرت برای کسب دانش و علوم است (یَطْلُبُ عِلْما)، گاهی به هدف حفظ دین (مَنْ فَرَّ بِدینِه مِن اَرضٍ...) و گاهی برای فرار از ظلم و ظالم (هاجَرُوا... من بعد ما ظُلموا) و گاهی برای رسیدن به خداوند (مُهاجِرٌ اِلی رَبّی) و زمانی برای فرار از گناه است (یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ) و همه اهداف گذشته یا به نیّت خدا و (فی سَبیلِ اللّه‏) است یا برای غیر خدا. البته به استثنای دوم و پنجم که قطعا جنبه خدایی دارد.
از انواع هجرت، اهداف هجرت هم به دست می‏آید. گاهی هجرت برای کسب دانش و علوم است (یَطْلُبُ عِلْما)، گاهی به هدف حفظ دین (مَنْ فَرَّ بِدینِه مِن اَرضٍ...) و گاهی برای فرار از ظلم و ظالم (هاجَرُوا... من بعد ما ظُلموا) و گاهی برای رسیدن به خداوند (مُهاجِرٌ اِلی رَبّی) و زمانی برای فرار از گناه است (یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ) و همه اهداف گذشته یا به نیّت خدا و (فی سَبیلِ اللّه‏) است یا برای غیر خدا. البته به استثنای دوم و پنجم که قطعا جنبه خدایی دارد.


=مهاجران نمونه:=
==مهاجران نمونه:==
قرآن و روایات گاهی برای اهمیّت هجرت به نمونه‏های عینی و عملی هجرت اشاره می‏کند که در اینجا به بعضی از آنها اشاره می‏شود:
قرآن و روایات گاهی برای اهمیّت هجرت به نمونه‏های عینی و عملی هجرت اشاره می‏کند که در اینجا به بعضی از آنها اشاره می‏شود:


==1. حضرت ابراهیم علیه ‏السلام==
===1. حضرت ابراهیم علیه ‏السلام===


حضرت ابراهیم علیه‏السلام بعد از جریان آتش سوزی نمرود و انجام رسالت خویش در سرزمین بابل تصمیم گرفت به سوی شام هجرت کند<ref> تفسیر نمونه (پیشین) ج13، ص452.</ref>. در قرآن آیات مختلفی به این مطلب اشاره دارد:
حضرت ابراهیم علیه‏السلام بعد از جریان آتش سوزی نمرود و انجام رسالت خویش در سرزمین بابل تصمیم گرفت به سوی شام هجرت کند<ref> تفسیر نمونه (پیشین) ج13، ص452.</ref>. در قرآن آیات مختلفی به این مطلب اشاره دارد:
خط ۴۹: خط ۴۹:
3. «وَ نَجَّیْناهُ وَلُوطا اِلَی الاَْرْضِ الَّتی بارَکْنا فیها لِلْعالَمینَ<ref>انبیاء/ 71.</ref>؛ او (ابراهیم) و لوط را به سرزمینی که برای جهانیان پر برکتش ساخته بودیم، نجات [و رهائی] بخشیدیم.»
3. «وَ نَجَّیْناهُ وَلُوطا اِلَی الاَْرْضِ الَّتی بارَکْنا فیها لِلْعالَمینَ<ref>انبیاء/ 71.</ref>؛ او (ابراهیم) و لوط را به سرزمینی که برای جهانیان پر برکتش ساخته بودیم، نجات [و رهائی] بخشیدیم.»


===پاداش هجرت ابراهیم علیه ‏السلام===
====پاداش هجرت ابراهیم علیه ‏السلام====
خداوند به عنوان پاداش هجرت ابراهیم علیه‏السلام ، بعد از آن به او نعمتهای بزرگی عطا فرمود:
خداوند به عنوان پاداش هجرت ابراهیم علیه‏السلام ، بعد از آن به او نعمتهای بزرگی عطا فرمود:


خط ۶۸: خط ۶۸:
ابراهیم علیه‏السلام در ابتدا به قدری گمنام بود که حتّی بت‏پرستان بابل هنگامی که می‏خواستند از او یاد کنند می‏گفتند: «سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ اِبْراهیمُ»؛ «شنیدیم جوانکی گفتگوی بتها را می‌‏کرد که به او ابراهیم گفته می‏شود.» اما خدا آنچنان اسم و آوازه‏ای به او داد که به عنوان شیخ الانبیا یا شیخ المرسلین معروف شد. این همه بر اثر هجرت و تلاش او در راه خدا بود.
ابراهیم علیه‏السلام در ابتدا به قدری گمنام بود که حتّی بت‏پرستان بابل هنگامی که می‏خواستند از او یاد کنند می‏گفتند: «سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ اِبْراهیمُ»؛ «شنیدیم جوانکی گفتگوی بتها را می‌‏کرد که به او ابراهیم گفته می‏شود.» اما خدا آنچنان اسم و آوازه‏ای به او داد که به عنوان شیخ الانبیا یا شیخ المرسلین معروف شد. این همه بر اثر هجرت و تلاش او در راه خدا بود.


==2. حضرت موسی علیه‏ السلام==
===2. حضرت موسی علیه‏ السلام===
حضرت موسی علیه‏السلام یکی از فرعونیان را کشت. این قتل یک قتل ساده نبود؛ بلکه جرقه‏ای برای یک انقلاب و هجرت بود. دستگاه فرعونی نمی‏توانست به سادگی از کنار آن بگذرد که بردگان بنی اسرائیل، قصد جان اربابان خود کنند! زیرا تکرار آن تهدیدی علیه حکومت وقت بود. لذا جلسه مشورتی تشکیل دادند و حکم قتل موسی علیه‏السلام را صادر کردند. در این هنگام یک حادثه غیر منتظره موسی علیه‏السلام را از مرگ حتمی رهائی بخشید. «مردی از نقطه دور دست شهر (از مرکز فرعونیان) با سرعت آمد و به موسی علیه‏السلام گفت: این جمعیّت برای کشتنت به مشورت نشسته‏اند، فورا از شهر خارج شو که من از خیرخواهان توام<ref>قصص/14 ـ 17.</ref>.
حضرت موسی علیه‏السلام یکی از فرعونیان را کشت. این قتل یک قتل ساده نبود؛ بلکه جرقه‏ای برای یک انقلاب و هجرت بود. دستگاه فرعونی نمی‏توانست به سادگی از کنار آن بگذرد که بردگان بنی اسرائیل، قصد جان اربابان خود کنند! زیرا تکرار آن تهدیدی علیه حکومت وقت بود. لذا جلسه مشورتی تشکیل دادند و حکم قتل موسی علیه‏السلام را صادر کردند. در این هنگام یک حادثه غیر منتظره موسی علیه‏السلام را از مرگ حتمی رهائی بخشید. «مردی از نقطه دور دست شهر (از مرکز فرعونیان) با سرعت آمد و به موسی علیه‏السلام گفت: این جمعیّت برای کشتنت به مشورت نشسته‏اند، فورا از شهر خارج شو که من از خیرخواهان توام<ref>قصص/14 ـ 17.</ref>.


خط ۷۷: خط ۷۷:
موسی علیه ‏السلام ، جوانی که در ناز و نعمت بزرگ شده، باید دوران هجرت و سختی را پشت سر بگذارد و از تارهائی که قصر فرعون بر گرد شخصیّت او تنیده بود، بیرون آید؛ در کنار مستضعفان قرار گیرد؛ درد آنها را با تمام وجودش احساس کند و آماده یک قیام الهی بر ضد مستکبران گردد.
موسی علیه ‏السلام ، جوانی که در ناز و نعمت بزرگ شده، باید دوران هجرت و سختی را پشت سر بگذارد و از تارهائی که قصر فرعون بر گرد شخصیّت او تنیده بود، بیرون آید؛ در کنار مستضعفان قرار گیرد؛ درد آنها را با تمام وجودش احساس کند و آماده یک قیام الهی بر ضد مستکبران گردد.


===پاداش هجرت موسی علیه‏السلام:===
====پاداش هجرت موسی علیه‏السلام:====
1. رسالت و نبوت.
1. رسالت و نبوت.


خط ۹۱: خط ۹۱:
این پاداشها در آیات 24 تا 36 سوره طه بیان شده است.
این پاداشها در آیات 24 تا 36 سوره طه بیان شده است.


==3. هجرت پیامبر اکرم صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله و مسلمانان==
===3. هجرت پیامبر اکرم صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله و مسلمانان===
مسلمانان دو بار هجرت کردند:
مسلمانان دو بار هجرت کردند:


===1. هجرت محدود:===
====1. هجرت محدود:====
گروه کوچکی از مسلمانان بعد از دیدن وضع رقت‏بار مسلمانان و شکنجه بی‏امان مشرکان و... مسئله را با پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله مطرح کردند و از حضرت کسب تکلیف نمودند.
گروه کوچکی از مسلمانان بعد از دیدن وضع رقت‏بار مسلمانان و شکنجه بی‏امان مشرکان و... مسئله را با پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله مطرح کردند و از حضرت کسب تکلیف نمودند.


خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
شاه حبشه، از گفتار جعفر کاملاً خوشحال شد و گفت: «به خدا سوگند، عیسی را بیش از این مقامی نبود.» ولی وزیران و اطرافیان منحرف، گفتار شاه را نپسندیدند و او علی رغم افکار آنها عقاید مسلمانان را تحسین نمود و به آنها آزادی کامل داد.
شاه حبشه، از گفتار جعفر کاملاً خوشحال شد و گفت: «به خدا سوگند، عیسی را بیش از این مقامی نبود.» ولی وزیران و اطرافیان منحرف، گفتار شاه را نپسندیدند و او علی رغم افکار آنها عقاید مسلمانان را تحسین نمود و به آنها آزادی کامل داد.


====ره‏ آورد هجرت اوّل:====
=====ره‏ آورد هجرت اوّل:=====
در نتیجه هجرت این گروه از مسلمانان بذر اسلام در بیرون از جزیرة العرب (از جمله قلب نجاشی) پاشیده شد، لذا در سفر بعدی جعفر به حبشه، به فرمان رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ، علنا نجاشی به اسلام دعوت شد و او نیز اجابت نمود و ایمان آورد. به هنگام بازگشت جعفر و همراهان، چهل تن از اهل آن کشور که ایمان آورده بودند، به جعفر گفتند: به ما اجازه ده تا خدمت این پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله برسیم و اسلام خود را بر او عرضه بداریم. همراه جعفر به مدینه آمدند، هنگامی که فقر مالی مسلمانها را مشاهده کردند، به رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله عرض کردند: ما اموال فراوانی در دیار خود داریم، اگر اجازه فرمایید به کشور خود بازگردیم و اموال خود را همراه بیاوریم و با مسلمانان تقسیم کنیم، پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله اجازه فرمودند، رفتند و اموال خود را آوردند و میان خود و مسلمین تقسیم کردند، در این هنگام آیه‏های 52 تا 54 سوره قصص نازل گردید و خداوند از آنها تمجید کرد<ref>تفسیر نمونه (پیشین)، ج23، ص393.</ref>.
در نتیجه هجرت این گروه از مسلمانان بذر اسلام در بیرون از جزیرة العرب (از جمله قلب نجاشی) پاشیده شد، لذا در سفر بعدی جعفر به حبشه، به فرمان رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ، علنا نجاشی به اسلام دعوت شد و او نیز اجابت نمود و ایمان آورد. به هنگام بازگشت جعفر و همراهان، چهل تن از اهل آن کشور که ایمان آورده بودند، به جعفر گفتند: به ما اجازه ده تا خدمت این پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله برسیم و اسلام خود را بر او عرضه بداریم. همراه جعفر به مدینه آمدند، هنگامی که فقر مالی مسلمانها را مشاهده کردند، به رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله عرض کردند: ما اموال فراوانی در دیار خود داریم، اگر اجازه فرمایید به کشور خود بازگردیم و اموال خود را همراه بیاوریم و با مسلمانان تقسیم کنیم، پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله اجازه فرمودند، رفتند و اموال خود را آوردند و میان خود و مسلمین تقسیم کردند، در این هنگام آیه‏های 52 تا 54 سوره قصص نازل گردید و خداوند از آنها تمجید کرد<ref>تفسیر نمونه (پیشین)، ج23، ص393.</ref>.


===2. هجرت عمومی و همگانی===
====2. هجرت عمومی و همگانی====
بعد از آن که سران قریش طبق پیشنهاد «ابوجهل» تصمیم گرفتند تا از تمام قبائل افرادی انتخاب شوند، و شبانه به طور گروهی به خانه پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله حمله برند و او را قطعه قطعه کنند، پیک وحی نازل شد و پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله را از نقشه‏های مشرکان آگاه ساخت، «واِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثَبِّتُوکَ اَوْ یَقْتُلُوکَ اَوْ یُخْرِجُوکَ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللّه‏ُ وَاللّه‏ُ خَیْرُ الُماکِرینَ»<ref> انفال/30.</ref>؛ «هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند [و نقشه بکشند] تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند، آنان با خدا از در حیله وارد می‏شوند و خداوند حیله می‏کند و خداوند بهترین حیله کنندگان است.»
بعد از آن که سران قریش طبق پیشنهاد «ابوجهل» تصمیم گرفتند تا از تمام قبائل افرادی انتخاب شوند، و شبانه به طور گروهی به خانه پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله حمله برند و او را قطعه قطعه کنند، پیک وحی نازل شد و پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله را از نقشه‏های مشرکان آگاه ساخت، «واِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثَبِّتُوکَ اَوْ یَقْتُلُوکَ اَوْ یُخْرِجُوکَ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللّه‏ُ وَاللّه‏ُ خَیْرُ الُماکِرینَ»<ref> انفال/30.</ref>؛ «هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند [و نقشه بکشند] تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند، آنان با خدا از در حیله وارد می‏شوند و خداوند حیله می‏کند و خداوند بهترین حیله کنندگان است.»


خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
گاه به این هجرت، هجرت اولیه و به هجرت گروهی از مسلمانان که بعد از صلح حدیبیه و به دست آمدن یک محیط نسبتا امن به مدینه هجرت نمودند، «هجرت ثانیه» گفته می‏شود، و گاهی بر هجرت تمام کسانی که بعد از جنگ بدر تا زمان فتح مکّه به مدینه مهاجرت کردند، این عنوان اطلاق می‏شود<ref>همان، ج7، ص262.</ref>.
گاه به این هجرت، هجرت اولیه و به هجرت گروهی از مسلمانان که بعد از صلح حدیبیه و به دست آمدن یک محیط نسبتا امن به مدینه هجرت نمودند، «هجرت ثانیه» گفته می‏شود، و گاهی بر هجرت تمام کسانی که بعد از جنگ بدر تا زمان فتح مکّه به مدینه مهاجرت کردند، این عنوان اطلاق می‏شود<ref>همان، ج7، ص262.</ref>.


====آثار هجرت پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله====
=====آثار هجرت پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله=====
بررسی تاریخ نشان می‏دهد که هجرت پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله و مسلمانان و جهاد، دو عامل اصلی در پیروزی اسلام در برابر دشمنان نیرومند بود. اگر هجرت نبود اسلام در محیط خفقان‏آور مکه از میان می‏رفت. هجرت پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله اسلام را از شکل منطقه ‏ای بیرون آورد و در شکل جهانی قرار داد. اگر بخواهیم آثار هجرت پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله را به صورت فهرست‏وار برشماریم، این‌گونه می‏ توان برشمرد:
بررسی تاریخ نشان می‏دهد که هجرت پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله و مسلمانان و جهاد، دو عامل اصلی در پیروزی اسلام در برابر دشمنان نیرومند بود. اگر هجرت نبود اسلام در محیط خفقان‏آور مکه از میان می‏رفت. هجرت پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله اسلام را از شکل منطقه ‏ای بیرون آورد و در شکل جهانی قرار داد. اگر بخواهیم آثار هجرت پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله را به صورت فهرست‏وار برشماریم، این‌گونه می‏ توان برشمرد:


خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
9. فراهم آمدن زمینه تربیت انسانهایی چون سلمان و اباذر و عمّار و...
9. فراهم آمدن زمینه تربیت انسانهایی چون سلمان و اباذر و عمّار و...


=پاداش مهاجران=
==پاداش مهاجران==
از جمله نکاتی که دلالت بر رفعت جایگاه هجرت در اسلام دارد، پاداشهای عظیمی است که خداوند در دنیا و آخرت به مهاجران عنایت نموده است، که به برخی موارد اشاره می‏شود:
از جمله نکاتی که دلالت بر رفعت جایگاه هجرت در اسلام دارد، پاداشهای عظیمی است که خداوند در دنیا و آخرت به مهاجران عنایت نموده است، که به برخی موارد اشاره می‏شود:


خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
به راستی عظیم‏ترین و برترین پاداشها را خداوند برای مهاجران مؤمن و مجاهد در نظر گرفته است.
به راستی عظیم‏ترین و برترین پاداشها را خداوند برای مهاجران مؤمن و مجاهد در نظر گرفته است.


=هجرت همچنان باقی است=
==هجرت همچنان باقی است==
هجرت پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله گرچه یک حادثه تاریخی است و در صدر اسلام اتفاق افتاده و با هجرتهایی چون هجرت امام حسین علیه‏السلام از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا ادامه یافته است امّا به طور قطع در آنها خلاصه نمی‏شود و در طول تاریخ حیات بشر تا وقوع قیامت کبری همچنان بر قوت خود باقی است و آثار و برکاتش همانند چشمه‏ای زلال و جوشان، نصیب انسان می‏شود.
هجرت پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله گرچه یک حادثه تاریخی است و در صدر اسلام اتفاق افتاده و با هجرتهایی چون هجرت امام حسین علیه‏السلام از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا ادامه یافته است امّا به طور قطع در آنها خلاصه نمی‏شود و در طول تاریخ حیات بشر تا وقوع قیامت کبری همچنان بر قوت خود باقی است و آثار و برکاتش همانند چشمه‏ای زلال و جوشان، نصیب انسان می‏شود.


خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
خطر جدیدی که مسئولیتها را دو چندان می‏کند، تهاجم نظامی آمریکا و انگلیس در منطقه و در کنار آن تبلیغ مسیحیّت توسط کشیشهای غربی با پوشش کمک رسانی به مردم عراق، و تصمیم مهاجمان مبنی بر تغییر سیستم آموزشی مدارس این کشور است.<ref> افق حوزه، پیش شماره بیست و دوم، 1/2/82، ص2.</ref> شبیه این وضع در افغانستان نیز از مدّتها قبل شروع شده و مرزهای ما را نیز تهدید می‏کند؛ از این رو بر روحانیان است که کمر همّتِ هجرت را محکم بسته، روستاها و مخصوصا مرزنشینان را در مقابل تهاجمات فرهنگی تجهیز نمایند.
خطر جدیدی که مسئولیتها را دو چندان می‏کند، تهاجم نظامی آمریکا و انگلیس در منطقه و در کنار آن تبلیغ مسیحیّت توسط کشیشهای غربی با پوشش کمک رسانی به مردم عراق، و تصمیم مهاجمان مبنی بر تغییر سیستم آموزشی مدارس این کشور است.<ref> افق حوزه، پیش شماره بیست و دوم، 1/2/82، ص2.</ref> شبیه این وضع در افغانستان نیز از مدّتها قبل شروع شده و مرزهای ما را نیز تهدید می‏کند؛ از این رو بر روحانیان است که کمر همّتِ هجرت را محکم بسته، روستاها و مخصوصا مرزنشینان را در مقابل تهاجمات فرهنگی تجهیز نمایند.


=منبع=
==منبع==
[https://quran.isca.ac.ir/fa/Article/Detail/12636/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 پرتال جامع علوم و معارف قرآن]
[https://quran.isca.ac.ir/fa/Article/Detail/12636/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 پرتال جامع علوم و معارف قرآن]


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: اصطلاحات قرآنی]]
[[رده:اصطلاحات قرآنی]]