پرش به محتوا

شیخ محمد رضا مظفر اصلاح گر حوزه ها (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس رنگی}}' به '== پانویس == {{پانویس}}')
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۳۴: خط ۳۴:
شیخ محمدرضا مظفر در پنجم شعبان سال 1322 قمرى در یکى از محله‌هاى [[نجف اشرف]] به نام «براق» چشم به جهان گشود و پنج ماه پیش از آن‌که از مادر متولد شود، پدرش را از دست داد و نام «محمدرضا» که پیش از این به پدرش تعلق داشت، بر وى نهاده شد. <ref>آقابزرگ طهرانى، ج2، ص772؛ محمدمهدى آصفى، ص60.</ref> آرى، تقدیر این بود که وى به دیدار پدر موفق نشود؛ اما روح بزرگ و همت بلند پدر همواره با وى بود، و از آن پس تحت سرپرستى برادر بزرگ‌ترش شیخ عبدالنبى که جاى خالى پدر را براى او پر کرده بود توانست حیات علمى سودمندى را براى خود رقم بزند.<br>
شیخ محمدرضا مظفر در پنجم شعبان سال 1322 قمرى در یکى از محله‌هاى [[نجف اشرف]] به نام «براق» چشم به جهان گشود و پنج ماه پیش از آن‌که از مادر متولد شود، پدرش را از دست داد و نام «محمدرضا» که پیش از این به پدرش تعلق داشت، بر وى نهاده شد. <ref>آقابزرگ طهرانى، ج2، ص772؛ محمدمهدى آصفى، ص60.</ref> آرى، تقدیر این بود که وى به دیدار پدر موفق نشود؛ اما روح بزرگ و همت بلند پدر همواره با وى بود، و از آن پس تحت سرپرستى برادر بزرگ‌ترش شیخ عبدالنبى که جاى خالى پدر را براى او پر کرده بود توانست حیات علمى سودمندى را براى خود رقم بزند.<br>
=پدر و مادر=
=پدر و مادر=
«آل مظفر» در نجف، افرادى خوشنام بودند و در دانش، مرتبه بلندى داشتند. از سده دوازدهم هجرى قمرى در [[حوزه علمیه نجف اشرف|حوزه علمیه نجف]]، شخصیت‌هاى برجسته‌اى از این خاندان در عرصه‌هاى متعدد و رشته‌هاى متنوع علوم اسلامى درخشیدند.<ref>ماضى النجف و حاضرها، ج3، ص360؛ محمدمهدى آصفى، ص59.</ref> پدرش آیت‌الله محمد بن عبدالله مظفر از سلسله «آل مظفر» و در زمره فقیهان و مجتهدان نجف بود. مادرش دختر علامه، شیخ عبدالحسین طریحى (م1293ق) است و او در دامان آن زن با فضیلت و با سرپرستى برادر بزرگش شیخ عبدالنبى مظفر (م1337ق) پرورش یافت. پس از درگذشت شیخ عبدالنبى، برادر دیگرش، شیخ محمدحسن مظفر (م1375ق) سرپرستى او را به عهده گرفت و راهنماى زندگى‌اش شد.<ref>على الخاقانى، ج8، ص451.</ref> وى در ایام تحصیل به همراه برادر دیگرش، شیخ محمدحسین مظفر در درس برادر بزرگشان، شیخ محمدحسن مظفر شرکت مى‌کردند و فضاى خانواده آن‌ها از مباحثات علمى و مذهبى آکنده بود.<br>
«آل مظفر» در نجف، افرادى خوشنام بودند و در دانش، مرتبه بلندى داشتند. از سده دوازدهم هجرى قمرى در [[حوزه علمیه نجف اشرف|حوزه علمیه نجف]]، شخصیت‌هاى برجسته‌اى از این خاندان در عرصه‌هاى متعدد و رشته‌هاى متنوع علوم اسلامى درخشیدند.<ref>ماضى النجف و حاضرها، ج3، ص360؛ محمدمهدى آصفى، ص59.</ref> پدرش آیت‌الله محمد بن عبدالله مظفر از سلسله «آل مظفر» و در زمره فقیهان و مجتهدان نجف بود. مادرش دختر علامه، شیخ عبدالحسین طریحى (م1293ق) است و او در دامان آن زن با فضیلت و با سرپرستى برادر بزرگش شیخ عبدالنبى مظفر (م1337ق) پرورش یافت. پس از درگذشت شیخ عبدالنبى، برادر دیگرش، شیخ محمدحسن مظفر (م1375ق) سرپرستى او را به عهده گرفت و راهنماى زندگى‌اش شد.<ref>على الخاقانى، ج8، ص451.</ref> وى در ایام تحصیل به همراه برادر دیگرش، شیخ محمدحسین مظفر در درس برادر بزرگشان، شیخ محمدحسن مظفر شرکت مى‌کردند و فضاى خانواده آنها از مباحثات علمى و مذهبى آکنده بود.<br>


=دوران تحصیل=
=دوران تحصیل=
خط ۴۶: خط ۴۶:
منتدى از ریشه «نداء» به معناى فریاد است و زمانى که در قالب باب افتعال در آید، به معناى فراخوانى همدیگر است.<ref>اسماعیل بن حماد جوهرى، ج6، ص2505، ذیل ماده ندا</ref>؛ بنابراین، «منتدى النشر» به معناى فراخوانى یک دیگر در گسترش فرهنگ و علوم اسلامى است. مرحوم مظفر با تشکیل جمعیت «منتدى النشر» کم کم به اهداف اصلاحى خود نزدیک تر شد. این نهاد کاملا علمى و مذهبى در سال 1353 قمرى، مجوز تأسیس را از دولت عراق گرفت و بهترین حرکت اصلاحى در حوزه‌هاى علمیه بود. آیت‌الله مظفر و همفکران او، خطر تهاجم فرهنگى غرب را دریافته بودند و براى سالم نگهداشتن جوانان و پیشگیرى از شبیخون دشمن، آنان را زیر چتر اندیشه‌هاى ناب اسلام جاى دادند و مراکز عالى آموزشى را تأسیس کردند. در ماده 4اساسنامه جمعیت چنین آمده است:<br>
منتدى از ریشه «نداء» به معناى فریاد است و زمانى که در قالب باب افتعال در آید، به معناى فراخوانى همدیگر است.<ref>اسماعیل بن حماد جوهرى، ج6، ص2505، ذیل ماده ندا</ref>؛ بنابراین، «منتدى النشر» به معناى فراخوانى یک دیگر در گسترش فرهنگ و علوم اسلامى است. مرحوم مظفر با تشکیل جمعیت «منتدى النشر» کم کم به اهداف اصلاحى خود نزدیک تر شد. این نهاد کاملا علمى و مذهبى در سال 1353 قمرى، مجوز تأسیس را از دولت عراق گرفت و بهترین حرکت اصلاحى در حوزه‌هاى علمیه بود. آیت‌الله مظفر و همفکران او، خطر تهاجم فرهنگى غرب را دریافته بودند و براى سالم نگهداشتن جوانان و پیشگیرى از شبیخون دشمن، آنان را زیر چتر اندیشه‌هاى ناب اسلام جاى دادند و مراکز عالى آموزشى را تأسیس کردند. در ماده 4اساسنامه جمعیت چنین آمده است:<br>
اهداف منتدى النشر عبارت است از عمومیت دادن فرهنگ اسلامى و علمى، و اصلاح اجتماعى به وسیله نشر، تألیف، و آموزش، با استفاده از شیوه‌هاى مشروع.<br>
اهداف منتدى النشر عبارت است از عمومیت دادن فرهنگ اسلامى و علمى، و اصلاح اجتماعى به وسیله نشر، تألیف، و آموزش، با استفاده از شیوه‌هاى مشروع.<br>
استاد محمدرضا مظفر ریاست این جمعیت را به عهده داشت و حمایت آیت‌الله العظمى سیدابوالحسن اصفهانى از این نهاد نوپا، بسیار راهگشا بود. برنامه‌ها و فعالیت‌هاى اصلاحى  استاد مظفر در این جمعیت، نام او را در زمره یکى از احیاگران عصر حاضر در تاریخ کهن حوزه علمیه نجف در آورد. وى با گردآوردن مشاوران و متخصصان توانست شاخه‌هاى متعددى براى این مرکز علمى تشکیل دهد و با تأسیس دانشکده‌هاى فقه و تبلیغ، و ساخت مدارس علمیه و تدوین کتاب‌هاى درسى براى آن‌ها، دگرگونى بزرگى را در نظام حوزه نجف پدید آورد.<br>
استاد محمدرضا مظفر ریاست این جمعیت را به عهده داشت و حمایت آیت‌الله العظمى سیدابوالحسن اصفهانى از این نهاد نوپا، بسیار راهگشا بود. برنامه‌ها و فعالیت‌هاى اصلاحى  استاد مظفر در این جمعیت، نام او را در زمره یکى از احیاگران عصر حاضر در تاریخ کهن حوزه علمیه نجف در آورد. وى با گردآوردن مشاوران و متخصصان توانست شاخه‌هاى متعددى براى این مرکز علمى تشکیل دهد و با تأسیس دانشکده‌هاى فقه و تبلیغ، و ساخت مدارس علمیه و تدوین کتاب‌هاى درسى براى آنها، دگرگونى بزرگى را در نظام حوزه نجف پدید آورد.<br>


=دانشکده منتدى=
=دانشکده منتدى=
خط ۵۹: خط ۵۹:


=تدوین کتاب‌هاى درسى=
=تدوین کتاب‌هاى درسى=
در قرن اخیر، گروهى از اندیشه‌وران حوزه، تغییر برخى متون درسى و کوتاه کردن طول مدت آموزش را به منظور دستیابى سریع به اهداف متعالى پیشنهاد کرده، و برخى از مصلحان نیز تحدید بناى علمى و تدوین کتاب‌هاى روزآمد را (با حفظ اصالت مطالب آن‌ها) وجهه نظر خود قرار داده‌اند که این تغییر و جایگزینى، همواره با مقاومت برخى دیگر مواجه بوده است.<br>
در قرن اخیر، گروهى از اندیشه‌وران حوزه، تغییر برخى متون درسى و کوتاه کردن طول مدت آموزش را به منظور دستیابى سریع به اهداف متعالى پیشنهاد کرده، و برخى از مصلحان نیز تحدید بناى علمى و تدوین کتاب‌هاى روزآمد را (با حفظ اصالت مطالب آنها) وجهه نظر خود قرار داده‌اند که این تغییر و جایگزینى، همواره با مقاومت برخى دیگر مواجه بوده است.<br>
آیت‌الله مظفر، میان دو دوره سطح و خارج، دوره نخست را به دلیل نقص در مواد درسى و سبک تحصیل و تدریس، نیازمند اصلاح مى‌دانست؛ از این‌رو در پى تأسیس منتدى النشر و دانشکده فقه، تنظیم وضعیت آموزشى و افزودن متون آموزشى جدید را هدف کار خویش قرار داد. تدوین کتاب‌هاى المنطق، اصول الفقه و عقاید الامامیه گونه اى نوسازى در نگارش کتاب‌هاى درسى است که هم اکنون این کتاب‌ها از متون درسى حوزه‌هاى علمیه به ویژه حوزه مقدسه قم به شمار مى‌آید.<ref>همان،ص119و120.</ref><br>
آیت‌الله مظفر، میان دو دوره سطح و خارج، دوره نخست را به دلیل نقص در مواد درسى و سبک تحصیل و تدریس، نیازمند اصلاح مى‌دانست؛ از این‌رو در پى تأسیس منتدى النشر و دانشکده فقه، تنظیم وضعیت آموزشى و افزودن متون آموزشى جدید را هدف کار خویش قرار داد. تدوین کتاب‌هاى المنطق، اصول الفقه و عقاید الامامیه گونه اى نوسازى در نگارش کتاب‌هاى درسى است که هم اکنون این کتاب‌ها از متون درسى حوزه‌هاى علمیه به ویژه حوزه مقدسه قم به شمار مى‌آید.<ref>همان،ص119و120.</ref><br>


خط ۶۶: خط ۶۶:
گشودن دانشکده وعظ و ارشاد از آرزوهاى شیخ محمدرضا بود. در سال 1363 قمرى مجموعه‌اى به ریاست خطیب برجسته عراق، شیخ محمدعلى قسام و با نظارت آیت‌الله مظفر تشکیل شد و کار آزمایشى خویش را (پیش از افتتاح رسمى دانشکده) با برپایى یک کلاس آغاز کرد و درس‌هایى چون فقه، علوم عربى، اصول دین و اصول حدیث(علم درایه) در آن تدریس مى‌شد. مدت کوتاهى از عمر آن نگذشته بود که حمله‌هاى پیاپى بر آن وارد آمد و اتهام‌هاى ناروایى بر آن زده شد؛ در حالى که این مؤسسه با اهدافى عالى و انگیزه‌اى مخلصانه تأسیس شده بود و هدفى جز زدودن پیرایه‌ها نداشت.<ref>گلشن ابرار، ج2، ص683؛ خلیلى، ص24</ref>؛ اما افسوس که مصلحان همیشه در معرض اتهام، و ناآگاهان سدى در مقابل اندیشه‌هاى والاى ایشانند.
گشودن دانشکده وعظ و ارشاد از آرزوهاى شیخ محمدرضا بود. در سال 1363 قمرى مجموعه‌اى به ریاست خطیب برجسته عراق، شیخ محمدعلى قسام و با نظارت آیت‌الله مظفر تشکیل شد و کار آزمایشى خویش را (پیش از افتتاح رسمى دانشکده) با برپایى یک کلاس آغاز کرد و درس‌هایى چون فقه، علوم عربى، اصول دین و اصول حدیث(علم درایه) در آن تدریس مى‌شد. مدت کوتاهى از عمر آن نگذشته بود که حمله‌هاى پیاپى بر آن وارد آمد و اتهام‌هاى ناروایى بر آن زده شد؛ در حالى که این مؤسسه با اهدافى عالى و انگیزه‌اى مخلصانه تأسیس شده بود و هدفى جز زدودن پیرایه‌ها نداشت.<ref>گلشن ابرار، ج2، ص683؛ خلیلى، ص24</ref>؛ اما افسوس که مصلحان همیشه در معرض اتهام، و ناآگاهان سدى در مقابل اندیشه‌هاى والاى ایشانند.
=استادان و شاگردان او=
=استادان و شاگردان او=
علامه مظفر در مدت حیات علمى خود، استادان بسیارى را دیده و در حلقه درس آن‌ها حاضر شده؛ اما نزد برخى از آنان بیشتر درنگ داشته است. وى چنان‌که پیش از این گفته شد، دروس مقدماتى و ادبیات عرب را نزد استاد، شیخ محمد طه حویزى فراگرفت؛ سپس به اتفاق برادرش شیخ محمدحسین مظفر و هم‌بحثان دیگرش، نزد برادر بزرگ ترش، شیخ محمدحسن مظفر دروس سطح فقه و اصول را پشت سر گذاشت و پس از آن در درس خارج فقه و اصول شرکت کرد و در حلقه درس بزرگانى چون میرزا محمد نائینى (1355ق)، شیخ آقا ضیاءالدین عراقى (1361ق)، میرزا عبدالهادى شیرازى (1382ق)، سیدعلى قاضى طباطبایى (م1366ق) و شیخ محمدحسین اصفهانى (م1361ق) حضور یافت. وى همچنین افزون بر فقه و اصول، ریاضیات و علوم غریبه را از شیخ محمدحسین اصفهانى فرا گرفت و جزو شاگردان موفق وى به شمار مى‌آمد.<br>
علامه مظفر در مدت حیات علمى خود، استادان بسیارى را دیده و در حلقه درس آنها حاضر شده؛ اما نزد برخى از آنان بیشتر درنگ داشته است. وى چنان‌که پیش از این گفته شد، دروس مقدماتى و ادبیات عرب را نزد استاد، شیخ محمد طه حویزى فراگرفت؛ سپس به اتفاق برادرش شیخ محمدحسین مظفر و هم‌بحثان دیگرش، نزد برادر بزرگ ترش، شیخ محمدحسن مظفر دروس سطح فقه و اصول را پشت سر گذاشت و پس از آن در درس خارج فقه و اصول شرکت کرد و در حلقه درس بزرگانى چون میرزا محمد نائینى (1355ق)، شیخ آقا ضیاءالدین عراقى (1361ق)، میرزا عبدالهادى شیرازى (1382ق)، سیدعلى قاضى طباطبایى (م1366ق) و شیخ محمدحسین اصفهانى (م1361ق) حضور یافت. وى همچنین افزون بر فقه و اصول، ریاضیات و علوم غریبه را از شیخ محمدحسین اصفهانى فرا گرفت و جزو شاگردان موفق وى به شمار مى‌آمد.<br>
علامه مظفر که اکنون به مقام استادى رسیده بود و بیان شیوایى نیز داشت، کرسى تدریس راه انداخت و شاگردان متعددى دور او حلقه زدند که ذکر نام همه آن‌ها با هدف این مقاله سازگار نیست. از شاگردان متعددى که او تربیت کرده مى‌توان کسانى چون شیخ احمد قبیسى، شیخ احمد وائلى، سیدجواد شبر، شیخ جواد قسام، سیدحسین خرسان، شیخ عبدالهادى فضلى، شیخ غلامرضا عرفانیان، دکتر سیدمحمد بحرالعلوم، شیخ محمدحسن طریحى، سیدمحمد صدر، شیخ محمدعلى تسخیرى ، شیخ محمدمهدى آصفى، دکتر محمود مظفر و دکتر محمود بستانى را نام برد.<br>
علامه مظفر که اکنون به مقام استادى رسیده بود و بیان شیوایى نیز داشت، کرسى تدریس راه انداخت و شاگردان متعددى دور او حلقه زدند که ذکر نام همه آنها با هدف این مقاله سازگار نیست. از شاگردان متعددى که او تربیت کرده مى‌توان کسانى چون شیخ احمد قبیسى، شیخ احمد وائلى، سیدجواد شبر، شیخ جواد قسام، سیدحسین خرسان، شیخ عبدالهادى فضلى، شیخ غلامرضا عرفانیان، دکتر سیدمحمد بحرالعلوم، شیخ محمدحسن طریحى، سیدمحمد صدر، شیخ محمدعلى تسخیرى ، شیخ محمدمهدى آصفى، دکتر محمود مظفر و دکتر محمود بستانى را نام برد.<br>
=شعر سرایى استاد مظفر=
=شعر سرایى استاد مظفر=
استاد مظفر از جوانى به شعر روى آورد و جرقه‌هاى آغازین آن نزد شیخ محمد طه حویزى زده شد. او در پرتو راهنمایى‌هاى استادش به سرودن شعر پرداخت و به خوبى از عهده ظرافت‌ها و نکات دقیق آن بر آمد. هر کس به سروده‌هاى مظفر نظرى کند، در آن فنون شعرى لطیف و ظریفى مى‌یابد و به افق‌هاى ادبى روشنى بر مى‌خورد. در «دیوان شعر» وى حدود پنج هزار بیت وجود دارد<ref>دیوان شعر او به همت آقاى محمدرضا قاموسى گردآورى و تنظیم شده؛ ولى هنوز به چاپ نرسیده است.</ref> که برخى از آن‌ها در کتاب‌هاى شعراء الغرى، مدرسة النجف و أدب الطف آمده است.<ref>شعراء الغرى، ج8، ص461ـ484؛ محمدمهدى آصفى، ص70ـ73؛ سیدجواد شبر، ج170 10.</ref><br>
استاد مظفر از جوانى به شعر روى آورد و جرقه‌هاى آغازین آن نزد شیخ محمد طه حویزى زده شد. او در پرتو راهنمایى‌هاى استادش به سرودن شعر پرداخت و به خوبى از عهده ظرافت‌ها و نکات دقیق آن بر آمد. هر کس به سروده‌هاى مظفر نظرى کند، در آن فنون شعرى لطیف و ظریفى مى‌یابد و به افق‌هاى ادبى روشنى بر مى‌خورد. در «دیوان شعر» وى حدود پنج هزار بیت وجود دارد<ref>دیوان شعر او به همت آقاى محمدرضا قاموسى گردآورى و تنظیم شده؛ ولى هنوز به چاپ نرسیده است.</ref> که برخى از آنها در کتاب‌هاى شعراء الغرى، مدرسة النجف و أدب الطف آمده است.<ref>شعراء الغرى، ج8، ص461ـ484؛ محمدمهدى آصفى، ص70ـ73؛ سیدجواد شبر، ج170 10.</ref><br>


=افکار استاد مظفر در برابر اختلاف‌هاى فرقه‌اى=
=افکار استاد مظفر در برابر اختلاف‌هاى فرقه‌اى=
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:


=در حاشیه کوشش‌هاى علمى=
=در حاشیه کوشش‌هاى علمى=
آیت‌الله مظفر زندگى‌اش را فقط به فعالیت‌هاى فرهنگى و علمى حوزه محدود نساخت؛ بلکه اندیشه نافذش، مسائل و موضوعات اجتماعى و سیاسى جامعه و امت اسلامى را درنوردید و هر پدیده مهم را به دقت دنبال مى‌کرد. بحران‌ها و مشکلات تحمیل شده بر مسلمانان، او را بیشتر تحت تأثیر قرار مى‌داد و استاد را به کوشش وامى‌داشت. آیت‌الله مظفر، عضو اصلى جامعه روحانیان نجف اشرف(جماعه العلما في النجف الاشرف) بود و اعضاى این جامعه، عالمان بزرگى چون شیخ مرتضى آل یاسین، شیخ محمدرضا آل یاسین و شهید سیدمهدى حکیم (فرزند‌آیت‌الله سید محسن حکیم) بودند. شهید سیدمحمدباقر صدر(م1401ق) که در ساماندهى جماعه العلما نقش بسزایى داشت، به سبب سن کم،<ref>شهيد صدر در آن زمان تقريباً 30 ساله بود.</ref> از عضویت آن محروم بود؛ ولى بیشتر جلسات و بیانیه‌هاى آن‌ها را او تنظیم مى‌کرد.<ref>گلشن ابرار، ج2، ص833.</ref> تأسیس و پایه‌گذارى جامعه روحانیت نجف از سوى آیت‌الله مظفر، گواه آن است که دغدغه‌هاى علمى و پژوهشى، هرگز او را از مشکلات اجتماعى و سیاسى مردم دور نساخت. وى با همکارى گروهى از اندیشه‌وران مسؤولیت‌شناس، براى مقابله با افکار الحادى شرق و غرب، «جماعه العلماء» را در نجف اشرف پى‌نهاد تا این نهاد برخاسته از حوزه، مبارزه با بى‌دینى و تهاجم فرهنگى دشمنان را دنبال کند و جلو گسترش افکار کمونیسم را بگیرد. بیانیه‌هاى منتشر شده این گروه، شاهد بینش و بلندنظرى مؤسسان آن است.<ref>محمدمهدى نجف، ص90.</ref><br>
آیت‌الله مظفر زندگى‌اش را فقط به فعالیت‌هاى فرهنگى و علمى حوزه محدود نساخت؛ بلکه اندیشه نافذش، مسائل و موضوعات اجتماعى و سیاسى جامعه و امت اسلامى را درنوردید و هر پدیده مهم را به دقت دنبال مى‌کرد. بحران‌ها و مشکلات تحمیل شده بر مسلمانان، او را بیشتر تحت تأثیر قرار مى‌داد و استاد را به کوشش وامى‌داشت. آیت‌الله مظفر، عضو اصلى جامعه روحانیان نجف اشرف(جماعه العلما في النجف الاشرف) بود و اعضاى این جامعه، عالمان بزرگى چون شیخ مرتضى آل یاسین، شیخ محمدرضا آل یاسین و شهید سیدمهدى حکیم (فرزند‌آیت‌الله سید محسن حکیم) بودند. شهید سیدمحمدباقر صدر(م1401ق) که در ساماندهى جماعه العلما نقش بسزایى داشت، به سبب سن کم،<ref>شهيد صدر در آن زمان تقريباً 30 ساله بود.</ref> از عضویت آن محروم بود؛ ولى بیشتر جلسات و بیانیه‌هاى آنها را او تنظیم مى‌کرد.<ref>گلشن ابرار، ج2، ص833.</ref> تأسیس و پایه‌گذارى جامعه روحانیت نجف از سوى آیت‌الله مظفر، گواه آن است که دغدغه‌هاى علمى و پژوهشى، هرگز او را از مشکلات اجتماعى و سیاسى مردم دور نساخت. وى با همکارى گروهى از اندیشه‌وران مسؤولیت‌شناس، براى مقابله با افکار الحادى شرق و غرب، «جماعه العلماء» را در نجف اشرف پى‌نهاد تا این نهاد برخاسته از حوزه، مبارزه با بى‌دینى و تهاجم فرهنگى دشمنان را دنبال کند و جلو گسترش افکار کمونیسم را بگیرد. بیانیه‌هاى منتشر شده این گروه، شاهد بینش و بلندنظرى مؤسسان آن است.<ref>محمدمهدى نجف، ص90.</ref><br>
افکار بلند علامه مظفر فقط به ساماندهى فرهنگ مردم عراق محدود نبود؛ بلکه فشارهاى روزافزون فرانسویان بر مردم الجزایر و زورگویى‌هاى صهیونیست‌ها به مردم فلسطین، حوادث ناگوارى است که از دید نافذ او پنهان نمى‌ماند و رنج مى‌برد و گاهى در برخى از نشریات، مقالات مفیدى مى‌نگاشت.<ref>گلشن ابرار، ج2، ص686.</ref> وى همچنین در جنگ بین مصر و اسرائیل در سال 1956میلادى، تلگرافى خطاب به شیخ الازهر فرستاد و همدردى خود را با ملت مصر اعلام داشت. <ref>محمدمهدى نجف، ص87.</ref> وى صهیونیسم را خطر بزرگى‌براى جامعه اسلامى(اعم از شیعه و سنى) مى‌دانست و اصولا انحراف سردمداران کشورهاى اسلامى را عامل بدبختى مسلمانان و ریشه رشد صهیونیست ها بر مى‌شمرد.<br>
افکار بلند علامه مظفر فقط به ساماندهى فرهنگ مردم عراق محدود نبود؛ بلکه فشارهاى روزافزون فرانسویان بر مردم الجزایر و زورگویى‌هاى صهیونیست‌ها به مردم فلسطین، حوادث ناگوارى است که از دید نافذ او پنهان نمى‌ماند و رنج مى‌برد و گاهى در برخى از نشریات، مقالات مفیدى مى‌نگاشت.<ref>گلشن ابرار، ج2، ص686.</ref> وى همچنین در جنگ بین مصر و اسرائیل در سال 1956میلادى، تلگرافى خطاب به شیخ الازهر فرستاد و همدردى خود را با ملت مصر اعلام داشت. <ref>محمدمهدى نجف، ص87.</ref> وى صهیونیسم را خطر بزرگى‌براى جامعه اسلامى(اعم از شیعه و سنى) مى‌دانست و اصولا انحراف سردمداران کشورهاى اسلامى را عامل بدبختى مسلمانان و ریشه رشد صهیونیست ها بر مى‌شمرد.<br>
علامه مظفر همچنین در پى مخالفت امام خمینى(رحمه الله) و دیگر مراجع بزرگ ایران با فعالیت هاى ضد اسلامى شاه ایران، با ایشان هم صدا شده، از حرکت انقلابى روحانیان حوزه علمیه قم حمایت و پشتیبانى کرد و به همراه عالمان دیگر نجف، ضمن صدور اطلاعیه، مخالفت خود را با تصویب لایحه انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى اظهار داشته، انزجار خود را از اقدام ظالمانه رژیم پهلوى در فاجعه خونبار مدرسه فیضیه اعلام کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامى، ج3، ص41، 66 و65 و77.</ref><br>
علامه مظفر همچنین در پى مخالفت امام خمینى(رحمه الله) و دیگر مراجع بزرگ ایران با فعالیت هاى ضد اسلامى شاه ایران، با ایشان هم صدا شده، از حرکت انقلابى روحانیان حوزه علمیه قم حمایت و پشتیبانى کرد و به همراه عالمان دیگر نجف، ضمن صدور اطلاعیه، مخالفت خود را با تصویب لایحه انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى اظهار داشته، انزجار خود را از اقدام ظالمانه رژیم پهلوى در فاجعه خونبار مدرسه فیضیه اعلام کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامى، ج3، ص41، 66 و65 و77.</ref><br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش