پرش به محتوا

علویان طبرستان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۹۴: خط ۹۴:
پس از آنکه روس‌ها متوجه اعلام استقلال طبرستان شدند، در زمان ایگور، شاهزادهٔ کی‌یفی حاکم بر روس‌های واریاگ، با لشکری مجهز به این منطقه حمله‌ور گشتند. این افراد که از راه دریا آمده‌بودند، توانستند جزیرهٔ آبسکون را تصرف کنند. داعی پس از اطلاع از ورود مهاجمان روس به آبسکون، سپاهی را برای مقابله با آنان به درون جزیره فرستاد و توانست آنان را فراری دهد<ref>حقیقت (رفیع)،«جزیره آبسکون» (۵۵). گوهر،ص545</ref>.
پس از آنکه روس‌ها متوجه اعلام استقلال طبرستان شدند، در زمان ایگور، شاهزادهٔ کی‌یفی حاکم بر روس‌های واریاگ، با لشکری مجهز به این منطقه حمله‌ور گشتند. این افراد که از راه دریا آمده‌بودند، توانستند جزیرهٔ آبسکون را تصرف کنند. داعی پس از اطلاع از ورود مهاجمان روس به آبسکون، سپاهی را برای مقابله با آنان به درون جزیره فرستاد و توانست آنان را فراری دهد<ref>حقیقت (رفیع)،«جزیره آبسکون» (۵۵). گوهر،ص545</ref>.


تعدادی سکه از زمان حسن بن زید در اطراف آبسکون پیدا شده که حاوی آیه‌ای هستند با شرح «اذن الذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علي نصرهم لقدير»؛ مفهوم این آیه چنان است که «به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده‌است؛ و خدا بر یاری آن‌ها تواناست.»[یادداشت ۸] برخی مورخان احتمال داده‌اند، وجود چنین آیه‌ای روی سکه‌ها به جهت تشویق مردم به دفع روس‌ها از آبسکون بوده باشد<ref>[http://ensani.ir/file/download/article/20120413184110-8049-210.pdf نمونه از مسکوکات طبرستان]</ref>.
تعدادی سکه از زمان حسن بن زید در اطراف آبسکون پیدا شده که حاوی آیه‌ای هستند با شرح «اذن الذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علي نصرهم لقدير»؛ مفهوم این آیه چنان است که «به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده‌است؛ و خدا بر یاری آنها تواناست.»[یادداشت ۸] برخی مورخان احتمال داده‌اند، وجود چنین آیه‌ای روی سکه‌ها به جهت تشویق مردم به دفع روس‌ها از آبسکون بوده باشد<ref>[http://ensani.ir/file/download/article/20120413184110-8049-210.pdf نمونه از مسکوکات طبرستان]</ref>.


=مقابله با عباسیان=
=مقابله با عباسیان=
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
از شروع حکومت معتز مدت چندانی نگذشت که وی خبر فتوحات داعی در مناطق جنوبی البرز را شنید<ref>همانجا</ref>. او در سال ۲۵۳ هجری قمری برای سرکوب حسن بن زید، ارتشی را به فرماندهی «موسی بن بغا» و سرداری «مُفْلِح» از عراق به طبرستان گسیل داشت<ref>همانجا</ref>.
از شروع حکومت معتز مدت چندانی نگذشت که وی خبر فتوحات داعی در مناطق جنوبی البرز را شنید<ref>همانجا</ref>. او در سال ۲۵۳ هجری قمری برای سرکوب حسن بن زید، ارتشی را به فرماندهی «موسی بن بغا» و سرداری «مُفْلِح» از عراق به طبرستان گسیل داشت<ref>همانجا</ref>.


موسی بن بغا ابتدا در همدان مستقر شد و سپس مفلح را برای فتح ری فرستاد. مفلح ابتدا به قزوین و سپس ابهر، زنجان را فتح کرد<ref>همانجا</ref>. حاکمان شهرهای قزوین و زنجان با اسامی «حسین ابن احمد» و «عبیدالله بن علی» پس از هجوم مفلح به طبرستان گریختند،<ref>همان،ص100</ref> داعی پس از فرار آن‌ها، هر دو را در برکه‌ای غرق کرد و پس از مرگ، جسدشان را در سردابی رها کرد. وی بعدها که دربرابر یعقوب شکست خورد و گریخت، جسد این دو تن را از سرداب بیرون کشیده و دفنشان کرد<ref>همان،ص101</ref>. سرانجام نیز در ۲۵۵ هجری توانست ری را بازپس بگیرد.او بعد از پیروزی، از راه قومس به استرآباد رفت<ref>همان،ص72</ref>.
موسی بن بغا ابتدا در همدان مستقر شد و سپس مفلح را برای فتح ری فرستاد. مفلح ابتدا به قزوین و سپس ابهر، زنجان را فتح کرد<ref>همانجا</ref>. حاکمان شهرهای قزوین و زنجان با اسامی «حسین ابن احمد» و «عبیدالله بن علی» پس از هجوم مفلح به طبرستان گریختند،<ref>همان،ص100</ref> داعی پس از فرار آنها، هر دو را در برکه‌ای غرق کرد و پس از مرگ، جسدشان را در سردابی رها کرد. وی بعدها که دربرابر یعقوب شکست خورد و گریخت، جسد این دو تن را از سرداب بیرون کشیده و دفنشان کرد<ref>همان،ص101</ref>. سرانجام نیز در ۲۵۵ هجری توانست ری را بازپس بگیرد.او بعد از پیروزی، از راه قومس به استرآباد رفت<ref>همان،ص72</ref>.


[[پرونده:مسیر لشگر مفلح.png|جایگزین=|بندانگشتی|مسیر لشکرکشی مفلح به طبرستان؛دولت علوی طبرستان تهدیدی جدی برای خلافت عباسی محسوب می‌شد.]]
[[پرونده:مسیر لشگر مفلح.png|جایگزین=|بندانگشتی|مسیر لشکرکشی مفلح به طبرستان؛دولت علوی طبرستان تهدیدی جدی برای خلافت عباسی محسوب می‌شد.]]
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
[[پرونده:لیث.png|جایگزین=|بندانگشتی|دولت‌هایی که پس از انفعال و تضعیف خلافت، سر به شورش و خودرأیی برداشتند.(زبان نقشه، عربی است).]]
[[پرونده:لیث.png|جایگزین=|بندانگشتی|دولت‌هایی که پس از انفعال و تضعیف خلافت، سر به شورش و خودرأیی برداشتند.(زبان نقشه، عربی است).]]


یعقوب لیث صفار، حاکم صفاریان، پس از برانداختن دودمان طاهریان از [[نیشابور]] راهی طبرستان شد.بهانهٔ وی برای این لشکرکشی تعقیب عبدالله سگزی (یا عبدالله بن محمد سِجزی) بوده‌است،زیرا وی یعقوب را ترور کرده‌بود. یعقوب پیش از ورود به خاک طبرستان، مخفیانه با احمد بن سکنی ارتباط برقرار کرده و او را با خود متحد نمود و در برابر به او قول باقی ماندن بر سر حکومتش را داد،<ref>همان،ص75</ref> سپس نامه‌ای به حسن بن زید نوشت و عبدالله بن صالح و دو برادر او را از داعی خواست<ref>زرین‌کوب، عبدالحسین،تاریخ ایران بعد از اسلام،ص529</ref>. حسن بن زید آن‌ها را تحویل نداد و یعقوب از دهستان و گرگان، به سوی ساری رفت<ref>همان،ص530</ref> و آنجا حسن بن محمد عقیقی، به مقابله با او برخاست. سرانجام صفاریان توانستند ساری را در سال ۲۶۰ هجری قمری، فتح کنند. سید عقیقی به آمل عقب‌نشینی نمود و نیروهای علوی در آن شهر متمرکز گشتند ولیکن یعقوب با شکست دادن علوی‌ها، داعی را وادار به گریختن سوی گیلان و دیلم کرد.
یعقوب لیث صفار، حاکم صفاریان، پس از برانداختن دودمان طاهریان از [[نیشابور]] راهی طبرستان شد.بهانهٔ وی برای این لشکرکشی تعقیب عبدالله سگزی (یا عبدالله بن محمد سِجزی) بوده‌است،زیرا وی یعقوب را ترور کرده‌بود. یعقوب پیش از ورود به خاک طبرستان، مخفیانه با احمد بن سکنی ارتباط برقرار کرده و او را با خود متحد نمود و در برابر به او قول باقی ماندن بر سر حکومتش را داد،<ref>همان،ص75</ref> سپس نامه‌ای به حسن بن زید نوشت و عبدالله بن صالح و دو برادر او را از داعی خواست<ref>زرین‌کوب، عبدالحسین،تاریخ ایران بعد از اسلام،ص529</ref>. حسن بن زید آنها را تحویل نداد و یعقوب از دهستان و گرگان، به سوی ساری رفت<ref>همان،ص530</ref> و آنجا حسن بن محمد عقیقی، به مقابله با او برخاست. سرانجام صفاریان توانستند ساری را در سال ۲۶۰ هجری قمری، فتح کنند. سید عقیقی به آمل عقب‌نشینی نمود و نیروهای علوی در آن شهر متمرکز گشتند ولیکن یعقوب با شکست دادن علوی‌ها، داعی را وادار به گریختن سوی گیلان و دیلم کرد.


یعقوب چهار ماه به تعقیب و گریز در طبرستان ادامه داد<ref>مفرد، محمدعلی،ظهور و سقوط آل‌زیار،ص62</ref>ولی مردم از تحویل دادن حسن بن زید، که حال متواری شده‌بود، به یعقوب خودداری می‌کردند<ref>اعظمی سنگسری،چراغعلی،گاوبارگان پادوسبانی،ص22</ref>. در این مدت، باران شدیدی باریدن گرفت که چهل روز پیاپی بارید؛ درحالی که سپاه صفاری از مناطق خشک و بیابانی سیستان آمده‌بودند و به این بارش‌ها عادت نداشت،<ref>واردی کولایی، تقی ، تاریخ علویان طبرستان،ص75</ref> عده‌ای از افراد او نیز از زمین‌لرزه و صاعقه تلفات دادند،<ref>زرین‌کوب، عبدالحسین،تاریخ ایران بعد از اسلام،ص530</ref> چهل هزار نفر از سربازان، تمامی شترها و هزاران اسب نیز مُردند<ref>واردی کولایی، تقی، تاریخ علویان طبرستان،ص75</ref> و اسباب و وسایل را سواران دیلمی به غارت می‌بردند، همچنین هرگاه شهری را فتح می‌کرد، نایبی بر آن شهر انتخاب می‌کرد که عوام بر آن‌ها می‌شوریدند<ref>زرین‌کوب، عبدالحسین،تاریخ ایران بعد از اسلام،ص530</ref>. چنانچه «لیث بن فنه» را بر رویان و «پادوسبان سوم» را بر طبرستان نشاند ولی حکمش تحقق نیافت<ref>اعظمی سنگسری،چراغعلی،گاوبارگان پادوسبانی،ص22</ref>.
یعقوب چهار ماه به تعقیب و گریز در طبرستان ادامه داد<ref>مفرد، محمدعلی،ظهور و سقوط آل‌زیار،ص62</ref>ولی مردم از تحویل دادن حسن بن زید، که حال متواری شده‌بود، به یعقوب خودداری می‌کردند<ref>اعظمی سنگسری،چراغعلی،گاوبارگان پادوسبانی،ص22</ref>. در این مدت، باران شدیدی باریدن گرفت که چهل روز پیاپی بارید؛ درحالی که سپاه صفاری از مناطق خشک و بیابانی سیستان آمده‌بودند و به این بارش‌ها عادت نداشت،<ref>واردی کولایی، تقی ، تاریخ علویان طبرستان،ص75</ref> عده‌ای از افراد او نیز از زمین‌لرزه و صاعقه تلفات دادند،<ref>زرین‌کوب، عبدالحسین،تاریخ ایران بعد از اسلام،ص530</ref> چهل هزار نفر از سربازان، تمامی شترها و هزاران اسب نیز مُردند<ref>واردی کولایی، تقی، تاریخ علویان طبرستان،ص75</ref> و اسباب و وسایل را سواران دیلمی به غارت می‌بردند، همچنین هرگاه شهری را فتح می‌کرد، نایبی بر آن شهر انتخاب می‌کرد که عوام بر آنها می‌شوریدند<ref>زرین‌کوب، عبدالحسین،تاریخ ایران بعد از اسلام،ص530</ref>. چنانچه «لیث بن فنه» را بر رویان و «پادوسبان سوم» را بر طبرستان نشاند ولی حکمش تحقق نیافت<ref>اعظمی سنگسری،چراغعلی،گاوبارگان پادوسبانی،ص22</ref>.


یعقوب لیث، در این نبردها فقط توانست مقداری غنیمت کسب کند و محمد بن زید، برادر داعی، را دستگیر کرده و به سیستان بفرستد. سرانجام برای جبران کردن تلفات سنگینش در طبرستان، خراج دو ساله را به زور از مردم گرفت و پس از شنیدن اخبار نامطلوب از خراسان، مجبور به ترک طبرستان شد؛ سپس به حاکم ری نامه‌ای نوشت و از او خواست که سگزی را به وی واگذارد. حاکم ری نیز بدان جهت که گرفتار سرنوشت علویان نشود، پناهندگانش را تحویل داد. یعقوب این افراد را در شادیاخ با میخ‌های آهنین، به دیوار کوباند و به نقلی گردن زد. استیلای یعقوب بر طبرستان و گرگان موجب آزرده شدن خلیفه عباسی شد، علی‌الخصوص که در این مناطق وی به رعایا و عامه ستم رساند<ref>زرین‌کوب، عبدالحسین،تاریخ ایران بعد از اسلام،ص530</ref>. سرانجام داعی در سال ۲۶۱ قمری، دوباره حکومت طبرستان را به دست گرفت. وی دستور داد، به انتقام کمک‌های مردم چالوس به سپاهیان یعقوب لیث، شهرشان را به آتش کشیدند.
یعقوب لیث، در این نبردها فقط توانست مقداری غنیمت کسب کند و محمد بن زید، برادر داعی، را دستگیر کرده و به سیستان بفرستد. سرانجام برای جبران کردن تلفات سنگینش در طبرستان، خراج دو ساله را به زور از مردم گرفت و پس از شنیدن اخبار نامطلوب از خراسان، مجبور به ترک طبرستان شد؛ سپس به حاکم ری نامه‌ای نوشت و از او خواست که سگزی را به وی واگذارد. حاکم ری نیز بدان جهت که گرفتار سرنوشت علویان نشود، پناهندگانش را تحویل داد. یعقوب این افراد را در شادیاخ با میخ‌های آهنین، به دیوار کوباند و به نقلی گردن زد. استیلای یعقوب بر طبرستان و گرگان موجب آزرده شدن خلیفه عباسی شد، علی‌الخصوص که در این مناطق وی به رعایا و عامه ستم رساند<ref>زرین‌کوب، عبدالحسین،تاریخ ایران بعد از اسلام،ص530</ref>. سرانجام داعی در سال ۲۶۱ قمری، دوباره حکومت طبرستان را به دست گرفت. وی دستور داد، به انتقام کمک‌های مردم چالوس به سپاهیان یعقوب لیث، شهرشان را به آتش کشیدند.
خط ۲۱۲: خط ۲۱۲:
الزام به بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم در نمازها و عدم ترک قنوت
الزام به بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم در نمازها و عدم ترک قنوت
لزوم خواندن ۵ تکبیر در [[نماز میت]] و افزودن عبارت «حی علی خیرالعمل» به [[اذان]].
لزوم خواندن ۵ تکبیر در [[نماز میت]] و افزودن عبارت «حی علی خیرالعمل» به [[اذان]].
این بیانیه با اعتقادات زیدیان امروزی تفاوت داشته و به اعتقادات شیعیان دوازده امامی قرابت بیشتری دارد؛<ref>واردی کولایی، تقی ، تاریخ علویان طبرستان،ص87</ref> با این حال عقیده داعی کبیر معمولاً تشیع زیدی عنوان شده‌است و منابعی چون ریاض‌العلماء، او را از سادات و علمای شیعه امامیه به‌حساب آورده‌اند. به عقیده جعفریان، نسبت امامیه بودن داعی کبیر، نسبتی درست نیست و احتمالاً او یکی از پیروان مذهب [[زیدیه]] بوده‌است که بر [[فقه]] [[حنفی]] فتوا می‌داده‌است؛ همچنین برخی از آثار او، در زیدی بودن او مورد استناد قرار گرفته‌است<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص۳۰۲</ref>. وجود قیام‌های متعدد شیعی در آن دوران، نشان‌دهنده اوج فکر شیعی در سطحی گسترده‌است؛ البته جعفریان بر این باور است که این تشیع، نه یک تشیع اعتقادی، بلکه تشیعی سیاسی بود<ref>همان،ص307</ref>. داعی در سیاست دینی، قوانین و مناسک شیعه و الهیات [[معتزله]] را به‌طور رسمی اجرا،<ref>مادلونگ، ویلفرد ،«متون بازیافته عربی دربارهٔ تاریخ امامان زیدی طبرستان و دیلمان و گیلان» ،ص 83</ref> و از آن حمایت می‌کرد<ref>[https://www.iranicaonline.org/articles/alids-of-tabarestan-daylaman-and-gilan ایران کا]</ref>. وی جنبش خود را بر سه اصل اقامه کتاب الله، احیای سیره نبوی و امر به معروف و نهی از منکر، بنا نمود<ref>ردی کولایی، تقی،تاریخ علویان طبرستان،ص83</ref>. وی پس از رسیدن به حکومت، مذهب زیدیه را دین رسمی کشور اعلام نمود<ref>همان،ص84</ref>.داعی و برادرش، محمد بن زید، هیچ‌کدام در سال‌های پس از خود به عنوان امام زیدی شناخته نشدند، به‌ویژه پیروان نوادهٔ ابراهیم بن قاسم، یعنی «یحیی الهادی الی الحق» بنیادگذار زیدیه در یمن، آن‌ها را متهم به «ظلم و ستم» کرده‌اند. الهادی اندکی پیش از ظهورش در یمن، در زمان حکومت محمد بن زید به آمل سفر کرده‌بود. زیدیان متعلق به مدرسهٔ قاسم بن ابراهیم در طبرستان نوادهٔ او را به عنوان مرجع خود در امور مذهبی می‌دانستند، حتی افرادی که از حکومت داعی کبیر و برادرش حمایت می‌کردند. تعدادی از طبری‌های زیدی، پس از روی کارآمدن الهادی در یمن به او پیوستند و حامی وی شدند<ref>مادلونگ، ویلفرد ،«متون بازیافته عربی دربارهٔ تاریخ امامان زیدی طبرستان و دیلمان و گیلان» ،ص 175</ref> .
این بیانیه با اعتقادات زیدیان امروزی تفاوت داشته و به اعتقادات شیعیان دوازده امامی قرابت بیشتری دارد؛<ref>واردی کولایی، تقی ، تاریخ علویان طبرستان،ص87</ref> با این حال عقیده داعی کبیر معمولاً تشیع زیدی عنوان شده‌است و منابعی چون ریاض‌العلماء، او را از سادات و علمای شیعه امامیه به‌حساب آورده‌اند. به عقیده جعفریان، نسبت امامیه بودن داعی کبیر، نسبتی درست نیست و احتمالاً او یکی از پیروان مذهب [[زیدیه]] بوده‌است که بر [[فقه]] [[حنفی]] فتوا می‌داده‌است؛ همچنین برخی از آثار او، در زیدی بودن او مورد استناد قرار گرفته‌است<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص۳۰۲</ref>. وجود قیام‌های متعدد شیعی در آن دوران، نشان‌دهنده اوج فکر شیعی در سطحی گسترده‌است؛ البته جعفریان بر این باور است که این تشیع، نه یک تشیع اعتقادی، بلکه تشیعی سیاسی بود<ref>همان،ص307</ref>. داعی در سیاست دینی، قوانین و مناسک شیعه و الهیات [[معتزله]] را به‌طور رسمی اجرا،<ref>مادلونگ، ویلفرد ،«متون بازیافته عربی دربارهٔ تاریخ امامان زیدی طبرستان و دیلمان و گیلان» ،ص 83</ref> و از آن حمایت می‌کرد<ref>[https://www.iranicaonline.org/articles/alids-of-tabarestan-daylaman-and-gilan ایران کا]</ref>. وی جنبش خود را بر سه اصل اقامه کتاب الله، احیای سیره نبوی و امر به معروف و نهی از منکر، بنا نمود<ref>ردی کولایی، تقی،تاریخ علویان طبرستان،ص83</ref>. وی پس از رسیدن به حکومت، مذهب زیدیه را دین رسمی کشور اعلام نمود<ref>همان،ص84</ref>.داعی و برادرش، محمد بن زید، هیچ‌کدام در سال‌های پس از خود به عنوان امام زیدی شناخته نشدند، به‌ویژه پیروان نوادهٔ ابراهیم بن قاسم، یعنی «یحیی الهادی الی الحق» بنیادگذار زیدیه در یمن، آنها را متهم به «ظلم و ستم» کرده‌اند. الهادی اندکی پیش از ظهورش در یمن، در زمان حکومت محمد بن زید به آمل سفر کرده‌بود. زیدیان متعلق به مدرسهٔ قاسم بن ابراهیم در طبرستان نوادهٔ او را به عنوان مرجع خود در امور مذهبی می‌دانستند، حتی افرادی که از حکومت داعی کبیر و برادرش حمایت می‌کردند. تعدادی از طبری‌های زیدی، پس از روی کارآمدن الهادی در یمن به او پیوستند و حامی وی شدند<ref>مادلونگ، ویلفرد ،«متون بازیافته عربی دربارهٔ تاریخ امامان زیدی طبرستان و دیلمان و گیلان» ،ص 175</ref> .


=خشونت=
=خشونت=
خط ۲۸۲: خط ۲۸۲:
تاریخ عمومی دسته‌ای از منابع هستند که به شرح وقایع و حوادث سرزمین‌های اسلامی و [[خلافت عباسی]] می‌پردازند. در این میان تعدادی از تاریخ‌نگاران معاصر با علویان به موجب حضور ایشان در اوضاع سیاسی زمانه، به آن نیز پرداخته‌اند. مروج‌الذهب، تجارب‌الامم، زین‌الاخبار، الکامل، العبر، تاریخ یمینی و حبیب‌السیر نمونه‌هایی از تاریخ عمومی مذکور هستند. برخی از این کتب متناسب با جهت‌گیری امیری که مورخ برایش می‌نوشته، هستند و عدم بی‌طرفی‌شان مشهود است؛ به‌طور مثال برخی از مورخان خلافت عباسی چهره‌ای زشت از زیاریان را نمایش داده‌اند<ref>همانجا</ref>.
تاریخ عمومی دسته‌ای از منابع هستند که به شرح وقایع و حوادث سرزمین‌های اسلامی و [[خلافت عباسی]] می‌پردازند. در این میان تعدادی از تاریخ‌نگاران معاصر با علویان به موجب حضور ایشان در اوضاع سیاسی زمانه، به آن نیز پرداخته‌اند. مروج‌الذهب، تجارب‌الامم، زین‌الاخبار، الکامل، العبر، تاریخ یمینی و حبیب‌السیر نمونه‌هایی از تاریخ عمومی مذکور هستند. برخی از این کتب متناسب با جهت‌گیری امیری که مورخ برایش می‌نوشته، هستند و عدم بی‌طرفی‌شان مشهود است؛ به‌طور مثال برخی از مورخان خلافت عباسی چهره‌ای زشت از زیاریان را نمایش داده‌اند<ref>همانجا</ref>.


تاریخ‌نگاری زیدی گونه‌ای خاص از تاریخ‌نگاری اسلامی است که در آن به صورت خاص به یکی از ائمه زیدی می‌پردازند و مشابه «سیره‌نویسی» است. هدف از چنین شیوه‌ای توسط مورخان زیدی، مشروعیت بخشیدن به قیام‌های امامان زیدیه و نشان دادن شایستگی آن‌هاست. علی بن بلال آملی یکی از پیشگامان نگارش تاریخ زیدیه در کتاب المصابیح خود ضمن پرداختن به سرگذشت بسیاری از امامان مذهب زیدیه، بر عدم به رسمیت شناخته شدن داعی کبیر و داعی صغیر به عنوان امام تأکید کرده‌است. نام این دو علوی در سنت رسمی زیدیه یمن، به دلیل برخورد تند آن‌ها با الهادی الی الحق است. چنان‌که تاریخ‌نگاری زیدی از دوره امامت الهادی شیوع یافت<ref>رحمتی، محمد کاظم،چند جُستار در تاریخ فرهنگی زیدیان طبرستان،صص۴۷–۵۱</ref>.
تاریخ‌نگاری زیدی گونه‌ای خاص از تاریخ‌نگاری اسلامی است که در آن به صورت خاص به یکی از ائمه زیدی می‌پردازند و مشابه «سیره‌نویسی» است. هدف از چنین شیوه‌ای توسط مورخان زیدی، مشروعیت بخشیدن به قیام‌های امامان زیدیه و نشان دادن شایستگی آنهاست. علی بن بلال آملی یکی از پیشگامان نگارش تاریخ زیدیه در کتاب المصابیح خود ضمن پرداختن به سرگذشت بسیاری از امامان مذهب زیدیه، بر عدم به رسمیت شناخته شدن داعی کبیر و داعی صغیر به عنوان امام تأکید کرده‌است. نام این دو علوی در سنت رسمی زیدیه یمن، به دلیل برخورد تند آنها با الهادی الی الحق است. چنان‌که تاریخ‌نگاری زیدی از دوره امامت الهادی شیوع یافت<ref>رحمتی، محمد کاظم،چند جُستار در تاریخ فرهنگی زیدیان طبرستان،صص۴۷–۵۱</ref>.


در سال ۱۹۸۷ میلادی ویلفرد مادلونگ کتابی تحت عنوان اخبار ائمه زیدیه در طبرستان، دیلمان و گیلان را در [[بیروت]] چاپ کرد که برای نخستین بار در آن از منابع یمنی مرتبط با زیدی‌های شمال ایران استفاده شده‌بود. این کتاب از نظر فنی، ویراستاری علمی، دقت و صحت بسیار ممتاز بوده‌است. منابع مورد نظر این کتاب از منابع دست اول مرتبط با علویان طبرستان در قرون سوم تا هفتم هجری است که برخی مستقیماً و برخی بر اساس منابع دیگری نوشته شده‌اند. مادلونگ معتقد است که در نتیجهٔ ضعیف شدن زیدی‌های حاشیهٔ دریای مازندران، در دوران صفویه، منابع دست اول آنان در این ناحیه از بین رفته و تنها در یمن گردآوردی شده‌است<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D8%B7%D8%A8%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 علویان]</ref>.
در سال ۱۹۸۷ میلادی ویلفرد مادلونگ کتابی تحت عنوان اخبار ائمه زیدیه در طبرستان، دیلمان و گیلان را در [[بیروت]] چاپ کرد که برای نخستین بار در آن از منابع یمنی مرتبط با زیدی‌های شمال ایران استفاده شده‌بود. این کتاب از نظر فنی، ویراستاری علمی، دقت و صحت بسیار ممتاز بوده‌است. منابع مورد نظر این کتاب از منابع دست اول مرتبط با علویان طبرستان در قرون سوم تا هفتم هجری است که برخی مستقیماً و برخی بر اساس منابع دیگری نوشته شده‌اند. مادلونگ معتقد است که در نتیجهٔ ضعیف شدن زیدی‌های حاشیهٔ دریای مازندران، در دوران صفویه، منابع دست اول آنان در این ناحیه از بین رفته و تنها در یمن گردآوردی شده‌است<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D8%B7%D8%A8%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 علویان]</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش